بزرگنمايي:
بازار آریا - فرزانه صالحی / کارشناس بازار سرمایه برای پیشبینی بازار طلا دو عامل اثرگذار یعنی اونس جهانی طلا و نرخ ارز را در داخل مورد بررسی قرار میدهیم. در حال حاضر یکی از مهمترین عوامل اثرگذار روی طلای جهانی، سیاستهای بانک مرکزی آمریکاست. فدرال رزرو سیاستهای پولی خود را منوط به دادههای اقتصادی مثل شرایط بازار کار، رشد اقتصادی و تورم کرده است. 18 دسامبر (28 آذرماه سالجاری) آخرین جلسه تعیین نرخ بهره سالجاری میلادی فدرال رزرو که همراه با انتشار نمودار داتپلات بود، برگزار شد.
طبق انتظارات بازار، شاهد کاهش 0.25 واحد نرخ بهره و رسیدن آن به سطح 4.5 درصدی بودیم اما نکته مهمتر، تغییر در پیشبینی اعضای فدرال رزرو در خصوص نرخبهره و
تورم برای دو سال آینده و همچنین سخنرانی آقای پاول، رئیس
بانک مرکزی
آمریکا بود. از سخنرانی آقای پاول و پروجکشنی، میتوان چنین برداشت کرد که توجه اعضای فدرال رزرو به آمار
تورمی پررنگتر شده است. افزایش انتظارات
تورمی در ذهن بازار به خصوص به دلیل احتمال اعمال سیاستهای تورمزا توسط رئیسجمهور جدید آمریکا، باعث شد گمانهزنیها در خصوص ادامه روند کاهش نرخ بهره، کاهش یابد که به نوبه خود میتواند منجر به افزایش فشار فروش و اصلاح قیمتی طلای جهانی شود. در حال حاضر انتظارات بازار و پیشبینی اعضای فدرال رزرو نشاندهنده تنها دو پله کاهش نرخ بهره در سال 2025 است، علاوه بر اینکه برای جلسه آتی نرخ بهره (28 ژانویه) بازار انتظار دارد فدرال رزرو نرخ بهره را بدون تغییر و در سطح فعلی ثابت نگه دارد. بنابراین هرگونه تغییر در انتظارات بازار در خصوص روند تغییرات نرخ بهره و تعداد پلههای آن، میتواند منجر به نوسانات طلای جهانی شود.
از طرفی برخی سیاستهای ترامپ، از جمله اعمال تعرفههای بالا برای واردات و شروع تنشهای تجاری، میتواند منجر به افزایش تقاضای جهانی برای
طلا به عنوان یک دارایی امن شود. علاوه بر اینکه اعمال سیاستهای مالی انبساطی از طریق کاهش مالیات، میتواند به کاهش ارزش
دلار و افزایش
قیمت طلا منجر شود.
افزایش یا کاهش ریسکهای ژئوپلیتیک و وضعیت
اقتصادی چین به عنوان بزرگترین خریدار
طلا از جمله سایر عوامل مهمی هستند که میتواند منجر به نوسانات طلای جهانی شود.
در حالت کلی با اینکه به نظر میرسد احتمال اصلاح قیمتی طلای جهانی در کوتاهمدت به خصوص در صورت فروکش کردن تنشهای جنگی وجود دارد اما در میانمدت و بلندمدت با درنظر گرفتن برآیند عوامل موثر بر
قیمت آن، پتانسیل بالایی برای رشد قیمتی دارد و میتوان سقفهای قیمتی جدیدی برای اونس
طلا در سال 2025 متصور بود.
قیمت ارز در
ایران در کوتاهمدت به شدت تحتتاثیر انتظارات شرایط سیاسی و ارتباطات بینالمللی است. در حالت کلی میزان نقدینگی، نمایانگر رشد پایه پولی و افزایش سهم
پول از کل نقدینگی است. با توجه به شرایط کلان اقتصادی، کسری شدید بودجه دولت و ناترازی بانکها که موتورهای فعال رشد نقدینگی هستند به نظر میرسد نقدینگی تا پایان سال همچنان روند روبهرشدی داشته باشد و البته اخبار و وقایع سیاسی در کوتاهمدت، میتواند سرعت رشد نرخ
ارز و میزان افزایش آن را تحت تاثیر قرار دهد. در حال حاضر بهرغم تلاشهای سیاستگذار در جهت ثبات نرخ
ارز در داخل کشور، در شرایط فعلی و در فقدان اخبار مثبت موثر، همزمان با تشدید تنشهای برونمرزی، نوسانات رو به بالایی را در نرخ
دلار داخلی شاهد هستیم. با توجه به شرایط کلان سیاسی و
اقتصادی فعلی کشور و فارغ از نوسانات کوتاهمدت و احتمال اصلاح قیمتی نرخ
ارز به خصوص پس از رشد قیمتی شارپ اخیر،
دلار داخلی پتانسیل نوسانات رو به بالای قیمتی در میانمدت و بلندمدت را دارد. بنابراین در شرایط فعلی تخصیص بخشی از
سرمایه به طلا، منطقی به نظر میرسد.
