نقش روزنامهنگاران در ملی شدن نفت؛ از خانه سدان تا دادگاه لاهه
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - ملی شدن نفت ایران که با سخنرانی محمد مصدق «به نام سعادت ملت ایران» در 29 اسفند سال 1329 آغاز شد، با کشف اسنادی از خانه سدان از سوی روزنامهنگاران ایرانی به سرانجام رسید تا حقانیت ایران در جهان اثبات شود.
به گزارش خبرنگار شانا، نفت ایران 74 سال پیش در چنین روزی ملی اعلام شد. تصمیمی که در سالهای پس از اشغال ایران پس از شهریور 1320 شمسی و تضعیف هویت ایرانی در آن سالها توانست تا حد زیادی روحیه وطندوستی ایرانیان را تقویت کند. این تصمیم البته ابعاد بسیار زیادی دارد که شاید هنوز بخشی از آن مبهم باشد، همچنین در ملی شدن نفت ایران تقریباً همه جامعه از بازاریان گرفته تا مردم عادی و البته روزنامهنگاران دخیل بودند. در این نوشتار سعی شده نقش روزنامهنگاران آن دوران را در به سرانجام رسیدن مبارزه برای ملی شدن نفت ایران بازخوانی کنیم.
ایران در 29 اسفند سال 1329، صنعت نفت را ملی اعلام و شرکت نفت انگلیس و ایران را از منابع نفتی خلع ید کرد. البته از آن زمان تا به سرانجام رسیدن این تصمیم چند ماه زمان برد تا ایران توانست در دادگاههای بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل حقانیت خود درباره دخالت انگلستان را در کشور اثبات کند.
تقویت جنبشهای ملیگرایانه و نهضتهای آزادیخواه در خاورمیانه
چهره جهان در آن سالها در حال تغییر بود. شعله جنبشهای ملیگرایانه از گوشه و کنار جهان و بیش از همه در خاورمیانه روشن میشد و نهضتهای آزادیخواهی در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا در حال شکلگیری بود و ملی شدن صنایع نفت مصر نیز در همان بازه زمانی اتفاق افتاد. کشورهایی که تا پیش از این مستعمره بودند یک به یک اعلام استقلال میکردند. هرچند ایران هیچگاه مستعمره کشور دیگری نبود، اما اشغال از سوی انگلستان و روسیه در شهریور 1320 را در خاطر داشت. پس از خروج نیروهای اشغالگر از ایران، بهتدریج روزنامهها از فرصت آزادی پیشآمده در کشور استفاده کردند تا خواستههای بحق مردم را بازتاب دهند.
یکی از این موارد، حضور انگلیسیها در صنعت نفت ایران بود. در آن زمان شرکت نفت انگلیس و ایران نفت ایران را تولید میکرد و میفروخت. اگرچه نام ایران روی این شرکت وجود داشت، عملاً ایران نقشی در اداره آن نداشت. از سوی دیگر، این شرکت ادارهای به نام اداره انتشارات و تبلیغات داشت که بیش از آنکه به امور شرکت نفت انگلیس و ایران بپردازد، وظیفه دخالت در ایران را داشت.
مسیر طولانی اثبات حقانیت ایران در ملی شدن نفت
ایران که آن روزها محمد مصدق را در قامت نخستوزیری داشت، نفت را ملی کرد، اما انگلستان به آسانی این تصمیم ایران را نپذیرفت و شکایت به دادگاههای بینالمللی آغاز شد.ابتدا ایران مدارکی برای اثبات حقانیت خود و دخالت انگلستان در امور داخلی نداشت که بتواند با تکیه بر آن اسناد در مجامع بینالمللی پیروز شود. ماههای اول به همین منوال گذشت تا آنکه روزنامهنگارانی که وظیفه زیر نظر گرفتن اداره انتشارات و تبلیغات شرکت نفت انگلیس و ایران را بهعهده داشتند مشکوک شدند و این شک باعث شد ایران بتواند به اسنادی دست یابد که زمینه را برای پیروزی بر انگلستان و تأیید ملی شدن صنعت نفت خود فراهم آورد.
