بزرگنمايي:
بازار آریا - اقتصادنیوز : به ادعای ناظران سراسر خلیج فارس، بازیگران عرب از انتقال پایدار و فراگیر قدرت در دمشق حمایت میکنند، اگرچه برخی از این کشورها، بالاخص امارات متحده عربی، در مورد هویت و جهت گیری رهبری جدید تحریرالشام محتاط هستند و برای ارائه تحلیلهای خوش بینانه تردید دارند.
به گزارش اقتصادنیوز، ispionline با انتشار یادداشتی مدعی شد، در حالی که محمد البشیر به عنوان نخست وزیر موقت سوریه منصوب شده و وزرای دولت نجات سابق، سوریه را در مراحل اولیه انتقال سیاسی هدایت میکنند ، همسایگان شام و سایر بازیگران منطقهای از نزدیک تحولات این کشور را زیر نظر دارند. گروهی از کشورهای حاشیه خلیج فارس با توجه به پتانسیلشان برای تأثیرگذاری بر ثبات منطقهای به انتقال آرام امید دارند.
هرچند هر کدام از آنها اولویتها و تهدیدهایی را در نظر گرفتهاند. از منظر ترکیه، اردن و لبنان، نگرانیهای کلیدی شامل مدیریت چالشهای داخلی ناشی از پناهندگان سوری است که بازگشت احتمالیشان به سوریه به عنوان یک فرصت تلقی میشود، علاوه بر این تصمیمهای سیاسی گروهها در شام نیز با اهمیت است.
رویکرد بازیگران منطقه به شام پسااسد
این موسسه مطالعاتی در ادامه ادعا کرد، از منظر ترکیه سقوط دولت بشار اسد و پیروزی گروهی که از حامیان اصلی آنکارا هستند، برگ برندهای در اختیار اردوغان قرار داده و به طور مشخص توانایی این بازیگر برای مقاومت در برابر خودمختاری کردها یا هر ساختار فدرالی در سوریه که به این گروه خودگردانی قابل توجهی میدهد، افزایش داده است.
برای اردن، اولویتها شامل تامین امنیت مرزهای شمالی و کاهش تأثیر بازیگران سیاسی نوظهور سوریه بر چشمانداز داخلی این کشور است. در لبنان و از منظر برخی از مخالفان و رقبای حزبالله، سقوط دولت اسد فرصتی برای کاهش قدرت و نفوذ این گروه محسوب میشود.
همزمان عراق، با تکیه بر تجربه خود در خصوص بعث زدایی، به شکلی محتاطانه از انتقال قدرت در سوریه و ثبات و اصلاحات دموکراتیک در این کشور حمایت میکند. در همین حال، اسرائیل سقوط اسد را فرصتی برای تغییر موازنه قدرت منطقهای به نفع خود میداند. به ادعای ناظران سراسر خلیج فارس، بازیگران عرب از انتقال پایدار و فراگیر قدرت در دمشق حمایت میکنند، اگرچه برخی از این کشورها، بالاخص امارات متحده عربی، در مورد هویت و جهت گیری رهبری جدید تحریرالشام محتاط هستند و برای ارائه تحلیلهای خوش بینانه تردید دارند.
برگ برنده آنکارا
این موسسه مطالعاتی در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد، وضعیت سوریه پیامدهای داخلی، منطقهای و بینالمللی برای ترکیه دارد. سقوط دولت اسد، موقعیت اردوغان در داخل را تحکیم خواهد کرد و به حزب عدالت و توسعه فرصت میدهد تا بار دیگر قدرت خود را احیا کند.
همزمان دولت کنونی ترکیه قادر است بدین طریق از زیر بار 3.3 میلیون پناهنده سوری که حضورشان در ترکیه صدای مخالف زیادی را به همراه داشت، رها شود. به گفته ناظران در شرایط کنونی درصد کمی از پناهجویان ممکن است به سوریه بازگردند و تا حدودی از فشار اجتماعی بر دولت حاکم بکاهند. از نقطه نظر منطقهای، ترکیه به دنبال تحکیم موقعیت خود در شام و فراتر از آن، اطمینان از این است که میتواند بر شکل آینده سوریه تأثیر بگذارد.
در این میان آنکارا برای جلوگیری از مشروعیت بخشیدن به یک نهاد خودمختار کرد در مرز خود، احتمالا با حل و فصل چالشها براساس الگویی که در
عراق تعریف شده، مخالفت خواهد کرد. در نهایت، از منظر بینالمللی، پیامدهای سقوط دولت اسد عمدتاً به روابط ترکیه با
روسیه مربوط میشود.
