فرشاد مومنی : آقای پزشکیان! از آنها که سیاست شکست خورده شوک نرخ ارز را تکرار می کنند، تضمین مکتوب بگیرید/ در قرن بیستم انقلابی مردمی تر از انقلاب ایران نبود، با این میراث چه کردیم!؟/ طرح های اقتصادی تان را برای بررسی به فرهنگستان علوم بفرستید
اقتصاد ایران
بزرگنمايي:
بازار آریا - دکتر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با انتقاد از سیاستهایی که در قالب شوک به نرخ ارز اجرا می شود، ضمن تشریح پیامدهای مخرب آن، یادآورشد: سال 1401، آقای رئیسی را با این بهانه که دولت پول کم دارد، مجاب کردند که این شوک نرخ ارز را ایجاد کند. بعد مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نوشت به محض اینکه در کشور در اثر آن کار التهاب ایجاد شد، با عجله کل اضافه پولی که به دست آورده بودند، به صورت غیرقانونی و با عنوان یارانه های 300 و 400 هزارتومانی مجبور شدند خرج کنند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
دیوان محاسبات می گوید عایدی آنها از آن سیاست صفر شد. پس ببینید پول هم که گیرتان نیامد! این تجربه 1401 است مربوط به دوره قاجار که نیست! اکنون می توانید آن را ببینید و بفهمید. چطور می شود که همه ساکت شدند و انگار نه انگار که چه بساطی در بازار آشفته ارز ایجاد شده و چه خوابهای بزرگ تری هم برای نابهنجارتر کردنش تدارک دیده شده. حق ایران با جمعیت 15 میلیونی دانش آموخته این نیست که اقتصادش این گونه اداره شود. ما می توانیم کشور را پردستاوردتر و کم هزینه تر اداره کنیم.
شرایط بسیار پیچیده ای را در عرصه های حیات جمعی مان تجربه می کنیم به گزارش جماران، دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، که در جمع اعضای حزب جمهوریت در مشهد سخن می گفت، با بیان اینکه شرایط بسیار پیچیده ای را در همه عرصه های حیات جمعی مان تجربه می کنیم، اما به طور طبیعی همگان می گویند تقدم با امور اقتصادی، به ویژه معیشت مردم است، تصریح کرد: امر اقتصادی، منتزع از سایر وجوه حیات جمعی نیست و به همان اندازه که رونق اقتصادی، از کیفیت سیاست و فرهنگ و اجتماع تاثیر می پذیرد، بر کیفیت آنها هم تاثیر می پذیرد. بنابراین وقتی بخواهیم به روش علمی با مساله اقتصادی روبرو شویم، ناگزیر باید از دریچه مطالعات سطح توسعه به مساله اقتصاد نگاه کنیم.
نابسامانی های اقتصاد یک شبه حادث نشده اند وی حیاتی ترین مساله از دریچه نگاه سطح توسعه را شناخت واقعیت به صورت بین رشته ای یا فرارشته ای عنوان کرد و ادامه داد: باید تنگناهای فوری و حاد کنونی را در پرتو یک افق دید دورنگرانه مورد توجه قرار دهیم. هیچ کدام از نابسامانی هایی که در حیطه اقتصاد در ایران وجود دارد، یک شبه حادث نشده، بنابراین باید ریشه های عمیق تاریخی آنها شناسایی شود.
به گفته این اقتصاددان؛ یکی از گرفتاریهای بزرگ در ساخت رانتی، این است که به محض اینکه روی خطا بودن برخی جهت گیری ها انگشت می گذارید، در ظاهر و ژست، برخورد همدلانه با انتقاد دارند، اما آن انتقاد را از طریق شیوه مطرح کردن مسائلی به استهزا می گیرند. مثلا می گویند آنها که انتقاد می کنند ایرادگیری است و ایرادگیری هم کار دشواری نیست. این ظاهر فریبنده ای دارد، اما ماجرا این است که اگر شما بخواهید هر اصلاحی را انجام دهید، ابتدا آنچه که خطای محرز می دانید را متوقف کنید. خود این پیشنهادی دقیق و راهگشا است. نکته بعدی این است که اگر می پذیریم، بحران فعلی مزمن شده، با یک فوت و ورد نمی توان متوقفش کرد. شما باید کار غلط را متوقف و رویتان را به سمت درست کنید و آرام آرام و تدریجی با توقف روند قهقرایی و ظاهر شدن چشم اندازهای امیدبخش، امید آفرینی کنید.
