روایت نیویورکتایمز از میراثی که آنتونی بلینکن به جا گذاشت
بزرگنمايي:
بازار آریا - «آنتونی جان بلینکن»، وزیر امور خارجه ایالاتمتحده که هفته گذشته آخرین سفر خود را به عنوان دیپلمات ارشد آمریکا انجام داد، با استقبالی قهرمانانه به پاریس، زادگاه سابق خود، رسید. «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه، در مراسمی در کاخ الیزه، پیش از اعطای نشان «لژیون افتخار» به بلینکن (به عنوان بالاترین احترام از او در این کشور)، وی را «خادم برجسته صلح» معرفی کرد. بلینکن با روبان ابریشمی قرمز که به ژاکتش چسبانده شده بود، این مدال را «افتخار یک عمر» نامید.
«ادوارد وونگ» و «مایکل کراولی» در گزارش 18 ژانویه در نیویورکتایمز نوشتند، چند روز بعد، زمانی که بلینکن در مقابل جمعی از کارشناسان سیاست خارجی سخنرانی آخر خود را ایراد کرد، صحنه بسیار متفاوتی خلق شد. یک زن معترض که در مراسم «شورای آتلانتیک» نفوذ کرده بود با فریاد خطاب به بلینکن گفت: «جناب وزیر! میراث شما نسلکشی خواهد بود. شما برای همیشه به عنوان «بلینکن خونین، وزیر نسلکشی» شناخته خواهید شد». افسران امنیتی او را به بیرون از جلسه هدایت کردند. همچنین مردی نیز تابلویی را که روی آن نوشتهشده بود «بلینکن: جنایتکار جنگی» تکان میداد. دو روز بعد، درام مشابهی، کنفرانس خبری خداحافظی بلینکن در وزارت امور خارجه را به هوا فرستاد، زمانی که یک روزنامهنگار فریاد زد: «بلینکن متعلق به لاهه است» اما توسط افسران امنیتی او نیز از اتاق خارج شد. این صحنههای متضاد، دوگانگی دوران تصدی بلینکن به عنوان وزیر امور خارجه را نشان میدهد.
در طی چهار سال و بیش از یکمیلیون مایل پرواز ثبتشده، بلینکن چهره و نماد مشارکت عمیق آمریکا در دو جنگ بود: یکی در اوکراین و دیگری در غزه. اولی، یعنی دفاع از اوکراین در برابر روسیه، یک هدف محبوب بود که با پرچمهای برافراشته اوکراین از ایوانهای آمریکا مشخص شد و بلینکن با استناد به عالیترین اصول حقوق بینالملل و حقوق بشر مورد تمجید قرار گرفت. اما دومی، یعنی جنگ بین اسرائیل و حماس در غزه، به یک کابوس سیاسی و اخلاقی برای دولت بایدن تبدیل شد، زیرا حملات اسرائیل با تسلیحات تامینشده از سوی آمریکا باعث گرفتن جان حدود 46 هزار فلسطینی شد که بسیاری از آنها زن و کودک بودند. اگرچه پرزیدنت بایدن این سیاست را تعیین کرد، اما بلینکن، دستیار چند دههای او، آن سیاست را به مردم ارائه داد. این دیپلمات متهم شد که همان اصولی را که در اوکراین از آن دفاع کرده، زیر پا گذاشته و به هدف نیشهایی تبدیل شد که بهندرت روانه وزیر امور خارجه ایالاتمتحده میشد.
کار بلینکن و شهرت او با درگیری بهقدری درهمآمیخته است که بهراحتی میتوان او را «وزیر جنگ» نامید. بلینکن طی مصاحبهای در هفته گذشته در دفتر کارش که با صفحات چوبی ساختهشده بود و با آثار هنری معاصری مانند «جاسپر جانز» و «ویلم دو کونینگ» تزئین شده بود، این مساله را منعکس کرد. بلینکن گفت: «اگر بخواهیم از اصطلاح «جنگ» بهطور گسترده استفاده کنیم، فکر میکنم وزارت امور خارجه – البته با اندکی مکث- این کار را کرده است. بله، تلاش و وقت زیادی از ما گرفت و بله، به عنوان بخشی از آن، شما چیزهای زیادی در مورد سیستمهای تسلیحاتی یاد میگیرید.» بلینکن گفت که جنگ به دولت بایدن فرصت داد تا مشارکتهای بینالمللی نزدیکتری را ایجاد کند و در آنجا است که رئیسجمهور و دستیارانش عالی عمل کردند. او گفت: «ایالاتمتحده میتواند از موضع قدرت، با دنیایی رقابتآمیزتر، پیچیدهتر و قابلاحتراقتر درگیر شود. این چیزی است که من معتقدم میراث ماست.» بلینکن زمانی که در سمت فعلی کار خود را شروع کرد، با جنگ بیگانه نبود. او طی یک دوران طولانی به عنوان دستیار سیاست خارجی واشنگتن، از جمله معاون وزیر امور خارجه، با درگیریهای مسلحانه، بهویژه باتلاقهای آمریکا در عراق و افغانستان دستوپنجه نرم کرده بود. دوران کودکی او با خاطره جنگ جهانی دوم شکل گرفت، بهویژه با داستانهایی در مورد اینکه چگونه ناپدری او، «ساموئل پیزار»، از هولوکاست جان سالم به در برد.
