«دنیایاقتصاد» بازگشت «فشار حداکثری» را بررسی کرد
اولین قدم ترامپ برای مذاکره
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد - سعیدهسادات فهری : دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و مبدع سیاست فشار حداکثری علیه ایران، تنها چند هفته بعد از ورود به کاخ سفید و در شرایطی که زمزمههایی مبنی بر مذاکرات احتمالی بین تهران و واشنگتن در حال شنیده شدن بود، بار دیگر دستور داد تا سازوکار «فشار حداکثری» علیه ایران از سر گرفته شود. البته این دستور ترامپ در قالب یادداشت ارائه شد.
یادداشت ریاست جمهوری نوعی دستورالعمل است که توسط رئیسجمهور آمریکا برای مدیریت و اداره اقدامات، عملکردها و سیاستهای ادارات و نهادهای مختلف دستگاههای اجرایی صادر میشود. در ایالات متحده، یادداشتهای ریاست جمهوری و فرمانهای اجرایی هر دو ابزارهایی هستند که رئیسجمهور میتواند برای دستورالعملهای اجرایی یا سیاستگذاریها استفاده کند، با این حال، فرمانهای اجرایی معمولا وزن بیشتری در قانونگذاری دارند و الزامآور هستند، در حالی که یادداشتهای ریاست جمهوری بیشتر به عنوان راهنما یا بیانیههای غیررسمی عمل میکنند.
با توجه به اینکه ترامپ از زمان کمپینهای انتخاباتیاش بحث مذاکره با ایران را مطرح میکرد و حتی اغلب تحلیلها بر این استوار بود که رئیسجمهور آمریکا ابتدا دیپلماسی را در دستورکار قرار خواهد داد، اکنون این پرسش ایجاد میشود که در پیش گرفتن این سازوکار در قبال ایران آیا موجب خروج تهران از ریل پیشامذاکرات نمیشود. آن هم در شرایطی که در یکی دو هفته اخیر در ایران ادبیات مذاکره به شکل ملموسی توسط مسوولان بهکار برده میشد؛ ممکن است این تصمیم ترامپ سیگنالی اشتباهی به طرف ایرانی ارسال کند مبنی بر اینکه ترامپ خواهان مذاکره نیست یا دریافت طرف ایرانی این خواهد بود که ترامپ این فشار را با هدف کشاندن تهران پای میز مذاکره اعمال میکند. به واقع هدف رئیسجمهور آمریکا از در پیش گرفتن چنین سازوکاری چیست؟ روزنامه «دنیایاقتصاد» در گفتوگو با سه کارشناس مسائل آمریکا این پرسش را به بحث گذاشت.
فشار برای مذاکره
مجید محمدشریفی، استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمى در این خصوص به روزنامه «دنیایاقتصاد» گفت: «یادداشت ریاستجمهوری آمریکا علیه ایران را باید پیروی از همان رهیافت مطلوب رئیسجمهور جدید آمریکا یعنی اعمال فشار و ناگزیرکردن ایران به انجام مذاکره و پذیرش خواستهها قلمداد کرد.»
شریفی ادامه داد: «پیش از این و بر اساس اظهارات ترامپ و تیم سیاست خارجی اعمال سیاست فشار حداکثری به عنوان رهیافتی برای هموار کردن مسیر مذاکره انتظاری دور از ذهن نبود. بر اساس جهانبینی ترامپ هرگونه مذاکرهای برای حصول توافق در حوزهای خاص، بهویژه در برخورد با رقبا و دشمنان آمریکا تنها از مجرای اعمال فشارهای اقتصادی و حتی نمایش یک تهدید نظامی معتبر امکانپذیر است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد که این یادداشت در زمانی امضا و اعلان شد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واشنگتن حضور داشت. بیتردید ایران و چگونگی مقابله با آن یکی از اصلیترین موضوعات محل بحث دو طرف بوده است؛ امری که نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس خبری با ترامپ با صراحت به آن اشاره کرد.
به گفته شریفی، افزون بر تحریکات رژیم صهیونیستی، انتشار گزارش جدید سازمانهای اطلاعاتی آمریکا از شتاب سریع برنامه هستهای ایران بر نگرانیها از امکان توسل آمریکا به اقدام نظامی افزوده است. وی ادامه داد: «ترکیب تحریکات رژیم صهیونیستی و انتشار چنین گزارشهایی از مهمترین پیشرانها برای امضا و اعلان یادداشت ریاست جمهوری ترامپ با هدف فراهم کردن بستر اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران بوده است.»
استاد دانشگاه درباره متن این یادداشت نیز گفت: «با نگاهی به متن این یادداشت میتوان نکته مهمی را دریافت. در متن یادداشت آمده است که «ترامپ، برخورداری ایران از توانمندی تسلیحات هستهای را تحمل نخواهد کرد». زبان این بخش از یادداشت با اظهارات پرتکرار پیشین که «ایران هرگز اجازه نخواهد داشت سلاح هستهای داشته باشد»، متفاوت است. به نظر میرسد ارزیابی از شتاب توسعه برنامه هستهای ایران سبب این تغییر لحن شده است، تغییری که گویای کاهش آستانه تحمل مقامات آمریکایی و نگرانی آنها از عامل زمان است.»
شریفی با اشاره به اینکه میتوان چنین استدلال کرد که اکنون از نظرگاه ترامپ و تیم سیاست خارجی و امنیت وی، زمان به زیان آمریکاست و هرچه سریعتر باید اقدامی برای توقف برنامه هستهای ایران انجام شود، تشریح کرد: «با فرض صدق این استدلال میتوان چنین نتیجهگیری کرد که ترامپ مدت زمان لازم برای اثرگذاری سیاست فشار حداکثری را کوتاه در نظر گرفته است و در صورت ناکامی برای حصول به توافق موردنظر از مجرای این سیاست، ممکن است نامطلوبترین گزینه یعنی اقدام نظامی علیه تاسیسات هستهای ایران به تنها گزینه تبدیل شود.»
