اقتصاددانان راهکارهای برونرفت از بحران را تشریح کردند
دو راهی بزرگ اقتصاد ایران
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - ایران در حال حاضر در یک دوراهی بزرگ قرار دارد. کشور باید تصمیم بگیرد که آیا به سمت صنعتی شدن و رشد اقتصادی بر اساس نوآوری و تجاریسازی اختراعات حرکت خواهد کرد یا اینکه همچنان به سیاستهای قبلی خود در زمینه واردات و وابستگی به منابع نفتی ادامه میدهد؟ این انتخاب میتواند سرنوشت اقتصادی کشور را تعیین کند. طبیعی است که راهکار اول باعث بهبود وضعیت اقتصادی خواهد شد؛ اما راهکار دوم بحران را تشدید میکند. در همایش چالشهای صنعتی شدن ایران که روز یکشنبه به میزبانی گروه رسانهای دنیایاقتصاد برگزار شد، در یک پنل تخصصی به موضوع «چالشهای صنعتی شدن ایران، از حکمرانی اقتصادی تا تحولات جهانی» پرداخته شد.
در این نشست که با حضور فرهاد نیلی، مسعود نیلی، محسن جلالپور، رحمن قهرمانپور و احمد دوستحسینی برگزار شد، تاکید شد که ایران در حال حاضر با یک دو راهی بزرگ روبهرو است. یکی از این مسیرها به سمت بحرانهای اجتماعی و سیاسی میرود و مسیر دیگر، مشابه انقلاب صنعتی انگلستان، مبتنی بر نوآوری و تجاریسازی اختراعات است که نتایجی پایدار برای این کشور به ارمغان خواهد آورد. ایران باید تصمیم بگیرد که کدام مسیر را انتخاب کند؛ مسیر انقلاب فرانسه که میتواند بحرانهایی به دنبال داشته باشد یا مسیر انقلاب صنعتی که به رشد اقتصادی و نوآوری پایدار منجر خواهد شد. نکته مهم دیگر که در این سخنان به آن اشاره شد، تاکید بر ضرورت تغییر نگرشها و سیاستها در عرصه اقتصادی و صنعتی کشور است. برای پیشرفت صنعتی، ایران باید از وابستگی به منابع طبیعی و نفتی فاصله بگیرد و به سمت ایجاد یک فضای رقابتی با تکیه بر نوآوری و تحقیق و توسعه حرکت کند. همچنین، در این مسیر باید به نقش نیروی انسانی متخصص توجه بیشتری شود و شرایطی فراهم شود که افراد با توانمندیهای بالا بتوانند در داخل کشور به فعالیتهای اقتصادی و صنعتی بپردازند و از ظرفیتهای داخلی بهرهبرداری شود. این تغییرات نیازمند تصمیمات شجاعانه و بلندمدت است تا روند صنعتیشدن کشور را بهطور موثر تسریع کند و ایران را در جایگاه رقابتی جهانی قرار دهد.
فرصتهایی که از دست رفت
در ابتدای این پنل، احمد دوستحسینی، تحلیلگر ارشد حوزه صنعت با اشاره به یکی از دلایل مهاجرت جوانان گفت: «امروزه بسیاری از جوانان ایرانی توانایی این را دارند که در شهر و خانه خود مشغول بهکار شوند و درآمد ارزی داشته باشند؛ بهگونهایکه برای کشور نیز ارزآوری کنند. اما متاسفانه بهدلیل نبود زیرساختهای بانکی مناسب برای دریافت حقوق دلاری در داخل کشور، این امکان از آنها گرفته شده است. به همین دلیل، بسیاری از این افراد مجبور شدهاند به کشورهایی که با آنها همکاری میکردند مهاجرت کنند و همانجا زندگی کنند. این مساله باعث شده هم نیروی انسانی متخصص از کشور خارج شود و هم فرصتهای ارزآوری از دست برود.»
