آیا اکوسیستم تامین مالی جمعی به بلوغ میرسد؟
بورس و بانک
بزرگنمايي:
بازار آریا - علیرضا رحیمی * اکوسیستم تامین مالی جمعی در سالهای اخیر با ورود نهادهای مختلف مالی و سرمایهگذاری با سرعت زیادی در حال رشد است. در آبان ماه 1403 در مجموع 1.3 همت توسط سکوهای تامین مالی جمعی، جمعآوری شده است. در این میان، کنترل رشد تسهیلات بانکی توسط بانک مرکزی، باعث افزایش نرخ تامین مالی در بازارهای موازی و رونق ابزارهای تامین مالی جمعی شد. اما بخش عمدهای از این رونق با اتکا به ضمانتنامههای بانکی و صندوقهای پژوهش و فناوری صورت گرفت.
این ضمانتنامهها اگرچه برای صندوقها منبع درآمد جذابی هستند، اما در صورت عدمرعایت مدیریت ریسک، میتوانند فضای تامین مالی را با تلخی و خسارت مواجه سازند. بدتر شدن شرایط اقتصادی و کاهش توان بازپرداخت شرکتها، در کنار ضعف دانش مدیریت ریسک و محدودیتهای مالی بعضی از صندوقها، همچون یک دومینو، ریسک را در این بازار تشدید میکند. تجربه نشان میدهد که اگر رگولاتور، صندوقها و پلتفرمهای تامین مالی جمعی، پیش از بلوغ کامل این ابزار، مراقبتهای لازم را به عمل نیاورند و مدیریت ریسک را جدی نگیرند، نهتنها شرکتها و سرمایهگذاران، بلکه کل اکوسیستم آسیبپذیر خواهد شد. اکنون زمان آن رسیده است که با تدوین چارچوبهای نظارتی موثر، ارتقای توانمندیهای تخصصی و سازوکارهای مدیریت ریسک هوشمندانه، از این فرصت نوظهور حفاظت و آن را به سمت رشد بیشتر و پایدار هدایت کرد.
چالشهای اصلی این حوزه هم به شرح است:
نبود سامانه رتبهبندی ضامنها: هیچ سیستم شفافی وجود ندارد که عملکرد نهاد ضامن را ارزیابی و در مدیریت ریسک لحاظ کند. مثلا هیچ دادهای نشان نمیدهد که نهاد ضامن چنددرصد از پرتفوی ضمانتنامهاش تعهدپرداخت است؛ عملا بین صندوقی که 5درصد از پرتفوی خود را تعهدپرداخت صادر کرده است و صندوقی که 30 درصد، تفاوتی وجود ندارد. بین صندوقی که وزن بیشتری از سرمایهاش در داراییهای ثابت یا دارایی کوتاهمدت است، تفاوتی وجود ندارد.
کیفیت ارزیابی پروژهها: در حال حاضر، با توجه به اینکه نهادهای ضامن مانند بانکها و صندوقها ریسک را به عهده میگیرند، سکوی تامین مالی عملا در ارزیابی ریسک پروژهها نقشی ایفا نمیکند. مطالعات امکانسنجی (FS) طرحها توسط خود سرمایهپذیر انجام میشود و سکوی تامین مالی به دلیل تنوع موضوعی پروژهها، امکان ورود تخصصی به جزئیات محتوای پروژهها را ندارد.
نظارت ضعیف بر هزینهکرد: اگرچه در قراردادها تاکید میشود مبالغ جمعآوریشده باید در سرفصلهای اعلامی هزینه شود، اما در عمل هیچ نظارتی بر نحوه هزینهکرد وجود ندارد، زیرا به دلیل پیچیدگی و مشکلات اجرایی، کمتر کسی وارد این حوزه نظارتی میشود.
ذینفعان مشترک: یکی دیگر از چالشهای مهم، ذینفع بودن برخی نهادهای ضامن و حتی سکوی تامین مالی در پروژههاست که تعارض منافع ایجاد میکند.
تمرکز بر داراییهای سرمایهپذیر بهجای جریان نقدی: نهاد ضامن برای صدور ضمانتنامه به داراییهای سرمایهپذیر توجه میکند، در حالی که در تامین مالی کوتاهمدت، جریان نقدی بسیار مهمتر است.
شائبه پانزی بودن برخی پروژهها: آغاز پروژههای جدید در نزدیکی زمان اتمام پروژه قبلی، این تصور را به وجود میآورد که برخی پروژهها شباهت به طرحهای پانزی دارند.
فرآیند تایید سریع و سطحی: کل فرآیند تایید طرحها توسط نهاد ناظر و فرابورس کمتر از دو یا سه روز طول میکشد. این سرعت بالا نشان میدهد که نظارت بیشتر شکلی است تا محتوایی.
تعدد مجوزها و ورود سکوهای جدید: تعداد زیاد مجوزهای صادرشده برای سکوها باعث میشود که بسیاری از سکوهای تازهکار به پروژههای باکیفیت دسترسی نداشته باشند. این امر باعث میشود نهادهای ضامن این پروژهها قابلاتکا نباشند و برای جذب سرمایهگذاران، نرخهای پیشنهادی غیرمنطقی ارائه دهند که احتمال شکست را افزایش میدهد.
رشد کمی بدون کیفیت: رشد این بازار بیشتر با عدد کلی سرمایه جمعآوریشده توضیح داده میشود، در حالی که کیفیت این رشد بسیار اهمیت دارد و نباید نادیده گرفته شود.
* دکترای مالی و فعال حوزه تامین مالی
-
شنبه ۲۹ دي ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰:۲۶
-
۹ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1249545/