«دنیایاقتصاد» ظرفیت 50میلیارد دلاری حملونقل هوایی را بررسی میکند؛ آداب میزبانی از سرمایهگذار چیست؟
بزرگنمايي:
بازار آریا - دنیای اقتصاد : صنعت حملونقل هوایی ایران قابلیت جذب سرمایه تا 50میلیارد دلار را دارد. بخش قابل توجهی از این سرمایه باید صرف خرید حداقل 400فروند هواپیمای تازهنفس شده و بخشی از سرمایهگذاریهای جدید نیز باید به تجاریسازی فرودگاهها تخصیص داده شود. فعالان صنعت هوانوردی معتقدند بهدلیل حجم قابل توجه خسارتهایی که این صنعت در طول چهار دهه گذشته از تحریمها دیده است، یک بازار بکر برای مشارکت خارجی محسوب میشود. اصغر فخریهکاشان، قائممقام وزیر راهوشهرسازی در دولتهای یازدهم و دوازدهم، یکی از افراد اصلی مذاکرات اقتصادی بهویژه در حوزه قراردادهای حملونقلی در دوران پسابرجام، معتقد است در این صنعت فرصتهای سرمایهگذاری ممتازی وجود دارد که اگر با حضور شرکتهای خارجی بالفعل شود، میتواند به حفظ بنای توافق احتمالی ایران و آمریکا کمک کند و مانع از فروپاشی این بنا شود. «دنیایاقتصاد» در گفتوگو با نایب رئیس اسبق اتاق بازرگانی نیز الزامات رونق سرمایهگذاری را بررسی کرده است.
نجمه رجب: ناوگان حملونقل هوایی ایران با کمبود 400 فروند هواپیمای تازهنفس روبهرو است، در صورتیکه نوسازی ناوگان سالخورده و فرسوده موجود نیز در اولویت قرار بگیرد، این تعداد به حدود 500فروند میرسد. برآوردها نشان میدهد این صنعت قابلیت جذب تا 50میلیارد دلار سرمایه را دارد و به دلیل حجم قابلتوجه خسارتهایی که در طول چهار دههگذشته از تحریمها دیده است، یک بازار بکر برای سرمایهگذاری خارجی محسوب میشود. اصغر فخریهکاشان، قائممقام وزیر پیشین راه و شهرسازی بهعنوان یکی از مردان اصلی مذاکرات اقتصادی بهویژه در حوزه قراردادهای حملونقلی در دوره پسابرجام، ضمن تشریح بایدها و نبایدهای توافق احتمالی ایران و آمریکا، توضیح میدهد که چگونه فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت حملونقل میتواند از فروپاشی بنای این توافق پیشگیری کند.
ناوگان هواپیمایی مسافری ایران حدود 185فرورند هواپیمای باریک و پهنپیکر دارد که از این تعداد فقط بین 130 تا 140فروند هواپیما در حال پرواز بوده و بقیه در آشیانه متوقف هستند. برخی از این هواپیماها بهعنوان انبار قطعات یدکی ناوگان پروازی مورداستفاده قرار میگیرند. میانگین سن ناوگان فعال هواپیمایی ایران حدود 27سال است. این عدد هنگامی معنادار میشود که با میانگین سن ناوگان ایرلاینهای دیگر کشورها مقایسه شود. میانگین سن ایرلاین هندی ایندیگو با حدود300 فروند هواپیما کمتر از چهار سال، ایرلاین فونتیر آمریکا حدود 4.5 سال و شنزن ژاپن حدود 9سال است.
میانگین سن ایرلاین آلمانی لوفتهانزا با 300 فروند هواپیما نیز به 12 سال میرسد. هواپیمایی ایرفرانس بیش از 200 فروند هواپیما با میانگین سنی 14 سالدارد و ایرلاین سعودی عربین نیز با میانگین سن ناوگان هشتساله فعالیت میکند. به این ترتیب میانگین سن هواپیماهای فعال در ناوگان مسافری ایران به بیش از دوبرابر ایرلاینهای معتبر و بزرگ کشورهای توسعهیافته میرسد.
فراتر از این اعداد و ارقام معنادار، واقعیت فرسودگی ناوگان هواپیمایی ایران را مسافران این ناوگان درک میکنند؛ بهویژه اگر تجربه پرواز با ایرلاینهای خارجی را نیز داشته باشند. افت حداقل 50درصدی ایمنی ناوگان هوایی با سن بالای 13 سال، ضرورت سرمایهگذاری برای نوسازی این ناوگان در ایران را نشان میدهد.