تشبیه بحران زایی شوک درمانی به عمل جراحی که خون ریزی دارد، خطرناک است مومنی با بیان اینکه در چارچوب مناسبات رانتی در غربت اندیشه توسعه قرار داریم، خاطرنشان کرد: در این وضعیت، دچار عارضه کوتاه نگری می شویم و ملاحظات و مسائل و مصالح دورمدت، به صورت نظام وار، قربانی باری به هر جهت بودن و کار امروز را به فردا انداختن می شود. یکی از عارضه های بزرگ این کوته نگری، این است که نظام تصمیم گیریهای اساسی کشور، به رویه های مبتنی بر شوک درمانی متمایل می شود. می خواهند نقایص مزمن و ریشه دار را با جراحی و دیگر تعابیری که ما می شنویم، حل و فصل کنند و بعد هم خشونت آفرینی و بحران زایی شوک درمانی را با استعاره های بسیار خطرناک، به عمل جراحی که خون ریزی دارد تشبیه می کنند!
از دهه 1370، مرتب خون ریزی می کنید، گویا پایانی برای آن وجود ندارد! این استاد دانشگاه علامه طباطبایی یادآورشد: از دهه 1370 که نخستین اعتراضات اجتماعی گسترده علیه شوک درمانی اتفاق افتاد، همین گونه خون ریزی می کنید اما علی الظاهر پایانی برای آن وجود ندارد. چرا نمی توانند این مسائلی که بسیار روشن است را ببینند!؟ در پاسخ باید گفت این مساله یک وجوه معرفتی و یک وجوه منفعتی دارد. ما درباره وجوه معرفتی آن می توانیم با هم صحبت کنیم، اما درحالی که بالغ بر 80 میلیون نفر تنبیه می شوند تا در اثر شوک درمانی، چند 10 نفر سودهای غیرواقعی ببرند و آنها امپراتوری های مافیایی قدرت، ثروت و رسانه را هم در اختیار دارند، مقداری ماجرا متفاوت می شود.
اهمیت رابطه میان مردم و حکومت در تحلیلهای سطح توسعه مومنی با بیان اینکه اگر ما از دریچه تحلیلهای سطح توسعه به مسائل اقتصادی مان نگاه کنیم، در آنجا چند شاقول وجود دارد و هر جهت گیری سیاستی که معرفی می شود باید با این متغیرهای کنترلی محک زده شود، توضیح داد: متغیر کنترلی شماره یک در تحلیلهای سطح توسعه، رابطه میان مردم و حکومت است. یک سیاستگذار، وقتی می خواهد هر سیاستی را اتخاذ کند، در چارچوب ملاحظات سطح توسعه باید گزارش دهد که اگر این سیاست را اجرا کنیم، در رابطه میان مردم و حکومت چه تغییری ایجاد می شود. شما روند را که نگاه کنید از اعتراضات 1396 و 1398 و 1401، به خوبی روشن است که به صورت فزاینده و تدریجی، وقتی در تصمیم گیریهای معطوف به شوک درمانی مردم نادیده گرفته می شوند، مردم هم به صورت فزاینده، نادیده گیرندگان را نادیده می گیرند. در اقتصاد سیاسی توسعه، به این وضعیت الگوی ناتوان سازی دو سویه مردم و حکومت گفته می شود.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: متفکران اقتصاد سیاسی، این بحث را مطرح می کنند که در چارچوب این الگو، در ساختار قدرت، به جای مواجهه اصولی و ریشه ای با هر مساله، تمایل به سرکوب، اولویت پیدا می کند. یعنی به جای اینکه همدلانه و همدردانه، ناله های مردم را بشنوند و اینکه کارد به استخوانشان رسیده را جدی بگیرند، به سمت سرکوب می روند. از سوی دیگر، در واکنش به این رویه، واکنش مردم این است که به سمت دگرگونی های بنیادی متمایل می شوند. در این شرایط، هزینه فرصت سرکوب و انقلاب بسیار پایین می آید. یعنی وقتی میان مردم و حکومت جدایی می افتد، حکومتگر احساس می کند از طریق رویه های مبتنی بر سرکوب چیزی از دست نمی دهد و مردم هم می گویند دیگر ما چیزی برای از دست دادن نداریم. بنابراین رویه های مبتنی بر دگرگونی بنیادی را مقابل چشمان خود می آورند. طنز تلخ ماجرا این است که مردم و حکومت و آینده کشور، قربانی چنین الگویی از روابط هستند.
