روسیه به غیر از اوکراین باید با شرکتهای فناوری آمریکایی هم بجنگد
زمین جدید جنگهای جهان
اقتصاد جهان
بزرگنمايي:
بازار آریا - ترجمه: حسین موسوی دنیای اقتصاد : توانایی شرکتها برای ارائه خدمات حیاتی در حوزه دیجیتال که در میدان جنگ مورد استفاده قرار میگیرد، باعث میشود شرکتهای فناوری احتمالا نقش مهمتری در جنگهای آینده ایفا کنند. ظهور چنین وضعیتی را میتوان «مرز تجاری» جدید جنگها نامید.
در 26 فوریه 2022، دو روز پس از اینکه روسیه حمله تمام عیار خود به اوکراین را آغاز کرد، میخایلو فدوروف، وزیر تحول دیجیتال اوکراین، درخواستی فوری به ایلان ماسک ارسال کرد تا از طریق سیستم استارلینک به این کشور دسترسی به اینترنت بدهد. این تهاجم که روسیه با کمپین حملات سایبری انجام داده بود، شبکههای دیجیتال اوکراین را بهطور جدی مختل کرده بود. تا روز بعد، ماسک پاسخ داد که اینترنت استارلینک در اوکراین فعال است و این شرکت به زودی ترمینالهای زمینی بیشتری را به این کشور ارسال خواهد کرد. استارلینک که زیرمجموعه اسپیس ایکس ماسک است، تنها شرکت فناوری غربی نبود که به کمک اوکراین آمد. مایکروسافت با شناسایی نمونههایی از بدافزارهای روسی قبل از شروع جنگ، به اوکراین در مورد چگونگی تاثیر درگیری قریبالوقوع بر سیستمهای اطلاعاتی این کشور هشدار داده بود.
مت کاپلان تحلیلگر شیلد کاپیتال و مایکل براون، همکار او در شیلد کاپیتال و عضو ارشد برجسته در موسسه امنیت و فناوری در وزارت دفاع ایالات متحده در مجله فارنافرز نوشتند: «سرویسهای وب آمازون (AWS) و مایکروسافت سپس دادههای مهم دولتی را برای حفظ امنیت به سرورهای ابری خود منتقل کردند و پس از شروع جنگ، گوگل و مایکروسافت خدمات امنیت سایبری مستمری را ارائه کردند. شرکت هوافضای اروپایی ایرباس، سازنده ماهواره ICEYE مستقر در ایالات متحده و شرکتهای فناوری فضایی Capella Space، HawkEye 360 و Maxar Technologies همگی تصاویر و دادههای ارزشمند میدان جنگ را ارائه کردهاند. همچنین شرکت تحلیلی Palantir این دادهها را جمعآوری کرده است تا تصویر کاملتری از جنگ روی زمین ارائه دهد.»
اگرچه شرکتها مدتهاست درگیر جنگهای مدرن بودهاند، نقشهای گذشته آنها تقریبا همیشه بر تولید کالاها و تجهیزات تحت قراردادهای دولتی متمرکز بوده است. در مقابل، درگیری در اوکراین عصر جدیدی از جنگ را آغاز کرده است که در آن شرکتهای تجاری که بسیاری از آنها آمریکایی هستند، احتمالا زیرساختهای دیجیتالی حیاتی را خودشان (که بسیار مهم است، به صلاحدید خود و حتی بدون هزینه) تهیه و ایمن میکنند. به عنوان مثال، به دلیل تلاشهای سرویس وب آمازون و مایکروسافت برای ایمنسازی دادههای دولت اوکراین، روسیه در آغاز جنگ نتوانست خدمات کلیدی دولتی را مختل کند. تلاش روسیه برای استقرار بدافزار نیز به دلیل مداخله مایکروسافت تاثیر چندانی نداشت. اگرچه روسیه شرکت آمریکایی Viasat را هک کرد که ماهوارههای آن برای ارتباطات نظامی و غیرنظامی اوکراین حیاتی بودند، اوکراین اما توانست ظرف چند روز به استارلینک بپیوندد و ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهوری اوکراین توانست به این طریق اطلاعات نادرست روسیه مبنی بر فرار او از کشور را رد کند. بدون چنین کمکی از سوی شرکتهای غربی، دولت اوکراین ممکن بود به سرعت سقوط کند.