این وضعیت نامناسب ناوگان هوایی، نتیجه تحریمهای بینالمللی است که سببشده سرمایهگذاری در این صنعت با چالش مواجه شود. هرچند خرید هواپیما مشمول تحریم نمیشود، اما از آنجا که شبکه بانکی ایران با محدودیتهای تحریمی مواجه است، دسترسی ایران به منابع لیزینگ تقریبا غیرممکن شدهاست. صنعت حملونقل هواپیمایی نیز با توجه به ماهیت سرمایهبر، با سرمایهگذاری مستقیم بدون استفاده از تسهیلات بانکی قابلیت احیا ندارد.
بهعنوان مثال در ایران با سرمایهگذاری پنجمیلیون دلاری میتوان یک هواپیمای دستدوم با متوسط سن 15 تا 20سال خریداری کرد؛ این در حالی است که همین میزان سرمایه در دنیا به کمک استفاده از تسهیلات لیزینگ با نرخ سود چهار تا 6درصدی میتواند برای خرید تا 50میلیون دلاری ناوگان کفایت کند و با آن دستکم سه فروند هواپیمای بهروز خریداری شود. به اینترتیب متغیر کلیدی در فرمول نوسازی ناوگان هواپیمایی، استفاده از ظرفیت لیزینگ است که در صورت توافق با آمریکا و حذف تحریمهای بانکی، میسر خواهدشد.

توسعه نامتوازن
صنعت هوایی
افزون بر بازدهی بالاتر سرمایههای داخلی در حوزه تامین ناوگان هواپیمایی در صورت توافق با آمریکا،
صنعت حملونقل هوایی
ایران که بیشترین خسارت را از تحریمها دیده است، میتواند در فصل جدید
اقتصاد ایران پس از رفع تحریم، به باند اصلی فرود سرمایههای خارجی تبدیل شود. برابر آنچه که چندی پیش، حسین پورفرزانه، رئیس سازمان هواپیمایی کشوری اعلام کرد؛
صنعت هوانوردی
ایران در دهههای گذشته دچار نوعی توسعه نامتوازن شدهاست، طوری که مجموع ارزش حدود 180هواپیمای ناوگان مسافری کشورمان یکمیلیارد
دلار برآورد میشود؛ درحالیکه ارزش فرودگاههای کشور تقریبا 16میلیارد
دلار است؛ وضعیتی که پورفرزانه آن را اینطور توصیف کرد: «مثل این است که در یک پیکر، دست رشد کند و پا رشد نکند.»
توسعه نامتوازن
صنعت هوانوردی عمومی در
ایران یکی از تبعات تحریم بهشمار میآید؛ چراکه به واسطه تحریمها امکان نوسازی تدریجی ناوگان هواپیمایی از فعالان این
صنعت سلب و راهها به روی جذب سرمایههای خارجی نیز مسدود شدهاست. با برقراری شرایط آزاد تجاری در کشور در صورت موفقیت مذاکرات و توافق
ایران و آمریکا، هم شرکتهای سازنده هواپیما و هم موسسات مالی و لیزینگ برای فروش و
اجاره هواپیما به خطوط هوایی کشور متمایل خواهند شد. این واقعیت را تجربه قبلی برجام منعکس میکند. بعد از توافق برجام در سال2015 میلادی و حذف تحریمهای اقتصادی، قرارداد خرید 200فروند هواپیما با برخی از غولهای هواپیماسازی جهان همچون بوئینگ آمریکا، ایرباس
اروپا و شرکت فرانسوی-ایتالیایی ایتیآر منعقد شد.
یکی از این قراردادها، مربوط به واردات 100فروند هواپیمای ایرباس بود که در نهایت تنها سه فروند ایرباس وارد کشور شد و با خروج یکجانبه
آمریکا از برجام، از آنجا که هنوز مقدمات عملیاتیشدن این قراردادها بهطور کامل طی نشده بود، عملا ادامه ایفای این تعهدات به بنبست رسید.
