در سومین سال تجاوز به اوکراین، اقتصاد روسیه به یک اقتصاد جنگی تبدیل شدهاست
جنگ انرژیمحور پوتین با غرب
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد -پیمان قناعتیفرد : رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین، روسیه را به سمت گونهای از اقتصاد جنگی سوق دادهاست. به درخواست کمیسیون اروپا، رئیس سابق بانکمرکزی قارهسبز، ماریودراگی، یک استراتژی جامع برای احیای اقتصادی کشورهای اروپایی ارائهکرده که مشتمل بر تزریق یک محرک مالی و محوری 800میلیارد یورویی در سالاول است. این موضوع بیانگر پایان یک وقفه فرسایشی سیاسی است که طی آن انگیزههای نئولیبرالی در اروپا از بینرفته اما هیچ چیز جایگزین آن نشده بود.
اگر مفاد دستورالعمل پیشنهادی دراگی اجرا شود، باید شاهد ادغام و مدرنسازی صنایع بزرگ اروپا، افزایش معنادار سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز و انرژیهای تجدیدپذیر و احیای بهرهوری در حوزه انرژی در یک دههپیشرو باشیم. دراگی میگوید؛ اگر اروپا قرار نیست به صفحه شطرنج رقابت اقتصادی قرن بیستویکم بین ایالاتمتحده و چین تبدیل شود، چارهای ندارد جز آنکه خود را بهعنوان سومین بازیگر اصلی میدان، معرفی کند، با اینحال همانطور که نخبگان سیاست اروپا عنوان میکنند، در این مسیر مشکل بزرگی وجود دارد. اروپا حتی با یادگیری اصول و چگونگی تحریک رشد سرمایهگذاری، باید از سر ضرورت، مبانی مبارزه در جنگ اقتصادی و بهطور خاص در زمینه نفت و انرژی را نیز بیاموزد.
اقتصاد جنگمحور روسیه
به نوشته تارنمای سوشالیوروپ، در شرایط فعلی روسیه جنگ نیابتی را علیه غرب در همه ابعاد از قبیل اطلاعات، انرژی، غذا و مالی انجام میدهد. در سومین سالتجاوز به اوکراین، اقتصاد روسیه اساسا به یک اقتصاد جنگی تبدیل شدهاست. تولیدات مربوط به جنگ از پاییز 2022 تاکنون، 60درصد رشد داشتهاست؛ این در حالی است که سایر تولیدات روسیه فاقد رشد معنادار و در حقیقت، راکد بودهاست. در این میان هزینههای مربوط به جنگ نزدیک به 40درصد از بودجهعمومی کشور را به خود اختصاص دادهاست. ساختارهای حکومتی اتحادیه اروپا و همسایگان آن مانند بریتانیا، بهخوبی برای پاسخگویی به ماشین جنگی روسیه سازگار نیستند. بسته پیشنهادی دراگی، باید شروعی برای بازنگری در مورد استراتژیهای مدیریت اقتصاد انرژی اروپا باشد و نه پایان آن. اروپا از جمله انگلیس تا زمانیکه تحتهدایت یک دولت چپ میانه باقیبماند، برای دستیابی به هریک از سه هدف بزرگ دراگی شامل نوآوری، کربنزدایی و امنیت انرژی، تنها به نسل جدیدی از تکنوکراتها نیاز ندارد؛ اروپا در این مسیر به گروهی از سیاستمدارانی نیاز دارد که آماده باشند بقای سیاسی و اقتصادی قارهسبز را حول دو محور امنیت و دفاع، تنظیم و راهبری کنند.
