بازار آریا

آخرين مطالب

استفاده ابزاری از دیوان‌سالاری آمریکا چه آینده‏‏‏‏‌ای را ترسیم می‌کند؟

حکومت قانون زیر ضرب اقتصاد جهان

حکومت قانون زیر ضرب
  بزرگنمايي:

بازار آریا - استیون لویتسکی و لوکان ای. وی جی.دی. ونس، معاون اول ترامپ پیش از رسیدن به‌قدرت به صراحت اعلام کرد: محاففظه‌‌‌‌‌کاران باید بوروکراسی را به تسخیر خود دربیاورند. به‌نظر می‌رسد دولت ترامپ قصد دارد به این هدف جامه‌عمل بپوشاند و از دیوان‌سالاری به‌عنوان ابزاری برای پاداش به هم‌‌‌‌‌حزبی‌‌‌‌‌ها و جریمه مخالفان بهره ببرد. این در حالی است که تا پیش از این کمتر از 4‌هزار موقعیت شغلی در دولت فدرال آمریکا از مجموع 2‌میلیون شغل تحت‌فرمان رئیس‌جمهور عزل و نصب می‌شدند و به یک معنا سیاسی به‌حساب می‌‌‌‌‌آمدند. به‌نظر می‌رسد این قاعده قرار است تغییر کند. پیامدهای سیاسی‌کردن بوروکراسی نامشخص اما قابل‌حدس است و می‌توان صدای پای زیرضرب رفتن حکومت قانون در آمریکا را شنید. در چنین شرایطی به‌نظر می‌رسد پافشاری بر حضور و مبارزه برای حفظ بی‌طرفی و پاسداری از حاکمیت قانون تنها راه مخالفان ترامپ برای مقابله با رویه پیش‌رو خواهد بود.
یک دولت مجهز به سلاح قدرت، صرفا ابزاری برای مجازات مخالفان نیست، بلکه می‌تواند برای جلب حمایت نیز به‌کار گرفته شود. دولت‌ها در رژیم‌‌‌‌‌های اقتدارگرای رقابتی، معمولا از سیاست‌های اقتصادی و تصمیمات مقرراتی برای پاداش‌دادن به افراد، شرکت‌ها و سازمان‌های همسو با سیاست‌های خود بهره می‌گیرند. رهبران کسب‌وکار، شرکت‌های رسانه‌‌‌‌‌ای، دانشگاه‌‌‌‌‌ها و دیگر سازمان‌ها هم می‌توانند از تصمیمات دولت درخصوص قوانین ضد‌انحصار، صدور مجوزها و پروانه‌‌‌‌‌ها، اعطای قراردادها و امتیازات دولتی، چشم‌‌‌‌‌پوشی از برخی مقررات یا تعرفه‌‌‌‌‌ها و اعطای معافیت‌های مالیاتی سود ببرند و هم از آنها متضرر شوند. اگر این گروه‌ها بر این باور باشند که چنین تصمیماتی بر اساس ملاحظات سیاسی و نه فنی اتخاذ می‌شوند، انگیزه‌‌‌‌‌ای قوی برای همسو‌کردن خود با مقامات حاکم خواهند داشت.
پتانسیل تطمیع، بیش از هر بخش دیگری در بخش کسب‌وکار مشهود است. شرکت‌های بزرگ آمریکایی منافع قابل‌توجهی در تصمیمات دولت ایالات‌متحده در زمینه‌‌‌‌‌های قوانین ضد‌انحصار، تعرفه‌‌‌‌‌ها و مقررات و نیز در اعطای قراردادهای دولتی دارند.(در سال‌2023، دولت فدرال بیش از 750‌میلیارد دلار، تقریبا معادل 3درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات‌متحده را صرف اعطای قراردادها کرد.) برای خودکامگان بلندپرواز، تصمیمات سیاستی و مقرراتی می‌تواند به‌عنوان ابزارهای ترغیب و تهدید قدرتمندی برای جلب حمایت بخش کسب‌وکار عمل کند. 
