بزرگنمايي:
بازار آریا - حمید قنبری* در ماههای اخیر، نام دیپ سیک در دنیای هوش مصنوعی سر و صدای زیادی به پا کرده است. این استارتآپ چینی که ادعا میکند مدلهای زبان قدرتمندی را با هزینهای بسیار کمتر از رقبای غربی توسعه داده، اکنون در مرکز یک اتهام جدی قرار دارد: سوءاستفاده از مدلهای OpenAI برای آموزش مدل خود. اما چرا این موضوع اهمیت دارد؟ آیا در دنیای هوش مصنوعی قوانینی وجود دارد که از مالکیت فکری مدلها محافظت کند؟ آیا دیپسیک مرتکب تخلفی شده است یا صرفا از روشی هوشمندانه برای رقابت استفاده کرده است؟ این جستار تلاش میکند ضمن بررسی این پرونده، مفهوم مالکیت فکری در هوش مصنوعی را به زبانی ساده توضیح دهد.
دیپسیک چیست و چرا مهم است؟
دیپسیک(DeepSeek) یک استارتآپ چینی است که در سالهای اخیر بر روی توسعه مدلهای زبان هوش مصنوعی کار کرده و تلاش دارد با غولهایی مانند OpenAI و گوگل رقابت کند. این شرکت اخیرا مدلی را با نام DeepSeek-V3 معرفی کرده که ادعا میشود از لحاظ عملکرد، به مدلهای پیشرفتهای مانند GPT-4 نزدیک است اما هزینه بسیار کمتری برای آموزش آن صرف شده است. چنین پیشرفتی در نگاه اول بسیار تحسینبرانگیز است، اما مسالهای که OpenAI و مایکروسافت را نگران کرده این است که این مدل چگونه آموزش دیده است؟
OpenAI مدعی است که دیپسیک برای آموزش مدل خود از تکنیکی به نام «تقطیر مدل» (Distillation) استفاده کرده است. در این روش، یک مدل هوش مصنوعی کوچکتر (که دانشآموز نامیده میشود) از پاسخهای یک مدل قویتر (که معلم نامیده میشود) یاد میگیرد و بدون نیاز به حجم عظیمی از دادههای خام، تواناییهایی مشابه مدل اصلی پیدا میکند. مشکل از آنجا آغاز میشود که OpenAI ادعا دارد دیپ سیک این فرآیند را نه از طریق دادههای عمومی، بلکه با استفاده از خروجیهای API اختصاصی OpenAI انجام داده است، که نقض شرایط استفاده از خدمات این شرکت محسوب میشود. اما چرا این موضوع اهمیت دارد؟ برای درک بهتر، ابتدا باید بدانیم مالکیت فکری چیست و چرا برای توسعه فناوریهای نوین حیاتی است.
مالکیت فکری در هوش مصنوعی به چه معناست؟
مالکیت فکری (Intellectual Property) به مجموعهای از حقوق قانونی اشاره دارد که از ایدهها، اختراعات، آثار هنری، نرمافزارها و دیگر داراییهای فکری محافظت میکند. این حقوق شامل حق تکثیر (Copyright)، حق ثبت اختراع(Patent)، علائم تجاری (Trademark) و اسرار تجاری (Trade Secret) است. در دنیای هوش مصنوعی، مالکیت فکری به مسائلی مانند مدلهای زبانی، الگوریتمهای یادگیری، دادههای آموزشی و حتی خروجیهای مدلهای هوش مصنوعی مربوط میشود.
یکی از مهمترین پرسشها این است که آیا مدلهای هوش مصنوعی، دادههایی که از آنها یاد میگیرند و حتی خروجیهایی که تولید میکنند، تحت قوانین مالکیت فکری محافظت میشوند یا خیر؟ در بسیاری از کشورها، کدهای نرمافزاری تحت قانون حق تکثیر محافظت میشوند، اما قوانین مربوط به مدلهای زبانی و دادههای آموزشی هنوز به روشنی تعریف نشدهاند. به همین دلیل، پروندههایی مانند شکایت OpenAI از دیپسیک اهمیت زیادی دارند؛ چرا که میتوانند چارچوبهای حقوقی جدیدی برای هوش مصنوعی تعیین کنند.
