نگاه غیرابزاری به اخلاقیات کسب و کار
گزارش ویژه
بزرگنمايي:
بازار آریا - مترجم: مهدی نیکوئی اخلاقیات کسب و کار، ابزار نیستند و هیچ هدف و انتظار خاصی را نمیتوانند برآورده کنند. شاید درک این موضوع دشوار باشد؛ بهویژه که طبق عادت از هر مولفهای در کسب و کار و مدیریت، انتظار برآورده ساختن یک هدف و تسهیل برنامهای خاص را داریم.
یکی از اشتباههایی که برخی از کسب و کارها مرتکب میشوند، تلاش برای استفاده از اخلاقیات به منظور کاهش ریسکهای قانونی است. این رویکرد البته سابقهای طولانی دارد. تصور نادرست بر این است که اگر کسب و کاری، یک موضع اخلاقی و وجهه اجتماعی قابل قبول داشته باشد، ریسکهای قانونی فعالیتهایش کاهش خواهد یافت. اما واقعیت آن است که جوامع بیش از حد شفاف، بیش از حد مطالبهگر و بیش از حد غیرقابل پیشبینی شدهاند که بتوان اجازه داد ریسکهای قانونی معیاری در تصمیمگیریهای شرکتی باشند.
از گذشته، تمایل شرکتها به حفاظت از اطلاعات خود و فعالیت به شکل یک جعبه سیاه بوده است. اکنون مطالبه جوامع، شفافیت و گزارشدهی به ذینفعان است. در این شرایط، اگر کسب و کاری تلاش بر دفاع از جعبه سیاه خود داشته باشد یا بخواهد از اخلاقیات برای مصونیت از موشکافی و قانون استفاده کند، در خطر بزرگی از نظر واکنشهای غیرمنتظره جامعه قرار میگیرد.
درک این موضوع یکی از پیشنیازهای تحول در بحث اخلاقیات کسب و کار و هدف و انتظار داشتن از آن است. واقعیت آن است که حتی با بهترین نیتها و انگیزهها نیز، رفتارهای اخلاقی کسبوکارها برای آنها ریسکهایی به همراه دارد. ارزشهای اخلاقی مفهومی ثابت و مورد توافق همگان نیست. برخی از آنها محل اختلاف هستند، برخی سیاسی و برخی نیز ایدئولوژیک هستند. به همین دلیل، ماهیتی بیتغییر و همگانی ندارند. یک موضعگیری قاطع توسط کسب و کارها و شرکتها در مباحث اخلاقی، ناگزیر به ناخشنودی برخی ذینفعان آنها میانجامد. همچنین ممکن است بخشی از کارکنان شما رنجیدهخاطر شوند و اختلافی درونی بر سر اولویتهای اخلاقی و مواضع کسب و کار شما پدید آید.
جایگاه اخلاقیات در کسب و کار کجا است؟
بسیاری از کارشناسان اشاره میکنند که وقتی صحبت از اخلاقیات میشود «افراد از شما انتظار خواندن سرودهای مذهبی دارند». این سخن به معنای اظهارنظرهای اخلاقی و دستورالعملهای شفاف از سوی مدیران و مالکان کسب و کارهاست. اما واقعیت آن است که حتی مدیرانی با سخنرانیهای مصنوعی و توصیههای اخلاقی گوناگون نیز، اغلب تعهد خود را به پیمانهای فراموششدنی سادهای مانند «مدیریت باشرافت» تقلیل میدهند. ابهام و دوپهلوگوییهای آنها گاهی ناشی از توصیه مشاوران حقوقی است که نسبت به وعدههای جاهطلبانه، مستحکم و روشن هشدار میدهند. به هر حال چنین وعدههایی میتواند شرکتها را متعهد کند و مسوولیت قانونی برای آنها به دنبال بیاورد. نتیجه چنین رویکردی، توسل به اظهارات اخلاقی شعارگونهای است که گاه فقط برای یک روز باقی میمانند و نه به یاد کسی میماند و نه کسی را قانع میکند.
آیا جایگزینی ارزشمند وجود دارد؟
بله، اما نیازمند کار و تفکری تازه است. کسبوکاری اخلاقی بودن به معنای شروع فرآیند کشف اثرات واقعی فعالیتهایتان بر جهان است. پس از آن است که میتوانید اصول کار و ارزشهای اخلاقی خود را بر اساس یافتههای خود طراحی کنید. رویکرد اخلاقی واقعی کسب و کار را میتوان حداقلسازی اثرات جانبی منفی و حداکثرسازی اثرات جانبی مثبت کسب و کار تعریف کرد. اثرات جانبی (externalities) که گاهی هزینههای پنهان نیز نامیده میشود، از نگاه اقتصاددانان، اثراتی است که فعالیتهای کسبوکارها بر محیط و جهان پیرامونشان میگذارد. به عنوان مثال، یک شرکت خاص ممکن است برای صرفهجویی در هزینههای خود، از سرمایهگذاری روی فناوریهای تولیدی جدید با آلایندگی کمتر یا روشهای علمیتر مدیریت پسماند اجتناب کند. چنین شرکتی در صورت سود و زیان خود شاید سود بالایی شناسایی کند. با این حال، اخلاقی نبودن شیوه فعالیتش و کاهش ندادن اثرات جانبی منفی باعث افزایش هزینههای زیستمحیطی و حتی آسیب به سلامت جامعه (به عنوان مثال افزایش هزینههای بهداشت و درمان) میشود. به همین دلیل میتوان گفت که این شرکت خاص، لزوما سودآور نیست و فقط برخی از هزینههای خود را در قالب اثرات جانبی به دیگران (جامعه) تحمیل کرده است تا خود روی کاغذ سودآور بماند.
شرکتها در طول تاریخ، حتی زمانی که قصدی منفی از اقدامات خود نداشتهاند، به سادگی قادر به شناسایی و اندازهگیری اثرات جانبی فعالیتهایشان نبودهاند. برای آنها سادهتر بوده است که روی هزینهها و درآمدهای ملموس متمرکز شوند و ریسکهای کسب و کارشان را به شیوه محدود و قطعی رایج بسنجند. خبر بد برای آنها این است که جوامع نگرانی روزافزونی نسبت به اثرات منفی آنها پیدا کردهاند و خواهان اتخاذ رویههایی مسوولانهتر از سوی آنها هستند.
چنین روندی بهویژه از سال 2020 ملموستر بوده و اکنون تلاش برای مدیریت اثرات کسب و کار بر دیگران، مناسبترین رویکرد برای تبدیل شدن به یک کسب و کار اخلاقی است. جامعه نه خواهان وعظ و وعدههای مبهم و شعاری است و نه خواهان موضعگیریهای اخلاقی در مباحث خارج از حوزه فعالیت کسب و کارهاست. کسب و کارها کافی است که اثرات جانبی خود را شناسایی کنند و آنها را به رسمیت بشناسند. سپس با رویکردی مسوولانه، برای حداقلسازی اثرات منفی فعالیت خود و حداکثرسازی اثرات مثبت فعالیتهایشان بکوشند.
برگرفته از کتاب: زمین مرتفع/نوشته: آلیسون تیلور
-
دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴:۲۹
-
۷ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1255831/