پرونده امروز
بزرگنمايي:
بازار آریا - البرز نظامی : «حقارتبار، بیرحمانه و کوتاه»؛ این توصیفی است که توماس هابز از وضعیت طبیعی یا همان بیدولتی ارائه میدهد. در این شرایط که دولتی در کار نیست، جنگ، درگیری و خشونت نه یک استثنا که قاعده است؛ شرایطی که در آن فقر و ترس را در تمام چهرهها میتوان یافت و سرنوشت انسانها چیزی جز پایان زودهنگام وخشونتبار نیست. در نتیجه، به باور توماس هابز در این شرایط ما نیازمند سربرآوردن غولی بیمانند هستیم؛ غولی که بر تمام قدرتهای دیگر غلبه میکند و از این طریق، صلح را برقرار میسازد.
این غول بیمانند که هابز آن را لویاتان مینامد، همان دولت است. هابز با ارائه این درک عرفی از دولت، بهعنوان طلایهدار فلسفه سیاسی مدرن شناخته میشود. در این درک که در طول قرنهای گذشته، بارها مورد بازبینی و تغییر قرار گرفته است، یک نکته کلیدی دیده میشود. این نکته از این قرار است که شهروندان در برابر لویاتان اراده خود را تسلیم میکنند؛ اما بنا به یک شرط مهم این عمل رخ میدهد؛ آن شرط مهم برقراری صلح است.
به بیانی دیگر، مشروعیت لویاتان در اعمال اراده خود بر اراده شهروندان تا زمانی پابرجاست که بتواند صلح را برقرار سازد. حال زمانی که لویاتان در انجام مسوولیت خود ناتوان شود، مشروعیت خود را از دست میدهد و شهروندان حق دارند از دایره اعمال اراده لویاتان خروج کنند. به بیانی دیگر، برخلاف درک سطحی از هابز، این طلایهدار فلسفه سیاسی مدرن مدافع بیچونوچرای دولت نبوده است؛ بلکه او شرطی مهم برای مشروعیت دولتها در نظر میگیرد؛ مشروعیتی که به نوعی مفهوم کارآمدی را برای ما تداعی میکند. مضاف بر این فهم هابزی، در ادبیات جریان اصلی علم اقتصاد نیز دولت نقش ویژهای دارد؛ نقشی که بیشباهت به درک هابزی نیست.
مطابق ادبیات جریان اصلی علم اقتصاد، بازار در عرضه برخی کالاها یا خدمات دچار بحران میشود. این کالاها و خدمات که با دو ویژگی مهم تخصیصناپذیری و رقابتناپذیری شناخته میشوند، کالاهای عمومی نام دارند. معروفترین کالای عمومی تامین امنیت است. حال درست در همینجاست که جریان اصلی علم اقتصاد و درک هابزی از سیاست با همدیگر به نقطه مشترکی میرسند و آن نقطه مشترک تامین امنیت جان و مال شهروندان است. لکن، جریان اصلی علم اقتصاد به همینجا اکتفا نمیکند. مطابق ادبیات این جریان، بهاستثنای کالاهای خصوصی که کالاهای تخصیصپذیر و رقابتپذیر هستند، دولت در بازار باقی کالاها باید مداخله کند؛ مداخلهای که میزان آن به تناسب نوع کالا تعیین میشود.
به این ترتیب، دولتها، از تامین آبوهوای پاک گرفته تا تامین زیرساختهایی همچون برق، آب و گاز و در نهایت، تامین امنیت شهروندان، باید بهعنوان یک بازیگر کلیدی نقش بازی کنند. به بیانی سادهتر، با نگاهی عمیقتر میتوان رد این امر کلی مهم را از هابز گرفته تا اقتصاد نئوکلاسیک مشاهده کرد که دلیل وجودی دولتها برقراری ثبات در جامعه است. حال مطابق این توضیح، وقتی شهروندان یک کشور در بازار تورم بیثباتساز را مشاهده میکنند، در آسمان شهر آلودگی را میبینند، در کف خیابان محلهشان با دزد سروکله میزنند و در نهایت، در خانههایشان قطعی برق و گاز را تجربه میکنند، حق دارند از خود بپرسند که دولت ما کجاست؟
-
شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲:۵۱
-
۵ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1270947/