به اینترتیب آنچه در دوره کوتاه پایبندی طرفین به برجام عملیاتی شد، تحویل 16هواپیما شامل سه فروند ایرباس و 13فروند ایتیآر به
ایران بود و سپس بهدنبال خروج
آمریکا از برجام، قراردادهای مذکور به حالت تعلیق درآمد. هرچند همین تعداد اندک ناوگان توانست حال نسبی
صنعت حملونقل هوایی را تا حدودی بهبود ببخشد، اما با نیاز واقعی این
صنعت فاصله زیادی داشت؛ نیازی که تاکنون نیز باقیمانده و
ایران را طی سالهای اخیر وادار به خرید ناوگان دستدوم با عمر بعضا بالای 20 سال کردهاست.
برآورد نیاز
صنعت هوانوردی
یک مطالعه که در نیمه دهه90 انجام و نتایج آن از سوی وزیر وقت راه و شهرسازی اعلام شد، نشانداد
ایران به 500 تا 550 فروند هواپیما نیاز دارد و این
صنعت نیازمند سرمایهگذاری 20 تا50میلیارد دلاری است. این تعداد با توجه به جمعیت، اقلیم و تعداد فرودگاهها برآورد شد، بااینحال پس از بازگشت تحریمها و محدودیتهای تعامل
اقتصادی با دیگر کشورها، تلاش شد برآوردهای جدیدی متناسب با شرایط موجود، با تعدیل صورت گیرد. این برآوردهای تازهتر؛ در واقع گویای حداقل نیاز فوری
ایران به ناوگان هوایی است که بر اساس آن تعداد هواپیماهای سر پا و عملیاتی باید به 400 فروند برسد و حداقل میزان سرمایهگذاری موردنیاز در این
صنعت نیز 20میلیارد
دلار خواهد بود که عمده این رقم صرف تامین ناوگان خواهدشد. بر این اساس و با توجه به اینکه فاصله زمانی عمده پروازهای داخلی در
ایران کمتر از دو ساعت است، در بُرد متوسط به 400فروند و در بُرد کوتاه به 100فروند هواپیما نیازمندیم. دامنه
قیمت این هواپیماها بر اساس ظرفیت و ویژگیهای سفارشیسازی بسیار متنوع بوده و از زیر 50 تا 500میلیون
دلار است که سرمایهگذار باید با درنظرگرفتن اندازه و برد موردنیاز، تصمیم آگاهانهای در مورد ترکیب ناوگان و سرمایهگذاری اتخاذ کند.
درسهای برجامی
توافق احتمالی
ایران و
آمریکا چه فرصتهای سرمایهگذاری ویژهای در
صنعت حملونقل فراهم میکند؟ درس مهم تجربه برجام در حوزه حملونقل برای
ایران چیست و از این تجربه چطور باید استفاده کرد؟ آیا راهی وجود دارد که ایفای تعهدات قراردادهای
اقتصادی پسامذاکرات را تضمین کند؟ اصغر فخریهکاشان، قائممقام عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در دولتی که توافق برجام را به نتیجه رساند و یکی از چهرههای اصلی تیم مذاکرات
اقتصادی در
صنعت حملونقل پس از گشایش تحریمی در اواسط دهه90 بود، در این رابطه به «دنیایاقتصاد» میگوید: در
صنعت حملونقلمیلیاردها
دلار فرصت سرمایهگذاری وجود دارد اما مهم این است که مقاصد مناسب برای جذب سرمایهها شناسایی شود. بهترین مقاصد سرمایهگذاری خارجی، پروژههایی است که علاقه، انگیزه و انتفاع آنها را تامین کند. در اینصورت طرف خارجی بر اساس طبیعت و ماهیت کاری که بر عهده گرفته، از اجرای آن صرفنظر نخواهد کرد و حتی اگر تصمیمات سیاسی توسط دولتها برای خروج از توافق مطرح شود، اهرم فشار شرکتها و سرمایهگذاران فعال خواهدشد.

فخریه کاشان در عینحال تاکید کرد؛ فعالان
اقتصادی در نهایت باید تابع تصمیمات نظام سیاسی خود باشند؛ بنابراین نمیتوان ریسک خروج احتمالی یک کشور از توافق را صفر کرد؛ اما راههایی وجود دارد که خود بنای توافق، دربرابر فروپاشی احتمالی مقاومت کند.
