«دنیایاقتصاد» از شیوه بهینه تجارت خارجی در جهان گزارش میدهد
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد : سالهاست بحث درباره متنوعسازی سبد تجارت ایران و فواید آن برای کشور نقل مجالس سیاسی است اما وضعیت شرکای اقتصادی کشور پیوسته رو به ضعف میرود. اخیرا محمدحسین عادلی؛ رئیسکل اسبق بانکمرکزی با مقایسه ایران با عربستان و ترکیه نسبت به تبعات سبد تجارت محدود ایران هشدار دادهاست. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد بیش از 90درصد از مجموع صادرات ایران(نفتی و غیرنفتی) به مقصد 10 کشور ارسال میشود. این ساختار صادرات از جهات مختلف، امنیت اقتصادی و سیاسی کشور را تهدید میکند.
انبوه کانتینرهای چینی در بندر یانگشان شانگهای؛ چین بزرگترین صادرکننده جهان به 190مقصد تجاری / عکس: اس اند پی
در حالحاضر تجار ایرانی در بازار نزدیک به 190کشور حضور فعالی ندارند. همچنین ایران برای کسب درآمد ارزی به چند کشور خاص وابسته است؛ این در حالی است که بررسی آمارها حاکی از آن است که سیاستگذاران در بیشتر کشورها، فارغ از اینکه محصولات متنوعی تولید میکنند یا اقتصاد تک محصولی دارند، تلاش دارند تا مقاصد صادراتی خود را متنوع کنند. با این شیوه دولتها، اقتصاد خود را نسبت به خطرات ناشی از جنگهای تجاری و همچنین حوادث طبیعی و رکود اقتصادی(که ممکن است در کشور هدف تجاری) رخ دهد، بیمه میکنند.
صادرات فقط برای 10 کشور
در سال1402، ایران 49میلیارد و 329میلیون دلار کالای غیرنفتی و 35میلیارد و 870میلیون دلار نفت به سایر کشورها صادر کردهاست، بنابراین مجموع صادرات ایران در این سالمعادل 85میلیارد و 199میلیون دلار بودهاست. چین، عراق، امارات، ترکیه و هند، به ترتیب مهمترین مقاصد صادراتی ایران در سال1402 محسوب میشوند. سهم این 5کشور از ارزش صادرات غیرنفتی ایران معادل 73درصد و سهم آنها از مجموع صادرات ایران 84درصد است. همچنین 10مقصد اصلی، از صادرات غیرنفتی، بیش از 87درصد و از کل صادرات 93درصد سهم دارند. با این تفاسیر بیش از 190کشور دنیا معادل تنها 7درصد از مجموع ارزش صادرات ایران را تقاضا میکنند.
نکته حائزاهمیت آن است که در بین مهمترین تقاضاکنندگان محصولات صادراتی ایران نیز اختلاف معناداری در ارزش واردات وجود دارد. بیش از 28درصد صادرات غیرنفتی ایران به مقصد چین ارسال میشود، درحالیکه سهم هند، پنجمین مقصد مهم از صادرات غیرنفتی ایران تنها 4.4درصد است. اگر مجموع صادرات نفتی و غیرنفتی مبنای محاسبه باشد عدمتناسب بسیار بیشتر است.
تمرکز در مقاصد صادراتی محصول تحریمها علیه ایران است و در طول سالهای اخیر این روند تشدید شدهاست. بر اساس آمارهای گمرک از تجارت در 9 ماهه منتهی به اول دی ماه 1403، ایران 43میلیارد و 140میلیوندلار کالای غیرنفتی به جهان صادرکرده که سهم 5 مقصد اول صادراتی از این رقم نزدیک به 76درصد بودهاست. چین با 11میلیارد دلار و عراق با 9.4میلیارد دلار، مجموعا بیش از 47درصد از کالاهای صادراتی ایران را تقاضا کردهاند. در سالجاری، افغانستان، پنجمین مقصد مهم، تنها 4درصد از ارزش صادرات ایران سهم دارد. ترکیب فعلی صادرات نشان میدهد؛ ارتباط تجاری ایران با کشورهای جهان بسیار محدود است و به غیراز چهار کشور، رابطه بازرگانی مستحکمی با دیگر کشورها شکل نگرفتهاست. این وضعیت امنیت اقتصادی و سیاسی ایران را تهدید میکند. اگر هریک از 4 کشور چین، عراق، امارات و ترکیه، دچار بحران اقتصادی شوند، تکانه این مساله بهطور مستقیم به اقتصاد ایران منتقل خواهدشد.