هیچ یک از این شرکتها سلاح نمیسازند. با این وجود، توانایی آنها برای ارائه خدمات حیاتی در حوزه دیجیتال به چیزی تبدیل شده است که میتوان آن را «مرز تجاری» جدید جنگ نامید: «قابلیتهای ضروری میدان جنگ که توسط شرکتهای فناوری غیرنظامی کنترل و تجهیز میشود.» از آنجا که بخش خصوصی نوآوری را در بسیاری از این فناوریهای دیجیتال هدایت میکند و میتواند آنها را هوشمندانهتر از دولتها به کار گیرد، شرکتهای فناوری احتمالا نقش مهمتری در جنگهای آینده ایفا خواهند کرد. تنها چالش موجود، چالش اطمینان از همسویی منافع این شرکتها با منافع ملی خواهد بود. در اوکراین، این همسویی تا حد زیادی به دلیل شانس بود. رهبران اوکراین روابط شخصی نزدیکی با برخی از شرکتهایی که بعدا به کمک این کشور آمدند، ایجاد کرده بودند. علاوه بر این، کشورهای غربی احساس فوریت برای دفاع از اوکراین داشتند و مهمتر از همه، پیشبینی کردند که جنگ کوتاه خواهد بود. شرکتهایی که خدمات خود را ارائه میکنند - عمدتا به صورت رایگان - فرض میکردند که هزینههای انجام این کار کم است.
با این حال، درگیریهای آینده ممکن است شرایط پیچیدهتری داشته باشند. یکی از ناشناختههای ژئوپلیتیک اصلی عصر حاضر این است که آیا ایالات متحده در صورت تهاجم چین از تایوان دفاع خواهد کرد یا خیر. اما این سوال تنها توسط دولت آمریکا قابل پاسخگویی نیست. در چنین حملهای، برنامههای چین تقریبا بهطور قطع شامل حملات به زیرساختهای دیجیتال تایوان میشود، سناریوهایی که پکن قبلا با حملات سایبری و قطع کابلهای اینترنت آزمایش کرده است. بسیاری از همان شرکتهایی که از اوکراین محافظت کردند برای محافظت از تایوان موردنیاز خواهند بود. اما بسیاری از شرکتهای فناوری ایالات متحده امروزه نسبت به روسیه در سال 2022 سهم اقتصادی بسیار بیشتری در چین دارند و کاملا نامشخص است که آیا آنها از تایوان حمایت خواهند کرد یا خیر.
مشارکت فزاینده رهبران شرکتها در سیاست جهانی و سیاست خارجی تنها بر این عدماطمینان میافزاید. بهعنوان مثال، در ماه اکتبر، والاستریت ژورنال گزارش داد که ایلان ماسک از سال 2022 بهطور منظم با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در تماس بوده است. در یک مقطع زمانی، پوتین از ماسک درخواست کرد که دسترسی استارلینک به تایوان را به عنوان لطفی به رهبر چین، شی جین پینگ، متوقف کند. (گزارش نشده است که آیا ماسک موافقت کرده است.) با پیچیدهتر کردن مسائل، ماسک اکنون مشاور نزدیک دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکاست و تلاشهای کارآمدی دولت را رهبری میکند.
چند نفر دیگر از بزرگترین نامهای صنعت فناوری نیز در مراسم تحلیف ترامپ به ماسک پیوستند. با جستوجوی روابط نزدیکتر با دولت، بزرگترین شرکتهای فناوری کشور ممکن است سعی کنند منافع ملی را به سمت منافع خود سوق دهند، که ممکن است ارزش سهامداران را بیش از امنیت ملی در اولویت قرار دهد. تنها راه برای دولت ایالات متحده برای اطمینان از پیشبرد منافع خود در مرز تجاری جنگ، تامین امنیت آن مرز برای خود است. برای انجام این کار، دولت باید تواناییهای موردنیاز برای حفاظت از زیرساختهای دیجیتالی متحد را در هنگام درگیری درک کند و سپس به دنبال مدیریت استفاده از آنها طی یک قرارداد با فروشندگان مربوطه برای ارائه خدمات خود، تحت نظارت دولت ایالات متحده باشد. دولت باید قبل از شروع درگیری به دنبال قرارداد با این قابلیتهای جدید باشد، داراییهای فیزیکی این فناوریها را در نقاط حساس ژئوپلیتیک بالقوه قرار دهد و با شرکتهایی که این خدمات را ارائه میکنند به عنوان متحد رفتار کند. تنها در این صورت است که ایالات متحده میتواند از زیرساختهای حیاتی دیجیتال در جنگهایی که در آن درگیر است، چه بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، محافظت کند.