در طول دهه گذشته، مسکو از سوریه به عنوان یک اهرم چانهزنی برای تأثیرگذاری بر تصمیمهای ترکیه در سایر زمینهها یا موضوعات دیگر استفاده کرده است. اکنون
روسیه اهرمش را از دست داد. بنابراین، فروپاشی دولت اسد میتواند باعث شود که ترکیه در لیبی، دریای سیاه و البته اوکراین، در برابر مسکو از رویکرد متفاوتی پیروی کند.
ترکشهای شام به اردن
آلا الرابابا، استادیار دانشگاه بوکونی در باب تحولات سوریه مدعی است، در مراحل اولیه جنگ داخلی سوریه، اردن از نیروهای مخالف در سوریه حمایت میکرد اما بعداً به دنبال عادی سازی روابط با دولت اسد بود، اگرچه تعاملات طرفین به دلیل نگرانیهای مرتبط با قاچاق مواد مخدر پرتنش باقی ماند.
پس از سقوط اسد، اردن ثبات، امنیت مرزی و جلوگیری از ظهور مجدد افراط گرایان را در اولویت قرار داده و در عین حال برای سقوط حکومت مرکزی و پس لرزههایش و همچنین موج آوارگان آماده میشود. فراتر از نگرانیهای امنیتی، اردن در سوریه با ثبات منافع راهبردی دارد. ثبات در سوریه میتواند فرصتهایی برای تجارت، سرمایهگذاری و مشارکت اردن در شام فراهم سازد. علاوه بر این، سوریه باثبات ممکن است به بازگشت بیش از 600 هزار پناهجوی سوری ساکن اردن کمک کند.
طبیعتا با بازگشت پناهجویان سوری فشار خدمات عمومی براین کشور کاهش خواهد یافت، اما این بازیگر درگیر پیامدهای
اقتصادی خواهد شد، زیرا پناهندگان سوری سهم قابل توجهی از نیروی کار و مصرف اردن را در اختیار دارند و کمکهای بینالمللی مرتبط با بحران را جذب میکنند.
در این میان لازم به ذکر است که ساختار ایدئولوژیک دولت جدید سوریه میتواند سیاست داخلی اردن را تحت تاثیر قرار دهد، از همین رو خواه دولت آینده سوریه دولتی دموکراتیک باشد یا ایدئولوژیک، مسیر حرکت آن میتواند تأثیر عمیقی بر چشمانداز سیاسی داخلی و ثبات اردن داشته باشد.
طوقی نصیرت، مدیر اجرایی موسسه سیاست گذاری ضمن تکرار تحلیلهای فوق براین باور است که امروز اردن در تلاش برای هماهنگی با نهادهای اطلاعاتی اسرائیل است و در باب تشدید تنشها و تهاجمات ارضی اخیر تلآویو به شام نگرانیهایی جدی دارد.
به ادعای این تحلیلگر، پادشاهی از انتقال قدرتی حمایت میکند که ثبات سوریه را تضمین کرده و با منافعاش در شمال همسو باشد. عماد حرب، مدیر تحقیقات و تحلیل مرکز عرب واشنگتن دی سی با انتشار یادداشتی مدعی شد، فروپاشی دولت اسد برای لبنان و جناحها و بازیگران سیاسی متفاوت آن معانی متفاوتی دارد.
به ادعای این تحلیلگر، در شرایط کنونی مخالفان حزب الله به دنبال فرصتی هستند برای پیشبرد دیدگاه خود در مورد یک کشور لیبرال و دموکراتیک؛ گزارهای که تحقق آن منوط به برقراری ثبات در شام است.
دولت لبنان همچنین به واسطه فعل و انفعالها در دمشق شاید بتواند بار پناهجویان را زمین گذاشته و هزینههای آنها را از دوش خود بردارد. در مقابل حمزه حداد، عضو شورای روابط خارجی
اروپا نیز مدعی است، فال موفق دموکراتیک در سوریه برای بغداد نیز مفید است.
نگرانیهای بغداد از تنشها در شام
همزمان حمزه حداد، تحلیلگر مسائل خاورمیانه براین باور است که دولت
عراق با نگرانی نظارهگر رویکرد نیروهای شورشی در دمشق هستند. در روزهای ابتدایی برخی از گروههای مسلح میخواستند وارد سوریه شوند و با شورشیان بجنگند، همانطور که در گذشته نیز زمانی که داعش بخش وسیعی از خاک سوریه و
عراق را در اختیار داشت، از این الگو پیروی کرد.
این بار اما هیچ گروهی وارد شام نشد. محمد السودانی و دیگر رهبران برجسته مانند مقتدی صدر و حیدر العبادی، نخست وزیر سابق، معتقد بودند که جنگیدن برای بشار اسد، رئیس جمهور سوریه ارزش ندارد، بالاخص در شرایطی که
ایران و روسیه، متحدان اصلی دولت سوریه بر معادلات خود متمرکز شدهاند و مشارکتی فعال در تحولات شام ندارند.
