تعرفههای ترامپ چگونه علیه مصرفکنندگان آمریکایی کار میکند؟
بزرگنمايي:
بازار آریا - مارک جی پری مترجم: سارا نصیری تحقیقات جدیدی که توسط سه اقتصاددان از دانشگاه شیکاگو و هیاتمدیره فدرال رزرو آمریکا انجام شده، نشان میدهد تعرفههای وضعشده از سوی دولت ترامپ بر واردات ماشینهای لباسشویی در سال 2018، هرچند در برخی کارخانههای داخلی باعث افزایش اشتغال شد، اما هزینه سنگینی را بر دوش مصرفکنندگان آمریکایی گذاشت. بهطور دقیق، هزینه ایجاد هر شغل جدید نزدیک به 820هزار دلار برای مصرفکنندگان تمام شد. در کنار افزایش قیمت ماشینهای لباسشویی، قیمت خشککنها نیز بهطور غیرمنتظرهای افزایش یافت، مسالهای که سیاستگذاران از پیش آن را پیشبینی نکرده بودند.
افزایش تعرفه، افزایش هزینه
در ژانویه 2018، دولت ترامپ تصمیم گرفت برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی، تعرفههایی بر واردات ماشینهای لباسشویی اعمال کند. هدف این اقدام، تقویت تولید داخلی و ایجاد شغل در کارخانههای آمریکایی بود. دولت آمریکا باور داشت که با این سیاست، میتواند تولید داخلی را افزایش دهد و از واردات این کالا جلوگیری کند. اما پژوهشها نشان میدهند پیامد اصلی این تصمیم، تحمیل هزینههای سنگینی به مصرفکنندگان آمریکایی بوده است. با وجود آنکه هدف اولیه، ایجاد اشتغال در صنعت داخلی بود، شواهد جدید نشان میدهند هزینههای ایجاد اشتغال، برای مصرفکنندگان بسیار بیشتر از آن چیزی بوده که تصور میشد.
مطالعهای که تحت عنوان «تولید، جابهجایی و اثرات قیمتی سیاست تجاری آمریکا: مورد ماشینهای لباسشویی» منتشر شد، نشان میدهد هزینههای تحمیلشده بر مصرفکنندگان آمریکایی ناشی از این تعرفهها به حدود 1.5میلیارد دلار در سال رسیده است. در مقابل، این سیاست تنها موجب ایجاد 1800 شغل جدید در صنایع داخلی شد. به عبارت دیگر، هزینه ایجاد هر شغل جدید در حدود 820هزار دلار برای مردم آمریکا بوده است. این گزارش بهطور دقیق بررسی میکند که چگونه سیاستهای حمایتگرایانه که قرار بود به نفع صنعت داخلی باشند، در عمل برای مصرفکنندگان ضررهای زیادی به همراه آورده است. هرچند که ایجاد 1800 شغل بهنظر موفقیتآمیز میآید، اما هزینهای که مصرفکنندگان برای این شغلها پرداختهاند، بههیچوجه متناسب با منافع آنها نبوده است.
افزایش قیمت فراتر از کالاهای مشمول تعرفه
همزمان با افزایش قیمت ماشینهای لباسشویی، قیمت خشککنها نیز افزایش یافت. این افزایش قیمت، حتی در محصولاتی که تحتتاثیر تعرفهها قرار نداشتند، نگرانکننده بود. در همان سال پس از اعمال تعرفهها، متوسط قیمت خشککنها حدود 92دلار افزایش یافت. این افزایش، نشاندهنده این است که شرکتها از فضای ایجادشده توسط تعرفهها بهرهبرداری کرده و قیمتها را حتی در کالاهایی که هیچ ارتباطی با تعرفهها نداشتند، افزایش دادند. این پدیده که بهعنوان «اثر جانبی» شناخته میشود، بهطور مستقیم به رفتار شرکتها در بازارهای رقابتی ارتباط دارد، جایی که مصرفکنندگان مجبور به پرداخت هزینههای اضافی میشوند. افزایش قیمت خشککنها نشان میدهد تعرفهها علاوه بر اثرگذاری بر کالاهای مشمول، موجب افزایش قیمت کالاهای مشابه نیز شدهاند. این امر بیانگر آن است که سیاستگذاران باید به اثرات غیرمستقیم تعرفهها توجه بیشتری داشته و در تحلیلهای اقتصادی خود برای پیشبینی این پیامدها دقت بیشتری به خرج دهند.
