7 راهبرد اثربخش برای تعادل رهبری سازمان در شرایط بحرانی
تحلیل بازار آریا
بزرگنمايي:
بازار آریا - بابک زندهدلنوبری* - zendehdel@ut.ac.ir هنر رهبری سازمان، در شرایط بحرانی خود را نشان میدهد؛ آنجا که رهبر سازمان باید با ترکیبِ موزونی از سبکهای گوناگون تلاش کند در تیم و سازمان، تعادل ایجاد کند. شاید در یک موقعیت نیاز به دستورهای سخت و قاطع و در موقعیتی دیگر نیاز به مشارکت داشته باشد.
این نوشتار با بیان هفت راهبرد، به دنبال آن است که به اثربخشی بیشتر رهبری سازمانی در شرایط بحرانی کمک کند. در ادامه هر یک از راهبردها بیان شده است.
1- از ادعای دانای کل بودن دست بکشید
تیم یا سازمان شما در شرایط بحرانی به دنبال یک رهبر بینقص نیست. شفافیت و صداقت رمز اعتمادسازی است. به جای «میدانم»، بگویید «با هم پیدا میکنیم!»
به جای پنهان کردن نادانستهها، شهامت پذیرش عدمقطعیت را داشته باشید و تیم را به هماندیشی جمعی دعوت کنید و به جای پاسخهای آماده، فرصت مشارکت بسازید. با ایجاد فضای حل مساله مشارکتی، از تهدیدِ بحران، فرصت بسازید، تا تعهد تیم به ماموریت مشترک هم تقویت شود.
2- دو صد گفته، چون نیم کردار نیست
فقط با سخنان و جملات انگیزشی ایلان ماسک و جف بزوس نمیتوان مدیریت کرد. تیم از شما انتظار راهکار عملیاتی دارد. به جای کلیگویی و حرفهای زیبا، دستورالعمل شفاف و گام به گام ارائه کنید و تیم را به سمت اقدام ملموس هدایت کنید. اولویتبندی کنید، نقشه راه بدهید و پاسخگویی بخواهید.
با تبدیل اهداف کلی و کلان به برنامههای اجرایی زمانبندیشده، ابهامزدایی کنید و انرژی تیم را روی نتایج قابل اندازهگیری متمرکز کنید.
3- دقت را قربانی سرعت نکنید
تصمیمات شتابزده و واکنشهای هیجانی همچون آتشی در خرمن سازمان خواهند بود. به یاد داشته باشید که کُند شدن نشانه ضعف نیست، بلکه نماد بلوغ در هدایت سازمان است.
در بازی فوتبال، مربیانی که در لحظههای بحرانی، از اصول و چارچوبهای خویش عدول نمیکنند، شاید در یک یا چند بازی ببازند، ولی با تمرکز بر اقدامات حسابشده و دادهمحور به جای تصمیمات لحظهای و شهودی، کمتر دچار خطاهای شناختی میشوند. آنها آموختهاند که بیتوجهی به نظم و روی آوردن به بازی احساسی، موجب کاهش دقت شده و نتیجه بلندمدت و ملموسی نخواهد داشت. نظم، بنمایه کار گروهی است و افزایش سرعت چنانچه موجب برهم خوردن ریتم، تعادل و نظم تیم شود، به کاهش بهرهوری خواهد انجامید. افزایش سرعت زمانی مفید است که توأم با حفظ ریتم کار تیمی باشد. برای این منظور ساختار مکث - تحلیل - اقدام را همواره به یاد داشته باشید.