وی با بیان اینکه مهمترین موضوع این است که سرمایهگذاری خارجی پس از توافق، در حوزههایی انجام شود که سرمایهگذاران خود به آنها علاقهمند هستند، توضیح میدهد: تمایل برای سرمایهگذاری در پروژههایی که فراتر از روابط
ایران و
آمریکا و بهطور کلی
ایران و غرب قابلتعریف است، بیشتر است و اتفاقا عمده این پروژهها مربوط به
صنعت حملونقل است. بهعنوان مثال امکان تعریف پروژههای چندملیتی با ماهیت
اقتصاد دریامحور در چابهار وجود دارد؛ چراکه چابهار به لحاظ موقعیت استراتژیک برای روسیه، هند، پاکستان و حتی
ژاپن مهم است؛ در واقع موقعیت ژئواستراتژیک چابهار و نقشی که میتواند در رقابت
روسیه و غرب، هند و چین، پاکستان و افغانستان و... ایفا کند، یک فرصت
اقتصادی پایدار برای سرمایهگذاران خارجی ایجاد میکند و از طرفی کشورهای مختلفی نیز درگیر موضوع میشوند. هرچه تعداد کشورهای درگیر یک پروژه یا کشورهایی که بهصورت غیرمستقیم از اجرای یک پروژه منتفع میشوند، بیشتر باشد، نیروی قویتری برای ممانعت از بر هم خوردن توافق احتمالی وجود خواهدداشت، بنابراین ماهیت سرمایهگذاریهای تعریفشده باید بهنحوی باشد که به بقای توافق کمک کند و اتفاقا بسیاری از پروژههای حملونقلی همین ویژگی را دارند.
قائممقام وزیر راه و شهرسازی در دولتهای یازدهم و دوازدهم در ادامه به فرصتهای سرمایهگذاری در
صنعت هوانوردی اشارهکرده و میگوید: زمین بازی در این حوزه بسیار وسیع است؛ بهنحویکه هم بانکها و موسسات لیزینگ، هم شرکتهای
بیمه و هم سازندگان هواپیما و قطعات میتوانند از آن منتفع شوند؛ در واقع ذینفعان سرمایهگذاری در این
صنعت متعدد هستند. وی به این موضوع هم اشاره میکند که سازندگان بزرگ هواپیما نظیر ایرباس و بوئینگ، صرفا در یک کشور مستقر نیستند و ناوگان آنها در چند کشور تولید میشود؛ بنابراین ذینفعان عملیاتیشدن هر قراردادی با آنها به یک یا دو کشور محدود نمیشود.
دو الزام «توافق خوب»
فخریه کاشان در عینحال به ملاحظاتی که باید در یک توافق خوب متناسب با شرایط کشور و تامین منافع
ایران درنظر گرفته شود، اشارهکرده و میگوید: هر توافق احتمالی باید با درنظرگرفتن دو ملاحظه صورت گیرد؛ اول اینکه دولتها نتوانند به آسانی از توافق خارج شوند؛ دوم اینکه رشد و توسعه
صنعت داخلی با اخلال مواجه نشود. در موضوع اول، همانطور که اشاره شد تعریف فرصتهای سرمایهگذاری جذاب که تمایل به حضور در آنها پررنگ باشد، در کنار ملاحظات سیاسی مهم است. در مورد حراست از رشد صنایع داخلی نیز قرار نیست چرخ، از نو اختراع شود و تجربه کشورهای دیگر در این حوزه کمککننده است.
به گفته وی، سیاستگذاری در مورد جذب
سرمایه خارجی باید بهنحوی صورت گیرد که در خلال ورود شرکتهای خارجی، شرکتهای داخلی نیز رشد کنند. بهعنوان مثال میتوان در برخی حوزهها شرکتهای خارجی را وادار به خرید و بازسازی شرکتهای داخلیکرده و قواعد و مقررات محکمی در این حوزه پیشبینی کرد و به این ترتیب مانع مهجورشدن صنایع داخلی شد. فخریه کاشان از تجربه
چین در همین زمینه میگوید: سرمایهگذاران در کشور چین؛ در واقع به بازار بزرگ مصرف در این کشور چشم دوختهاند، اما دولت
چین آنها را ملزم میکند که حجم تولید بهقدری باشد که به چند کشور دیگر نیز صادر شود. بهعنوان مثال اگر قرار است یک شرکت خودروسازی در
چین یا
ژاپن فعالیت کند، از 10 تا بعضا 40درصد ظرفیت تولید خود را صادر میکند.
