آیا رئیسجمهور آمریکا به دنبال براندازی نظم قدیم است؟
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیایاقتصاد - گروه اقتصاد بینالملل : آیا دونالد ترامپ در دور دوم ریاستجمهوری خود به رئیسجمهوری تمامیتخواه و مخالف قانون بدل خواهد شد؟ این پرسشی است که اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده و باید گفت در وضعیت پریشان امروز جهان و ایالاتمتحده، ترامپ نبوغ بیبدیلی برای جلب توجه همگان دارد.پس از منظر اکونومیست، باید منتظر ماند و دید.مراسم تحلیف دوم او در داخل ساختمان کنگره برگزار شد، همان مکانی که چهار سال قبل از آن طرفدارانش به دنبال ادعای تقلب در انتخابات به آن هجوم بردند و افسران پلیس را مورد ضربوشتم قرار دادند.
طرح: اکونومیست
قدرت و اختیاری که او برای عفو آشوبگران کنگره در 20ژانویه استفاده کرد، در اصل برای متحد ساختن کشور طراحی شده بود: برای عفو مخالفان سیاسی، نه حامیان رئیسجمهور (یا اعضای خانواده رئیسجمهور مستقر). اما این یک قرارداد عرفی و سنتی است، نه یک قانون روی کاغذ و با روی کار آمدن ترامپ، باید گفت دوره عمل به قراردادهای عرفی و سنتها به سر آمده است.اجرای تصمیمات ترامپ هنوز تابع موافقت برخی از قدیمیترین نهادهای آمریکا، از جمله قوانین فدرال و دادگاهها است که میتوانند این تصمیمات را محدود کنند. اما او به بسیاری از قواعد و قوانین کنونی بیاعتنایی نشان داده است.
ترامپ امروز خواهان افزایش حوزه نفوذ و قدرت خود است: رهاشدن آمریکا از هنجارها، نزاکت سیاسی، دوری از بوروکراسی و در برخی موارد حتی کنارگذاشتن قانون.از قرن نوزدهم این ایده مطرح شد که مرزهای کشور باید همیشه در حال گسترش باشد، از جمله با تصرف قلمرو کشورهای دیگر. ترامپ در سخنرانی تحلیف خود درباره کانال پاناما سخنانی را در همین رابطه بیان کرد: «ما آن را پس میگیریم.»
او افزود آمریکا باید «یک ملت رو به رشد» باشد، کشوری که «ثروت ما را افزایش دهد، قلمرو ما را گسترش دهد».اگرچه این سخنان ممکن است نتیجه یک هیجان گذرا باشد، اما روسای جمهور ایالاتمتحده طی یک قرن گذشته هیچگاه اینگونه سخن نگفتهاند. تنها مقامی از اسلاف که شاید مشابه ترامپ باشد، «رئیسجمهور ویلیام مککینلی بود که دوره ریاستش در سال1897 آغاز شد. البته ترامپ قطعا علاقهای به مطالعه سرگذشت روسایجمهور پیشین ندارد تا از تجارب آنها درس و عبرت گیرد.مککینلی یک «امپریالیست» بود که هاوایی، گوام، فیلیپین و پورتوریکو را به قلمرو آمریکا افزود.
مککینلی نیز در آغاز تعرفهها را دوست داشت. قبل از اینکه رئیسجمهور شود، او کنگره را تحتفشار قرار داد تا لایحهای را تصویب کند تا تعرفهها را تا 50درصد افزایش دهد. او همچنین حمایت غولهای تجاری زمان خود را پشت سر داشت: جی پی مورگان و جان دی راکفلر هر یک حدود 8میلیون دلار (به ارزش امروز) کمک مالی به کارزار انتخاباتی او اهدا کردند.بنابراین، آغاز «عصر طلایی» جدیدی که ترامپ در ذهن خود متصور است، حداقل بهصورت ظاهری، به عصر جویندگان طلا، مادیگرایی و فساد آشکار شباهت زیادی دارد. ترامپ میخواهد مانند مککینلی از هنجارهای قرن بیستم رها و آزاد باشد. با این تفاوت که ریاستجمهور قرن بیستویکم، بسیار قدرتمندتر است.مککینلی زمانی حکومت میکرد که دولت فدرال 150هزار کارمند داشت. در مقابل، قوه مجریه زیر نظر ترامپ بهطور مستقیم 4.3میلیون نفر از جمله 1.3میلیون نیروی نظامی را در استخدام خود دارد. رئیسجمهور، قدرتمندترین نیروی نظامی همه زمانها را تحت فرمان خود دارد. بهعنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی، دولت فدرال 9برابر بیشتر از دهه1890 هزینه میکند.
برای نبرد در دو جنگ جهانی و پایان دادن به جدایی نژادی در قرن بیستم، قوه مجریه قدرت روزافزونی را انباشته کرد. آرتور شلزینگر در دهه1970، این ریاستجمهوری را «امپراتوری» توصیف کرد. اکنون نیز رئیسجمهور جدید آمریکا امپراتوری است که از دشمنان جاسوسی میکند تا نه تنها در خارج، بلکه در داخل نیز تحت سلطه و استیلای او باشند.منظور ترامپ این است که قدرت عظیم ریاستجمهوری را در داخل و خارج بسط دهد و بهگونهای ایالاتمتحده را زیر سلطه خود درآورد که هیچ رئیسجمهور دیگری از پایان جنگ جهانی دوم تا به امروز چنین نکرده است. فضای سیاسی کشور نیز به نفع اوست. همانطور که فضای سیاسی کشور بیش از پیش متعصب و متصلب شده است، تصویب قوانین در کنگره دشوارتر شده است. رئیسجمهور جدید در اولین دوره ریاستجمهوری خود نشان داد که وقتی تعداد کرسیهای نیروهای سیاسی رقیب در کنگره بهطور مساوی تقسیم شود، تهدید به استیضاح دیگر بهعنوان یک مانع عملی برای محدودکردن قدرت رئیسجمهور اثر نمیکند.
این تغییر جایگاه و قدرت کنگره باعث شده است که دادگاهها و قوه مجریه در راس امور تصمیمگیری برای کشور قرار گیرند. درحالیکه دولت جدید در حال سنجش میزان قدرت و اختیارات خود برای تخطی از محدودیتهای قانونی است (اعزام نیروهای ارتش برای مواجهه با مهاجران «متجاوز» یا تبدیل وزارت دادگستری به اهرمی علیه دشمنان ترامپ)، نبردهای بیپایان در دادگاهها اجتنابناپذیر به نظر میرسد. به نظر میرسد ترامپ از چنین چشماندازی لذت میبرد. فرمان اجرایی او که به دنبال پایان دادن به شهروندی براساس حق تولد است، آشکارا خلاف قانون اساسی است و به همین دلیل احتمالا لغو خواهد شد. اما اگر اینطور شود، ترامپ ادعا خواهد کرد که قضات دادگاهها در حال خنثی کردن اراده رایدهندگانی هستند که او را انتخاب کردند. حامیان او گردهم خواهند آمد و او مبارزه دیگری را آغاز خواهد کرد.ترامپ در براندازی نظم قدیم مهارت نشان داده است؛ اما مشخص نیست چه چیزی جایگزین آن خواهد شد. امید آن است که او به عهد خود برای کارآمدتر کردن دولت آمریکا، پویایی بیشتر اقتصاد و امنیت مرزها عمل کند.
رونمایی از یک ترامپ سوپر مرکانتیلیست
-
شنبه ۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۷:۱۲
-
۸ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1254258/