معدنکاری هوشمند اقلیمی صنایع این حوزه را به کجا میبرد؟
بزرگنمايي:
بازار آریا - معدنکاری هوشمند اقلیمی که به ظاهر جایگزینی بهتر برای استخراج سنتی معادن محسوب میشود، در واقع ابزاری بازآراسته برای جذب کشورهای در حال توسعه غنی از منابع معدنی است. بانک جهانی و بانک توسعه آسیا (ADB) به شدت از این صنعت که به کشورهای فقیر وعده رونق اقتصادی میدهد و در عین حال مدعی پرداختن به بحران اقلیمی است، حمایت میکنند.
طرفداران این رویکرد استدلال میکنند که معدنکاری هوشمند اقلیمی به کشورهای فقیر اما غنی از ذخایر معدنی موردنیاز برای گذار انرژی اجازه میدهد تا اقتصاد خود را توسعه دهند، در حالی که همزمان استانداردهای اقلیمی را رعایت میکنند - مثلا با استفاده از انرژی تجدیدپذیر به جای زغالسنگ برای تامین انرژی عملیات معدنی.
با وجود ادعاهای جذاب، معدنکاری هوشمند اقلیمی صرفا بستهبندی جدیدی برای همان جعبه پاندورای معدنکاری است.
صنعت استخراج معادن، مانند صنعت سوختهای فسیلی، ماهیتی تاریک دارد که تغییر منبع انرژی و دادن نامی جدید به آن، از زیان ذاتیاش نمیکاهد. ردپای زیستمحیطی معدنکاری غیرقابل انکار است؛ بهویژه معدنکاری روباز که چشماندازها را بدشکل میکند و روابط ظریف اکوسیستمها را مختل میسازد. معدنکاری تاثیر قابلتوجهی بر تنوع زیستی دارد، از جمله تکهتکه شدن زیستگاهها، از دست دادن گونههای کلیدی و اختلال در تولید مثل گونهها. هرچند بازسازی معادن به دنبال بازگرداندن زمین به حالت طبیعی یا اقتصادی قابل استفاده است، اما احیای کامل اکولوژیکی دشوار و اغلب مقرون به صرفه نیست.
معدنکاری هوشمند اقلیمی، آنگونه که بانک جهانی تصور کرده و اکنون بانک توسعه آسیا از آن حمایت میکند، بر چهار ستون استوار است. نخست، جنگلکاری یا ایجاد جنگل در مناطقی که پیش از این پوشش درختی نداشتهاند؛ دوم، جذب، استفاده و ذخیرهسازی کربن که به عنوان راهحل کاذب برای بحران اقلیمی مورد انتقاد قرار گرفته است.
ستون سوم، کربنزدایی، که شامل تغییر به انرژی پاک برای تامین نیروی عملیات معدنی و همچنین بهرهوری انرژی است و چهارم، تابآوری، که شامل برنامههایی برای سرمایه فیزیکی مانند ساخت زیرساختها برای محافظت از عملیات معدنی در برابر تاثیرات اقلیمی و سرمایه انسانی، از جمله آموزش مهارتها برای کار در شرایط آب و هوایی شدید است.
اقتصاد چرخشی نیز بخش دیگری از این رویکرد است که بر بازیافت مواد معدنی و استفاده مجدد از محصولات پایان عمر مانند باتریهای خودروهای برقی تمرکز دارد، چرا که زبالههای ناشی از زیرساخت انرژی تجدیدپذیر طی دهه آینده 30 برابر افزایش خواهد یافت. سرانجام، بخش کلیدی معدنکاری هوشمند اقلیمی، کاهش ریسک سرمایهگذاری در مواد معدنی موردنیاز برای گذار انرژی است.
بانک توسعه آسیا با پیروی از بانک جهانی، معدنکاری هوشمند اقلیمی را برای یک پروژه کمک فنی در مغولستان با عنوان «معدنکاری هوشمند اقلیمی برای اقتصاد جدید اقلیمی» اتخاذ کرده است. مغولستان ذخایر بزرگی از عناصر نادر خاکی و مس دارد.
بر اساس پرونده پروژه بانک توسعه آسیا، معدنکاری یکچهارم تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد و ثروت معدنی آن بین 1 تا 3تریلیون دلار تخمین زده میشود.
