تزریق امید به جامعه ناامید
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - یاسین نمکچیان* جامعه ایرانی بیشتر از هر چیزی به شکلگیری شادی جمعی نیاز ضروری دارد، اما این موضوع مهم نهتنها نادیده گرفته میشود بلکه اگر جایی چراغی هم روشن شود سنگی به سویش نشانه میگیرند.
کشورهای بسیاری بعد از جنگ جهانی دوم با تکیه بر ترویج شادی جمعی توانستهاند از زیر آوار سهمگین جنگ بیرون بیایند و مردمان زخمخورده را به زندگی عادی برگردانند. جامعه جهانی در این سالها از هر فرصتی برای برپایی یک رویداد پرجنبوجوش استفاده کرده تا شهروندان بتوانند تجربه مشترکی از شادی را تجربه کنند. در سنگاپور هر سال جشنوارهای مرتبط با غذا برگزار میشود که تاکنون توانسته میلیونها گردشگر را روانه این کشور کند و بر اقتصادش تاثیر بگذارد.
بااینحال در ایران که فرصتهای غیرقابلمقایسهای با چنین کشورهایی دارد، هیچ اتفاق موثری رخ نداده است. جنجالی که در دو روز گذشته برای جشنواره موسیقی «کوچه» پیش آمد، دقیقا نگاه و برخورد بخشی از بدنه حاکمیت به شادی جمعی را آشکار میکند. این فستیوال که تازهپاست، در سالهای اخیر با اقبال عمومی روبهرو شده و توانسته اندکی حالوهوای شهر بوشهر را در روزهای برپاییاش عوض کند، اما همین هم مورد اعتراض واقع شده و امسال تا آستانه تعطیلی پیش رفته است.
این در حالی است که در موقعیت کنونی که معیشت مردم با چالش جدی روبهرو شده و ناامیدی دامنه نفوذش را مدام گستردهتر میکند، فقط با ترویج شادی جمعی و با تکیه بر اتفاقهای تاثیرگذاری مثل «کوچه» میتوان حال عمومی را بهبود بخشید و امیدواری را به روح و روان خسته آدمها تزریق کرد. آمارهایی که مدام از جرمها و جنایتها منتشر میشود، از این موضوع خبر میدهد که جامعه ایرانی دچار فقر شدید شادی است. به نظر میرسد برخی اعضای دولت به این موضوع پی برده و ضرورتش را متوجه شدهاند و به همین خاطر تلاش کردهاند جلوی لغوش را بگیرند که اگر پادرمیانی آنها نبود قطعا این جشنواره امسال برگزار نمیشد. علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، بعد از انتشار خبر لغو «کوچه» نوشت: «به نظرم کمترین اهتمام و حتی دانش لازم را برای سیاستگذاری معطوف به شادی داریم. میشد و میشود برنامه برخاسته از متن جامعه مثل «فستیوال کوچه» را مدیریت و سامان داد.

دوقطبیسازی، آفت اینگونه موارد است. باید برای داشتن جامعهای شاد و بدون تنش، رویههای درست را به کار گرفت.» اشاره او به سیاستگذاری نادرست برای ترویج شادی و نداشتن دانش در این زمینه درست است؛
ایران درحالیکه به دلیل گستردگی اقوام و تنوع زیستی بستر بسیار مناسبی دارد برای شکلگیری شادیهای بزرگ جمعی، اما در این زمینه گامهای چندانی برنداشته است. مهمترین دلیل این اتفاق در درجه اول این است که سیاستگذاران شناخت درستی از اهمیت و ضرورت این مفهوم ندارند و نمیدانند باید چه کاری انجام بدهند، و در درجه دوم برای انجامش با چالشهای اساسی روبهرو هستند و برای موانع متعددی که وجود دارد باید چاره بیندیشند. به عنوان مثال چندی پیش سند ملی موسیقی تدوین شد که بر اساس آن قرار است برای لغو یک کنسرت تنها شورای عالی امنیت ملی تصمیم بگیرد، ولی در هفتههای اخیر برخی کنسرتها در نقاط مختلف کشور لغو شدهاند و البته شورای عالی امنیت ملی نیز دخالتی در ماجرا نداشته است.
با توجه به شرایطی که در آن به سر میبریم، شاید وقت بازبینی در سیاستگذاری در بخشهای فرهنگ، اجتماع و
اقتصاد رسیده باشد.این وضعیت بخش قابلتوجهی از مردم را با مفهوم شادی بیگانه کرده که حتی اگر بخواهند زندگیشان در مسیر شادی زیستن پیش برود، نه کموکیف آن را یاد گرفتهاند و نه زمینهاش فراهم بوده است. شاید پس از گذشت چند دهه از انقلاب وقت آن رسیده باشد که سیاستگذاران برای تزریق امیدواری به روح خسته جامعه نقشه بچینند و برای رفع چالشها نسخه بپیچند و به آن پایبند بمانند.
* دبیر گروه فرهنگوهنر روزنامه دنیایاقتصاد
-
چهارشنبه ۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۹:۱۲
-
۹ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1298489/