مصرفکننده، قربانی اصلی
نتایج این مطالعه نشان میدهد که مصرفکنندگان آمریکایی بین 125 تا 225درصد بیش از تعرفه، هزینه پرداخت کردهاند. برخلاف تصورات عمومی، هزینههای ناشی از تعرفهها بهجای آنکه بر دوش شرکتهای خارجی یا واردکنندگان باشد، مستقیما از جیب مردم آمریکا پرداخت شده است. این پدیده یکی از بزرگترین مشکلات سیاستهای حمایتگرایانه به شمار میرود، زیرا این سیاستها بهطور مستقیم به نفع تولیدکنندگان داخلی عمل میکنند، اما بهطور غیرمستقیم فشار زیادی بر مصرفکنندگان وارد میآورند.
از آنجا که کالاهای وارداتی معمولا قیمت پایینتری دارند، اعمال تعرفهها موجب میشود که مصرفکنندگان برای خرید همان کالاها مجبور به پرداخت قیمتهای بالاتری شوند. این امر بهویژه در کالاهای اساسی مانند ماشینهای لباسشویی و خشککنها میتواند فشار زیادی به مردم وارد کند. بنابراین، سیاستهای حمایتگرایانه در این موارد موجب بهبود وضعیت اقتصادی مصرفکننده نمیشوند، بلکه قدرت خرید او را کاهش داده و هزینه زندگی را افزایش میدهند.
تعرفهها: درآمد کم، هزینه زیاد
تعرفههای اعمالشده در مجموع 82میلیون دلار برای خزانه دولت آمریکا درآمد به همراه داشت، اما هزینههای تحمیلشده به مردم، بالغ بر 1.5میلیارد دلار بود. این شکاف آشکار میان درآمد دولت و هزینههای تحمیلشده به مصرفکنندگان نشاندهنده ناکارآمدی شدید این سیاستهاست. بهطور کلی، این تفاوت بین درآمدها و هزینهها نشان میدهد این سیاست هرگز به نفع مصرفکنندگان نبوده، بلکه درنهایت برای اقتصاد کلی آمریکا نیز مضر بوده است. درحالیکه دولت ترامپ امیدوار بود تعرفهها به رشد صنایع داخلی و ایجاد اشتغال کمک کنند، در عمل این سیاستها تنها منجر به افزایش هزینهها و کاهش قدرت خرید مردم شد. بنابراین، واضح است که این سیاستها در دستیابی به اهداف خود ناکام ماندهاند و نیاز به بازنگری دارند.
19 برابر دستمزد
یکی از اهداف اصلی این سیاست افزایش اشتغال بود، اما با در نظر گرفتن میانگین حقوق سالانه 43هزار دلار برای یک کارگر کارخانه، هزینه ایجاد هر شغل با تعرفهها حدود 19برابر این رقم بوده است. این محاسبه نشان میدهد که اگر هدف از این سیاستها افزایش رفاه عمومی و ایجاد اشتغال باشد، باید به این نکته توجه شود که هزینهها برای مردم بسیار بیشتر از آن چیزی است که پیشبینی میشد.
بنابراین، سیاستگذاران باید در ارزیابیهای خود، علاوه بر ایجاد شغل، هزینههای اضافی و تاثیرات منفی این سیاستها بر مصرفکنندگان را نیز در نظر بگیرند. این نتایج تنها نمونهای از سیاستهای پرهزینه حمایتگرایانه است. در تحقیقاتی دیگر درباره تعرفههای دولت اوباما بر تایرهای وارداتی از چین، نیز مشخص شد که برای حفظ هر شغل، حدود 926هزار دلار هزینه به مردم تحمیل شده است. این نتایج، بهوضوح نشان میدهد سیاستهای حمایتگرایانه معمولا هزینههای زیادی برای مصرفکنندگان دارند، بدون آنکه نتایج قابلتوجهی برای اقتصاد کشور به همراه بیاورند.

-
دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۱:۱۸
-
۱۴ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1292304/