چالش دیگر آن است که رشد پیوسته کشورهایی همچون عراق باعث خواهدشد که ساختار اقتصادی این کشور تغییر کند. دگردیسی در ساختار اقتصادی بهمعنای تغییر کالاهای مورد تقاضای کشور هدف صادراتی است؛ اینیعنی اگر امروز کشوری مانند عراق به دلیل توسعه زیرساختهای خود، از ایران کالایی مانند سیمان وارد میکند، احتمالا در سالهای آتی و پس از تکمیل زیرساختهای فیزیکی، سیمان کمتری خریداری خواهد کرد. از سوی دیگر وقتی ایران تنها 5 مشتری عمده در سطح جهان دارد، در مذاکرات سیاسی و اقتصادی دست بالا را در اختیار نخواهد داشت؛ در واقع کشورها میتوانند از تجارت بهعنوان یک ابزار برای تحتفشار قراردادن ایران در حوزههای غیراقتصادی استفاده کنند.
صادرات به شیوه درست
بررسی کشورهایی که کالاهای خود را به مقاصد متنوعی صادر میکنند، میتواند تصویر شفافتری از شیوه کارآمد تجارت ارائه کند. ترکیه با صادرات بیش از 250میلیارد دلار کالا و خدمات به سایر کشورها یکی از نمونههای موفق در دنیای تجارت محسوب میشود. بازرگانان این کشور محصولات متنوعی از جمله پوشاک، فلزات، مواد شیمیایی و محصولات پلاستیکی را در سراسر جهان بهفروش میرسانند.
نکته جالب در جزئیات آمار صادرات ترکیه، ترکیب شرکای تجاری این کشور است. بر اساس دادههای بانک جهانی، 10 مقصد اصلی، تنها 48درصد از صادرات این کشور سهم دارند و 52درصد دیگر به بیش از 200 کشور جهان صادر میشود. بر اساس این آمارها، مجموع ارزش واردات 51 کشور از ترکیه بیش از یکمیلیارد دلار است. همین مساله بهخوبی تنوع مقاصد صادراتی این کشور را نشان میدهد. نکته جالب دیگر آن است که هیچکدام از 5 مقصد اصلی، سهمی بیشتر از 10درصد از مجموع صادرات ترکیه ندارند. آلمان مهمترین متقاضی کالاهای ترکیه محسوب میشود؛ این کشور تنها 8درصد در صادرات ترکیه سهم دارد. ایالاتمتحده، عراق و بریتانیا، دیگر واردکنندگان عمده از ترکیه نیز هرکدام معادل 6درصد ارزش کالاهای صادراتی این کشور را خریداری میکنند.
از نمونههای موفق دیگر در حوزه صادرات میتوان به مالزی اشاره کرد. در سال2022 این کشور بالغبر 350میلیارد دلار کالا و خدمات به دیگر کشورها صادر کردهاست. بیش از 70درصد از صادرات این کشور به مقصد 10 کشور و 30درصد به مقصد بیش از 200کشور ارسال شدهاست. نکته جالب در آمار تجارت مالزی این است که هم آمریکا و هم چین، جزو مقاصد اصلی صادرات این کشور محسوب میشوند. بر اساس دادههای بانک جهانی، سنگاپور 15درصد، چین 14درصد و ایالاتمتحده 11درصد از کالاهای صادراتی مالزی را خریداری میکنند. بنابراین با تحلیل آمار تجارت ترکیه و مالزی میتوان گفت؛ رمز موفقیت در دنیای تجارت، تنوعبخشی به مقاصد صادراتی و تجارت با کشورهایی است که تولید ناخالص داخلی بالایی دارند.