در 60 سال اخیر، 17 قله عملکرد اقتصادی داریم که 14 قله در 10 سال اول پس از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده مومنی ادامه داد: ایران در قرن بیستم، در دنیا از این نظر یگانه است که در طی یک قرن، سه جنبش اجتماعی فراگیر برای برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی را رقم زده است. ما بسیار نیاز داریم بدانیم که چرا این جنبشهای اجتماعی فراگیر با نام انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی و جنبش ملی کردن نفت، با وجود آن همه فشارهای داخلی و خارجی طاقت سوز، درخشان ترین کارنامه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران در همان سالهای اولیه این جنبشهای اجتماعی اتفاق افتاده و آنها که این موضوعات را ریشه یابی کردند، می گویند در این مقاطع به طور موقتی رابطه میان مردم و حکومت رابطه ای مبتنی بر اعتماد شده است. بنابراین با وجود همه آن سنگینی ها و فشارهای بیرونی و داخلی، آنها عالی ترین کارنامه ها را رقم زدند. در تاریخ اقتصادی 60 سال اخیر، 17 قله عملکرد اقتصادی داریم که 14 قله در 10 ساله اول پس از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده است، یعنی شرایطی که ما جنگ تحمیلی که یکی از طولانی ترین جنگها در تاریخ 400 ساله اخیر ایران بوده و در کنار آن بی سابقه ترین جنگ تروریستی شهری را از ناحیه مجاهدین خلق علیه کل ملت ایران تجربه کرده بودیم و همزمان تحریمهای خارجی را هم داشته ایم، اما چنین کارنامه افتخارآمیزی رقم خورده است.
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه رابطه میان مردم و حکومت، چنین اکسیری است، گفت: اما یک بار نمی بینیم که شوک درمانگرها در ایران گزارشی بدهند و بگویند اگر در سال 1398 یک باره نرخ بنزین را بالا آوردند، انتظار داشتند مردم به حکومت خوش بین شوند!؟ وقتی در شوک های ارزی بی سابقه دهه 1390، بی سابقه ترین فشارها را به مردم آوردند، به خاطر قربت اندیشه توسعه، هیچ کس در نهادهای نظارتی از آنها نپرسید که قبل از اینکه متوسل به چنین اقدامی شوید، گزارشی به ما بدهید که انتظار دارید چه تغییری در اثر این اقدام در رابطه میان مردم و حکومت ایجاد شود.
مومنی با بیان اینکه هر کس که دل در گروه اسلام، ایران و جمهوری اسلامی دارد باید بررسی کند که چرا وارد کردن شوک در اندیشه توسعه، این میزان مورد توجه قرار گرفته است، گفت: وقتی شوک وارد می شود، به صورت نظام وار، هم مردم و هم حکومت، ضمن گم کردن موقعیت و جهت خود، احساس بحران زدگی و گسست از هویت و جایگاه خود را می کنند و بنابراین به آنچه که پیش آمده تن می دهند. تعبیری که در این زمینه در اقتصاد سیاسی توسعه به کار گرفته می شود این است که می گویند هم حکومت و هم مردم، اکنون زده می شوند، به این معنا که از گذشته تاریخی خود گسسته و نسبت به آینده خود بی اعتنا هستند.
یازده بار به دولت درخصوص شوک نرخ ارز هشدار دادم این استاد اقتصاد دانشگاه اضافه کرد: اکنون طی همین 3 ماهه گذشته، یازده بار به دولت محترم و عزیز جدید، گفتم شما که می گویید باید به بنزین و ارز شوک وارد کنیم و در لایحه بودجه 1404 هم این شوکها را چند لایه پیش بینی کردید تا این وضعیت را بدتر کنید، به ما بگویید انتظار دارید با همه این کارهایی که کردید شش ماه دیگر چه دستاوردی حاصل شود؟ یک نفر پیدا شود و شرافتمندانه تعهد دهد، اگر می گویید این کار را می کنید که مثلا اوضاع مالی دولت بهتر شود این را به ما بگویید . بعد ما به شما می گوییم همان گزارشهایی که در سازمان برنامه و بانک مرکزی منتشر شده را بخوانید تا متوجه شوید که در اثر شوک درمانی، درماندگی، افلاس و ورشکستگی مالی حکومت تشدید می شود. این مساله از 1373 که گزارش اقتصادی آن سال تهیه شده، قابل رد گیری است. در آنجا خود سازمان برنامه می گوید که برآیند 5 ساله تجربه شوک درمانی که به نیت رفع کسری مالی دولت صورت گرفته، این است که به ازای هر یک واحد اضافه درآمد از ناحیه گران فروشی ارز، هزینه های مصرفی دولت 3.5 برابر شده است. این بیانیه حزب معارض نیست و گزارش رسمی است که بنا به تعریف، خوش بینانه ترین و محافظه کارانه ترین برآوردها را ارائه می دهند و احتمالا واقعیت از این ارقام هم پرماجراتر است.