این کارشناس مسائل آمریکا با بیان اینکه ترامپ همزمان با اعلان اعمال سیاست فشار حداکثری از آمادگی برای انجام مذاکره سخن گفته است، گفت که این شیوه برخورد ترامپ با موضوعات پیشروی سیاست خارجی آمریکا چندان غریب نیست و رهیافت ترامپ همان شعار همیشگی و پرتکرار صلح از مسیر قدرت است.
امتیاز محدود ترامپ به نتانیاهو
طهمورث غلامی، کارشناس مسائل آمریکا، نیز در پاسخ به «دنیایاقتصاد» با بیان اینکه میتوان همزمانی حضور نتانیاهو و امضای یادداشت یادشده را امتیازی از سوی ترامپ به نتانیاهو دانست، توضیح داد: «اینکه ترامپ طی دو هفته حضور در کاخ سفید بهرغم امضای بیش از 400 دستور اجرایی هیچ اقدامی علیه ایران انجام نداد و اولین اقدام خود را همزمان با حضور نتانیاهو انجام داد میتواند به این معنی باشد که دولت آمریکا این پیام را به ایران ارسال کرده که درباره موضوع هستهای با اسرائیل تفاهم و اتفاق نظر دارد. در واقع برنامهریزی صورتگرفته برای همزمانی دو موضوع یادشده به این منظور است که اسرائیل و آمریکا در یک جبهه واحد قرار دارند.»
غلامی در پاسخ به اینکه چرا این دستور در قالب یادداشت ارائه شده و نه فرمان اجرایی، گفت: «روشن است که از حیث بار سیاسی و حقوقی، یادداشت ریاستجمهوری وزن و اهمیت کمتری از دستور اجرایی رئیسجمهور دارد. این موضوع میتواند به این معنی باشد که هرچند امضای یادداشت یادشده امتیازی به اسرائیل است اما امتیازی اساسی نیز به حساب نمیآید. از این منظر میتوان گفت در قیاس با ماههای منتهی به خروج آمریکا از برجام، نفوذ و اثرگذاری نخستوزیر اسرائیل کم شده است. بنابراین باید گفت که ترامپ به اسرائیل امتیاز داده اما امتیازی محدود.»
همچنین به گفته این کارشناس مسائل آمریکا، اقدام ترامپ میتواند یادآور سیاست چماق و هویج باشد. به این معنی که هم از آمادگی جدی آمریکا برای گفتوگو با ایران سخن میگوید و هم با امضای یادداشت یادشده این پیام را ارسال میکند که در صورت نبود گفتوگو و توافق، جایگزین آمریکا چه گزینهای خواهد بود.
غلامی در عین حال به این گفته ترامپ پس از امضای یادداشت پرداخت که گفته بود این کار برای او دشوار بوده و برای انجام آن تردید داشته است و تشریح کرد: «این دشواری و تردید به این معنی است که ارزیابی تیم ترامپ و شخص او این بود که انجام اقدامات شدید گزینهای مناسب برای دعوت تهران به گفتوگو نیست. بنابراین در عین حال که ترامپ باید قدرت خود علیه ایران را نمایش میداد، اما همزمان تلاش کرده فضای گفتوگوی احتمالی بین ایران و آمریکا آسیب نبیند. چنین نگاهی میتواند محصول تجربه او در دولت نخست باشد.»
فشار حداکثری تدریجی
مصطفی نجفی، روزنامهنگار و پژوهشگر مسائل ایران، هم در این خصوص گفت: «آنچه از یادداشت امضاشده و اظهارات ترامپ قابل ارزیابی است، فاصله گرفتن حداقلی از سیاست فشار حداکثری دوره اول و شروط دوازدهگانه پمپئو است. با این حال، مانند گذشته، نقطه شروع نحوه برخورد با ایران را با سفت کردن پیچ فشار بر تهران آغاز کرده است.»
نجفی با بیان اینکه ترامپ به مذاکره مستقیم با ایران و حل مسائل نسبت به گذشته توجه بیشتری دارد، افزود: «اما اعمال حدی از فشار برای تحمیل ترجیحات آمریکا در هر مذاکره پیش رو را ضروری میبیند. به نظر میرسد ترامپ دور دوم قصد دارد سیاست «فشار حداکثری تدریجی» را تا زمان دستیابی به هدف، جایگزین سیاست فشار حداکثری متمرکز و فراگیر کند.»
این پژوهشگر تاکید کرد: «به این جهت که ترامپ با در نظر گرفتن تجربه دوره اول احتمالا به این جمعبندی رسیده است که باید میل ایران به مذاکره را با فشار بیش از حد از بین نبرد و پنجره دیپلماسی را باز نگه دارد. به همین جهت است که او آشکارا امضای سند فشار بر ایران را تصمیمی سخت توصیف میکند و پس از سرزنش و تهدید ایران، از آمادگی برای مذاکره با همتای ایرانی و دستیابی به توافق سخن میگوید. مهمتر از امضای یادداشت از سوی ترامپ، کانالهای پنهان مذاکراتی است که پس از این تصمیم ترامپ، چه پیغامی را به ایران مخابره میکنند و ایران نیز چه برداشتی از آن خواهد کرد.»
-
پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۴:۳۰
-
۱۰ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1262639/