فارن افرز بررسی کرد
آیا سوریه میتواند چرخه استبداد را بشکند؟
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد : سرنگونی بشار اسد در سوریه این توهم را در هم شکست که ثبات در خاورمیانه میتواند از طریق سرنیزه و زور حفظ شود.به اعتقاد نویسندگان فارنافزر، حکومت سوریه یکی از مطلقه ترین حکومتهای جهان بود. اما این سرکوب نیز نتوانست بقای رژیم اسد را تضمین کند. مهمتر از همه، ارتش سوریه که از همه نظر تضعیف شده بود، ارادهای برای دفاع از کشور نداشت.
هنگامی که شبهنظامیان گروه شورشی «هیات تحریر الشام» در دسامبر گذشته به دمشق رسیدند، پایتخت بدون هیچ مقاومتی سقوط کرد. نشریه فارن افرز در تحلیلی از چشم انداز سوریه جدید می نویسد: سقوط اسد همچنین به این افسانه که جنبشهای بهار عربی را توهمی گذرا میدانست، خاتمه داد. موج اول این قیامها که از 2010 تا 2012 ادامه یافت، صدها هزار نفر را به خیابانها کشاند تا علیه حکومتهای استبدادی در سراسر جهان عرب اعتراض کنند. اما در بیشتر موارد، این اعتراضات با افزایش اقتدار دولتها پایان یافت. آنچه مسلم است، تا زمانی که حکومتهای عربی چالشهای منطقه را بهدرستی مدیریت نکنند، مقاومت مردمی علیه آنها ادامه خواهد داشت. اعتراض و شورش متوقف نخواهد شد.
مگر اینکه اصلاحات واقعی را در پیش بگیرند؛ در غیر این صورت، همانطور که اسد دیرهنگام متوجه شد، هیچ میزان از سرکوب نمیتواند حکومت بر مردمی را که روزبهروز ناراضیتر میشوند تضمین کند. اما حاکمان جدید سوریه نیز باید این درس را بیاموزند. اگر آنها یک رژیم مستبد دیگر را جایگزین حکومت اسد کنند، به همان اندازه در معرض سقوط خواهند بود.
اما اگر آنها به اندازه کافی خردمند باشند که مسیری دموکراتیکتر را دنبال کنند، گذار سیاسی سوریه میتواند به نقطه عطفی در منطقهای تبدیل شود که برای مدت طولانی، مطالبات مردم برای حکومتی پاسخگو را نادیده گرفته است. امروزه بخش زیادی از جهان عرب در آشفتگی به سر میبرد. حتی کشورهای حاشیه خلیجفارس که مدتها بهعنوان پایگاه ثبات شناخته میشدند، با چالشهای داخلی مواجه شدهاند. عربستان سعودی و تا حدی امارات متحده عربی که دههها کمکهای مالی سخاوتمندانهای به کشورهای همسایه ارائه میدادند، اکنون بیشتر بر تقویت اقتصاد داخلی خود متمرکز شدهاند. عربستان که اولین موج قیامهای عربی را با یک بسته رفاهی 130 میلیارد دلاری، شامل افزایش حقوق کارمندان دولتی، ایجاد شغلهای جدید، و طرحهای بخشودگی وام، پشت سر گذاشت، اکنون تلاش میکند با اصلاحات اجتماعی و اقتصادی فشارها برای اصلاحات سیاسی را کاهش دهد. اما حل مشکلات اقتصادی، مانند نرخ بیکاری بالای 16 درصد در میان جوانان، کار آسانی نخواهد بود.
چالشهای کشورهای خلیجفارس در مقایسه با مشکلات سایر کشورهای منطقه ناچیز به نظر میرسد. کشورهایی مانند مصر، اردن و تونس همچنان نتوانستهاند وابستگی بیش از حد خود به کمکهای خارجی و حوالههای ارزی را کاهش دهند که این امر باعث رکود فعالیتهای تولیدی شده است. فارن افرز ادعا کرده است کشورهایی مانند لبنان، لیبی، سودان و یمن به دولتهایی شکستخورده تبدیل شدهاند. لبنان، با کاهش نفوذ حزبالله و ایران، ممکن است بتواند بنبست سیاسی خود را بشکند، اما این امر تنها در صورتی ممکن خواهد بود که بتواند از چنگال فساد رهایی یابد.
سایر کشورهای منطقه در چرخهای بهظاهر بیپایان از ناکارآمدی، فساد، جنگ داخلی و رکود اقتصادی گرفتار شدهاند. وجه اشتراک همه این کشورها، مقاومت در برابر باز کردن دستگاههای سیاسی خود و مشارکتدادن طیف وسیعتری از صداها در فرایند تصمیمگیری است. حکمرانی ضعیف و مدیریت اقتصادی ناکارآمد توسعه منطقه را مختل کرده و باعث نارضایتیهایی شده که به بهار عربی دامن زدند. درحالیکه برخی رژیمهای عربی موفق شدند از این اعتراضات جان سالم به در ببرند، این نارضایتیها همچنان پابرجاست و ممکن است در آینده دوباره سر برآورد.