این نوع منطق مبتنی بر روابط شخصی و تبادل منافع به خودکامگان در مجارستان، روسیه و ترکیه کمک کرده‌است تا همکاری بخش‌خصوصی را تضمین کنند. اگر ترامپ نشانه‌های معتبری دال بر این ارائه دهد که او نیز به شیوه‌‌‌‌‌ای مشابه‌عمل خواهد کرد، پیامدهای سیاسی آن بسیار گسترده خواهد بود. اگر رهبران کسب‌وکار متقاعد شوند که برای آنها سودآوری بیشتری دارد که از تامین مالی نامزدهای اپوزیسیون خودداری کنند یا در رسانه‌های مستقل سرمایه‌گذاری نکنند، بدون‌شک رویکرد خود را تغییر خواهند داد.
در واقع، رویکرد آنها از همین حالا شروع به تغییر کرده‌است. در پدیده‌‌‌‌‌ای که میشل گلدبرگ، ستون‌‌‌‌‌نویس نیویورک‌تایمز، آن را «تسلیم بزرگ» نامید، مدیران‌عامل مقتدری که زمانی رفتار استبدادی ترامپ را مورد انتقاد قرارداده بودند، اکنون برای دیدار با او، ستایش او و کمک مالی به او سر از پا نمی‌شناسند. آمازون، گوگل، متا، مایکروسافت و تویوتا هرکدام‌ یک‌میلیون دلار برای تامین بودجه‌مراسم تحلیف ترامپ اهدا کردند؛ مبلغی که بیش از دو‌برابر کمک‌های مالی پیشین آنها برای مراسم تحلیف بود. در اوایل ژانویه، متا اعلام کرد؛ عملیات راستی‌‌‌‌‌آزمایی خود را متوقف می‌کند، اقدامی که ترامپ با لحنی از سر تکبر مدعی شد «احتمالا» ناشی از تهدیدات او به اقدام قانونی علیه مالک متا، مارک زاکربرگ، بوده‌است. ترامپ خود نیز اذعان کرده‌است که در دوره نخست ریاست‌‌‌‌‌جمهوری‌‌‌‌‌اش «همه علیه من بودند»، اما اکنون «همه می‌خواهند دوست من باشند.»
الگوی مشابهی در بخش رسانه‌‌‌‌‌ها در حال ظهور است. تقریبا تمامی رسانه‌های جریان اصلی ایالات‌متحده-ای‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌سی، سی‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌اس، سی‌‌‌‌‌ان‌‌‌‌‌ان، ان‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌سی، واشنگتن پست-در مالکیت و اداره شرکت‌های مادر بزرگ‌‌‌‌‌تری هستند، اگرچه ترامپ نمی‌تواند تهدید خود مبنی‌بر سلب مجوز شبکه‌‌‌‌‌های تلویزیونی ملی را عملی کند؛ زیرا این شبکه‌‌‌‌‌ها به‌صورت ملی مجوز فعالیت دریافت نمی‌کنند، اما می‌تواند با اعمال فشار بر مالکان شرکتی آنها، رسانه‌‌‌‌‌ها را تحت‌فشار قرار دهد. برای مثال، واشنگتن پست تحت‌کنترل جف بزوس است که بزرگ‌‌‌‌‌ترین شرکت او، آمازون، برای به‌دست آوردن قراردادهای بزرگ فدرال رقابت می‌کند. به همین ترتیب، مالک لس‌‌‌‌‌آنجلس تایمز، پاتریک‌سون-شیونگ، محصولات پزشکی به‌فروش می‌رساند که مشمول بررسی‌‌‌‌‌های اداره غذا و دارو هستند. پیش از انتخابات ریاست‌‌‌‌‌جمهوری 2024، هر دوی این افراد با تصمیم روزنامه‌‌‌‌‌های خود مبنی‌بر حمایت از معاون رئیس‌جمهور مخالفت کردند.
چتر حمایتی
در نهایت، یک دولت مجهز به سلاح قدرت می‌تواند به‌عنوان سپری قانونی برای محافظت از مقامات دولتی یا متحدانی عمل کند که در رفتارهای ضد‌دموکراتیک مشارکت دارند. برای مثال، یک وزارت دادگستری وفادار ممکن است چشم خود را بر خشونت‌های سیاسی هواداران ترامپ، مانند حملات یا تهدیدها علیه روزنامه‌‌‌‌‌نگاران، مسوولان بر‌‌گزاری انتخابات، معترضان یا سیاستمداران و فعالان اپوزیسیون ببندد. همچنین ممکن است از تحقیق و تفحص درباره حامیان ترامپ به‌دلیل تلاش‌هایشان برای ارعاب رای‌‌‌‌‌دهندگان یا حتی دستکاری نتایج انتخابات، خودداری کند.
