بزرگنمايي:
بازار آریا - "دونالد ترامپ" رئیسجمهور آمریکا روز سه شنبه اعلام کرد که کارزار فشار حداکثری را علیه ایران از سر خواهد گرفت و صادرات نفت این کشور را به صفر خواهد رساند. این در حالی است که کشورهای عضو اوپک به کاهش تولید خود ادامه میدهند.
قیمت نفت آمریکا در روز سهشنبه کاهش یافت و بخشی از آن را به دلیل اصطکاک تعرفههای بین واشنگتن و چین در اوایل روز جبران کرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
قیمت نفت سبک "وست تگزاس اینترمدیت" آمریکا روز سه شنبه با 0.63 درصد یا 46 سنت کاهش در قیمت 72.70 دلار بازای هر بشکه بسته شد. این در حالی است که قیمت نفت خام برنت 0.32 درصد یا 24 سنت افزایش یافت و به 76.20 دلار رسید.
چه چشم اندازی پیش روی بازارهای نفتی پس از تصمیم ترامپ در قبال ایران قرار دارد؟ روزنامه "نشنال" امارات درباره تاثیر تصمیم ترامپ برای راه اندازی کارزار فشار حداکثری 2 بر تولید اوپک مینویسد: "بازار نفت از زمان اعلام این خبر تغییر قابل توجهی نداشته است که نشان میدهد از پیش انتظار چنین تصمیمی وجود داشت و قیمت گذاری صورت گرفته بود".
این روزنامه میافزاید: "اعلام نظر ترامپ در قبال ایران و راه اندازی کارزار فشار حداکثری 2 پس از آن صورت میگیرد که تولیدکنندگان اوپک درخواست او برای کاهش قیمت نفت از طریق افزایش تولید را رد کردند. اوپک اواخر سال گذشته اعلام کرد که کاهش داوطلبانه تولید نفت به میزان 2.2 میلیون بشکه در روز تا مارس امسال ادامه خواهد یافت. در حالی که ایران هنوز با صادرات نزدیک به صفر نفت فاصله دارد، کارشناسان میگویند که اوپک فضای کافی برای جذب حدود 500 هزار بشکه نفت در روز را دارد که به دلیل اجرای تحریمها علیه ایران از بازار خارج میشود. ضررهای واقعی میتواند به اوپک اجازه دهد تا در سرعت تولید خود تغییر ایجاد کند. با توجه به اینکه دولت ترامپ هنوز راهی برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران دارد، اوپک میتواند به برنامههای خود ادامه دهد".
"نشنال" امارات در ادامه مینویسد: "اقدامات ترامپ به دنبال اقدام "جو بایدن" رئیس جمهور پیشین آمریکا در هفتههای آخر ریاست جمهوری اش انجام شد که در آن محدودیتهای انرژی جدیدی را علیه روسیه اعمال کرد. در نتیجه، این وضعیت نشان میدهد که ایالات متحده به طور همزمان قصد فشار بر تولید و صادرات نفت ایران و روسیه را دارد".
این نشریه در ادامه مینویسد: "مقامهای دولت فعلی و سابق
آمریکا گفتهاند که انتظار دارند وزارت خارجه و وزارت خزانه داری
آمریکا در هفتههای آتی دستورالعملها، سیاستها و تحریمهای بیشتری را علیه
ایران صادر کنند تا فشار بر
اقتصاد ایران را افزایش دهند. یکی از مقامهای سابق سیاستگذاری
ترامپ در قبال
ایران میگوید: "در فرمان اجرایی جدید بر کیفیت و نه کمیت تحریمها تاکید شده است. هدف این است که تهران از درآمدی که برای هدایت شبکه نیابتی خود در منطقه و برنامه هستهای اش استفاده میکند محروم شود".
بیشتر بخوانید: آیا
ترامپ تهدیدی برای کریدورهای ریلی
ایران خواهد بود؟/ توسعه بلندپروازانه خطوط ریلی در رنج بودجه، کارشکنی
روسیه و تنشهای ژئوپولیتیکی
در مورد
ایران اختلاف نظری میان
ترامپ و نتانیاهو وجود ندارد "پولیتیکو" در ادامه مینویسد روابط شخصی
ترامپ و نتانیاهو ممکن است در پشت صحنه پرتنش باشد "اما هیچ عاملی مانند یک دشمن مشترک، چون
ایران نمیتواند چرخهای یک دوستی تیره را چرب کند". این نشریه میافزاید: "یکی از مقامهای ارشد دولتی آمریکا که نخواسته نامش فاش شود میگوید:"در مورد تهدیدی که از سوی
ایران متوجه ماست تفاوت نظری میان
آمریکا و اسرائیل وجود ندارد".