محسن جلالپور، فعال اقتصادی در ادامه با اشاره به روند توسعه اقتصادی ایران در 50سال گذشته گفت: «اگر بخواهم از دیدگاه یک فعال اقتصادی به موضوع نگاه کنم، باید انقلاب صنعتی چهارم را از دریچه استارتآپها مورد بررسی قرار دهیم.» او با مرور دوران مختلف اقتصادی از دهه40 تاکنون اظهار کرد: «در دهه40 رشد اقتصادی خوبی با تکیه بر تجارت و ایجاد علاقه میان تجار به ورود به صنعت آغاز شد. فضای صنعتی شدن در کشور شکل گرفت و این روند تا سال1353 ادامه یافت، زمانی که با افزایش قیمت نفت، درآمدهای نفتی به 3میلیارد دلار رسید.» جلالپور در ادامه افزود: «پدر و مادر صنعت ما، نفت و منابع ملی هستند؛ ما صنعتی مبتنی بر نفت ساختیم.» او سپس به تحولات دهههای بعد اشاره کرد و گفت: «در دهه60 جنگ تحمیلی رخ داد و در دهه70 با دوره سازندگی، نگاهها به نیروی جوان و ظرفیت آنها معطوف شد. پس از لغو تحریمها، حرکتی جدی به سمت یک دوره جدید در اقتصاد ایران آغاز شد.در این دوره، پایههای اقتصاد بر اساس انقلاب صنعتی چهارم و استارتآپها شکل گرفت و این امکان فراهم شد که شرکتهای داخلی در حوزه استارتآپها سرمایهگذاری کنند. اما پس از سال97، با بسته شدن فضای بینالمللی، شرایطی پیش آمد که بسیاری از جوانان و فعالان اقتصادی که توانمند شده بودند، به مهاجرت روی آوردند.» او با اشاره به این مهاجرتها تاکید کرد: «در یکی از شرکتهای ما، از 120نیروی جوان تحصیلکرده، 64 نفر مهاجرت کردند. نیروی انسانی که میتوانست پایهگذار انقلاب صنعتی چهارم باشد، از دست رفت و این فرصت بزرگ برای کشور از بین رفت.» جلالپور با ابراز نگرانی گفت: «ایران اکنون بر سر یک دو راهی قرار دارد. شرایط بهگونهای پیش میرود که از تحولات بزرگ در حال وقوع در جهان محروم ماندهایم.»
ایران؛ بر سر یک دوراهی بزرگ
فرهاد نیلی، اقتصاددان در تحلیل وضعیت اقتصادی ایران بیان کرد نه تنها اقتصاد، که کل کشور در یک دوراهی بزرگ قرار گرفته است. او توضیح داد که این دوراهی، مشابه دو مسیر تاریخی که 250سال پیش در اروپا شکل گرفت، به وضوح انتخابهای متفاوتی را پیش روی ایران قرار میدهد. نیلی به انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی انگلستان اشاره کرد تا نشان دهد که هر دو رویداد مسیرهای متفاوتی برای تحول اقتصادی و اجتماعی به ارمغان آوردند. او گفت که انقلاب فرانسه در 1776 با شعارهایی چون برابری و عدالت آغاز شد، اما در عمل منجر به آشوب، خونریزی و دیکتاتوری ناپلئون شد. در مقابل، انقلاب صنعتی انگلستان که در همان دوره شکل گرفت، مبتنی بر نوآوریها و تجاریسازی اختراعات بود و نتایج پایداری برای این کشور در پی داشت.
نیلی توضیح داد که امروز ایران با انتخابهای مشابهی روبهرو است. اگر کشور به سمت مدل انقلاب فرانسه پیش رود، با بحرانهای اجتماعی و سیاسی مواجه خواهد شد؛ درحالیکه انتخاب انقلاب صنعتی و مسیر رشد اقتصادی بر پایه نوآوری و تجاریسازی اختراعات، راهی با پایداری بیشتر است. نیلی هشدار داد که هرگونه تاخیر در این تصمیمگیری میتواند هزینههای سنگینی برای کشور به دنبال داشته باشد.