این اتفاق پیش‌‌‌‌‌تر در ایالات‌متحده رخ ‌داده‌ است. در دوران بازسازی و پس از آن، گروه‌های مسلح کوکلاکس کلان و دیگر گروه‌های نژادپرست سفیدپوست که با حزب دموکرات در ارتباط بودند، کارزارهای ترور خشونت‌‌‌‌‌باری را در سراسر جنوب به‌راه انداختند، سیاستمداران سیاه‌پوست و جمهوری‌خواه را ترور کردند، خانه‌‌‌‌‌ها، کسب‌وکارها و کلیساهای سیاهان را به آتش کشیدند، دست به تقلب گسترده در انتخابات زدند و شهروندان سیاه‌‌‌‌‌پوستی را که قصد رای‌دادن داشتند، تهدید، ضرب و شتم و به قتل رساندند. این موج وحشت که به استقرار قریب به یک قرن حاکمیت تک‌‌‌‌‌حزبی در سرتاسر جنوب کمک کرد، با همدستی مقامات انتظامی محلی و ایالتی امکان‌پذیر شد؛ مقاماتی که به‌طور سازمان‌‌‌‌‌یافته چشم خود را بر خشونت می‌‌‌‌‌بستند و به‌صورت سیستماتیک از پاسخگو‌کردن عاملان آن امتناع می‌‌‌‌‌ورزیدند.
ایالات‌متحده در دوره نخست دولت ترامپ، شاهد افزایش چشم‌گیر خشونت‌های راست‌‌‌‌‌گرایانه بود. تهدیدات علیه اعضای کنگره بیش از 10برابر افزایش‌ یافت. این تهدیدات پیامدهایی نیز در پی داشت: به گفته میت رامنی، سناتور جمهوری‌خواه، ترس از خشونت حامیان ترامپ، مانع از آن شد که برخی از سناتورهای جمهوری‌خواه به استیضاح ترامپ پس از حمله 6 ژانویه 2021 رای مثبت دهند.
از بسیاری جهات، خشونت‌های سیاسی پس از ژانویه 2021 تا حدودی فروکش کرد که بخشی از آن به‌دلیل محکومیت و زندانی‌شدن صدها‌تن از شرکت‌‌‌‌‌کنندگان در حمله 6 ژانویه بود، اما بخشودگی تقریبا تمامی شورشگران 6ژانویه از سوی ترامپ، به محض بازگشت به کاخ‌سفید، این پیام را ارسال کرد که عوامل خشونت‌‌‌‌‌آمیز یا ضد‌دموکراتیک در دولت او مورد حمایت قرار خواهند گرفت. چنین سیگنال‌هایی، خشونت افراطی را تشویق می‌کند، به این معنا که در دوره دوم ترامپ، منتقدان دولت و روزنامه‌‌‌‌‌نگاران مستقل به‌طور قطع با تهدیدات مواجه مکررتری خواهند شد و حتی ممکن است مستقیما هدف حمله قرار گیرند.
هیچ‌یک از این موارد برای ایالات‌متحده کاملا بی‌سابقه نیست. روسای‌جمهور پیشین نیز از نهادهای دولتی به‌عنوان ابزارهای سیاسی بهره گرفته‌‌‌‌‌اند. جی. ادگار هوور، رئیس اف‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌آی، این سازمان را به‌عنوان سلاحی سیاسی برای 6رئیس‌‌‌‌‌جمهوری که در دوره آنها خدمت کرد، به‌کار گرفت. دولت نیکسون نیز وزارت دادگستری و دیگر نهادها را علیه دشمنان فرضی به‌کار بست؛ اما دوره معاصر از جنبه‌های مهمی با گذشته تفاوت دارد. نخست آنکه، استانداردهای دموکراتیک جهانی به‌طور چشم‌گیری ارتقا یافته ‌است. بر اساس هر سنجه معاصر، ایالات‌متحده در دهه‌1950 در مقایسه با امروز به‌مراتب دموکراتیک‌‌‌‌‌تر نبود. 