مومنی پرسید: وقتی که شما این مساله را فهمیدید چرا باز هم بر آن اصرار می کنید!؟ این سیاست که دمار از مردم در می آورد، تولیدکننده ها را به افلاس و ورشکستگی می کشاند و حکومت را دچار بحران مالی می کند، برای مافیاها منافع دارد. وقتی این سیاست استمرار پیدا می کند نشان می دهد که زور مافیاها از زور مردم و دولت و تولیدکننده ها بیشتر شده است.
بانکهای خصوصی با اقتصاد ایران چه کردند!؟ این اقتصاددان با بیان اینکه مرحله بعد از شوک، خودتخریب گری و ناهنجاری یا بی هنجار شدن و آشفتگی فراگیر است، افزود: در چارچوب این خود تخریبی، ببینید از دریچه امنیت ملی بر سر کشور چه آمده است. یکی از این دریچه ها این است که حکومت از خود و به دست خود در بازارهای ارز، سرمایه، پول، کار و کالا حاکمیت زدایی کرده است. ما بسیار نیازمندیم اینها را شرح دهیم. اردیبهشت 1400 کمیسیون اقتصادی مجلس، در گزارشی عنوان کرد آن فرایندهایی که به شکل گیری و فعال شدن بانکهای خصوصی در ایران انجامید، باعث شده که در شرایط کنونی، به ازای هر یک واحد نقدینگی که توسط مقام پولی خلق می شود، بانکهای عمدتا خصوصی 7 واحد نقدینگی خلق می کنند. آن وقت این حکومت باید نسبت به هر 8 واحد نقدینگی خلق شده پاسخگو باشد، در حالی که نمی تواند اقتدار خود را اعمال کند.
رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصادی با بیان اینکه مرکز پژوهشهای مجلس درباره خلاف کاریها و بی قانونی های غیرقابل تصور بانکهای خصوصی گزارشی منتشر کرده است، توضیح داد: چندین سال است که بانکهای خصوصی تمام قوانین موضوعه مربوط به خودشان را زیر پا می گذارند و به این راحتی نادیده گرفته می شود اما تا چند زلف یک نفر پیدا می شود، این میزان قوه قاهره نشان می دهید! این چه مناسباتی است!؟ طنز تلخ این است که در بعضی از دوره ها، آنها که بر مصدر امور آمدند ، با شعار عدالت آمدند! این چه عدالتی است!؟ این اوضاع واقعا نگران کننده است و چون حکومت به دست خود از خود در این پنج بازار ارز، سرمایه، پول، کار و کالا حاکمیت زدایی کرده، وضعیت رقت آمیزی ایجاد شده است. گویا ما حکومت نداریم و با شهر بی کلانتر روبرو هستیم و هر کس هر کاری دلش می خواهد انجام می دهد.
اکنون زدگی یعنی گسست از حال و گذشته و بی اعتنا به آینده! در بازار پول و سرمایه گویا قانون جنگل حاکم است به گزارش جماران، مومنی با بیان اینکه در گزارش رقابت پذیری جهان نشان می دهد در 10 سال گذشته، پنج بار از نظر تنظیم گری در بازار پول و سرمایه، ایران رتبه آخر جهان را داشته است ، گفت: در بازار پول و سرمایه گویا قانون جنگل حاکم است. چطور می شود در کسانی که می گویند به عدالت و تمامیت ارزی کشور و استقلال کشور اهمیت می دهند این مسائل غیرت برانگیزی نمی کند!؟ به این دلیل که با تجربه مکرر شوکها، سنسورهای شما از کار می افتد. اکنون زدگی یعنی همین؛ گسست از حال و گذشته و بی اعتنا به آینده!
