آیا نفت، در عرصه بینالملل دنبالهرو سیاست خارجی است؟
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - نخستین میزگرد تأثیرات متقابل سیاست خارجی و نفت با این پرسش برگزار شد که آیا پیوستگی میان نفت و سیاست خارجی وجود دارد یا نه و آیا سیاست خارجی عامل تعیینکننده برای نفت بوده یا این نفت بوده که عرصه سیاست خارجی را تغییر داده است؟
به گزارش شانا به نقل از مدیریت مرکز اسناد و موزههای صنعت نفت، نخستین نشست از سلسله نشستهای «بررسی تاریخی و چشمانداز تاثیرات متقابل سیاست خارجی و نفت» شنبه 29 دی 1403 با همکاری انتشارات وزارت نفت و خبرگزاری خبرآنلاین، با حضور سیدمهدی حسینی، معاون پیشین وزارت نفت، علی کاردر، مدیرعامل پیشین شرکت ملی نفت ایران، عباس ملکی، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف و مسعود فروزنده، پژوهشگر تاریخ برگزار شد. محور اصلی این میزگرد، بازیگران نفتی ایران و پیوستگی میان نفت و سیاست خارجی بود و این پرسش مطرح شد که آیا پیوستگی میان نفت و سیاست خارجی وجود دارد یا نه و آیا سیاست خارجی عامل تعیینکننده برای نفت بوده یا این نفت بوده که عرصه سیاست خارجی را تغییر داده است؟ اگر بخواهیم پیوستگی میان نفت و سیاست خارجی را به تصویر بکشیم، چه مواردی را پررنگتر میبینیم و به چه مواردی باید بیشتر توجه کرد؟
خیلی از مسائل را با مذاکره حل کردیم
مهدی حسینی: اگر تاریخ بخوانیم میفهمیم نفت تا چه میزان در تعیین سیاستهای خارجی ما مؤثر است. بسیاری از مسائل شرکتهای نفتی را پس از انقلاب به کمک دیپلماسی حل کردیم. بسیاری از دعاوی و گرفتاریهای ما با شرکتهای نفتی عضو کنسرسیوم و آمریکاییها و اروپاییها با مذاکره حلوفصل شد. کشور ما در دیپلماسی، چند مزیت دارد. از جمله ذخایر عظیم نفت و گاز، قدرت نظامی و مسائل امنیتی و بر همین اساس، میتوانیم سهم بالاتری در بازارهای بینالمللی داشته باشیم. بر اساس همین مزیتها، روزی شاگرد اول اوپک بودیم، اما حالا دیگر نیستیم.
شرکت نفت بیشترین استفاده را برجام کرد
علی کاردر: در تاریخ کشورمان، نقاط بسیار پررنگی داریم که در آنها پیوستگی دیپلماسی خارجی و نفت خوب عمل کرده و توانسته خروجیهای قابل قبولی داشته باشد. یکی از مهمترین این نقاط، برجام بود. تنها گروهی که داخل کشور بیشترین استفاده را از دوره برجام کرد، شرکت ملی نفت ایران بود. برجام به موتوری برای بهبود روابط خارجی ما تبدیل شد. در آن دوران توانستیم در مسائل بینالمللی نقش ایفا کنیم. اگر فضای خارجی فراهم نمیشد نمیتوانستیم چنین نقشی ایفا کنیم. در حوزه سیاست و تجارت، سیاستمدار پیش میرود و شرکتها در حوزه تجارت نقش خود را ایفا میکنند. دیپلماسی حرکت میکند و تجارت به دنبال آن میرود. با توجه به اینکه تولید نفت در کشور ما ارزان تمام میشود، میتوانیم در چشمانداز آینده، نقش پررنگی ایفا کنیم. این توسعه تجارت را باید با سهمگیری در حوزه تجارت خارجی فراهم کنیم.
نفت هرگز افول نخواهد کرد
سید مهدی حسینی: در برجام نفت به کمک دیپلماسی رفت. چگونه؟ همان موقع که مذاکرات برجام در حال انجام بود ما هم طراحی مدل IPC را شروع و خیلی هم پر سر و صدا کار کردیم. معتقدم هرچند دنیا در مسیر کاهش مصرف انرژیهای فسیلی و جایگزینی انرژیهای تجدیدپذیر گام برمیدارد اما در عمل فکر میکنم مثلاً در سال 2050 نفت و گاز سهم بالایی داشته باشند، بنابراین نباید از توسعه منابع نفتی بترسیم، قطعاً روی دستمان نمیماند. نفت هرگز افول نخواهد کرد.