آیا دیپسیک قوانین را نقض کرده است؟
مساله اصلی در این پرونده این است که اگر دیپسیک از خروجیهای GPT-4 برای آموزش مدل خود استفاده کرده باشد، آیا این کار نقض مالکیت فکری محسوب میشود یا خیر؟ OpenAI معتقد است که پاسخ مثبت است، زیرا API این شرکت دارای شرایط استفاده (Terms of Service) است که استفاده از خروجیهای مدلهای آن برای آموزش مدلهای رقابتی را صراحتا ممنوع کرده است. اگر دیپسیک بهطور مخفیانه از این خروجیها استفاده کرده باشد، نهتنها قوانین کپیرایت بلکه قوانین مربوط به شرایط استفاده را نیز نقض کرده است.
اما برخی کارشناسان معتقدند که این ادعا چندان محکم نیست. استدلال آنها این است که خروجیهای یک مدل هوش مصنوعی نمیتوانند بهراحتی تحت قانون کپیرایت قرار گیرند، چرا که این خروجیها میتوانند بهصورت تصادفی تولید شوند و شبیه به محتوای عمومی باشند. در نتیجه، اگر دیپسیک فقط از پاسخهای عمومی GPT-4 استفاده کرده باشد، ممکن است نتوان آن را متهم به نقض کپیرایت کرد.
علاوه بر این، استفاده از روش «تقطیر مدل» در دنیای هوش مصنوعی یک روش رایج و پذیرفتهشده است. بسیاری از شرکتها از این روش برای ساخت مدلهای سبکتر و کارآمدتر استفاده میکنند. بنابراین، اگر دیپسیک فقط از پاسخهای مدلهای عمومی استفاده کرده باشد، ممکن است این کار از لحاظ اخلاقی بحثبرانگیز باشد، اما از لحاظ قانونی الزاما غیرقانونی نیست.
آیا OpenAI میتواند اقدام قانونی انجام دهد؟
در حال حاضر، OpenAI در حال بررسی شواهد بیشتری علیه دیپسیک است. این شرکت تاکنون دسترسی دیپسیک به API خود را مسدود کرده است و ممکن است به دنبال طرح دعوی حقوقی در ایالات متحده یا سایر حوزههای قضایی باشد. اما طرح چنین دعوایی میتواند چالشهای بزرگی داشته باشد، زیرا قوانین مالکیت فکری در حوزه هوش مصنوعی هنوز در حال توسعه هستند و مشخص نیست که دادگاهها چگونه با این موضوع برخورد خواهند کرد. اگر OpenAI بتواند ثابت کند که دیپسیک بهطور غیرقانونی به API آن دسترسی داشته و از خروجیهای آن برای آموزش مدلهای خود استفاده کرده است، احتمال دارد که بتواند در دادگاه پیروز شود. اما اگر دیپسیک بتواند نشان دهد که مدل خود را فقط با دادههای عمومی و بدون نقض شرایط استفاده OpenAI آموزش داده است، ممکن است از عواقب حقوقی این ماجرا در امان بماند.
نتیجهگیری: آینده هوش مصنوعی و مالکیت فکری
پرونده OpenAI علیه دیپسیک فقط یکی از اولین نمونههای چالشهای مالکیت فکری در دنیای هوش مصنوعی است. با پیشرفت سریع این فناوری، احتمالا پروندههای مشابهی در آینده مطرح خواهند شد که مرزهای حقوقی و اخلاقی استفاده از مدلهای هوش مصنوعی را مشخصتر خواهند کرد. این ماجرا نشان میدهد که شرکتهای فعال در این حوزه باید هم در زمینه فناوری و هم در زمینه حقوقی محتاط باشند و از روشهایی استفاده کنند که در چارچوب قوانین موجود قرار داشته باشد.
از سوی دیگر، کشورها و نهادهای قانونگذاری نیز باید هرچه سریعتر قوانین شفافتری برای محافظت از مالکیت فکری در حوزه هوش مصنوعی تدوین کنند. اگر چنین قوانینی وجود نداشته باشد، ممکن است بسیاری از نوآوریهای هوش مصنوعی با چالشهای حقوقی و رقابتی مواجه شوند. این موضوع، نهتنها برای شرکتهایی مانند OpenAI و دیپسیک، بلکه برای کل صنعت هوش مصنوعی در سطح جهانی اهمیت دارد.
* پژوهشگر
-
چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۳:۰۵
-
۷ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1261473/