صرف بازگشت به رویه‌‌‌‌‌های میانه قرن بیستم، به خودی خود، عقبگرد دموکراتیک قابل‌توجهی به‌شمار می‌رود. مهم‌تر از آن، بهره‌‌‌‌‌گیری ابزاری از دولت در دوره پیش‌رو، احتمالا بسیار فراتر از رویه‌‌‌‌‌های میانه قرن بیستم خواهد رفت. 50سال‌ پیش، هر دو حزب عمده ایالات‌متحده از نظر داخلی ناهمگون، نسبتا میانه‌‌‌‌‌رو و تا حد زیادی پایبند به قواعد دموکراتیک بازی بودند؛ اما امروزه، این احزاب به‌شدت دوقطبی شده‌اند و حزب جمهوری‌خواه رادیکال‌‌‌‌‌شده، تعهد دیرینه خود به قواعد بنیادین دموکراتیک، از جمله پذیرش شکست در انتخابات و رد بی‌‌‌‌‌قید و شرط خشونت را زیر پا گذاشته ‌است.
افزون بر این، بخش ‌اعظم حزب جمهوری‌خواه اکنون این باور را پذیرفته است که نهادهای آمریکا، از دیوان‌سالاری فدرال و مدارس دولتی گرفته تا رسانه‌‌‌‌‌ها و دانشگاه‌‌‌‌‌های خصوصی-توسط ایدئولوژی‌‌‌‌‌های چپ‌‌‌‌‌گرا آلوده شده‌اند. جنبش‌‌‌‌‌های اقتدارگرا عموما این تصور را درونی می‌کنند که نهادهای کشورشان توسط دشمنانشان منحرف و تخریب شده‌اند؛ رهبران خودکامه‌‌‌‌‌ای همچون اردوغان، اوربان و نیکلاس مادورو از ونزوئلا، به‌طور مداوم چنین ادعاهایی را مطرح می‌کنند. 
چنین جهان‌‌‌‌‌بینی‌‌‌‌‌ای معمولا توجیه‌‌‌‌‌گر، حتی انگیزه‌‌‌‌‌بخش، نوعی پاک‌سازی و گماشتن نیروهای وفادار است که ترامپ وعده آن را داده‌است؛ درحالی‌که نیکسون به‌طور پنهانی تلاش می‌کرد تا دولت را به‌عنوان سلاحی به‌کار گیرد و هنگامی که این رفتار برملا شد با مخالفت جمهوری‌خواهان مواجه شد، حزب جمهوری‌خواه امروز آشکارا چنین سوء‌‌‌‌‌استفاده‌‌‌‌‌هایی را تشویق می‌کند. بهره‌‌‌‌‌گیری ابزاری از دولت، به استراتژی حزب جمهوری‌خواه بدل شده‌است. حزبی که روزی شعار رئیس‌‌‌‌‌جمهور رونالد ریگان مبنی‌بر اینکه «دولت خود مشکل است» را پذیرفته بود، اکنون با اشتیاق از دولت به‌عنوان یک سلاح سیاسی استقبال می‌کند.
بهره‌‌‌‌‌گیری ابزاری از قدرت اجرایی به این شیوه، درسی است که جمهوری‌خواهان از اوربان آموخته‌‌‌‌‌اند. اوربان به نسل‌هایی از محافظه‌‌‌‌‌کاران آموخت که دولت نباید برچیده شود، بلکه باید در راستای اهداف راست‌‌‌‌‌گرایانه و علیه مخالفان به‌کار گرفته شود، به‌همین‌دلیل است که مجارستان کوچک به الگویی برای بسیاری از حامیان ترامپ تبدیل شده‌ است. بهره‌‌‌‌‌گیری ابزاری از دولت، ویژگی نوظهوری در فلسفه محافظه‌‌‌‌‌کاری نیست، بلکه از دیرباز مشخصه اصلی اقتدارگرایی بوده‌است.
آیا مصونیت طبیعی وجود دارد؟
دولت ترامپ ممکن است روند دموکراسی را منحرف کند، اما بعید است که بتواند حاکمیت اقتدارگرا را تثبیت کند. ایالات‌متحده از منابع بالقوه تاب‌‌‌‌‌آوری متعددی برخوردار است. برای مثال، نهادهای آمریکایی به‌مراتب قوی‌‌‌‌‌تر از نهادهای کشورهایی مانند مجارستان و ترکیه و سایر دولت‌های دارای رژیم‌‌‌‌‌های اقتدارگرای رقابتی هستند. قوه‌قضائیه مستقل، نظام فدرال، نظام دومجلسی و انتخابات میان‌‌‌‌‌دوره‌‌‌‌‌ای-که همگی در مجارستان وجود ندارند-احتمالا دامنه اقتدارگرایی ترامپ را محدود خواهند کرد. ترامپ همچنین از نظر سیاسی، ضعیف‌‌‌‌‌تر از بسیاری از خودکامگان منتخب و موفقی است که از طریق انتخابات به‌قدرت رسیده‌‌‌‌‌اند. 
