بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد : آمریکا در سودای بازگشت به قدرت اول صنعتی جهان است. تحلیل موسسه مورگاناستنلی نشان میدهد این کشور در نظر دارد با راهانداختن یک جنگ تجاری 1.5تریلیون دلار، تولید صنعتی سالانه از دست رفته خود را احیا کند. آمریکا برای تحقق این مهم، به 10تریلیون دلار سرمایهگذاری جدید نیاز دارد.
شرکت خدمات مالی مورگاناستنلی در گزارشی با عنوان «سال 2025، نمایشی از اصول اساسی» تاثیر سیاستهای آتی ایالاتمتحده، از جمله جنگ تعرفهها و محدودیتهای مهاجرتی بر اقتصاد آمریکا را بررسیکرده و ارتباط آن را با انقلاب صنعتی چهارم توضیح دادهاست.
این گزارش با تاکید بر فرصتهای پیشرو، مسیر سرمایهگذاری 10تریلیون دلاری در بازصنعتیشدن ایالاتمتحده را پیشبینی میکند. با توجه به سناریو پایهای که این گزارش برای سال2025 متصور است، با شروع ریاستجمهوری ترامپ، جنگ تعرفهها و مهاجرت محدود بر رشد تولید ناخالص داخلی(GDP) تاثیر منفی خواهند گذاشت و باعث کاهشی جزئی در تورم خواهند شد. رشد GDP سالانه از 2.7درصد در 2024 به 1.6درصد در 2026 کاهش مییابد هرچند شاخص قیمت مصرفکننده(CPI) از 2.9درصد در 2024 به 2.5درصد در 2026 خواهد رسید؛ این در حالی است که فدرالرزرو بیشتر از همیشه به سمت کاهش نرخ بهره 10ساله اوراق خزانهداری آمریکا تمایل پیدا میکند.
پیشبینیهای این گزارش برای بازارهای سرمایه نشان میدهد؛ فعالیتهای تحتپوشش و ادغامها بهعنواندرصدی از GDP ایالاتمتحده تا سطح سال2021 در سال2026 افزایش خواهد یافت و ظاهرا برنده این داستان تنها صنایع سرمایهبر هستند که به سرمایه و زمین دسترسی دارند. پس از دو دههعدمسرمایهگذاری و رکود اقتصادی، بر این باورند که آمریکا در مراحل ابتدایی بازصنعتیشدن قرار دارد. در این گزارش تخمینزده شدهاست که این فرصت چنددههای میتواند بیش از 10تریلیون دلار سرمایهگذاری مضاعف در هزینههای سرمایهای و فناوری اطلاعات را جذب کند. اساس اجرای فرضیه «بازگشت تولید به آمریکا» پیشرفتهای ساختاری در فناوری و تمرکز بیشتر بر تابآوری عملیاتی است. روزهایی که تولید جهانی بهدنبال نیروی کار ارزان میگشت، به پایان رسیدهاست. بهطور کلی، سرمایه و نزدیکی به مصرفکننده نهایی ملاکهای تخصیص سرمایهگذاری در مناطق مختلف خواهند بود.
گزارش، بازگشت تولید به
آمریکا را بهعنوان یک عامل مثبت و واضح برای
سهام صنایع آمریکایی میبیند که رشد پایهای را افزایش میدهد و در عینحال جریان درآمد و نقدینگی پایدارتری را ایجاد میکند. بهطور کلی، بازگشت تولید به
آمریکا بهمعنای انتقال فعالیتها و هزینهها به منطقهای است که صنایع آمریکایی در آن بیشترین سهم بازار و بالاترین حاشیه سود را دارند. طبق تخمینهای گزارش، تاثیرات منفی تغییرات جغرافیایی در 20سال گذشته، بهعنوان مانعی 2درصدی در رشد طبیعی صنایع چندگانه عمل کردهاست. با کاهش این تاثیرات، صنایع آمریکایی قادر خواهند بود سود خود را 11درصد برای هر واحد از هزینههای سرمایهگذاری جهانی مشتریان افزایش دهند. درحالیکه برونسپاری ایالاتمتحده در دهه1980 آغاز شد، این روند زمانی شدت گرفت که
چین در سال2000 به سازمان تجارتجهانی(WTO) پیوست که این را عامل اصلی
رکود صنایع
آمریکا در بیش از
20 سالگذشته میدانند. از سال2000،
تجارت ایالاتمتحده از تراز مثبت به کسری سالانه یکتریلیون
دلار رسید. علاوهبر این،
آمریکا 9درصد از سهم بازار تولید جهانی خود را از دست دادهاست که عمدتا این سهم به
چین منتقلشده، جاییکه تولید صنعتی
چین در 20سالگذشته 50برابر رشد تولید صنعتی ایالاتمتحده بودهاست. با جابهجایی تولید، سرمایهگذاری نیز تغییر مسیر میدهد، پس از دههها رشد با نرخ رشد مرکب سالانه 4درصد، ظرفیت تولید صنعتی ایالاتمتحده پس از پیوستن
چین به سازمان تجارتجهانی(WTO) به حالت سکون رسید. سرمایهگذاری واقعی در بخش تولید
آمریکا در این دوره کمتر از یکدرصد در سالرشد داشته که اگر سرمایهگذاری در «داراییهای فیزیکی» که موتور محرک صنایع
آمریکا هستند را محاسبه کنیم، این سرمایهگذاری کمتر از سطح سال1999 باقیماندهاست.