در مراسمی که در پاریس برگزار شد، بلینکن درسی را که از ناپدریاش آموخته بود، ذکر کرد: «ما باید همیشه هوشیار باشیم، زیرا تلاش بشریت برای بهترینها گاهی با ظرفیتش برای بدترینها میتواند غالب آید». اما هنگامیکه بلینکن مسوولیت وزارت امور خارجه را بر عهده گرفت، جهان رژه بسیار زشتی از وحشت را برگزار کرد: درگیری در یمن، سوریه، هائیتی، اتیوپی، ارمنستان، میانمار، جمهوری دموکراتیک کنگو و سودان، جایی که آقای وزیر در همین ماه اعلام کرد که جنگجویان در حال انجام نسلکشی بودند. بلینکن با رفتاری بیعیب و نقص و خودآگاهانه، ساعتهای بیشماری را صرف حلوفصل و جلوگیری از درگیری کرد. اما خوب یا بد، میراث او بر شکلگیری معاهدات بزرگ صلح اتکا ندارد - که جوایز دیپلماتیک سنتی او را مستثنی میکردند - بلکه بر نقش او در دو جنگ استوار است که اغلب او را در شرایط بسیار متفاوتی قرار میداد.
ناجی اوکراین؟
نخستین آزمایش بلینکن، یعنی خروج آمریکا از افغانستان، بهطور گسترده به عنوان یک شکست تلقی شد. تسلط سریع طالبان بر کابل در اوت 2021، وزارت امور خارجه را غافلگیر کرد و شهروندان آمریکایی و متحدان افغانستانی را مجبور به تخلیه آشفتهوار کرد. برخی از قانونگذاران جمهوریخواه خواستار استعفای بلینکن شدند.
«لحظه» او زمانی فرا رسید که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در فوریه 2022 دستور حمله تمامعیار به اوکراین را صادر کرد. در زمانی که پوتین در حال آماده شدن برای حمله بود، بلینکن در برلین سخنرانی کرد و از چگونگی ایستادگی روسای جمهور «جاناف.کندی» و «رونالد ریگان» در مقابل قدرت شوروی سخن گفت و اعلام کرد که ایالاتمتحده دوباره از «اصول حاکم بر صلح و امنیت بینالمللی دفاع خواهد کرد». یک روز بعد در ژنو، او با همتای عبوسِ روس خود، «سرگئی لاوروف»، روبهرو شد و هشدار داد که حمله روسیه «پاسخی سریع، شدید و قاطع» خواهد داشت.
این همان دیپلماسی قدرتمند و پرمخاطرهای بود که ممکن است در سریال «دیپلمات» نتفلیکس ببینید. بلینکن فرانسوی بیعیب و نقص خود را در پاریس و بروکسل بهکار گرفت و رهبران سئول و توکیو را نیز مجاب کرد. نتیجه: ائتلافی متشکل از حدود 50کشور که متعهد به تامین تسلیحات به اوکراین یا اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه بودند. با پیشرفت جنگ، هیچیک از طرفین به دنبال مذاکره نبودند، بنابراین بلینکن بیش از آنکه یک استراتژیست جنگی باشد، یک صلحجو بود. او که در جزئیات سختافزار نظامی و شرایط میدان جنگ غوطهور بود، اغلب با مقامات پنتاگون که ریسکگریزتر بودند به نفع ارسال سلاحهای قدرتمند آمریکایی به اوکراین مشاجره میکرد. هنگامیکه رئیس ستاد مشترک ارتش، «مارک ای.میلی»، در اواخر سال 2022 پیشنهاد کرد اوکراین باید از دستاوردهای میدان نبرد در راستای تلاش برای گفتوگوهای صلح با مسکو استفاده کند، بلینکن اصرار داشت که مبارزه باید ادامه یابد. بلینکن، یک نوازنده گیتار، در دیدار از کییف در ماه مه، در یک کلوب موسیقی مملو از جمعیت روی صحنه رفت و یک گروه محلی را در اجرای آهنگ «راکین در دنیای آزاد» اثر «نیل یانگ» رهبری کرد. دفاع از اوکراین به او یک لحظه واقعی راکاستار ارائه کرده بود.