رهبران خودکامه زمانی بیشترین آسیب را می‌زنند که از حمایت گسترده مردمی بهره‌مند باشند: نایب بوکله، هوگو چاوز، آلبرتو فوجیموری و ولادیمیر پوتین روسیه، همگی هنگام آغاز اقدامات قدرت‌‌‌‌‌طلبانه خود، از نرخ محبوبیت بالای 80‌درصد برخوردار بودند. این پشتیبانی عظیم مردمی به رهبران کمک می‌کند تا اکثریت لازم در قوه مقننه یا پیروزی‌‌‌‌‌های قاطع در همه‌‌‌‌‌پرسی‌‌‌‌‌ها را برای تحمیل اصلاحاتی که حاکمیت اقتدارگرا را تثبیت می‌کنند، به‌دست آورند. این امر همچنین به جلوگیری از چالش‌های رقبای درون‌‌‌‌‌حزبی، قضات و حتی بخش قابل‌توجهی از اپوزیسیون کمک می‌کند.
در مقابل، رهبرانی که از اقبال عمومی کمتری برخوردارند، با مقاومت بیشتری از سوی مجالس قانون‌گذاری، دادگاه‌‌‌‌‌ها، جامعه مدنی و حتی متحدان خود مواجه می‌شوند. از این‌ رو تلاش‌های آنها برای قبضه قدرت به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهد شد. پدرو کاستیلو، رئیس‌‌‌‌‌جمهور پرو و یون سوک‌‌‌‌‌یول، رئیس‌‌‌‌‌جمهور کره‌جنوبی، هرکدام هنگامی که برای به‌دست گرفتن قدرت فراقانونی تلاش کردند، از نرخ محبوبیت زیر 30‌درصد برخوردار بودند و هر دو به شکلی مفتضحانه شکست خوردند. نرخ محبوبیت ژائیر بولسونارو، رئیس‌‌‌‌‌جمهور برزیل نیز هنگامی که کوشید کودتایی را برای برگرداندن نتیجه انتخابات ریاست‌‌‌‌‌جمهوری 2022 کشورش سازماندهی کند، به‌مراتب کمتر از 50‌درصد بود. او نیز شکست خورد و مجبور به ترک دفتر خود شد.
نرخ تایید ترامپ در دوره نخست ریاست‌‌‌‌‌جمهوری‌‌‌‌‌اش هرگز از 50‌درصد فراتر نرفت و ترکیبی از بی‌‌‌‌‌کفایتی، زیاده‌‌‌‌‌روی، سیاست‌های غیرمردمی و قطبی‌‌‌‌‌سازی حزبی، احتمالا میزان حمایت مردمی از او را در دور دوم نیز محدودتر خواهد کرد. یک خودکامه منتخب با نرخ محبوبیت 45‌درصد خطرناک است، اما به‌مراتب کم‌‌‌‌‌خطرتر از یک خودکامه با 80‌درصد حمایت.
جامعه مدنی، دیگر اهرم بالقوه تاب‌‌‌‌‌آوری دموکراتیک است. یکی از مهم‌ترین دلایل ثبات فزاینده دموکراسی‌‌‌‌‌های ثروتمند این است که توسعه نظام سرمایه‌داری، منابع انسانی، مالی و سازمانی را از انحصار دولت خارج‌کرده و توازن قدرت را در جامعه برقرار می‌سازد، اگرچه ثروت نمی‌تواند به‌طور کامل بخش‌خصوصی را از فشارهای تحمیلی دولت مجهز به سلاح قدرت مصون نگاه دارد، اما هرچه بخش‌خصوصی بزرگ‌‌‌‌‌تر و ثروتمندتر باشد، به‌طور کامل به تسخیر درآوردن یا با ارعاب به سکوت واداشتن آن دشوارتر خواهد بود. به‌علاوه، شهروندان ثروتمندتر زمان، مهارت‌ها و منابع بیشتری برای پیوستن به سازمان‌های مدنی یا اپوزیسیون یا ایجاد آنها دارند و از آنجا که وابستگی‌‌‌‌‌شان به دولت برای امرار معاش در مقایسه با شهروندان فقیر کمتر است، در موقعیت بهتری برای اعتراض به دولت یا رای‌دادن علیه آن قرار دارند. 