لزوم بازنگری سیاست خارجی صنعتی شدن
رحمن قهرمانپور، تحلیلگر مسائل سیاسی به نقش نخبگان حاکم، نهادهای موثر در سیاستگذاریهای خارجی و چالشهای موجود در مسیر صنعتیشدن ایران اشاره کرد. قهرمانپور در ابتدا به این نکته اشاره میکند که در ایران، نخبگان حاکم نقش اصلی را در تصمیمگیریهای سیاست خارجی ایفا میکنند. او تاکید کرد که در نظامهای دموکراتیک، قدرت سیاسی معمولا در دست احزاب است؛ اما در ایران، این امر بهطور کامل صادق نیست و نخبگان حاکم، که گاهی بر اساس آموزههای دینی و ایدئولوژیک تصمیمگیری میکنند، بهطور مستقیم بر سیاستهای خارجی تاثیر میگذارند. به این ترتیب، در نظام سیاسی ایران که بیشتر تحت تاثیر احزاب نیست، شناسایی ماهیت و نحوه عملکرد نخبگان حاکم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
قهرمانپور در ادامه توضیح میدهد که در ایران، نهادهای سیاسی و امنیتی در چهار دهه گذشته بیشترین نقش را در سیاست خارجی ایفا کردهاند. او بهویژه به دو دهه اخیر اشاره میکند که در آن نقش نهادهای امنیتی و نظامی در شکلدهی به سیاست خارجی کشور بیشتر از پیش شده است. این در حالی است که نهادهای اقتصادی و صنعتی که میتوانستند نقش مهمتری در تصمیمگیریهای سیاست خارجی ایفا کنند، همواره نفوذ کمتری داشتهاند. در بخش دیگری از تحلیل خود، قهرمانپور به بیاعتمادی جمهوری اسلامی ایران نسبت به نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی اشاره میکند. او معتقد است که این بیاعتمادی باعث شده است ایران نتواند از فرصتهای موجود در راستای صنعتی شدن و توسعه اقتصادی بهرهبرداری کند. جمهوری اسلامی ایران در این چارچوب هویت خود را بر اساس آموزههای دینی تعریف کرده است و این امر موجب شده که در سیاست خارجی خود بهویژه در تعاملات با نهادهای بینالمللی، نگرشهای استقلالطلبانه و ضد استعماری را پیگیری کند.
تضاد بین امنیت و صنعتی شدن
قهرمانپور سپس به تضادی که بین امنیت و صنعتیشدن در سیاست خارجی ایران وجود دارد، اشاره میکند. به گفته او بهویژه در منطقه خاورمیانه، ایران در موقعیتی قرار دارد که تهدیدات امنیتی باعث شده است سیاست خارجی آن همواره امنیتی باشد. این امنیتی شدن سیاست خارجی در نهایت به نفع نهادهایی است که در تصمیمگیریهای سیاست خارجی ایران نفوذ دارند و منافع آنها بهطور مستقیم به وضعیت امنیتی کشور مرتبط است. به گفته قهرمانپور، این روند باعث میشود که همواره بین امنیت و صنعتیشدن تضادی وجود داشته باشد که بر تصمیمات کلیدی در سیاست خارجی تاثیر میگذارد.
در پایان، قهرمانپور به تجارب موفق کشورهای جنوب شرق آسیا در مسیر صنعتیشدن اشاره کرد. به گفته او، در کشورهای جنوب شرق آسیا، بهویژه در اندونزی، ویتنام، ژاپن و کره جنوبی، قدرت متمرکز، نقش کلیدی در توسعه صنعتی ایفا کرده است. همچنین، قهرمانپور بر این نکته تاکید کرد که نهادهای منطقهای و فشارهای خارجی، مانند کمکهای آمریکا به کرهجنوبی، در تسریع روند صنعتی شدن و صادرات این کشورها موثر بوده است. به گفته قهرمانپور، این تحلیلها بهطور خاص درباره ایران نیز قابل تامل است؛ چراکه ایران باید از فرصتهای منطقهای و جهانی بهطور بهینه استفاده کند تا بتواند روند صنعتیشدن خود را تسریع کند. قهرمانپور تاکید کرد که سیاست خارجی ایران بهویژه در حوزه صنعتیشدن نیازمند بازنگری و توجه به نقش نهادهای مختلف است. برای موفقیت در توسعه صنعتی و اقتصادی، ایران باید با تغییرات ساختاری و بهکارگیری فرصتهای جهانی و منطقهای، سیاستهای خود را بهطور موثرتر تنظیم کند.
-
سه شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۵:۴۱
-
۵ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1229547/