پول جای بیثبات نمیرود
عباس ملکی: وقتی در مورد نفت و گاز صحبت میکنیم اول باید قیمتش را بدانیم. آقای مهندس کاردر و مهندس حسینی بهدرستی به ارزانی نفت اشاره کردند. اقتصاد میگوید قیمت هر کالایی به هزینه نهایی آن برمیگردد، اما تفاوت هزینه و قیمت نهایی ما در ایران بسیار بالاست.
کشورهای استعماری، به کشورهای نفتی فقط به چشم منافع نگاه میکنند. نفت یک کالای کاملاً سیاسی است، مثل مس و فسفات. مثلثی هست به نام رانت، نفرین منابع و بیماری هلندی. از این میرسیم به اینکه سیاست خارجی همان نفت است و نفت همان سیاست خارجی است. در تجارت بینالملل قیمت نفت بالا برود، پیمانکار سود میکند، پایین بیاید، سود میکند و هیچ کالای دیگری در دنیا، مثل نفت سود نمیکند، بنابراین شما نمیتوانید به جز اینکه نگاه منافع ملی به نفت و گاز داشته باشید از آن حمایت کنید، زیرا همه کارتلها به دنبال تجارت آن هستند. توصیه ما همیشه این بوده که دولت، نفت را به حال خودش بگذارد و اجازه دهد بازار، روال خود را طی کند، البته این بهمعنای این نیست که آن را به بخش خصوصی بسپارد. هیچ کجای دنیا انرژیاش را به بخش خصوصی نسپرده است، به جز شیلی که آن هم از بین رفت. چرا؟ چون این مسئله سیاسی است، فقط در بازار نیست.
سیاست خارجی همان نفت است و برعکس و اگر حاکمیت حواسش نباشد که این دو را هر روز در بالاترین سطح نگاه نکند وضعیت میشود همین که الان هست. نمیشود سیاستهای نفتی، با تغییر دولت و رئیسجمهور دگرگون شود، باید اجازه داد مدیریت نفتی، درازمدت بماند. قبل از انقلاب دکتر اقبال سالهای طولانی مدیرعامل شرکت نفت بود؛ هم آدم سیاسی بود، هم مورد اعتماد شخص اول مملکت بود. اجازه بدهیم حتی اگر یک مدیری بد هست، بماند و خودش سیاستهای خودش را اصلاح کند، میخواهد زکی یمانی باشد یا زنگنه. ما آدمی میخواهیم که بماند نه اینکه مدام عوض شود. پول جای بیثبات نمیرود.
ناسیونالیسم از تلاقی سیاست خارجی و نفت در ایران بهوجود آمده
مسعود فروزنده: سه پارادایم در تاریخ یکصدساله نفت وجود داشته؛ نگرش اول، نگاه چپگرایانه است که میگوید نفت عامل تسلط بیگانه و علت بدبختی کشور است. تمام اعتصابات نفتی هم اعتصابات چپگرایانه بوده است و اگر درآمد نفت بیاید، ایدئولوژی ما از بین میرود. نگاه بعد نفت را عامل توسعه و رفاه کشور میداند که میتواند نقش بازیگری ما را در ساختار جهانی پررنگ کند. این نگاهی لیبرالی است و زمان شاه هم همین نگاه حاکم بود که درآمد نفت را خرج توسعه و صنعت کشور کنید و سومین نگاه نفت را سلاح سیاسی مقاومت در برابر نظم جهانی میداند. به قول فریدمن، هرگاه پول نفت در دست آدمهای افراطی میافتد، میخواهند نظم منطقه را به هم بزنند. یک الگوی دیگری را هم من میگویم؛ ناسیونالیسم از تلاقی سیاست خارجی و نفت در ایران بهوجود آمده، یعنی یکی از مؤلفههای محکم ناسیونالیسم در دوره پهلوی نفت است، اما بعد از انقلاب چون نقش انرژیهای فسیلی و نفت تضعیف شد، دیدند دیگر نفت پاسخگو نیست و انرژی هستهای را جایگزین آن کردند و از آن یک انگار برای همبستگی و وحدت ملی ساختند.