در مقایسه با سایر رژیم‌‌‌‌‌های اقتدارگرای رقابتی، نیروهای اپوزیسیون در ایالات‌متحده از سازماندهی بهتری برخوردارند، از نظر مالی قوی‌‌‌‌‌تر هستند و در عرصه انتخابات حرفی برای گفتن دارند؛ به این ترتیب، تطمیع، سرکوب و شکست‌دادن آنها در صندوق‌های رای دشوارتر است. بنابراین سرکوب‌کردن اپوزیسیون آمریکایی به‌مراتب دشوارتر از کاری خواهد بود که در کشورهایی مانند السالوادور، مجارستان و ترکیه صورت‌گرفته‌است.
شکاف در زره
با این حال، حتی اندکی تغییر در موازنه قدرت می‌تواند دموکراسی آمریکا را از پا درآورد. دموکراسی‌‌‌‌‌ها نیازمند اپوزیسیونی نیرومند هستند و اپوزیسیون‌‌‌‌‌های نیرومند باید بتوانند از گستره وسیعی از سیاستمداران، فعالان، وکلا، کارشناسان، اهداکنندگان مالی و روزنامه‌‌‌‌‌نگاران بهره ببرند که همواره قابل‌جایگزینی باشند.
دولتی که به سلاح قدرت مجهز شده باشد، چنین اپوزیسیونی را به‌خطر می‌‌‌‌‌اندازد، اگرچه منتقدان ترامپ زندانی، تبعید یا از فعالیت سیاسی منع نخواهند شد؛ اما افزایش بهای مخالفت علنی، بسیاری از آنها را به انزوای سیاسی سوق خواهد داد. در مواجهه با تحقیقات اف‌‌‌‌‌بی‌‌‌‌‌آی، ممیزی‌‌‌‌‌های مالیاتی، جلسات استماع کنگره، دادخواهی‌‌‌‌‌ها، آزار و اذیت آنلاین یا احتمال از دست‌دادن فرصت‌های تجاری، بسیاری از افرادی که در شرایط عادی با دولت مخالف می‌‌‌‌‌بودند، ممکن است به این نتیجه برسند که اساسا ارزش خطر‌کردن یا تلاش‌کردن را ندارد.
این روند به انزوا رانده‌شدن خودخواسته ممکن است چندان توجه افکار عمومی را به خود جلب نکند؛ اما می‌تواند بسیار مهم و سرنوشت‌‌‌‌‌ساز باشد. سیاستمداران مستعد-چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات-در مواجهه با تحقیقات قریب‌الوقوع، عرصه زندگی عمومی را ترک می‌کنند. مدیران ارشد شرکت‌ها که به‌دنبال قراردادهای دولتی، معافیت‌های تعرفه‌‌‌‌‌ای یا احکام مطلوب ضد‌انحصار هستند، دست از کمک مالی به‌نامزدهای دموکرات، تامین بودجه‌طرح‌های حقوق مدنی یا دموکراسی و سرمایه‌گذاری در رسانه‌های مستقل می‌‌‌‌‌کشند. رسانه‌های خبری که مالکان آنها نگران دادخواهی‌‌‌‌‌ها یا آزار و اذیت دولتی هستند، تیم‌های تحقیقی و تهاجمی‌‌‌‌‌ترین خبرنگاران خود را محدود می‌کنند. سردبیران به خودسانسوری روی می‌‌‌‌‌آورند، تیترها را ملایم می‌کنند و از انتشار گزارش‌های انتقادی از دولت صرف‌نظر می‌کنند و روسای دانشگاه‌‌‌‌‌ها که از تحقیقات دولتی، کاهش بودجه‌یا مالیات‌‌‌‌‌های سنگین بر موقوفات هراس دارند، اعتراضات دانشگاهی را سرکوب می‌کنند، اساتید منتقد را اخراج یا تنزل رتبه می‌دهند و در‌برابر اقتدارگرایی فزاینده سکوت پیشه می‌کنند.