چرا دوباره پروژه شوک درمانی در دستور کار قرار گرفته!؟ این استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به گزارشهایی که عنوان می کنند که نزدیک به دو، سوم بازار کار ایران، غیررسمی است و تابع قوانین و مقرارت حکومت نیست، اظهارداشت: گزارشهای بین المللی داریم که می گوید بین 75 تا 89درصد بازار کار ایران غیررسمی شده است. این چه فهمی از عدالت است که نسبت به چنین مسائلی غیرت نشان نمی دهد و چرا دوباره پروژه شوک درمانی در دستور کار قرار می گیرد!؟ مگر آقای پزشکیان که ما او را به راستگویی، عدالت خواهی و سلامت مالی می شناسیم شرافتش را گرو نگذاشت که تحت هیچ شرایطی به شوک درمانی متوسل نمی شود!؟ چرا هنوز مرکب حکمش خشک نشده، اولین حرفی که به زبان می آورد ، ضرورت شوک وارد کردن به قیمت بنزین می شود!؟ اینها از کجا می آیند!؟
وی ضمن تاکید بر اینکه نباید این مسائل را شخصی دید، چرا که آن سیاستی که اعمال می کنند سیستمی و نهادی است و با متقاعد کردن یک فرد، تنها گام بسیار کوچکی می توان به سمت جلو برداشت در حالی که سیل در حال آمدن است، گفت: اراده فراگیر می خواهد که بتوان با این وضعیت برخورد کرد. ابتدا باید متناسب با عمق و پیچیدگی که مساله دارد، آن را بشناسیم و بعد بتوانیم متناسب با آن، درباره اش فکر کنیم و راه حل پیدا کنیم.
بیش از 10 بار درباره مسائل سال 1401 با مرحوم رئیسی صحبت کردم رانت ناشی از تورم حذف ارز ترجیحی، 360 برابر اختصاص ارز است این اقتصاددان با تاکید بر اینکه بیش از 10 بار درباره مسائل سال 1401 با مرحوم رئیسی صحبت کردم و یادآورشدم در تاریخ علم اقتصاد مدرن، هیچ سیاستی به اندازه سیاستهای تورم زا، رانت آفرین نیست، ادامه داد: برای دولت رئیسی محاسبه کردم و گفتم که شما می گویید در ماجرای ارز ترجیحی کالاهای اساسی، 50 هزار میلیارد تومان رانت جابجا می شود، صرف نظر از اینکه این رانتها به فرودستان اصابت می کند و صددرصد قابل دفاع است اما اگر به صورت کلی با مساله رانت حساس هستید، رانت ناشی از تورم ایجاد شده در اثر حذف آن، 360 برابر این 50 هزار میلیارد تومان است.
مومنی اضافه کرد: من به آقای رئیسی گفتم که وقتی ما می گفتیم این سیاست غلط است و فاجعه انسانی ایجاد می کند، عناصر کلیدی مدیریت اقتصادی تو گفتند هیچ عارضه ای نخواهد داشت و رانت هم از بین می رود و از آن مهم تر، اینکه بی زحمت هم 50 هزار میلیارد تومان در اختیار دولت می آید. من به آنها گفتم نتیجه این سیاست را در 1401 دیدید. جهش قیمت مواد غذایی در سال 1401 از جنگ جهانی دوم تا امروز، بی سابقه بود و باعث شد کارد به استخوان مردم برسد. اما شما دیدید که چه کسی تنبیه و چه کسی تشویق شد.
آقای پزشکیان از آنها که این سیاستهای شکست خورده را باز تکرار می کنند، تعهد مکتوب بگیرید در قرن بیستم، انقلابی مردمی تر از انقلاب ایران نبود، با این میراث چه می کنید!؟ این استاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: به آقای پزشکیان به عنوان یک هدیه می گویم که از هر کس از این کارهای ناشایست بیش از 40 بار شکست خورده در سالهای 35 گانه بعد از جنگ دفاع می کند، یک متن مکتوب بگیرید که بگوید انتظار می رود در اثر این کاری که می کند چه دستاوردی حاصل شود و خودش بگوید اگر نشد چه!؟ در آن شرایط شوک زده، همه چیز از جلد خود بیرون می آید. برجسته ترین متفکر در میان نظریه پردازان انقلاب، خانم «تدا اسکاچ پل» است که می گوید در تاریخ انقلابهای بشری در قرن بیستم، انقلابی به فراگیری و مردمی بودن انقلاب اسلامی در ایران وجود نداشته است، دارید با این میراث چه می کنید!؟ همه اینها از بی اعتنایی به نگرش سطح توسعه بیرون می آید! در نگرش سطح توسعه، گفته می شود اولین شاقول این است که هر سیاستی که اجرا می کنید رابطه میان مردم و حکومت را چه می کند!؟ اگر تتمه اعتماد موجود را هم از بین می برد، نباید این کار را کرد.