ویرانگرِ غزه
پنج روز پس از حمله حماس در اکتبر 2023، بلینکن در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل در یک پایگاه نظامی در تلآویو ایستاد و به جهان گفت که چگونه حمله حماس باعث ناراحتی او شده است. بلینکن گفت: «من نهتنها به عنوان وزیر امور خارجه ایالاتمتحده، بلکه به عنوان یک یهودی در مقابل شما حضور دارم. من در سطح شخصی پژواکهای دلخراش حمله حماس را درک میکنم.» اگرچه بلینکن در انظار عموم در حمایت از اسرائیل وارد شد، اما در جلسات خصوصی در همان سفر، بلینکن و دستیارانش به اسرائیلیها گفتند که پاسخ سنجیدهای را دنبال کنند. اما آنها نظراتی را در مورد مشکلات احتمالی اجتناب از تعداد زیاد تلفات غیرنظامی در غزه شنیدند؛ از جمله یادآوری شوم مقامات اسرائیلی مبنی بر اینکه آمریکا زمانی هیروشیما و ناکازاکی را با بمبهای اتمی نابود کرد. بلینکن در زمان جنگ چندین سفر به خاورمیانه داشت. برخلاف تورهای اروپایی که از او به عنوان «ناجی اوکراین» ستایش میشد، اما در اسرائیل چیزهای تلخی شنید و دید. مقامات اسرائیلی در یک روز از فشار واشنگتن شکایت کردند، درحالیکه پادشاهان عرب روز بعد، از اینکه اسرائیل از کنترل خارج شده خشمگین شدند.
او دوباره در مسائل نظامی غوطهور شد. در ملاقات با کابینه جنگ اسرائیل، بلینکن نقشههای غزه را مطالعه میکرد و جزئیات استراتژی را مورد بحث قرار میداد - البته اغلب با نگاهی انتقادی - و اصرار داشت که اسرائیل برای محافظت از غیرنظامیان اقدامات بیشتری انجام دهد. در یک دیدار، زمانی که تلآویو موردحمله موشکی قرار گرفت، آنها وارد یک پناهگاه شدند. او از اسرائیلیها درخواست کرد که اجازه کمکهای بشردوستانه بیشتری بدهند و درحالیکه اسرائیل بیمارستانها، مدارس و مساجد را تبدیل به تلی از خاک میکرد، از آنها خواست که تلفات غیرنظامیان را محدود کنند. برخی از مقامات وزارت امور خارجه استدلال میکردند که اسرائیل عمدا غذا و دارو را از فلسطینیهای مستاصل دریغ میکند. بلینکن ماهها بود که میگفت وزارتخانهاش گزارشهای جنایات جنگی اسرائیل را «ارزیابی» میکند.
با گذشت زمان، دیدارهای بلینکن با نتانیاهو کمتر و کمتر موثر به نظر میرسید. گاهی اوقات مقامهای اسرائیلی ساعاتی پس از میزبانی از میهمان آمریکایی خود، آشکارا مواضع او را تضعیف میکردند. منتقدان جنگ میگویند که تنها خودداری از کمک نظامی رویکرد اسرائیل را تغییر میدهد. مسالهای که هرگز اتفاق نیفتاد. با توجه به رویکرد «آغوش خرس» بایدن، بلینکن و وزارت متبوعش به ارسال تسلیحات به اسرائیل، از جمله بمبهای 2هزار پوندی که مقامات نظامی ایالاتمتحده آن را برای نبردهای شهری نامناسب میدانستند، ادامه دادند. تابستان گذشته، بلینکن رئیس خود(بایدن) را متقاعد کرد که محمولهای از آن بمبها را برای جلوگیری از استفاده ارتش اسرائیل در حمله به شهر رفح، متوقف کند. این توقف همچنان ادامه دارد. در طول 16 ماه جنگ، بایدن کمک
26 میلیارد دلاری به اسرائیل را تایید کرد. با اینحال، مقامات وزارت امور خارجه به بلینکن در مخالفت با سیاستهایش در راستای دفاع از اسرائیل، نامههای اعتراضی زیادی فرستادند. تعداد انگشتشماری استعفا دادند و به مخالفان عمومی تبدیل شدند. «مایکل کیسی»، دیپلمات و کهنه سرباز جنگ عراق که سال گذشته از سمت خود در قدس، استعفا داد، گفت: «ما سیاستی نداریم. ما اهداف اسرائیل را بر منافع خود ترجیح داده و از آنها حمایت میکنیم.» او میگوید: «از بین تمامی شخصیتهای اصلی، آنتونی بلینکن فردی ناامیدکنندهتر بود». او گفت که با وجود همدلی با فلسطینیان، بلینکن هرگز از رویکرد اسرائیل منحرف نشد.
معترضان در حوالی خانه او در ویرجینیا اردو زدند و رنگ قرمزی را به نشانه خون روی دیوار خانهاش پاشیدند. نواده یکی از بازماندگان هولوکاست متهم به فعال کردن دکمه «نسلکشی» شد. بلینکن این را توهینآمیز نامید. برای مدتی به نظر میرسید که او و همکارانش ممکن است پس از چندین ماه اعمال فشار به طرفهای متخاصم برای توافق آتشبس چیزی در چنته نداشته باشند. اما سرانجام، به توافق بین اسرائیل و حماس ختم شد. حتی اگر تحتفشار دونالد ترامپ این آتشبس انجام گرفته باشد، این توافق(اگر برقرار بماند)، میتواند بخشی خوشایند از میراث بلینکن باشد.
-
دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۷:۵۱
-
۶ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1250956/