دولت‌های مجهز به سلاح قدرت، معضل دشوار اقدام جمعی را برای نخبگان وابسته به ساختار قدرت ایجاد می‌کنند که در تئوری، دموکراسی را به اقتدارگرایی رقابتی ترجیح می‌دهند. سیاستمداران، مدیران‌عامل، صاحبان رسانه‌‌‌‌‌ها و روسای دانشگاه‌‌‌‌‌ها که در مواجهه با تهدیدات اقتدارگرایانه رفتار خود را تغییر می‌دهند، عقلانی عمل می‌کنند و آنچه را که به‌زعم خود برای سازمان‌هایشان بهتر است، انجام می‌دهند؛ همچون محافظت از سهامداران یا اجتناب از دادخواهی‌‌‌‌‌های فلج‌‌‌‌‌کننده، تعرفه‌‌‌‌‌ها یا مالیات‌‌‌‌‌ها، اما چنین اقدامات حفظ بقا، هزینه‌ای جمعی به‌همراه دارد. با عقب‌نشینی کنشگران منفرد به انزوا یا خودسانسوری‌‌‌‌‌شان، مخالفت اجتماعی تضعیف می‌شود. فضای رسانه‌ای کمتر انتقادی می‌گردد و فشار بر دولت اقتدارگرا کاهش می‌‌‌‌‌یابد.
تحلیل رفتن اپوزیسیون اجتماعی ممکن است وخیم‌‌‌‌‌تر از آن باشد که به‌نظر می‌رسد. ما می‌توانیم مشاهده کنیم چه زمانی بازیگران کلیدی خود را به انزوا می‌‌‌‌‌رانند-هنگامی که سیاستمداران بازنشسته می‌شوند، روسای دانشگاه استعفا می‌دهند، یا رسانه‌‌‌‌‌ها برنامه‌‌‌‌‌ریزی و پرسنل خود را تغییر می‌دهند، اما تشخیص اپوزیسیونی که می‌توانست در یک فضای کم‌‌‌‌‌تهدیدتر شکل بگیرد اما هرگز پدیدار نشد، دشوار است-وکلای جوانی که تصمیم می‌گیرند نامزد انتخابات نشوند؛ نویسندگان جوان مشتاقی که تصمیم می‌گیرند روزنامه‌‌‌‌‌نگار نشوند؛ افشاگران بالقوه‌‌‌‌‌ای که تصمیم می‌گیرند لب از لب نگشایند؛ شهروندان بی‌شماری که تصمیم می‌گیرند به تظاهرات نپیوندند یا برای یک کارزار انتخاباتی داوطلب نشوند.
پافشاری بر اصول
آمریکا در آستانه ورود به دوران اقتدارگرایی رقابتی قرار دارد. دولت ترامپ از هم‌اکنون شروع به تجهیز نهادهای دولتی به سلاح قدرت و به‌کارگیری آنها علیه مخالفان کرده ‌است. قانون‌اساسی به تنهایی قادر به نجات دموکراسی در ایالات‌متحده نیست. حتی بهترین قوانین اساسی نیز دارای ابهامات و روزنه‌‌‌‌‌هایی هستند که می‌توان از آنها برای اهداف ضد‌دموکراتیک‌سوءاستفاده کرد؛ در واقع همین نظام حقوقی که شالوده دموکراسی لیبرال کنونی آمریکا را بنا نهاده، به نزدیک به یک قرن استبداد در ایالت‌‌‌‌‌های جنوبی دوران جیم کرو، بازداشت دسته‌‌‌‌‌جمعی ژاپنی‌‌‌‌‌-آمریکایی‌‌‌‌‌ها و مک‌‌‌‌‌کارتیسم اجازه وقوع داد. در سال‌2025، ایالات‌متحده در سطح ملی توسط حزبی اداره خواهد شد که در 2قرن اخیر، بی‌سابقه‌‌‌‌‌ترین اراده و توان را برای بهره‌‌‌‌‌برداری از ابهامات قانون‌اساسی و قوانین به نفع اهداف اقتدارگرایانه در اختیار خواهدداشت.
ترامپ آسیب‌‌‌‌‌پذیر خواهد بود. حمایت محدود مردمی از دولت و اشتباهات اجتناب‌ناپذیرش، فرصت‌هایی را برای نیروهای دموکراتیک، در کنگره، در دادگاه‌‌‌‌‌ها و پای صندوق‌های رای، ایجاد خواهد کرد. اما اپوزیسیون تنها زمانی می‌تواند پیروز شود که در صحنه باقی‌ بماند. اپوزیسیون در شرایط اقتدارگرایی رقابتی می‌تواند بسیار طاقت‌‌‌‌‌فرسا باشد. بسیاری از منتقدان ترامپ، تحت‌ فشار آزار و اذیت و تهدید، وسوسه خواهند شد که به انزوای سیاسی پناه ببرند. چنین عقب‌نشینی‌‌‌‌‌ای بسیار خطرناک خواهد بود. هنگامی که ترس، فرسودگی یا تسلیم، تعهد شهروندان به دموکراسی را تحت‌‌‌‌‌الشعاع قرار دهد، اقتدارگرایی نوظهور شروع به ریشه دواندن خواهد کرد.

لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1272656/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

تاکید قطر بر حفظ حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی سوریه

سخنگوی وزارت خارجه: تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران را به شدت محکوم می کنیم

موافقت کی‌یف با امضای توافقنامه معدنی ترامپ

اعلام جزئیات جدید از زمان آزادی اسرای فلسطینی

بمباران مناطقی در استان‌های ریف و درعا در سوریه

تأیید مشروعیت سیاسی زلنسکی از سوی پارلمان این کشور

مسی به بارسلونا برمی‌گردد

حمله جنگنده‌های اسرائیل به شرق لبنان/ دو نفر به شهادت رسیدند

سقوط هواپیمای ارتش سودان در این شهر

بازی پرهزینه واشنگتن/ چرا آمریکا اوکراین را قربانی کرد؟

صدار انفجار در جنوب دمشق/ ماجرا چه بود؟

مساله قرن 21

تهدید تعرفه‏‌ای ادامه دارد

پتروشیمی‌ها زیر سایه شایعات نرخ خوراک

التیام بورس؟

پرونده احتیاط بسته شد؟

سنگ‏‏‌آهن در قله چهارماهه

بورس روی موج تقاضا

روابط بانکی کشور گروگان مساله FATF شده است

نحوه تعیین دستمزد تغییر می‌کند؟

یک شهید و 31 زخمی در درگیری‌های شدید کرانه باختری

پیامک از احراز هویت جی‌میل حذف می‌شود

تلگرام در استرالیا جریمه شد

اپل 20 هزار شغل در آمریکا ایجاد می‌کند

اوپن‌ای‌آی با کلاهبرداران چت جی‌پی‌تی مقابله می‌کند

2 هزار مگاوات برق کشور در مراکز غیرمجاز رمزارز

امکان استخراج رمزارز با احداث نیروگاه‌های خورشیدی

بیت‌کوین در کف چهار ماهه

هفته قرمز کریپتو

تقدیر از «جهان فولاد» در جشنواره ملی تعالی سازمانی

افزایش تولید گاز شیرین

مصرف روزانه 70‌میلیون مترمکعب گاز در تهران

پارادوکس جنگ و انرژی

شاهراه توسعه ترانزیت ایران

کریدورهای هوایی ایران از دست می‌رود؟

فروش بلیت نوروزی قطار تا فردا

چالش تامین مالی صنعت دریایی

رشد دارایی‌های طلایی

اثر روسی کاهش دلار

زمان نوبت دوم پیش‌فروش سکه طلا

پرداخت سود روزشمار به سپرده‌های قدیمی الزامی شد

شکل جدید اقتصاد عموسام

بطری‌‌‌های «سوئل باتل»؛ محل تلاقی فشن و پایداری

چگونه نوآوری‏‏‌های تحول‏‏‌آفرین را گسترش دهیم؟

افزایش مقیاس کسب‌وکارهای خرد

غول سینمای فرانسه در مظان اتهامات جدید

انتقاد کیانیان از بازیگر «گوزن‌ها»

کسی پاسخگو نیست

چه کسی از تاسیان می‌ترسد؟

فسخ یک طرفه سرمربی استقلال

© - www.bazarearya.ir . All Rights Reserved.

چاپ ایرانیان کمپانی