4- شنوندهای فعال باشید
در جلسات کمتر حرف بزنید و بیشتر به اعضای تیم برای سخن گفتن فرصت بدهید. فضایی امن و محیطی آرام برای بیان دغدغههای تیم بسازید و به جای تکیه بر مفروضات خود، پرسشهای عمیق بپرسید تا هم ریشه مشکلات شناسایی شوند و هم احساس ارزشمند بودن به تیم منتقل شود. مراقب باشید در دام تجربههای قبلی گرفتار نشوید و با سوگیری وارد فضای گفتوگو نشوید. شنونده فعال بودن، به معنای آن است که هنگام صحبت دیگران، سراپا گوش باشید. درواقع زبان بدن شما باید طوری باشد که اشتیاقتان به شنیدن را نشان دهد. اگر شنیدن از سر رفع تکلیف باشد، اعضای تیم اعتماد خود را به شما از دست خواهند داد و به مرور زمان تیم و سازمان دچار پدیده منفی «سکوت سازمانی» خواهد شد.
5- تصمیمات سخت را قاطعانه بیان کنید
به جای انبوه توضیحات تکراری، شجاعت و جسارت بیان تصمیمات سخت را داشته باشید.
تصمیمتان را به وضوح و صراحت بیان کنید.
منطق استراتژیک پشت تصمیم را کوتاه و مختصر و مفید، شرح دهید.
پیش از آنکه تردیدی در دل تیم راه یابد، به پیشروی ادامه دهید.
6- سطح استانداردهای تیم را کاهش ندهید
کاهش سطح استانداردها و کوتاه کردن سقف انتظارات به بهانه بحران، موجب زوال تدریجی تیم میشود. بحران میتواند فرصتی برای تقویت تابآوری تیم باشد. شما میتوانید با ترکیب همدلی انسانی و صراحت مدیریتی، تیم را به اوج عملکرد در شرایط سخت برسانید.
مراقب باشید که هرگز به بهانه پشتیبانی از تیم، در دام سهلگیری در کیفیت خروجی نیفتید. رهبران بزرگ به جای آنکه تسلیم فشارهای کوتاهمدت شوند، با صبر و هوشیاری استراتژیک، فرهنگ سازمانی تیم را ارتقا میدهند.
7- به جای مهار توفان، بادبانها را در مسیر باد تنظیم کنید
تلاش برای کنترل همه امور، هدر دادن بیحاصل انرژی تیم و سازمان است. رهبر سازمانی خردمند به جای آنکه اسیر توهم تسلط مطلق شود، با شناسایی حوزههای نفوذ، انرژی سازمان و تیم را روی نقاط اهرمی و قابل کنترل متمرکز میکند. در نظریه سیستمها، «نقاط اهرمی»، به بخشهایی از سیستم گفته میشود که با کمترین مداخله میتوان بیشترین اثربخشی را به دست آورد. درواقع رهبر سازمانی خردمند تلاش میکند به جای تلاش مذبوحانه و کور در برابر آنچه از دامنه اختیارات وی خارج است، تمام توان خویش را برای ایجاد تغییر اثربخش به کار گیرد.
سخن پایانی
مدیریت بحران و تجربه مواجهه با شرایط بحرانی، در هر تیم یا سازمانی میتواند اتفاق بیفتد. اما تیمها و سازمانهایی که موفق شوند از شرایط بحرانی به سلامت گذر کنند، همچون ققنوسی که از دل خاکستر برآمدهاند، با اعتماد بهنفس بیشتر و بهرهوری بالاتری به سمت اهداف بزرگ آینده رهسپار میشوند. درواقع رهبری سازمان در شرایط بحرانی میتواند چون نقطه عطفی در چرخه حیات تیم و سازمان باشد؛ هرچند که تیمها و سازمانهای بسیاری نیز نمیتوانند این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند و رو به افول میروند. نقش رهبری سازمان در چنین شرایطی انکارناپذیر است و استراتژیهایی که در این مسیر برمیگزیند، نشان از تجربه و خردمندی وی خواهد داشت. بدیهی است که همه راهبردها برای همه شرایط توصیه نمیشود و این هنر رهبر سازمان است که بتواند نقطه تعادل مناسبی برای تیم و سازمان شناسایی کند.
* دکترای مدیریت دانشگاه تهران، مشاور پیادهسازی سیستمهای مدیریتی
-
سه شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۲۰:۳۰
-
۱۲ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1277562/