کرهجنوبی و ایالات متحده قراردادهایی با مغولستان برای بهرهبرداری از ذخایر مواد معدنی گذار آن امضا کردهاند. دولت مغولستان مشتاق است تا اقتصاد مواد معدنی گذار رونق گیرد و از تجربیات معدنکاری قبلی خود که با مسائل متعددی از جمله اتهامات فساد و مقاومت شدید جامعه مواجه بوده، درس بگیرد.
کارشناسان هشدار میدهند که معدنکاری گذار ممکن است مشکل «نفرین منابع» مغولستان را تکرار کند، جایی که استخراج منابع طبیعی فراوان نتوانسته به توسعه فراگیر منجر شود. در سال 2022، 27درصد از جمعیت مغولستان زیر خط فقر زندگی میکردند.
گزارش تحقیقاتی FORUM-ASIA تاثیرات شگفتانگیز معدنکاری بر جوامع دامداران را آشکار کرد - کاهش زمینهای چراگاه، کاهش درآمد، مشکلات بهداشتی جامعه، مشکلات سلامتی در دامها، مهاجرت، کاهش منابع آب و مسائل حقوق بشری مانند تهدید و ارعاب، در میان دیگر موارد. سوال یک زن دامدار تنش بین استخراج منابع و پایداری را به تصویر میکشد: «پس از اینکه معادن میروند، ما هنوز باید بمانیم. چند سال معدنکاری، نسلهای طولانی تولید کشاورزی را تهدید میکند. چگونه میتوانیم دوام بیاوریم؟»
معدنکاری فعالیتی سرمایهبر با وعده سود کلان است. تصویر کردن معدنکاری هوشمند اقلیمی به عنوان فرصتی برای بازار، دست بانک جهانی و بانک توسعه آسیا را نشان میدهد. معدنکاری گذار به عنوان ابزاری برای مدلی اقتصادی به کار میرود که با توجه به نابرابری شدید درآمد و ثروتی که ایجاد کرده، از وعدههای اثر نشتی خود عقبنشینی کرده است.
معدنکاری هوشمند اقلیمی بدون تغییر مدل اقتصادیای که به آن خدمت میکند، استفاده از منابع محدود جهان را تشدید میکند.
این مدل شیوههای استخراج منابع و تولید و مصرف کالاها را که جهان را به لبه پرتگاه میبرد، مورد بررسی قرار نمیدهد.
تحلیل مکانی نشان میدهد که اکثر ذخایر مواد معدنی گذار در کشورهای جنوب جهانی واقع شدهاند، به طور خاصتر، در زمینهای اجدادی بومیان و دهقانان. این یک ترجیعبند آشناست: استخراج مواد معدنی گذار، با وجود حمایت از هدفی نجیبانه، نه تنها استخراجگر است بلکه استعمار نوین است.
جنوب جهانی بار دیگر به آنچه وندانا شیوا آن را Terra Nullius مینامد - زمین خالی، مکانی تهی از مردم و بافت - برای خدمت به منافع شمال جهانی تبدیل میشود.
راه پیش رو
آنچه برای کشورهایی با ذخایر غنی مانند مغولستان مفید خواهد بود، اجرای پروتکلهای پیشرفته برای مدیریت مسوولانه مواد معدنی، مانند آنچه توسط ابتکار عمل برای اطمینان از معدنکاری مسوولانه (IRMA) تجویز شده است - به شرطی که جوامع و دولت موافق استخراج معدن باشند. اساسا، کشورهایی که به دنبال بهرهبرداری از معدنکاری هوشمند هستند، باید به اصول استخراج ضروری یا معدنکاری لازم توجه کنند.
بهرهبرداری از ذخایر معدنی صرفا برای سودجویی صادراتمحور شرکتی، کارکردی از استخراجگرایی شکارچی است که منجر به تخریب محیطزیست شده است. در استخراج ضروری، دولتها صنعت معدن را به عنوان یک ضرورت مطلق در برنامههای توسعه گستردهتر خود قرار میدهند، که باید بر توسعه احیاکننده یا اقتصاد احیاکننده متکی باشد.
به این ترتیب، دولت ذخایر معدنی خود را با توجه به سلامت اکوسیستمهای خود، یکپارچگی سیستمهای غذایی خود، معیشت مردم آسیبپذیر خود، تقدس مناطق بومی و دیگر پارامترها و محیطهای استفاده از زمین بررسی میکند.
-
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۸:۱۵
-
۱۴ بازديد
-
روزنامه دنیای اقتصاد
-
بازار آریا
لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/1274515/