استقرار شرکتی
در روزهای اولیه جنگ در اوکراین، شرکتهایی مانند وب سرویس آمازون، مایکروسافت و اسپیس ایکس نمیتوانستند از هیچ تجربه قبلی درگیر شدن در جنگها استفاده کنند. همچنین اقدامات آنها توسط استراتژیهای کلان یا با دستورالعملهای دولتی هماهنگ نشده بود. همه آنها تصمیمات سریعی گرفتند که اغلب مبتنی بر تماس مستقیم با کییف یا واشنگتن و بر اساس شرایط فوری که پیش آمده، بود. در هفتههای منتهی به جنگ، وادیم پریستایکو، سفیر وقت اوکراین در بریتانیا و لیام ماکسول، مدیر تحول سرویس آمازون، درباره ایده انتقال دادههای اوکراین به فضای ابری بحث کردند.
پریستایکو، متخصص سابق کامپیوتر، قبلا با ماکسول، مدیر ارشد فناوری سابق دولت بریتانیا، دوست شده بود. در روز تهاجم، آنها دور هم نشستند و با قلم و کاغذ، دادههای ضروری را که باید از سرورهای دولتی به ابر منتقل شوند، فهرست کردند، مانند سوابق مربوط به مالکیت زمین، پرداختهای مالیاتی و تراکنشهای بانکی. این انتقال گسترده درست قبل از حمله روسیه به مناطقی در اطراف کییف که مراکز داده حیاتی را در خود جای داده بودند، رخ داد. حمایت شرکتها از اوکراین نیز به روابط با مقامات آمریکایی متکی بود. ساعاتی قبل از شروع حمله، مایکروسافت یک حمله بدافزار روسی به وزارتخانهها و موسسات مالی دولت اوکراین را کشف کرد.
در جریان حوادث قبلی، تام برت، یکی از مدیران ارشد امنیتی مایکروسافت، از «آنه نوبرگر»، مقام ارشد سایبری کاخ سفید که با او رابطه شخصی داشت، خواسته بود تا او را با مقامات اوکراینی که میتواند به او اعتماد کند، مرتبط کند. هنگامی که حمله بدافزار بزرگتر رخ داد، مایکروسافت یک خط مستقیم به اوکراین داشت و توانست به سرعت به مقامات ارشد امنیت سایبری کشور اطلاع دهد. فوریت تهاجم همهجانبه روسیه همچنین تقاضای ویژهای را برای مشارکت شرکتها ایجاد کرد، زیرا بخش خصوصی برای پاسخگویی بهموقع نسبت به دولت ایالات متحده مجهزتر بود. شرکتهای بزرگ فناوری توانستند مقادیر زیادی از دادههای حساس اوکراین را تقریبا فورا انتقال دهند و آمازون حتی واحدهای ذخیرهسازی فیزیکی دادههای موسوم به Snowballs (گلوله برفی) را به اوکراین تحویل داد تا انتقال دادههایی را که انجام آنها از طریق اینترنت بسیار طول میکشید، تسهیل کند.
اسپیس ایکس تنها دو روز پس از جنگ، استارلینک را در اوکراین فعال کرد. اسپیس ایکس علاوه بر پوشش تمام هزینههای خدمات اولیه، همچنین برای ارسال پایانههای کافی برای پاسخگویی به تقاضای اوکراین از جنوب کالیفرنیا، جایی که اسپیس ایکس مستقر است، هزینه پرداخت کرد. یکی از مقامات اسپیس ایکس بعدا گفت: «مردم در حال مرگ بودند و ما فکر کردیم که میتوانیم در آن مرحله فوریِ درگیری، مفید باشیم.» در مقابل، دو هفته طول کشید تا ارتش ایالات متحده اولین تدارکات خود را به اوکراین تحویل دهد و برخی از انواع کمکهای نظامی بسیار بیشتر طول کشید. سرلشکر استیون بوتو، مدیر پرتفولیوی فضایی در واحد نوآوری دفاعی پنتاگون، گفت: «زمانی که ما 25 وسیله را تحویل دادیم، در آن زمان بیش از 1000 پایانه استارلینک هر روز مورد استفاده قرار میگرفت. استارلینک بهعنوان «ستون اساسی» ارتباطات میدان نبرد اوکراین توصیف شده است.»