بررسی تاریخ و عملکرد شاخصهای مربوط به بازار
طلا و راهنمایی به سرمایهگذاران
تاریخچه بازار طلا، نشان میدهد که نقطه ورود و خروج به این بازار حائز اهمیت است؛ چرا که معمولا در مقاطعی از سال شاهد رشد و اصلاح قیمتی نسبتا قابلتوجه در مدت زمان کوتاهی هستیم و نیمهدوم سال، بازار نسبتا پرنوسانتری را برای
طلا شاهد هستیم. شناسایی محدود قیمتی کف و سقف برای ورود به یک بازار به دلیل تعدد عوامل موثر بر آن بازار معمولا میسر نیست و ورود و خروج پلهای، توجه به عوامل بنیادی، رصد اخبار مربوطه، دنبال کردن سیاستهای
بانک مرکزی، توجه به بازارهای موازی، رصد میزان ورود و خروج
پول به بازار، رصد حبابهای قیمتی، میزان افزایش یا کاهش انتظارات
تورمی و دوری از معاملات هیجانی میتواند در شناسایی نقاط ورود و خروج مناسب کمککننده باشد.
برای انتخاب صندوقهای
طلا باید به دو حباب اسمی، ذاتی و واقعی توجه کرد. حباب اسمی با محاسبه تفاوت میانNAV صندوق و
قیمت تابلو به دست میآید. حباب ذاتی نیز به پرتفوی صندوق یا همان حباب شمش و
سکه صندوقها بر میگردد. اما اگر علت حباب گرفتن شمش،
سکه و صندوقها را مورد بررسی قرار دهیم، بهتر میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
سکه طلا حباب 45درصدی را در مدت اخیر تجربه کرده و اکنون حباب حدودا 15درصدی دارد و کاهش نسبتا قابلتوجهی را به دلیل سیاستهای
بانک مرکزی در خصوص ضرب و عرضه
سکه 1403 در مرکز مبادله داشت. حباب
سکه به دو دلیل به وجود میآید، یک دلیل ارزش مبادلهای
سکه و دلیل دیگر مربوط به
تورم انتظاری است. این دو عامل هنوز وجود دارد و نمیتوان انتظار رسیدن حباب
سکه به صفر را داشت. اما با ضرب
سکه جدید معمولا این حباب به
سکه ضربجدید منتقل میشود و حباب سکههای قدیمی صرفا کاهش مییابد اما صفر نمیشود. حباب
سکه اکنون در محدوده مناسبی قرار دارد. به دلیل حباب گرفتن سکه، صندوقهای سکهمحور ریسک بیشتری دارند و روندهای صعودی رشد بیشتر و در افت قیمتها، به دلیل کاهش حباب
سکه اصلاح بیشتری را تجربه خواهد کرد. به همین دلیل، صندوقهای سکهمحور به افراد ریسکپذیر توصیه میشود. اما شمش
طلا نوسان کمتری دارد و مناسب افراد ریسکگریز است. برای انتخاب یک صندوق مناسب، علاوه بر این دو مهم، باید به نقدشوندگی صندوق هم اهمیت داد و باید بررسی کرد که در زمان اصلاح NAV, بازارگردان از سرمایهگذار برای خروج از صندوق حمایت میکند و روندهای صعودی حباب صندوق تا چه میزان کنترل میشود.
حباب شمش
طلا نیز به دلیل شرایط بازار شمش، به طور معمول به 1 الی 2درصد نرسیده و گاهی شمش
طلا در
بورس کالا زیر
قیمت نقدی معامله میشود. در نهایت باید دانست که حباب
سکه و شمش بسته به رفتار
بانک مرکزی و نحوه عرضه و مدیریت بازار
سکه تغییر میکند.
طبق امیدنامه، صندوقهای
طلا حداکثر 30درصد پرتفو را میتوانند نقد نگه دارند یا به سپردههای بانکی و اوراق بهادار با درآمد ثابت تخصیص بدهند و همیشه باید 70درصد را به
طلا اختصاص دهند؛ اما اکنون پرتفوی اکثر صندوقهای
طلا بالای 97درصد به
طلا اختصاص داده شده است اما در زمان اصلاح بسته به سیاست مدیر صندوق، به دلیل حفظ منافع سرمایهگذاران ترکیب پرتفو تغییر میکند. تغییر درصد اختصاص به بخش نقد در صندوق به بازار
طلا مرتبط است، گاهی اوقات عرضه
سکه و شمش در بازار کم هست و مدیر صندوق نمیتواند در شتابهای قیمتی، پرتفوی خود را تامین کند، به همین دلیل بخش نقد صندوقها بزرگتر است و معمولا در این زمان حباب اسمی صندوقها هم افزایش مییابد و تمام این موارد در بازدهی NAV صندوقها منعکس میشود و سرمایهگذار به نحوه مدیریت صندوق پی خواهد برد.
فعال و غیرفعال بودن صندوق، به سیاست مدیر صندوق بستگی دارد و یک مدیر با استراتژی فعال از نوسانات بازار استفاده میکند و در صورت داشتن ریسک منطقی و معقول میتواند بازدهی بیشتری نصیب سرمایهگذاران کند.