روزی روزگاری شوروی؛
اعترافگیری از مومیایی
گزارش ویژه
بزرگنمايي:
بازار آریا - در شورویِ و هنگام استیلای کمونیسم حکایتهای طنزآمیزی از زندگی مردم و دستاوردهای حزب کمونیست دهانبهدهان میچرخید.
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد ؛ در روزگاری که یک جمله ساده میتوانست سرنوشت کسی را تغییر دهد، شوخطبعی هم مرزی باریک با خطر داشت.
1- گفتوگویی بین دو همکلاسی قدیمی که یک روز در خیابان تصادفاً همدیگر را میبینند.
: کجا کار میکنی؟
ـ توی مدرسه. معلّم هستم. تو چی؟
: من برای ک.گ.ب کار میکنم.
ـ عجب! برای ک.گ.ب چیکار میکنی؟
: کسانی که ناراضی هستند رو پیدا میکنیم و گزارش میکنیم.
ـ منظورت اینه که یه کسانی هم هستند که راضیاند؟
: البته که هستند. ولی ما باهاشون کاری نداریم. اگر شناساییشون کنیم پروندهشون رو میدیم به اداره مبارزه با حیف و میل داراییهای سوسیالیستی.
2-مردی هراسان به ک.گ.ب رفت و گفت: طوطی سخنگوی من ناپدید شده.
: این به ما مربوط نمیشه. باید بری اداره پلیس جنایی.
ـ بله بله میدونم باید برم پیش پلیس. فقط اومدم اینجا تا رسماً به اطلاعتون برسونم که من با همه چیزهایی که اون طوطی میگه مخالفم.
3- یک مومیایی در مصر کشف شد که باستانشناسان نتوانستند تبار آن را پیدا کنند. کارشناسی از شوروی برای کمک به حل موضوع به مصر رفت. مومیایی را به سفارت شوروی فرستادند. دو ساعت بعد کارشناس در برابر خبرنگاران حاضر شد و گفت نام این جنازه مومیایی شده «آمنهوتپ بیست و سوم» است. خبرنگاران پرسیدند شما از کجا این را فهمیدید؟ کارشناس جواب داد: خودش اعتراف کرد.
-
يکشنبه ۱۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۱۳:۱۱
-
۱۱ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1285617/