هزینه تمام این کمکها قابلتوجه شده است. تا به امروز، پشتیبانی مایکروسافت که شامل میزبانی رایگان دادههای اوکراین در فضای ابری خود میشود، به ارزش بیش از 500 میلیون دلار خدمات میرسد. اسپیس ایکس بیش از 80 میلیون دلار برای پایانهها و خدمات استارلینک هزینه کرده است. این شرکتها نقش منافع مالی در تصمیمگیریهایشان را انکار میکنند، اما همچنین انتظار نداشتند که مشارکت آنها این همه مدت ادامه داشته باشد. در آغاز جنگ، دیدگاه غالب در میان نهادهای سیاست خارجی ایالات متحده این بود که اوکراین به سرعت شکست خواهد خورد و این شکست سریع خواهد بود. به عنوان مثال، مایکروسافت همچنان فضای ذخیرهسازی ابری رایگان را در اختیار دولت اوکراین قرار میدهد، اما اسپیس ایکس هزینه دسترسی استارلینک اوکراین را در اواخر سال 2022 به دولت ایالات متحده واگذار کرد. پس از آن، این خدمات بخشی از بسته کمکی ایالات متحده به اوکراین شد. برخی از پایانهها توسط متحدان اروپایی نیز ارائه شده است.
معادلات پیچیده جنگ بعدی
اگر اوکراین اولین هجوم صنعت فناوری به جنگ بود، آخرین مورد نخواهد بود. با این حال، در جنگهای آینده، بسیاری از شرایطی که شرکتهای بزرگ را وادار به ارائه کمکهای گسترده به اوکراین کرد، ممکن است متفاوت باشد. از یک منظر، روابط شخصی که ارتباط مستقیم و سریع بین دولت اوکراین و شرکتهای بزرگ آمریکایی را فراهم کرد، ممکن است وجود نداشته باشد. شرکتهایی که برای اوکراین بسیج شدند نیز بر اساس تصمیماتی عمل میکردند که هرگز پیشبینی نمیکردند. آنها به مراتب بیشتر از این خطر آگاهند که درگیریها میتواند بیشتر از حد انتظار طول بکشد، هزینهها به سطوح قابلتوجهی انباشته شود و حتی حمایت گسترده عمومی برای کمک به کشوری که درگیر جنگ است میتواند در طول زمان کاهش یابد.
از دسامبر 2024، نظرسنجیها نشان داد که برای اولین بار، اکثریت آمریکاییها تمایل خود را برای پایان سریع جنگ در اوکراین ابراز کردند، حتی اگر این به معنای از دست دادن قلمرو اوکراین باشد. همه این عوامل بر چگونگی نقش مرز تجاری در جنگ بزرگ بعدی تاثیر میگذارد: «تایوان.» تهاجم چینیها به جزیره احتمالا با کارزاری برای از بین بردن زیرساختهای دیجیتالی دولت تایوان آغاز میشود. همانطور که پیشبینی شده تایوان در مورد دسترسی استارلینک با اسپیس ایکس و مقامات دولتی ایالات متحده بحث کرده است. اما اشتهای ماسک برای حمایت از تایوان از طریق استارلینک کم به نظر میرسد.
در سال 2023، او روابط چین با تایوان را با روابط ایالات متحده و هاوایی مقایسه و اظهار کرد که این جزیره «بخش جداییناپذیر چین» است. تایوان نیز به دلیل پیوندهای تجاری ماسک با چین، جایی که تسلا چند کارخانه بزرگ را اداره میکند و اخیرا اولین کارخانه ذخیرهسازی انرژی خود را در خارج از ایالات متحده راهاندازی کرده است، از تکیه بر دسترسی استارلینک نیز محتاط است. در نتیجه، تایوان تصمیم گرفته است با «یوتلست وانوب»، یک ارائهدهنده اروپایی شریک شود و در مورد مشارکت با پروژه کویپر آمازون نیز بحث کرده است. هیچکدام تقریبا به اندازه استارلینک ماهواره ندارند. بهطور جداگانه، تایوان شروع به ساخت شبکه ماهوارهای خود کرده است، اگرچه طبق پیشبینیهای خود، حداقل تا سال 2026 ماهواره ارتباطی در مدار نخواهد داشت. ایجاد مجموعه ماهوارههای موردنیاز برای راهاندازی یک سیستم موثر، زمان بسیار طولانیتری را میطلبد.