این نشریه در ادامه مینویسد: "حتی پیش از آن که
ترامپ از فشار حداثکری 2 رونمایی کند نیز اوضاع برای
ایران عالی به نظر نمیرسید. به نظر میرسد این بدترین برهه زمانی برای
ایران از زمان پایان جنگ آن کشور با
عراق در دهه 1980 میلادی به این سو است. با حملات اسرائیل علیه حماس، حزب الله لبنان و سقوط اسد استراتژی منطقهای
ایران برای محاصره اسرائیل یا به اصطلاح "حلقه آتش" کارآمدی سابق را ندارد".
نظم جدید
اقتصادی خاورمیانه: چه کسی برنده و چه کسی بازنده است؟ سایت تحلیلی "اینوستینگ" در گزارشی اشاره میکند که عربستان سعودی،
امارات و ترکیه با تغییر موقعیت
ایران در منطقه وارد عمل شده و از
سرمایه گذاری به جای ایدئولوژی برای گسترش قدرت خود استفاده میکنند.
این سایت مینویسد:"در عین حال، پروژههای عظیمی مانند کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) مسیرهای
تجارت جهانی را دوباره ترسیم میکنند و تمرکز
اقتصادی منطقه را از
نفت به زیرساختها، فناوری و مالی تغییر میدهند. پویایی قدرت قدیمی در حال محو شدن است و خاورمیانه جدیدی در حال شکل گیری است، خاورمیانهای که توسط رقابت،
سرمایه گذاری و اتحادهای استراتژیک هدایت میشود".
آیا نفوذ
اقتصادی ایران کمرنگ شده است؟ این سایت در ادامه با اشاره به تغییر موقعیت
ایران در منطقه مینویسد: "برای چندین دهه،
ایران از
پول و حمایت نظامی برای ایجاد نفوذ در سراسر خاورمیانه استفاده کرد. آن شبکه، اما اکنون تحت فشار است و قدرت سابق را ندارد. یک نقطه عطف مهم سقوط اسد در دسامبر 2024 بود. حزب الله از نظر مالی با مشکل مواجه است، زیرا
ایران دیگر نمیتواند
پول نقد از طریق سوریه ارسال کند. حماس که به دلیل جنگ ضعیف شده نیز با کمبود بودجه مواجه است. همزمان درآمدهای نفتی
ایران نیز در حال کاهش است. تحریمها فروش قانونی
نفت را با مشکل مواجه میسازد و با اختلال در شبکههای مالی کلیدی گزینههای موجود برای
ایران رو به اتمام هستند. ارزش ریال اخیرا به پایینترین سطح خود در برابر
دلار رسید نشانهای از اینکه
اقتصاد تحت فشار شدید قرار دارد.
ایران هنوز از طریق انصارالله در یمن نفوذ دارد، اما قدرت منطقهای آن کشور در منطقه مشابه سالیان گذشته نیست.
کشورهای حاشیه خلیج فارس به عنوان تامین کنندگان مالی جدید منطقه به میدان میآیند. در شرایطی که
ایران با مشکل مواجه است، عربستان سعودی،
امارات و قطر به عنوان حامیان مالی اصلی خاورمیانه ظهور میکنند. این کشورها
پول را به اقتصادهای سراسر منطقه سرازیر کردهاند. در فاصله سالهای 2021 تا 2022، آن کشورها 34 میلیارد
دلار وام ارائه کردند که نسبت به دو سال پیش از آن افزایش چشمگیری داشت. نفوذ آنان نه از طریق جنگ، بلکه از طریق
سرمایه گذاری در حال افزایش است".
آیا کریدور هند-خاورمیانه-اروپا ، راه ابریشم جدید است؟ این سایت در ادامه مینویسد: "یکی از بزرگترین پروژههای
اقتصادی که در حال حاضر در خاورمیانه در حال انجام است، کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا است که به نام IMEC شناخته میشود. این پروژه که در سال 2023 اعلام شد، با هدف اتصال هند، شبه جزیره عربستان و
اروپا از طریق ترکیبی از راهآهن، بنادر و زیرساختهای
دیجیتال ایجاد شده است. این کریدور به عنوان جایگزینی برای طرح کمربند و جاده
چین طراحی شده و میتواند الگوهای
تجارت جهانی را به طور قابل توجهی تغییر دهد. این کریدور از سه جزء اصلی تشکیل شده است. نخست، یک مسیر دریایی که هند را به خلیج فارس متصل میکند و امکان حمل و نقل سریعتر و کارآمدتر
کالا را فراهم میسازد. دوم، یک شبکه راه آهن که تمام شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس را به یکدیگر متصل میکند و یک سیستم حمل و نقل یکپارچه را در سراسر شبه جزیره عربستان ایجاد خواهد کرد. در نهایت، یک کریدور زمینی شمالی از اردن و اسرائیل عبور خواهد کرد و مسیر مستقیمی را به
اروپا فراهم میکند. این پروژه در صورت موفقیت میتواند خاورمیانه را به یک مرکز تجاری بزرگ جهانی تبدیل کند و وابستگی به مسیرهای سنتی کشتیرانی مانند کانال سوئز را کاهش دهد".