تدبیر تکمحصولیها
برخی صادرات به چند کشور محدود را نتیجه طبیعی اقتصاد تک محصولی ایران میدانند. بررسی آمارهای صادرات برخی کشورها با ساختار اقتصادی مشابه ایران میتواند به آزمون این فرضیه کمک کند. قطر مانند ایران یک کشور نفتی است و بیش از 90درصد صادرات این کشور را نفت و گاز تشکیل میدهد، با اینحال قطر محصولات خود را به یک سبد متنوع، شامل 10کشور صادر میکند. چین با سهم 16درصدی، هند با سهم 12درصدی و کرهجنوبی با سهم 11درصدی، مهمترین مقاصد صادراتی قطر محسوب میشوند. ژاپن، بریتانیا، ایتالیا، بلژیک، سنگاپور و اماراتمتحدهعربی دیگر واردکنندگان اصلی محصولات قطر هستند و هرکدام در حدود 5درصد محصولات صادراتی قطر را تقاضا میکنند. همچنین آمارها نشان میدهد؛ ارزش صادرات قطر به 16 کشور، رقمی بیش از یکمیلیارد دلار است.
شیلی کشور دیگری است که اقتصاد آن به صادرات چند محصول خاص وابستگی دارد. بیش از 39درصد از صادرات 100میلیارد دلاری این کشور به مقصد چین ارسال میشود، اما شیلی تنها به توسعه روابط اقتصادی با چین اکتفا نکرده و این کشور ارتباط تجاری مناسبی با آمریکا و متحدانش دارد. آمریکا دومین مقصد مهم صادرات شیلی محسوب میشود و این کشور 14درصد کالاهای شیلی را تقاضا میکند. همچنین ژاپن و کرهجنوبی دیگر واردکنندگان عمده کالا از شیلی محسوب میشوند. اندونزی هم دیگر کشوری است که رشد اقتصادی آن به صادرات محصولات معدنی وابستگی زیادی دارد.
چین مهمترین مقصد صادراتی اندونزی است و این کشور بالغبر 23درصد از کالاهای صادراتی اندونزی را تقاضا میکند. آمریکا دومین مقصد مهم صادرات کالاهای اندونزی است. این کشور واردکننده حدود 10درصد از صادرات اندونزی است. ژاپن، هند و مالزی سه کشور دیگری هستند که مجموعا متقاضی 22درصد از تولید اندونزی هستند. با تحلیل آمارهای سه کشور مذکور میتوان گفت؛ حتی کشورهایی که اقتصاد آنها به صادرات یک یا چند کالای محدود وابسته است هم میتوانند با استفاده از روشهایی، تابآوری خود را افزایش دهند. همانطور که مشخص است تمامی کشورها تلاش دارند تا تعادلی بین چین و کشورهای بلوک غرب ایجاد کنند. هیچیک از دولتها رابطه تجاری خود با چین را فدای رابطه با آمریکا نمیکنند؛ طبیعتا عکس این معادله هم صادق است. همچنین دادههای صادرات کشورهای مورد بررسی نشان میدهد؛ از جهت ارزش صادرات به مقاصد اصلی هم تعادل منطقی میان کشورهای هدف حاکم است.
تمامی این تدابیر به دلیل آن است که تجارت از سایر حوادث اقتصادی و سیاسی مستقل نیست و دولتها تلاش میکنند که تابآوری اقتصاد خود دربرابر ضربههای بیرونی را افزایش دهند. اگر 10سال پیش تحلیلگری ادعا میکرد که آمریکا بر روی کالاهای وارداتی از مکزیک و کانادا(مهمترین شرکای تجاری ایالاتمتحده) تعرفه 25درصدی اعمال میکند، احتمالا عمده شنوندگان در مورد سلامت عقل او تشکیک میکردند، اما اکنون شاهد هستیم که این اتفاق تحقق پیدا کردهاست. این تغییر رویکرد آمریکا حاوی درس مهمی برای سیاستگذاران ایرانی است؛ در همیشه بر یک پاشنه نمیچرخد. اگر آتش جنگ تجاری میان آمریکا و کانادا میتواند شعلهور شود، پس این اتفاق ممکن است در رابطه تجاری میان هر دو کشور دیگری هم حادث شود. همه کشورها باید خطر تغییر در سیاستهای تجاری را احساس کنند و برای تجارت، متکی به یک یا چند کشور خاص نباشند.
-
سه شنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۷:۲۸
-
۸ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1260655/