وی در همینرابطه به تجربهای که در جریان انعقاد قرارداد خرید هواپیماهای برجامی وجود دارد اشارهکرده و به «دنیایاقتصاد» میگوید: در تفاهمی که با شرکتایتیآر صورتگرفت، قرار شد بخشی از قطعات زنجیره تولید این سازنده بزرگ هواپیما، در کارخانههای قطعهسازی
ایران انجام شود. در آن زمان فهرستی از قطعاتی که
ایران امکان تولید آنها را داشت تدوین و به ایتیآر تحویل و مقرر شد آنها کیفیت تولید ما را بررسی کنند و در صورت احراز صلاحیت، این قطعات به زنجیره تامین تولیدات این شرکت وارد شود. اتفاقا کیفیت برخی از این قطعات که در اصفهان تولید میشد نیز به تایید آنها رسید، اما با خروج
آمریکا از برجام، راه بر این مشارکت مسدود شد.
قائممقام وزیر پیشین راه و شهرسازی به مناقشاتی که میان
آمریکا و
روسیه وجود دارد و طی آن روسها از امکان تامین قطعات برای هواپیماهای آمریکایی بوئینگ محروم شدهاند نیز اشاره کرد و گفت: چنین شرایطی نیز ممکن است منافعی برای
ایران بهدنبال داشتهباشد؛ اما بستگی به سطح تنش سیاسی بین
روسیه و
آمریکا دارد. وی با بیان اینکه در هر شرایطی، تهدید وجود دارد، اما در عینحال همیشه فرصت هم وجود دارد، میگوید: این به هوشیاری ما برمیگردد که چگونه بتوانیم از این تهدیدها به نفع خود
استفاده کنیم. فخریه کاشان به فرصتهای سرمایهگذاری خارجی متعددی که در صنایع ریلی، دریایی و خودروسازی نیز وجود دارد اشارهکرده و توضیح میدهد: ناوگان دریایی ما در حالحاضر فرسوده است و بسیاری از کشتیهای متعلق به
ایران به بازسازی و نوسازی نیاز دارند. به این ترتیب در حوزه دریایی نیز فرصتهای سرمایهگذاری متعددی قابلتعریف است. در مورد
نفت هم همینطور است؛
صنعت نفت ما مستهلک شده و به نوسازی و احیای بازار نیاز دارد. اتفاقا بهترین نفتکشهای دنیا را شرکتهای آمریکایی تولید میکنند و ما میتوانیم از سرمایهگذاری در این بخشها نیز منتفع شویم.
اشتغالزایی در
صنعت هوایی
به گزارش «دنیایاقتصاد»، بیش از سه دههاست که
صنعت هواپیمایی
ایران به دلیل تحریم با بحران واردات قطعات هواپیما مواجه است و برخی برآوردها نشان میدهد، جدای از ناتوانی در تامین برخی قطعات که به زمینگیرشدن بخشی از ناوگان در مقاطع زمانی مختلف انجامیده است، شرکتهای هواپیمایی ناگزیر به تهیه قطعات موردنیاز خود از کانالهای غیررسمی و دلالی بودهاند و از این بابت، هزینه تامین برخی از این تجهیزات بعضا حدود 30درصد بالاتر از نرخ واقعی برای آنها تمام شدهاست. از طرفی فرودگاههای کشور ظرفیت پذیرش سالانه 85میلیون مسافر را دارند، اما کمبود ناوگان هوایی سببشده هماکنون کمتر از 50درصد این ظرفیت در
صنعت هوانوردی کشور استفاده شود و بقیه این
سرمایه ملی بیاستفاده ماندهاست.
از طرفی آمارها نشان میدهد هر فروند هواپیمای مسافری برای 1500نفر اشتغالزایی میکند و اگر 100فروند هواپیما وارد ناوگان هوایی کشور شود، بیش از 1500هزار نفر نیز صاحب شغل میشوند. به این ترتیب فرصتهای بینظیری در
صنعت حملونقل هوایی
ایران وجود دارد که هم سرمایهگذاران خارجی و هم صنایع داخلی میتوانند از آنها بهرهمند شوند. شرط بالفعلشدن این ظرفیتهای شگفت، یک توافق خوب است که مسوولان ارشد دیپلماسی کشور برای آن تلاش میکنند.
آداب میزبانی از
سرمایه