در صورتیکه ایالاتمتحده توانسته بود سهم 25درصدی خود از تولید جهانی در اواخر دهه1990 راحفظ کند، گزارش برآورد کردهاست که تولید سالانه ازدست رفته اکنون به 1.5تریلیون
دلار در سالمیرسد که بهطور تجمعی از سال2000 تاکنون معادل 19تریلیون
دلار است، با اینحال سهم 20درصدی از تولید جهانی را بهعنوان سطحی پایدارتر و هدفی مطلوب برای آینده میبیند. این هدف نشان میدهد؛ ایالاتمتحده 700میلیارد
دلار تولید سالانه و 6تریلیون
دلار بهطور تجمعی از دست دادهاست.
پیش از سال2000، سرمایهگذاری واقعی در بخش تولیدی ایالاتمتحده با نرخ رشد مرکب سالانه 3.8درصد برای 50 سالرشد داشت؛ اما از سال2000 به بعد این نرخ به 0.7درصد کاهشیافت. حفظ نرخ رشد 4درصدی سرمایهگذاری ممکن است برای یک
اقتصاد صنعتی بالغ مانند ایالاتمتحده هدفی بلندپروازانه بهنظر برسد، اما این نرخ تنها معادل رشد تولید جهانی در همان بازه زمانی است.نشانههای اولیهای وجود دارد که نشان میدهد این روند در حال تغییر است. همهگیری کرونا بهعنوان محرکی عمل کرد تا تغییر اجتنابناپذیر به سمت غرب در تولید جهانی را تسریع کند.
این بحران هزینه واقعی برونسپاری (ریسک زنجیره تامین) را نمایان ساخت. پیشرفتهای فناوری بعدی مزیت برونسپاری، یعنی نیروی کار ارزان را بهطور ساختاری تضعیف خواهد کرد.پس از همهگیری کرونا، ایالاتمتحده 24درصد از سرمایهگذاری مستقیم خارجی(FDI) جهانی را جذب کردهاست که نسبت به میانگین دههگذشته 900 واحد پایه افزایشیافته و معادل 130میلیارد
دلار به سرمایهگذاری سالانه افزوده است. ایالاتمتحده اکنون
سرمایه را با نرخی جذب میکند که از دهه1990 بیسابقه است.گزارش بیان میکند که «انقلاب صنعتی چهارم» با بهرهبرداری از
سرمایه و زمین در مناطقی که به مصرفکنندگان نهایی نزدیکتر است، شکل خواهد گرفت. پیشرفتهای فناوری ساختاری، بازده و پایداری بیشتری را برای کسانی که قادر به سرمایهگذاری هستند فراهم میآورد.
بهعبارت دیگر، این روند دقیقا مخالف با «انقلاب صنعتی سوم» است و این تغییر، زمینهساز ایجاد یک فرصت قدرتمند و بلندمدت در سرمایهگذاری تولیدی ایالاتمتحده خواهد بود.درحالیکه ایالاتمتحده در جستوجوی نیروی کار ارزان در انقلاب صنعتی سوم بازنده بود، کارشناسان آن را برندهای واضح میدانند زیرا پارامترها تغییر کردهاست. ایالاتمتحده رهبر جهانی در دسترسی به
سرمایه است و 55درصد از سرمایهگذاری جهانی را به خود اختصاص دادهاست.
همچنین با سهم 30درصدی از مصرف جهانی،
اقتصاد داخلی
آمریکا برای محلیسازی زنجیره تامین در موقعیتی برتر قرار دارد. بازار همچنان بهدنبال راههایی است تا از روندهای ساختاری جاری که بهصورت مستمر پایداری خود را نشان میدهند، بهدرستی بهرهبرداری کند. تولید صنعتی ایالاتمتحده همچنان بهصورت ماهانه پیشرفتهای متوالی را تجربه میکند و در حالحاضر با نرخ سالانه 235میلیارد
دلار (با تعدیل فصلی) در حال افزایش است که نسبت به سال2019 پنجبرابر شدهاست.
آغاز پروژههای ساختوساز در بخش تولید ایالاتمتحده شاخص پیشرو موردتوجه این گزارش است، زیرا این پروژههای کلان معمولا بازههای زمانی طولانی(چهار تا پنج سال) دارند، اگرچه میزان آغاز این پروژهها نسبت به سالگذشته کاهشیافتهاست، تثبیت کنونی فعالیتها در سطح حدود 2.5برابر نرخهای پیش از همهگیری کرونا را، بهدلیل مقایسه دشوار با سالهای پیشین، دلگرمکننده میداند. ویژگیهای انقلاب صنعتی چهارم، شامل بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و سرمایهگذاریهای هوشمندانه، شرایطی را فراهمکرده که زمین بازی
اقتصاد جهانی به نفع ایالاتمتحده تغییر کند.
آمریکا سعی دارد با احیای تولید داخلی، تقویت زنجیره تامین و استفاده بهینه از منابع
سرمایه و زمین، جایگاه خود را بهعنوان تنها قطب تولید جهان بازسازی کند.