با نفت حتی با ترامپ میتوان به تفاهم رسید
مهدی حسینی: اگر قرار است حرکتی شود و مسائل را حل کنیم، باید مسائل تحریم را حل کنیم. این دو با هم میتوانند مسائل بینالمللی ما را حل کنند. حتی میتوان با خود ترامپ به تفاهم رسید. ابزار دیپلماسی ما باید نفت باشد، چون آمریکا الان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای نفت است، اما هزینه تولیدش بالاست. مقایسه کنید با نفت ایران... زمان برجام حتی میتوانستیم با نفت آمریکا را وادار به همراهی کنیم. خیلیها گفتند چرا ترامپ از برجام خارج شد اما اگر ترامپ هم منافع اقتصادی داشت، در برجام میماند و میشد با او هم به تفاهم رسید. یکی از مسائل مهم حل رابطه شرکت نفت و دولت است. دولت میگوید هرچه شرکت نفت درمیآورد برای من است. باید همه کارها در شرکت نفت باشد، سهمی دولت بردارد، باقیمانده در اختیار شرکت نفت باشد و سرمایهگذاری کند. نه اینکه مرتب در تصمیمگیریهای شرکت نفت دخالت کند.
باید با رقابت، به دنبال سهمگیری در بازار بود
علی کاردر: نگاه غالب در کشورهای منطقه به نفت، نگاه سوسیالیستی است. فاصله بین کشورهای صاحب منابع انرژی و استعمار و کشورهای غربی صاحب فناوری، تفکر منطقه را به این سمت برد. فقط هم در ایران نیست، در عراق و کویت و عربستان هم همینطور است و مالکیت در اختیار دولت است، اما رانت درست در همینجا بهوجود میآید و باید به دنبال سهمخواهی در بازار آینده بود. نگاه سوسیالیستی بهشدت مورد اعتراض سادهترین، روانترین و دقیقترین قراردادهاست. در آینده دنیا رشدی در انرژیهای فسیلی نداریم، پس باید سهم بگیریم. با قیمت تمامشده ارزانی که داریم این کار را انجام دهیم. نفت میتوانست به باز شدن فضای سیاسی و پیوندهای راهبردی کمک کند. سهم ما در بازار امروز بسیار ناچیز است و باید با سهمگیری و رقابت تنگاتنگ با بازیگران بازار رشد کنیم. امروز رشدی در منابع فسیلی نداریم و بازار تقریباً ثابت است، از این رو باید در بازار رقابت کرد.
اگر نفت نداشتیم، همین هم نمیشدیم
دکتر عباس ملکی: به نظر من نفت برای ایران نعمت بسیار بزرگی بوده است. برخلاف اینکه برخیها میگفتند کاش نفت نداشتیم، اگر نداشتیم همین هم نبودیم. نفت تأثیر عمیقی بر توسعه اقتصادی اجتماعی کشور داشته، اما برخی فکر میکنند بدون نفت ما ژاپن میشدیم. نکته بعد اینکه استقلال ایران از همهچیز مهمتر است. به عقب برنگردیم. در دوران شاه هم رشد اقتصادی ما با تکیه بر درآمدهای نفتی بوده است. باید پای سرمایهگذاری خارجی را به کشور باز کرد.
نفت، نفرین ذهنی ایرانیان
مسعود فروزنده: در تاریخ صد ساله نفت کشورمان، چند قاعده کلی وجود دارد. مهمترین آن این است که نفت نفرینی در انگاره ایرانیان است. قاعده اول این است که هرگاه دولت ایران بیشترین درآمد نفتی را تصاحب کرده، ستیزهجوییاش در سیاست خارجی فزونی گرفته است. قاعده دوم این است که نفت نفرینی است در ذهن و افکار عمومی ایرانیان.، ما هم در این انگار گیر افتادهایم، مثل ادبیات نفتی، فوتبال نفتی، ارگان نفتی، مدیر نفتی و ... نفت یعنی کثافت. یعنی فساد، هر چیزی را که میخواهند تخریب کنند، یک نفتی به آن میچسبانند. ما باید از این ادبیات، خارج شویم. قاعده سوم این است که کارگزاران نفتی، قدرت تغییر ساختار در سیاست خارجی را ندارند. اگر مدیران نفتی بخواهند در ساختار سیاست خارجی تغییرات بدهند، نوع قراردادها را تغییر دهند، این توانایی را نخواهند داشت. در این ساختار کلی، ایرانیان مخالف حضور خارجیها در ایران و بهخصوص نفت هستند و به آنها به چشم استثمارگر نگاه میکنند. این انگارهها باید اصلاح شود.
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1251415/