به گزارش جماران، مومنی با یادآوری اینکه خداوند در قرآن، سخت گیرانه ترین عبارتها را درباره مناسبات ربوی به کار برده است، گفت: شوک درمانی، مردم و تولیدکننده ها را بیچاره و محیط زیست را نابود می کند اما رباخوارها را چاق تر می کند. منطق ایشان کامل روشن است و روند تحولات اندازه نرخ بهره در ایران هم به خوبی آن را نشان می دهد. گزارشهای رسمی می گوید طی 25 سال گذشته قیمت تمام شده پول برای تولیدکننده ایرانی، بین 5 تا 10 برابر میانگین جهانی بوده است. چطور اینها شما را به هوش نمی آورد!؟
ابعاد فاجعه ساز نابرابریهای ناموجه در بازار پول در ایران استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اظهارات یک نماینده مجلس که گفته بود مناسبات ربوی کار را به جایی رسانده که روزانه 6 هزار میلیارد تومان پول خلق می شود و از این میزان، 70 درصد نصیب 0.8 درصد جمعیت می شود، خاطرنشان کرد: ابعاد فاجعه ساز نابرابریهای ناموجه در بازار پول، قابل مقایسه با هیچ عرصه دیگری در حیات جمعی ایرانیان نیست. همه اینها حساب و کتاب دارد.
مومنی توجه به چشم انداز شوک درمانی در لایحه بودجه 1404 را ضروری دانست و گفت: ما به سهم خودمان برای هشیاری حکومتگران تلاش کرده ایم، با امید به لطف خداوند مایوس نمی شویم و به جای اینکه از ما تشکر کنند، واکنشهایی که خجالت برانگیز است را نشان می دهند. اگر خدای نکرده، عواقب این ماجرا جدی شود، همه مان زیان خواهیم کرد و آینده کشورمان به خطر می افتد. تر و خشک با هم می سوزند. یک بار نشد ما بگوییم فلانی را عوض و فلانی را منصوب کن، اما یقین داریم تا زمانی که این مناسبات به غایت نامتعارف وجود دارد، جابه جایی افراد تاثیری ندارد. نمی خواهد گذشته های دور را بررسی کنید، دهه 1390 را بررسی کنید. در اسناد رسمی ، اسم آن را دهه از دست رفته گذاشته اند چون در این 10 سال، حدود 800 میلیارد دلار به این اقتصاد ارز تزریق شده، برآیندی که حاصل شده، رشد صفر است.
با این وضعیت سرمایه گذاری، آینده ای برای فرزندان این کشور باقی نگذاشتید وی با یادآوری اینکه برای اولین بار در تاریخ اقتصادی بعد از انقلاب، رشد تولید سرانه ما در این دهه منفی 34 درصد بوده است، گفت: برای اولین بار در این دهه است که ما با پدیده سقوط توان کشور در تشکیل سرمایه ثابت روبرو هستیم. در نیمه دوم این دهه برای اولین بار در تاریخ بعد از جنگ جهانی دوم، کل سرمایه گذاری هایی که شده، حتی قادر به جبران استهلاکها هم نیست. با این وضعیت سرمایه گذاری، آینده ای برای فرزندان این کشور باقی نگذاشتید.
حقایقی تلخ درباره دهه از دست رفته اقتصاد ایران در دهه 1390، نسبت طلاق به ازدواج، بیش از 2 برابر افزایش پیدا کرد مومنی با بیان اینکه تحقیقات نشان داده که هر بار شوک درمانی در اقتصاد ایران انجام می شود، میل به مهاجرت در ایران افزایش پیدا می کند و احساس بی آینده بودن در جوانان ما در اثر شوک درمانی تشدید می شود، آنچه که با عنوان جهش شرکتهای دانش بنیان را ثبت می کنند را نمایشی دانست و افزود: در آغاز دهه 1390تعداد شرکتهای دانش بنیان حدود 50 شرکت و در پایان دهه 650 شرکت بوده است. بعد این گونه جهشی، سازماان برنامه گزارش داده است که ما با سقوط بهره وری در این دهه روبرو بوده ایم. در واقع همه چیز در این مناسبات توخالی می شود. در دهه 1390، نسبت طلاق به ازدواج، بیش از 2 برابر افزایش پیدا کرده است، بعد مرتب می گویند ما وام ازدواج را افزایش داده ایم! کسی درباره شغل حرفی نمی زند و گویی همه بحرانهای اجتماعی ما با وام حل می شوند.