ماجرا به خانه نماینده شرکت نفت انگلیس و ایران در تهران طی سال 1330 بازمیگردد. این خانه که متعلق به «ریچارد سدان» بود، بعدها به بیمارستان صنعت نفت در خیابان سخایی فعلی تبدیل شد. ریچارد سدان نماینده شرکت نفت انگلیس و ایران در تهران، تحصیلکرده آکسفورد در سال 1933 وارد خدمت شرکت نفت شد. در مناطق نفتخیز در آوریل 1951 به جای «نورتکرافت» به سمت نماینده شرکت معین شد. ریچارد سدان همچنین عضویت هیئتی را داشت که اواخر خرداد 1330 به سرپرستی جکسن با دکتر مصدق مذاکره میکرد که همزمان با خلع ید از دستگاه اداری شرکت در جنوب، از سازمان اداری کمپانی در تهران نیز خلع ید شد.
اثبات دخالت انگلستان در ایران با اسناد نیمسوز
تیرماه سال 1330 اما برای سدان، شرکت نفت و از همه مهمتر جنبش ملی شدن نفت ایران اهمیت ویژهای داشت. در آن زمان مظفر بقایی که روزنامه شاهد را در اختیار داشت از سوی یکی از کارمندان اداره انتشارات شرکت نفت که از سوی نفت جنوب ایجاد شده بود، مطلع شد این شرکت به جای اینکه به انتشار دو نشریه خود بپردازد عملاً به ستاد مبارزه با جریان ملی شدن نفت تبدیل شده است.
سدان، اداره انتشارات را در سوم تیر در تهران تخلیه کرد و اسناد و مدارک موجود را به خانه شخصی خود انتقال داد. این اتفاقها شبانه از سوی روزنامهنگارانی از روزنامه شاهد رصد و همین موضوع سبب شد تا پنج روز بعد مأموران قضایی و انتظامی از انتقال اسناد خبردار شوند و روز 9 تیر 1330 نمایندگان وزارت دادگستری و پلیس خانه وی را اشغال کردند و در آنجا به انبوهی از اوراق و اسناد محرمانه شرکت دست یافتند. البته بسیاری از اسناد مذکور در آتش سوزانده شده بود و بخش زیادی از اسناد مهم قبل از اشغال ساختمان به سفارت انگلستان در تهران انتقال یافت.
با این حال مدارک باقیمانده به حدی بود که مداخلات شرکت سابق نفت را در امور داخلی و سیاسی ایران اثبات کند. این اسناد ارتباط شرکت را با سناتورها، نمایندگان مجلس و وزرای سابق ایران فاش میکرد.
میدان مین برای انگلستان در خانه سدان
اسنادی که با کمک روزنامهنگاران ایرانی بهدست آمد، سبب شد ایران در یکی از سختترین کارزارها در دادگاههای بینالمللی پیروز میدان باشد. در واقع اوراق بهدستآمده برای دولت ایران بهمثابه یک معدن طلا و برای کمپانی نفت ایران و انگلیس مانند یک میدان مین بود. اسنادی که از خانه سدان بهدست آمده بود در همان خانه از سوی مأموران ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. از اسناد فیلمبرداری و از وان حمام برای ظهور آنها استفاده شد، همچنین انتشار اسناد با تفسیرهای بسیار تند و پرخاشجویانه در مطبوعات و مجلس ایران مواجه شد.
در همان زمان به روزنامهنگاران ایرانی و خارجی اجازه داده شد وارد خانه سدان شوند و از شرایط آن خبر و گزارش تهیه کنند. روزنامهنگاران به محض ورود به خانه سدان، با اسناد نیمسوزی مواجه شدند که هنوز دود از آنها برمیخاست. انتشار آن تصاویر و بخشی از اسناد در روزنامهها فشار را بر دولت انگلیس بیشتر کرد.
رمزگشایی از طرح 44
حدود یک ماه بعد از کشف اسناد بهدستآمده از خانه سدان اهمیت آن معلوم شد. سدان چند نفر را مأمور کرد تا به بهانه انتقال لوازم شخصی، صندوقچهای را از اتاقش خارج کنند. با مخالفت چندباره و اصرار به باز کردن صندوق قبل از خروج، مشخص شد کتاب کلید رمزگشایی تلگرافهای ارسالشده از سوی سدان به انگلستان در همان صندوق بوده است. با کشف این کلید رمزگشایی، یکی از اسناد که مربوط به تلگرافی که از لندن به تهران مخابره شده بود اهمیت ویژهای یافت. در این تلگراف درباره «طرح 44» تأکید شده بود.