اسپیس ایکس تنها شرکتی نیست که حمایتش از تایوان نامشخص است. اگرچه وب سرویس آمازون، گوگل و مایکروسافت به طور قابلتوجهی فعالیت خود را در چین کاهش دادهاند، اما هر کدام همچنان به تولید چینی متکی هستند و به بازار چین میفروشند. اینکه این شرکتهای فناوری تضاد منافع بالقوه خواهند داشت، بر اهمیت توسعه یک استراتژی ایالات متحده برای مرزهای تجاری تاکید میکند که بر تضمین در دسترس بودن قابلیتهای فنی ضروری به متحدانی مانند تایوان قبل از وقوع یک رویارویی نظامی متمرکز است. انجام این کار، همسویی بیشتر بین منافع دولتی و شرکتها را در جنگهای آینده تضمین میکند: «هر گونه روابط و ارتباطات لازم را از قبل ایجاد کنید و شرکتهای جدیدتر را در صنایع نوظهور، مانند هوش مصنوعی و شبکههای ارتباطی «Mesh»، با فناوریهایی که روزی میتوانند در میدان جنگ ضروری باشند، درگیر کنید. به کارگیری چنین قابلیتهایی در حال حاضر مزایای ژئوپلیتیک نیز دارد. در مورد تایوان، تلاش دولت ایالات متحده برای ایمنسازی زیرساختهای دیجیتال جزیره، نه تنها به جزیره در مواجهه با تهاجم چین کمک میکند، بلکه میتواند در فاز بعدی به جلوگیری از جنگ گرم هم کمک کند، زیرا چین نسبت به توانایی خود در فلج کردن تایوان بدون درگیری مسلحانه کمتر احساس اطمینان میکند.»
آماده، حرکت
دولت ایالات متحده، از طریق وزارت دفاع، باید استراتژیهایی برای حفاظت از زیرساختهای دیجیتالی متحدان پیش از درگیریهای احتمالی ایجاد کند. اول، این وزارتخانه باید نیازهای هر کشور را بهطور کامل درک کند. سپس باید با فروشندگان مربوطه، مانند شرکتهایی که از اوکراین حمایت میکردند، قرارداد ببندد تا در صورت بروز درگیری، فورا به خدمات آنها دسترسی داشته باشند. داراییهای فیزیکی مانند پایانههای استارلینک و گلولههای برفی وب سرویس آمازون باید از قبل وجود داشته باشند. برای قابلیتهایی که نیازی به موقعیتیابی اولیه ندارند، مانند مجوزهای ابری وب سرویس آمازون یا ارتباطات ماهوارهای با فرکانس رادیویی، دولت ایالات متحده حتی امروز مجبور نیست این پول را خرج کند. اکنون میتواند برای خدمات آینده قرارداد ببندد، به طوری که در صورت بروز شرایط اضطراری، قیمتگذاری و تدارک مجوزهای فروشندگان تعیین میشود و فروشندگان میدانند که چه چیزی باید ارائه کنند.
با توجه به درسهای جنگ در اوکراین که نشان داد شرکتهای بخش خصوصی میتوانند فناوریها را بسیار سریعتر از دولت به کار گیرند، ایالات متحده باید قراردادهایی را از قبل برای شرکتهایی که میتوانند پشتیبانی لجستیک فوری از یک متحد در صورت تهاجم ارائه کنند، فراهم کند. اختیارات وزارت دفاع بر استفاده از این قابلیتها نه تنها به اطمینان از رسیدن فناوریهای مناسب به متحدان در زمان نیاز کمک میکند، بلکه نگرانیها را در مورد برخی از کنترلهای نظارتی کاهش میدهد. برای مثال، استفاده اوکراین از استارلینک، سوالاتی را در مورد نقض احتمالی مقررات بینالمللی حملونقل اسلحه که بر توانایی شرکتهای آمریکایی برای ارائه فناوریهای نظامی به سایر کشورها حاکم است، ایجاد کرد. همچنین مدیریت وزارت دفاع، در روند معرفی فناوریهای جدید در مرز تجاری جنگ را ساده میکند.
