افزایش دسترسی به سوختهای فسیلی کشورها را از مسیر کربنزدایی منحرف خواهد کرد
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد - حمید ملازاده : در اجلاس اقلیمی سازمانملل در دسامبر 2023 که در اماراتمتحدهعربی برگزار شد، کشورهای جهان پس از سالها بحث و اختلافنظر، برای اولینبار بر سر یک بیانیه رسمی مبنیبر «انتقال از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر» به توافق رسیدند. این توافق نقطهعطفی در تاریخ دیپلماسی اقلیمی محسوب میشد، چراکه پیشتر هیچ سند بینالمللی، حتی توافقنامه پاریس، بهطور مستقیم به لزوم توقف استفاده از سوختهای فسیلی اشاره نکرده بود.
با وجود اینکه این بیانیه الزامآور نبود، اما به دلیل حمایت گستردهای که از سوی کشورها، فعالان محیطزیست و برخی شرکتهای بزرگ انرژی دریافت کرد، امیدواری زیادی نسبت به تسریع روند گذار به انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد شد، با اینحال کمتر از یک سالبعد، نشانههایی از کندشدن این روند و حتی بازگشت برخی کشورها و شرکتهای انرژی به استفاده از سوختهای فسیلی مشاهده شد. یکی از دلایل اصلی این تغییر جهت، سیاستهای جدید ایالاتمتحده تحتتاثیر دونالد ترامپ رئیسجمهور این کشور و جریانهای وابسته به صنایع نفت و گاز است.
ترامپ که بار دیگر در کارزار انتخاباتی خود، سیاستهای ضدمحیطزیستی را محور قرارداده، وعده داده که تولید نفت و گاز آمریکا را به حداکثر برساند و کشور را از «محدودیتهای اقلیمی دستوپا گیر» رها کند. در این چارچوب، خروج مجدد ایالاتمتحده از توافقنامه پاریس، کاهش حمایتهای مالی از انرژیهای تجدیدپذیر و تسهیل مقررات زیستمحیطی برای شرکتهای نفت و گاز در دستور کار قرار گرفتهاست. این سیاستها بهسرعت در حال تاثیرگذاری بر روند جهانی گذار به انرژیهای پاک هستند.
برای مثال، آرژانتین که در نشست COP28 تعهداتی برای کاهش انتشار کربن داده بود، بلافاصله پس از پیروزی ترامپ در انتخابات، هیات مذاکرهکننده خود را از نشست اقلیمی COP29 خارج و رئیسجمهور این کشور اعلام کرد؛ «محیطزیست نباید مانعی برای رشد اقتصادی باشد.» همچنین، برخی شرکتهای بزرگ انرژی، نظیر Equinor نروژ و BP(شرکت نفتوگاز چندملیتی بریتانیایی) تصمیم گرفتهاند سرمایهگذاری خود را در انرژیهای تجدیدپذیر کاهش و تمرکز بیشتری بر استخراج نفت و گاز داشته باشند.
نقش تعیینکننده در بازار
در مجموع، سیاستهای اقلیمی ایالاتمتحده، بهویژه با بازگشت ترامپ بهقدرت، به کاهش سرعت گذار جهانی به انرژیهای پاک منجر خواهدشد، چراکه آمریکا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان سوختهای فسیلی است و سیاستهای آن نقش تعیینکنندهای در بازار جهانی انرژی دارد؛ این در حالی است که دانشمندان هشدار دادهاند که بدون کاهش فوری و اساسی در انتشار گازهای گلخانهای، هدف محدود نگهداشتن گرمایش زمین به 1.5درجه سانتیگراد دستنیافتنی خواهدشد. سیاستهای اقلیمی دوران ریاستجمهوری ترامپ که با شعار آشنای «حفاریکن، حفاریکن»، آغازشده، تمرکز بیشتر بر استخراج و تولید سوختهای فسیلی و کنار گذاشتن سیاستهای زیستمحیطی و انرژیهای تجدیدپذیر را بهدنبال داشته و تمرکز بهشدت از حمایت از فناوریها و سرمایهگذاریهای پاک به سمت استخراج و تولید انبوه سوختهای فسیلی تغییر یافتهاست. خروج آمریکا از توافقنامه پاریس، بهعنوان یکی از مهمترین پیمانهای بینالمللی در مبارزه با تغییرات اقلیمی، نقطهعطفی در این سیاستها محسوب میشود که پیامدهای آن فراتر از مرزهای داخلی این کشور احساس میشود.