در این تلگراف یکی از رؤسای نفت در لندن خطاب به سدان چنین مینویسد: پیرو مذاکرات شفاهی طرح 44 را در موقع لزوم بهخصوص هنگامی که مأمور مخصوص از آمریکا به ایران میآید، اجرا کنید. در پی اجرای طرح، سدان روز 20 تیر 1330 با هواپیمای انگلیسی مخصوص بدون اجازه و اطلاع مرکز وارد آبادان میشود و با چند نفر از رؤسای انگلیسی شرکت ملاقات میکند، ماجرا به اطلاع حسین مکی رسانده میشود، عدهای مأمور تحقیق شده و به نظر میرسد توطئهای در شرف وقوع است، بنابراین مکی با اجازه نخستوزیر، سدان را به تهران باز میگرداند. بدین ترتیب طرح 44 که قرار بود در خوزستان و تهران همزمان اجرا شود در آبادان عقیم میماند.
دزدیدن کپی اسناد با هدف ناکامی ایران
در واقع اگر ادعا کنیم که استفاده از این اسناد و انتشار آنها مؤثرترین سلاح ایران در پیکار با استعمارگران انگلیسی بود به بیراهه نرفتهایم. ایران البته در ارائه این اسناد به آمریکاییها هم چالشهایی داشت. در یکی از این چالشها در حالی که اسناد برای انتقال به شورای امنیت سازمان ملل آماده شده بود، در بازرسی نهایی مشخص شد کپی اسناد دزدیده شده و به جای آن روزنامه باطله قرار دادهاند. از همین رو تصمیم بر این شد تا از اسناد بدون آنکه کسی با خبر شود برای افرادی که راهی آمریکا بودند کپی گرفته شده و در همه چمدانها قرار گیرد.
بنابراین زمانی که در فرودگاه، چمدان یکی از اعضا گم میشود، اعلام میکنند کپی مدارک وجود دارد و دقایقی بعد چمدان گمشده که با هدف عدم دسترسی ایران به اسناد دزدیده شده بود، پیدا میشود.
و سرانجام پیروزی...
در مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل برای رسیدگی به شکایت انگلیس از ایران، گلادوین چپ (نماینده انگلیس) خواست تا باز با تکیه بر ادعاهای پیشین و پرهیز دادن مصدق از آنچه روشهای تجاوزکارانه ناسیونالیستی میخواند، تصویری تیره از مصدق ارائه کند، اما بیان آرام نخستوزیر ایران (به زبان فرانسوی) که بر احترام گذاشتن به اصل آزادی و عدالت و حرمت نهادن به دیگری استوار بود، دفاع خوبی از حقوق ملت ایران شمرده شد.
وی یادآوری کرد که قرارداد نفت میان دولت ایران و یک کمپانی انگلیسی، هیچ نوع حقوقی برای دولت انگلیس ایجاد نمیکند، همچنین خواستار دوستی بر پایه صمیمیت و اعتماد متقابل با دولت انگلیس شد و گستاخیهای آنان را با تکیه بر عقلانیت و انسانیت پاسخ داد. سرانجام شورای امنیت بر اساس پیشنهاد فرانسیس لاکوست (نماینده دولت فرانسه) برای رهایی از آن وضعیت دشوار و با رأی موافق اکثریت، مسئله را تا هنگام تصمیمگیری دیوان لاهه، مسکوت گذاشت و انگلیس ناکام ماند.
پس از مذاکرات شورای امنیت و پیشنهاد بانک جهانی که گرهی از مشکل گشوده نشد، انگلیس در چهارم بهمن 1330، شکایت خود مبنی بر مغایرت ملی شدن نفت با قوانین بینالمللی و تقاضای محکومیت ایران، بهخاطر اجرای خلع ید را به دیوان دادگستری لاهه تسلیم کرد. بالاخره در 31 تیر 1331 با 9 رأی مخالف در برابر 56 رأی موافق، حکم خود را مبنی بر عدم صلاحیت دیوان دادگستری بینالمللی در رسیدگی به دادخواست انگلستان صادر کرد و ایران پیروز این کارزار شد. با تکیه بر این اسناد، ایران توانست دخالت شرکت نفت انگلیس و ایران را ثابت کند و این شرکت را از فعالیتهای نفتی ایران بهصورت قانونی و با حکم بینالمللی خلع ید کند و نفت به واقع ملی شود.
-
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۱:۳۵
-
۸ بازديد
-

-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1281742/