وابستگی متقابلدر حوزه انرژی
تحقق این مهم، وظیفهای بزرگ برای هر دولت یا ملتی خواهد بود، وظیفهای برای تشکیل یک نهاد فراملیتی که بر اساس چشمانداز دستیابی به صلح پایدار بنا شده و ساختار یافتهاست. واقعیت غیرقابلانکار این است که سیاست اقتصادی اروپا بهویژه در بخش انرژی و پس از جنگ دوم جهانی بر این ایده استوار شده که وابستگی متقابل، احتمال درگیری را کاهش میدهد. بهعنوان مثال، اروپا برای مدتی طولانی به گاز طبیعی صادراتی روسیه وابسته بود. کشورهای اروپایی پس از تهاجم روسیه به اوکراین و تقریبا در کمتر از دو سال، وابستگی مطلق خود را به گاز وارداتی روسی قطع کردند. جایگزین ترجیحی اروپا، گاز صادراتی ایالاتمتحده بود که از نگاه سیاسی سهلالوصولتر از گاز انتقالی روسیه از طریق خطوط لوله سیبری بهحساب میآمد. در شرایط کنونی و در عرض یک بازه زمانی بسیار کوتاه، ایالاتمتحده موفق شده سهم قابلتوجهی از تامین سبد گاز موردنیاز اروپا را به خود اختصاصداده و هرگونه تحویل گاز از مبدا روسیه به سمت قارهسبز را تحتالشعاع قرار دهد. محمولههای صادراتی آمریکا امروز بیش از 50درصد از حجم واردات LNG اروپا را تشکیل میدهند، سهمی که انتظار میرود در آیندهای نزدیک، رشد بیشتری نیز داشتهباشد. با نگاهی به انتقال گاز از طریق خطوط لوله، ایالاتمتحده دومین تامینکننده بزرگ گاز اتحادیه اروپا پس از نروژ بهحساب میآید.
از تجربیات حاصل از آخرین دوره جنگ اقتصادی که از دهه1930 میلادی شروع شد، چه چیزی میتوانیم بیاموزیم؟ بریتانیا از جنگجهانی اول بیرون آمده و متقاعد شده بود که محاصره اقتصادی، بهعنوان اولین گام جنگ، چنان موثر است که ترس از آن ممکن است از تهاجم آلمان جلوگیری کند. این کشور، کمیته مشورتی تجارت و محاصره در زمان جنگ را در اوایل سال1924 راهاندازی کرد و در اواسط دهه1930 بهطور فعال روی طرحهای احتمالی برای تهییج خصومت عمومی علیه آلمان و ژاپن کار میکرد. پس از سال1938 میلادی، زمانیکه آلمان نازی اتریش را ضمیمه کرد، سیاستگذاران بریتانیایی نمیتوانستند باور کنند که یک کشور محصور در خشکی بتواند بهسادگی هرچه تمامتر و با تصرف منابع اروپایشرقی و حوزه بالکان، با کشوری مانند انگلستان که دسترسی به آبهای آزاد داشت، مقابله کند. با فاصله اندکی پس از ورود نیروهای روسی به اوکراین در فوریه 2022، اتحادیه اروپا طرحی قطعی برای جایگزینی جریان گاز از بزرگترین تامینکننده انرژی خود ارائه کرد. در این میان، LNG صادراتی ایالاتمتحده برای پرکردن شکاف موجود، مزیتی بود برای بازرگانانی که محمولههای گاز صادراتی ایالاتمتحده را بهجای مقاصد دور آسیایی، به اروپا میفرستادند. منطقه ثروتمند اروپا نیز قدرت خرید بالاتری برای ذخیره محمولههای گران قیمتتر گاز در اختیار داشت. حجم واردات LNG اتحادیه اروپا تنها در سال2022 تا 60درصد افزایشیافت که در این میان LNG صادراتی از مبدا متحد سیاسی دیرینه اروپا، یعنی آمریکا تاکنون بیشترین سهم بازار این منطقه را به خود اختصاص دادهاست. بسته پیشنهادی دراگی نشان میدهد؛ اروپا چه اقداماتی را باید انجام دهد. تقویت سرمایهگذاری بهویژه در حوزه انرژی، توسعه مهارتها در زمینه تجدیدپذیرها، هماهنگسازی صنایع دفاعی کشورهای عضو و تعیین اهداف بلندپروازانه برای دستیابی به نوآوریهای فناوری، اما از هر کجا که باشد، اروپاییها در مقطعی باید خود را با یک واقعیت آشکار وفق دهند: اروپا دیگر در رقابت اقتصادی با روسیه یا در موقعیت اصطکاکی قرار ندارد. جنگ روسیه علیه اوکراین باعث درگیری و رویارویی اقتصادی و بهطور خاص در حوزه انرژی، این کشور با غرب شده که قرار نیست در آیندهای نزدیک حلوفصل شود.
-
سه شنبه ۴ دي ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۶:۴۱
-
۱۹ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1233921/