در دهه 90 پرتکرارترین تجربه های شوک درمانی را داشتیم وی با یادآوری اینکه برای اولین بار در هفتاد سال گذشته، در دهه 1390، اندازه جمعیت فقیر در ایران در عرض سه سال، دو برابر شده است، تصریح کرد: در فاصله 1385 تا 1390، حدود 620 میلیارد دلار ارز به این اقتصاد تزریق شده، خالص فرصتهای شغلی ایجاد شده در بخش صنعت ایران ، منفی 415 هزار است! این جمع جبری مشاغل ایجاد شده و مشاغل نابود شده است. ریشه اصلی اش هم این است که در این دهه ما پرتکرارترین تجربه های شوک درمانی را داشتیم. چقدر تاسف بار است که می خواهند این سیاست را دوباره آزمون کنند.
به گزارش جماران، رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد گفت: اعلام می کنم که هر اولویتی که دولت و مجلس با تکیه بر ضوابط علمی اعلام کنند، ما برای آن راه حلهای بسیار شسته و رفته ای را به صورت ایجابی تقدیم می کنیم. اما این شیوه که جلوی دسترسی عموم به اطلاعات و داده ها را بگیرید و بعد 10 گونه داده های مخدوش و نادرست هم به صورت غیررسمی پخش کنید، بعد بگویید با ما تعامل کنید، این نمی شود. اگر مشارکت دانایان را می خواهید باید شرافتمندانه، یک برنامه شفاف سازی اطلاعات و آمار رسمی را در دستور کار قرار دهید.
مومنی یادآورشد: خدا بیامرزد، هاشمی رفسنجانی با این تصور که می خواهم خرابی های جنگ را بازسازی کنم و پول درشت لازم دارم، یک شوک بزرگ به نرخ ارز وارد کرد، ببینید کارنامه هشت ساله چه شد! اندازه بدهی دولت از کانال بودجه عمومی در عرض هشت سال، هشت برابر شد، اندازه بدهی شرکتهای دولتی در همین مدت 23 برابر شد! آن زمان داده ها شفاف تر بود، این مسائل روشن شد، اکنون نیز اگر شفافیت ایجاد کنند و دسترسی باشد، می توان نشان داد که از این نظر در دهه 90 چه اتفاقاتی افتاد.
استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی به بیان برخی واقعیتها از سوی چهره های سیاسی بعد از ترک برداشتن جبهه متحد احمدی نژاد در سال 1391 اشاره کرد و گفت: میزان وام گیری داخلی و خارجی به علاوه انتشار اوراقش 2.4 برابر سهم نفت در بودجه عمومی کشور بوده است. در شرایطی که بودجه به شدت به نفت وابسته است، برای گذران یک ساله از طریق وام گیری داخلی و خارجی و انتشار اوراق، آنها 2.4 برابر سهم نفت وام می گیرند که یک تراز صوری میان منابع و مصارف برای سال 1391 ایجاد کنند. این ورشکستگی مالی کامل در شرایطی که قیمت نفت در چند سال بالای 100 دلار بود است. دولت آینده فروش برای گذران امور جاری اش، بدهی ایجاد و آن را خرج می کند. آن زمان گفتم ما گذران خطرناکی از دولت خام فروش به دولت آینده فروش تحربه کردیم. ما که به دیگران ایراد می گرفتیم که چرا کشور را گرفتار خام فروشی کردید، به لطف آقای احمدی نژاد و هم پیمانانش، خام فروشی برای ما یک رویا شده است.
مومنی با تاکید بر اینکه هر میزان که خطاهای بزرگ و کوچک شده باشد که واقعا هم شذه، اما از نظر تربیت کارشناسی انصاف این است که این دوران افتخارآمیزترین دوران معاصر محسوب می شود، گفت: با ذخیره دانایی موجود در کشور، ما هم می توانیم بفهمیم چرا به این روز افتاده ایم. اینها در تسخیر علم قرار دارد. اگر آقای پزشکیان آن طور که تعهد کرده بود به کارشناسی پایبند باشد، ما می توانیم بفهمیم چرا به این روز افتاده ایم و راه حلی برای خروج از این وضعیت پیدا کنیم.