با این حال رهبران عراقی مانند العبادی به دنبال ابتکار عملی برای حمایت از سوریه از طریق تلاشهای امدادی و سیاسیاند تا زمینه را برای انتقال موفق آمیز و دموکراتیک قدرت فراهم سازند. ایتامار رابینوویچ، استاد بازنشسته تاریخ خاورمیانه نیز مدعی است، از منظر اسرائیل، سقوط اسد دستاورد مهمی است، با این حال این بازیگر نگرانیهایی جدی دارد. این که آیا الجولانی واقعا ایدئولوژی افراطیاش را رها کرده است؟ آیا سوریه به عنوان یک کشور متحد تثبیت خواهد شد یا درگیر تنشهای داخلی میشود؟ آیا گروههای افراطی میتوانند در امتداد مرز اسرائیل مستقر شوند یا خیر؟ و آیا چنین گروههایی قادرند به سلاحهای شیمیایی یا دیگر سلاحهای استراتژیک که توسط نیروهای اسد رها شده است دسترسی پیدا کنند؟
با در نظر گرفتن این نگرانیها، اسرائیل تصمیم گرفته مناطق استراتژیک در بلندیهای جولان سوریه را اشغال و سیستمهای تسلیحات استراتژیک را نابود کند تا بدین طریق مانع از دسترسی شورشیان به چنین تسلیحاتی شود.
کارل یونکر، پژوهشگر ارشد، مرکز مطالعات یهودیان معاصر اروپا و مدیر آکادمیک موسسه ایروین کاتلر نیز مدعی است، اسرائیل وضعیت کنونی سوریه را فرصتی برای تغییر توازن قدرت منطقهای به نفع خود میداند. هدف اولیه این بازیگر در کوتاه مدت حفظ بازدارندگی نظامی خود و حرکت به سمت هدف قرار دادن تهدیدات راهبردی نوظهور - مانند نابودی زرادخانه ارتش سوریه و اشغال منطقه غیرنظامی در جولان - برای جلوگیری از دستیابی افراط گرایان به سلاحهای استراتژیک یا ایجاد تهدید است.
به ادعای این تحلیلگر، اسرائیل همزمان تلاش دارد تا با توسل به رویکرد نرم، با بازیگران محلی تعامل داشته باشد تا بدینگونه بتواند از در شام پسااسد، تهدیدها را برطرف کرده و نوعی هم صدایی ایجاد نماید.
علی بکیر، استادیار، دانشگاه قطر و عضو ارشد غیر مقیم، "ابتکار امنیت خاورمیانه اسکوکرافت" و برنامههای خاورمیانه، شورای آتلانتیک نیز از زاویهای متفاوت تنشهای شام را بررسی کرده و مدعی است،
امارات متحده عربی نگران هویت دولت جدید است، به طور کلی، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دنبال یک انتقال پایدار و فراگیر در سوریه هستند.
پادشاهیها درگیر خوش بینی هستند اما دیرباور
به ادعای این تحلیلگر، پیش از فروپاشی دولت اسد، برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، به ویژه
امارات و عربستان سعودی، برای ادغام مجدد دمشق به اتحادیه عرب تلاشهایی انجام دادند که نشان دهنده تغییر در موضع دیپلماتیکشان بود.
در حالی که عمان روابط دیپلماتیک خود را با دولت وقت سوریه در طول درگیری حفظ کرد، قطر به طور مداوم از مردم سوریه حمایت کرد. پس از سرنگونی اسد، به نظر میرسید که یک موضع ناهماهنگ و در عین حال تقریبا یکپارچه از سوی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس اتخاذ شده است. آنها حمایت خود را از سقوط دولت اسد اعلام کردند و در عین حال بر نگرانیها در مورد انتقال سیاسی سوریه تاکید دارند. پادشاهیها گامهای مثبت نیروهای مخالف - دولت جدید - و آرزوهای مشروع مردم سوریه برای آزادی و عدالت را تصدیق کردند. با این حال، بر لزوم حفظ وحدت، حاکمیت و نهادهای دولتی سوریه برای جلوگیری از هرج و مرج تاکید دارند.
نگرانی های بشردوستانه با فراخوان برای محافظت از غیرنظامیان بسیار مهم است. علاوه بر این، عمان از آشتی ملی حمایت کرد و خواستار گفتوگو میان همه طرفها شد، در حالی که برخی از مقامات سابق
امارات متحده عربی مانند انور قرقاش در مورد هویت دولت جدید در سوریه نگران است و درگیر نوعی خوشبینی محتاطانه است. به طور کلی، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به دنبال یک انتقال پایدار و فراگیر هستند که امنیت را تضمین کند و از آرمان های مردم سوریه حمایت شود.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.