برای شناسایی بازیگران جدید و تعیین قابلیتهای لازم، وزارت دفاع باید یک گروه مشورتی متشکل از مقامات شورای امنیت ملی و آژانس امنیت سایبری و امنیت زیرساخت وزارت امنیت داخلی و همچنین مدیران شرکتهایی که از اوکراین حمایت میکنند و کارشناسان سیاستی که سناریوهای جنگ تایوان را انجام دادهاند، تشکیل دهد. این بخش ابزارهایی برای کاهش زمان دستیابی به قابلیتهای جدید به چند سال یا بهکارگیری فوری راهحلهای موجود در حال توسعه با آمادگی 80 درصدی دارد. همچنین میتواند هر گونه خرید فوری را از طریق «Rapid Acquisition Authority»که بودجهای بالغ بر 800 میلیون دلار دارد، انجام دهد. دولت ایالات متحده باید مشارکتهای دولتی و خصوصی را با دیپلماسی فعال مدیریت کند و با نهادهای شرکتی و رهبران آنها مانند متحدان خود رفتار کند. این به معنای آمادگی برای مسوول نگه داشتن شرکتهای فناوری برای اقداماتی است که ممکن است منافع ملی را تضعیف کند. اما همچنین به معنای شامل کردن آنها در بحثهای امنیت ملی، ارائه مجوزهای امنیتی به پرسنل خاص و به اشتراکگذاری اطلاعات در مورد تهدیدهایی است که فناوریهای آنها میتواند برای مقابله با آنها مورد استفاده قرار گیرد. بهعلاوه، دولت باید شرکتها را به خاطر اقدام در راستای منافع ملی ستایش کند. بهعنوان مثال، اوکراین «جوایز صلح» را به وب سرویس آمازون، گوگل و مایکروسافت اعطا کرد. مقامات اوکراینی نیز بهطور علنی و خصوصی از ماسک و اسپیس ایکس تمجید کردهاند.
از سوی دیگر، دولت ایالات متحده، فرصتهای حیاتی را برای شناسایی فعالیت این شرکتها در اوکراین از دست داده است. به عنوان مثال، در سپتامبر 2022، زمانی که اسپیس ایکس تلاش کرد تا هزینه خدمات استارلینک در اوکراین را به پنتاگون منتقل کند، پس از ماهها پرداخت هزینه، در پوشش رسانهای، این اقدام شرکت را غیرخیرخواهانه توصیف کرد. یک سال بعد، ماسک به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، زیرا او از فعال کردن استارلینک برای عملیات پهپاد اوکراینی در دریای سیاه خودداری کرد، زیرا میترسید که این عملیات تشدیدکننده بیش از حد جنگ باشد.
دولت ایالات متحده احتمالا همین احساس را داشت. در این مرحله، اوکراین را از استفاده از سلاحهای ایالات متحده برای عملیات تهاجمی منع میکرد و به همین دلیل نسبت به این اقدام ماسک سکوت کرد. دیگر رهبران فناوری شاهد برخورد ماسک با پیچیدگیهای جنگ بدون حمایت آشکار دولت ایالات متحده بودند. این تجربه ممکن است آنها را به تردید در ارائه راهحلهای خود در آینده سوق دهد. در روزهای تعیینکننده درگیریهای تایوان، احیای زیرساختهای حیاتی دیجیتالی انعطافپذیر ممکن است حیاتی باشد، همانطور که در اوکراین بود. ایمنسازی این زیرساخت برای آینده مستلزم این است که دولت ایالات متحده هم اکنون اقدام کند. رهبران واشنگتن باید بدانند که اگرچه منافع شرکت و منافع ملی همیشه همسو نمیشوند، اما تواناییهای تجاری ممکن است برای اهداف امنیت ملی ضروری باشد. به همین دلیل، دولت باید چارچوبی را طراحی کند که به این منافع اجازه دهد مکمل یکدیگر باشند. ادامه توانایی ایالات متحده برای دفاع از متحدان و شرکای خود ممکن است به زودی به این بستگی داشته باشد که چگونه میتواند از قدرت رو به رشد شرکتهای فناوری ایالات متحده استفاده کند.
-
پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۳:۴۳
-
۸ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1262197/