انتخاب مسیر درست
سقوط اسد فقط هشداری برای جهان عرب نیست؛ بلکه برای کسانی که جای او را در سوریه گرفتهاند نیز درس بزرگی است. برکناری یک فرد تنها نیمی از نبرد است. اکنون اسلامگرایان سلفی که در سرنگونی رژیم قدیم نقش داشتند، باید تصمیم بگیرند که آیا همان سیاستهای اسد را در پیش خواهند گرفت یا مسیر دیگری را انتخاب خواهند کرد.
بدترین گزینه برای حاکمان جدید سوریه این است که مانند داعش حکومت کنند. این سناریو بعید به نظر میرسد، اما یک گزینه نگرانکنندهتر نیز وجود دارد: آنها ممکن است مسیر اخوانالمسلمین در مصر را دنبال کنند که پس از سقوط حسنیمبارک به قدرت رسید اما نتوانست حکومتی فراگیر ایجاد کند و در نهایت توسط ارتش سرنگون شد. اگر دولت جدید سوریه نیز سیاستهای انحصارطلبانهای را در پیش بگیرد و تنوع فرهنگی، مذهبی و جنسیتی کشور را نادیده بگیرد، محکوم به شکست خواهد بود.
رژیم باید نشان دهد که قصد دارد به تعهدات خود عمل کند. از جایگزینی کابینه موقت که از ماه دسامبر مشغول به کار بوده است، تا تدوین قانون اساسی جدید و برگزاری انتخابات برای تشکیل دولتی با پایگاه مردمی، حاکمان جدید سوریه باید گامهای روشنی در جهت حکمرانی بر اساس قانون مدنی و نمایندگی تمامی اقشار جامعه سوریه، از جمله زنان، علویان، مسیحیان، دروزها و کردها بردارند. ممکن است انتظار چنین شمولگراییای واقعبینانه نباشد. احمد الشَرَع حاکم جدید سوریه و نیروهایش به تمایلات دموکراتیک شهرت ندارند و همچنین تجربهای در اداره کشوری با بحران اقتصادی شدید ندارند.
اگر کشورهای خارجی از همکاری با دولت جدید پرهیز کنند، ممکن است ناخواسته آن را بهسوی رادیکالیسم سوق دهند. برخی کشورهای همسایه نیز ممکن است عمدا تلاش کنند از ظهور یک سوریه کثرتگرا جلوگیری کنند، زیرا موفقیت سوریه میتواند فشارهایی را برای اصلاحات سیاسی در کشورهای خودشان ایجاد کند. اما دقیقا این فشار همان چیزی است که منطقه به آن نیاز دارد و رهبری جدید در دمشق ابزارهای لازم برای ایجاد سیستمی پایدار را در اختیار دارد که میتواند چنین فشاری را اعمال کند، البته اگر بخواهد از آنها استفاده کند. سوریهای داخل و خارج از کشور دارای تجربه سیاسی و اقتصادی گستردهای هستند و در صورت دعوت، میتوانند به گذار به یک دموکراسی کارآمد و شکوفا کمک کنند. جامعه بینالمللی نیز میتواند حمایت مالی و سیاسی اساسی ارائه دهد، مشروط بر اینکه این کمکها به گامهای مشخصی در جهت شکلگیری دولتی فراگیر منوط شود.
شکستن چرخه معیوب
البته، هیچ تضمینی وجود ندارد که حاکمان جدید سوریه از این فرصت بهره ببرند. آنها باید درک کنند که مدل استبدادی و سرکوبگرانهای که جایگزینش شدهاند، در نهایت ناپایدار بود. اگر آنها از شکستهای گذشته درس بگیرند و مسیر کثرتگرایی را انتخاب کنند، میتوانند راهی بهسوی آیندهای بهتر برای سوریه ترسیم کنند و به ثبات منطقهای کمک کنند، فرصتهای اقتصادی ایجاد کنند، بازگشت میلیونها آواره سوری را تسهیل کنند و فشار زیادی بر سایر دولتهای عربی برای انجام اصلاحات جدی وارد کنند. اما اگر به سرکوب بازگردند، سرنوشت سوریه را به تاریکی خواهند کشاند. آنها همچنین میتوانند به دموکراسی در سراسر منطقه آسیب برسانند و به جناحهایی که معتقدند قیامهای عربی تنها به شکست ختم میشوند، اعتبار ببخشند. بااینحال، حتی اگر اعتراضات تاکنون به تغییرات پایدار سیاسی منجر نشده باشد، هر موج از تظاهرات آگاهی مردم عرب را نسبت به نیاز به اصلاحات نهادی افزایش داده است.
موفقیت در سوریه میتواند در نهایت چرخه اعتراض و سرکوب را بشکند و منطقه را در مسیری کثرتگرا و شکوفاتر قرار دهد. بازگشت به استبداد تنها درس نهایی را که همه رهبران عرب باید پس از 2010 آموخته باشند، به تعویق خواهد انداخت - و آن درسی که رهبران سوریه بهویژه باید زمانی که اسد را سرنگون کردند، فرامیگرفتند: نادیده گرفتن خواستههای مردم به قیمت سقوط خود تمام خواهد شد.
-
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۹:۵۰
-
۲۱ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1281061/