بیشتر بخوانید: طلای سیاه در سرازیری/ خط و نشان تازه
ترامپ برای اوپک؛
قیمت نفت را پایین بیاورید!
موانع پیش رو در مسیر تکمیل کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا این سایت با اشاره به موانع پیش روی تکمیل آن کریدور مینویسد: " جنگ جاری در غزه و حملات مکرر از سوی انصارالله به خطوط کشتیرانی دریای سرخ پیشرفت آن کریدور را کُند کرده است.
ایران با آن کریدور مخالف است و آن را ابزاری برای ادغام اسرائیل در منطقه و در عین حال منزوی کردن خود میبیند. ترکیه نیز نگرانیهای خود را ابراز کرده و "اردوغان" رئیس جمهور ترکیه تاکید کرده که بدون نقش آفرینی ترکیه هیچ کریدوری در کار نخواهد بود. مصر که به شدت به درآمد حاصل از کانال سوئز وابسته است، نگران است که آن کریدور بتواند کشتیرانی را از آبهای آن کشور منحرف کرده و
اقتصاد شکننده مصر را بیش از پیش تحت فشار قرار دهد. با این وجود،
تجارت بین هند و
امارات متحده عربی از سال 2022 تاکنون 93 درصد افزایش یافته و تقاضا برای مسیرهای جایگزین را برجسته ساخته است".
ایالات متحده در کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا چه نقشی ایفا میکند؟ "اینوستینگ" در ادامه مینویسد: "ایالات متحده در ابتدا از آن کریدور در زمان دولت بایدن حمایت کرد و آن را وزنهای برای مقابله با نفوذ
چین در
تجارت جهانی قلمداد کرده است. با این وجود، با بازگشت "دونالد ترامپ" رئیس جمهور
آمریکا به کاخ سفید چشم انداز نقش
آمریکا در آن پروژه مشخص نیست. برخلاف بایدن که فعالانه برای ادغام منطقهای فشار میآورد، به نظر میرسد استراتژی
ترامپ بر تفویض مسئولیت بیشتر به بازیگران منطقهای تمرکز دارد و در عین حال دخالت مستقیم ایالات متحده را به حداقل میرساند. انتظار میرود
ترامپ از عربستان سعودی،
امارات متحده عربی و اسرائیل در رهبری این پروژه حمایت کند و در عین حال بر لزوم آتش بسهای طولانی مدت در غزه و لبنان برای کسب اطمینان از پایدار ماندن مسیرهای تجاری تاکید نماید. در عین حال، او احتمالاً فشار بر
ایران را افزایش خواهد داد تا از ایجاد اختلال توسط تهران در توسعه کریدور جلوگیری به عمل آورد. علیرغم آن که
ترامپ روابطی قوی با رهبرانی مانند "نارندرا مودی" نخست وزیر هند و "جورجیا ملونی" نخست وزیر ایتالیا دارد، دولت او ممکن است با توجه به سایر مسائل مهم جهانی، از جمله تنش با
چین و جنگ جاری در اوکراین، توسعه آن کریدور را در اولویت قرار ندهد. در نهایت آن که موفقیت کریدور مذکور کمتر به رهبری ایالات متحده بستگی دارد و بیشتر به این بستگی خواهد داشت که چگونه کشورهای خلیج فارس، هند و
اروپا میتوانند برای ساخت و حفظ این کریدور با یکدیگر همکاری کنند".
آینده خاورمیانه چگونه خواهد بود؟ این سایت با ترسیم چشم اندازی درباره آینده خاورمیانه مینویسد: "قدرت
اقتصادی خاورمیانه در حال تغییر است. نفوذ
ایران در حال کاهش است، در حالی که کشورهای خلیج فارس به عنوان بازیگران مالی مسلط در منطقه ظاهر میشوند. ترکیه در حال اصرار برای ایفای نقش بزرگتر است و کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا میتواند
تجارت جهانی را متحول سازد البته اگر بتواند بر چالشهای سیاسی و امنیتی غلبه کند".
آیا منطقه میتواند ثبات را حفظ کند؟ این سایت در پایان مینویسد: "اگر جنگها در غزه، لبنان و یمن ادامه یابد، پروژههای
اقتصادی مانند کریدور
اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا با مشکل مواجه خواهند شد. با این وجود، اگر خاورمیانه به حرکت از سیاست مناقشهمحور به رشد سرمایهمحور ادامه دهد، میتواند به یک نیروی اصلی در
تجارت جهانی در دهههای آینده تبدیل شود. تحول در حال حاضر در حال انجام است. آنچه باید دید این است که آیا رهبران منطقه میتوانند روند آن را حفظ کنند یا خیر".
منبع: نشنال امارات، پولیتیکو، اینوستینگ