پیامدهای اقتصادی- اقلیمی
با وجود اینکه در سالگذشته سرمایهگذاریهای جهانی در زمینه تحول انرژی برای اولینبار از مرز 2تریلیون دلار عبور کرد، رشد این سرمایهگذاریها نسبت به دورههای قبل بهطور قابلتوجهی کاهشیافتهاست. در همین راستا، متخصصان اقلیمی تاکید دارند؛ کاهش حدود 45درصدی انتشار گازهای گلخانهای تا سال2030 نسبت به سطح سال2019 برای محدودکردن افزایش دمای جهانی به 1.5درجه سلسیوس ضروری است. از دیدگاه اقتصادی، David Brown، مدیر بخش انتقال انرژی در موسسه Wood Mackenzie، بر این نکته تاکید میکند که «اقتصاد تامین انرژی، عامل کلیدی در روند کربنزدایی است»؛ بدین معنا که منابع فراوان سوختهای فسیلی در آمریکا باعث تقویت نقش تولید گاز طبیعی و مایعات نفتیشده، درحالیکه اقتصادهای وارداتمحور مانند چین، هند و کشورهای جنوبشرق آسیا انگیزه اقتصادی قویتری برای گذار به منابع پاک دارند. از سوی دیگر، Lorne Stockman، مدیر تحقیقات در شرکت Oil Change International، هشدار دادهاست: «در صورتیکه آمریکا بازارهای جهانی را با سوختهای فسیلی ارزانقیمت اشباع کند یا کشورهای دیگر را مجبور به خرید این سوختها کند، روند انتقال به انرژیهای پاک بهشدت مختل خواهدشد.»
این پیامدها نهتنها بر تعهدات اقلیمی کشورها تاثیر میگذارد، بلکه موجب ایجاد نابرابری در بازارهای انرژی و افزایش ریسکهای اقتصادی در سطح جهان خواهدشد. سیاستهای ضدتحول اقلیمی آمریکا، زمینههای جدیدی را برای رقابتهای ژئوپلیتیک در عرصه انرژی ایجادکردهاست. شعار «صادرات انرژی آمریکایی به سراسر جهان» باعثشده تا کشورهایی مانند هند، کرهجنوبی و ژاپن بهدنبال تامین امنیت انرژی و کاهش وابستگی به منابع محلی خود، مذاکرات و قراردادهایی برای خرید نفت و گاز از آمریکا را آغاز کنند. بهعنوان مثال، توافقهای اخیر بین هند و آمریکا مبنیبر افزایش عرضه نفت و گاز آمریکایی به بازار هند نشاندهنده تغییر چشمانداز رقابتهای انرژی در سطح بینالمللی است. این سیاستها باعث شدهاند که کشورها در پی ایجاد تنوع در منابع انرژی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی سنتی، مسیرهای متفاوتی را در استراتژیهای ملی خود درنظر بگیرند.
اختلال در روند کربنزدایی
اما نگرانی اصلی همچنان بر این است که سیاستهای کوتاهمدت و واکنشگرایانه ممکن است روند جهانی کربنزدایی را بهشدت مختل و تهدیدی جدی برای آینده اقلیمی جهان بهشمار آیند. همچنین وابستگی کشورها به نفت و گاز آمریکا، میتواند در بلندمدت توازن بازار انرژی را به نفع آمریکا تغییرداده و کشورهای صادرکننده سنتی مانند روسیه و کشورهای عضو اوپک را تحتفشار بگذارد. از سوی دیگر، تداوم سیاستهای اقلیمی آمریکا در راستای افزایش تولید سوختهای فسیلی، بر اقتصاد کشورهای درحالتوسعه نیز اثرگذار خواهد بود. کشورهایی که به دلیل محدودیتهای مالی و تکنولوژیک به سرمایهگذاری خارجی برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نیاز دارند، ممکن است با کاهش کمکهای بینالمللی و افزایش دسترسی به سوختهای فسیلی ارزان، از مسیر کربنزدایی منحرف شوند. در شرایطی که دادههای علمی نشان میدهند برای محدودکردن گرمایش زمین به 1.5درجه سانتیگراد باید تا سال2030 میزان انتشار گازهای گلخانهای حداقل 45درصد کاهش یابد و ادامه سیاستهای فعلی آمریکا تنها به افزایش انتشار و تشدید بحرانهای اقلیمی منجر خواهدشد.
بازگشت به تعهدات بینالمللی، از جمله توافقنامه پاریس و تدوین راهبردهای بلندمدت مبتنی بر علم و اقتصاد، نهتنها از نظر زیستمحیطی، بلکه از جنبههای اقتصادی و ژئوپلیتیک نیز یک ضرورت است. جهان در نقطه حساسی از تاریخ مبارزه با تغییرات اقلیمی قرار دارد. تصمیمات سیاستگذاران، بهویژه در کشورهای کلیدی مانند آمریکا، میتواند مسیر آینده را تعیین کند. در این میان، عقبگرد از تعهدات اقلیمی و تمرکز بر استخراج بیشتر سوختهای فسیلی، نهتنها بحران اقلیمی را تشدید میکند، بلکه ثبات اقتصادی و ژئوپلیتیک جهان را نیز بهخطر میاندازد. تنها با یک تغییر رویکرد جدی و بازنگری در سیاستهای اقلیمی، میتوان جهان را به سمت آیندهای پایدار و کمکربن هدایت کرد؛ آیندهای که در آن، انرژیهای تجدیدپذیر نهتنها یک انتخاب، بلکه یک الزام برای بقا خواهند بود.
-
دوشنبه ۶ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۵:۴۲
-
۱۰ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1271832/