طرح ها را برای اعتبارسنجی به فرهنگستان بفرستید، رایگان بررسی می کنیم، صدایش را هم در نمی آوریم وی با اشاره به دیداری که با رئیس جمهور پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری داشته است، یادآورشد: در این دیدار تاکید کردم مساله ما افراد نیست، افرادی که اکنون روی کار هستند باقی بمانند، مساله ما این است که به جای اینکه ریشه مساله را که اندیشه غلط است متوقف کنند، می گویند این فرد را برداریم و آن فرد را بگذاریم. من به ایشان گفتن شاخه اقتصاد فرهنگستان علوم آمادگی دارد که مجانا و بدون منت، جهت گیری های سیاستی که این تیم پخت و پز کردند را اعتبارسنجی علمی کند. گفتم ما اعتبار سنجی علمی می کنیم، اما شما هر کاری که دلتان می خواهد بکنید، ببینید جامعه علمی ما چقدر مظلوم است. آقای پزشکیان گفت من استقبال می کنم ، اما در چهار ماهه ، تفاوت آن استقبال با عدم استقبال صفر بود. اکنون هم از این تریبون آمادگی دوستان در فرهنگستان علوم برای این بررسی را مجانا و بدون منت اعلام می کنم. طرح ها را برای اعتبار سنجی به فرهنگستان علوم بفرستید، ما صدایش را در نمی آوریم، شما هم هر کاری خواستید بکنید اما بدان و بکن. این گونه نباشد که فکر کنی به تجریش می روی اما شما را به سمت بهشت زهرا ببرند. من این پیام را دوباره به آقای پزشکیان گرامی هدیه می کنیم. می توانیم ایران را کم هزینه تر و پردستاوردتر اداره کنیم. این سرنوشت محتوم نیست.
روندهای مخرب را متوقف کنید مومنی با بیان اینکه گام نخست هر حرکت اصلاحی رو به جلو، این است که باید روندهای مخرب را متوقف کنید، ادامه داد: ماجرا این است که تا وقتی که فساد همه جای سیستم را گرفته باشد، شما با هر عنوانی تخصیص منابع دهید، به سمت فساد کانالیزه می شود و فرصتها، ظرفیتها و منابع را از بین می برد. ببینید چقدر شرم آور است که مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی منتشر کرده که می گوید در دوره سالهای برنامه ششم، ارز و ریال تخصیص یافته بسیار فراتر از آنچه که مصوب بوده است اما آنچه که محقق شده، حدود 15 درصد از اهداف برنامه ششم است. اینکه می گویم سنسورهای سیستم کار نمی کند، به این دلیل است. هر جای دنیا اگر نهاد نظارتی اش چنین گزارشی می داد، اعلام وضعیت فوق العاده می کردند. اما اگر ما این را بگوییم، می گویند تنها از ما ایراد می گیرند! شما ایرادات را متوقف کنید، بعد به ما بگویید چه می خواهید تا ابزارهای آن را به شما بگوییم.
همه ساکت شدند و انگار نه انگار که چه بساطی در بازار آشفته ارز ایجاد شده به گزارش جماران، استاد گروه برنامه ریزی و توسعه اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: در 1401، آقای رئیسی را با این بهانه که دولت پول کم دارد، مجاب کردند که این شوک نرخ ارز را ایجاد کند. بعد مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نوشت به محض اینکه در کشور در اثر آن کار التهاب ایجاد شد، با عجله کل اضافه پولی که به دست آورده بودند، به صورت غیرقانونی و با عنوان یارانه های 300 و 400 هزارتومانی مجبور شدند خرج کنند. دیوان محاسبات می گوید عایدی آنها از آن سیاست صفر شد. پس ببینید پول هم که گیرتان نیامد! این تجربه 1401 است مربوط به دوره قاجار که نیست! اکنون می توانید آن را ببینید و بفهمید. چطور می شود که همه ساکت شدند و انگار نه انگار که چه بساطی در بازار آشفته ارز ایجاد شده و چه خوابهای بزرگ تری هم برای نابهنجارتر کردنش تدارک دیده شده. حق ایران با جمعیت 15 میلیونی دانش آموخته این نیست که اقتصادش این گونه اداره شود. ما می توانیم کشور را پردستاوردتر و کم هزینه تر اداره کنیم.
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1243207/