بازار آریا - به گزارش خبرگزاری مهر مناطق آزاد تجاری-صنعتی با توجه به قرارگیری در نقاط مرزی کشور، یکی از گلوگاههای ارزشآفرین در عرصه ترانزیت و
تجارت بینالملل به شمار میروند؛ موضوعی که دستور کار اصلی مناطق آزاد را کار با کشورها تعیین کرده است. اما مؤلفهها و متغیرهای بسیاری برای تحقق کارکردهای فرامرزی مناطق آزاد و نقشآفرینی آن در گسترش روابط منطقهای وجود دارد که منافع استراتژیک قدرتهای جهانی و منطقهای، سیاستهای دولتها در حوزههای ژئوپلیتیکی، مناسبات دوجانبه میان کشورها و مسیر رویدادها، روندها و راهبردها از جمله آنهاست.
کشور ما در منطقه غرب
آسیا واقع شده، منطقهای که طی 200 سال گذشته، شاهد سلطه قدرت و رقابتهای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای بوده و نقطه تقابل منافع استراتژیک قدرتهای برّی و بحری بوده است از این رو طرحها و برنامههای اقتصادی، نقشافرینی در صفحه و نقشه کریدورهای ترانزیتی و…، متأثر از تحولات و سیاستها بوده و ترسیم چشمانداز و ارائه تصویری واقعبینانه از اهداف و برنامههای
اقتصادی در مناطق آزاد، در صورتی که برخاسته از شناخت عالمانه تحولات سیاسی، امنیتی و
اقتصادی محیط غرب
آسیا باشد، برای کشور تولید ثروت و ارزش خواهد کرد.
به عنوان مثال سیاستهای
چین در حوزه ژئوپلیتیکی فلات
ایران و همچنین کریدور چین-پاکستان بر کارکردهای فرامرزی منطقه آزاد چابهار مؤثر است یا موضوع راهاندازی منطقه آزاد مشترک میان جمهوری اسلامی
ایران و ترکیه متأثر از صحنه تقابل ژئواستراتژیک دو کشور در حوزه ژئوپلیتیکی شرق مدیترانه به ویژه صحنه سوریه میباشد.
بنابراین با کاربست نگرش ژئوپلیتیکی میتوان جایگاه کشور و مناطق آزاد را در منطقهای که در مرحله گذار ژئوپلیتیکی بهسر میبرد تحلیل کرد.
مناطق آزاد در جمهوری اسلامی ایران، با هویت و کارکردهای خاصی در سازمان سیاسی فضای جغرافیایی پدید آمدهاند و بخشی از ساختار فضا را در برگرفتهاند. این مناطق اگرچه بر اساس یک ضرورت و فلسفه وجودی بر اساس کارکردهای تجاری و
اقتصادی شکل گرفتهاند، اما از این جهت که بخشی از حاکمیت و اقتدار سیاسی حکومت و دولت را به خود اختصاص میدهند و نسبت به سایر عناصر سازمان سیاسی فضا، از موقعیت ممتازی در محدوده سرزمینی خودشان برخوردارند، به لحاظ حکمرانی مطلوب، مورد توجه رویکردهای نظری و عملی جغرافیای سیاسی قرار دارند. در واقع، نقش جغرافیایی این مناطق در پیوند
اقتصاد داخلی به اقتصادهای بینالمللی، بهترین توجیه برای نقش و کارکردهای ژئواکونومیک آنها است.
حتی نقش مناطق آزاد در تقویت همگرایی و تسهیل فعالیتهای مشترک
اقتصادی کشورها، بر گسترش صلح و امنیت منطقهای نیز نقش مطلوبی ایفا میکند و ممکن است به شکلگیری همگرایی
اقتصادی بیانجامد. مناطق آزاد، علی رغم گستره فضایی محدود آنها با توجه به فلسفه وجودی متمایز و نوع مدیریت ویژه، در صورت به کارگیری سیاستهای کارا و اصولی، میتوانند در مقام کانونهایی خُرد مقیاس، اما با نقش آفرینیهای کلان
اقتصادی در متن معادلات ژئواکونومیکی ظاهر شوند. بنابراین کارکرد این مناطق فراتر از ابعاد
اقتصادی است و نقش ژئوپلیتیکی آنها در تعامل با کشورهای همسایه و تأثیرگذاری بر امنیت ملی
ایران و اثرگذاری بر حوزههای ژئوپلیتیکی پیرامون کشور حائز اهمیت است. بنابراین به زعم نگارنده، با توجه به تحولات منطقهای و رقابت قدرتهای فرامنطقهای، این مناطق میتوانند به ابزاری راهبردی در دیپلماسی
اقتصادی و تقویت جایگاه ژئواکونومیک کشور تبدیل شوند.
مناطق آزاد تجاری-صنعتی در استانهای مرزی کشور و با هدف کار با کشورهای شامل همسایگان نزدیک، همسایگان دور، ارتباط با تشکلها و سازمانهای منطقهای و با رویکرد
تجارت بین الملل، تولید صادرات گرا و ترانزیت شکل گرفتهاند. بنابراین، متغیر اصلی کارآیی این مناطق، روابط دوجانبه با کشورها، منافع استراتژیک قدرتهای منطقهای و جهانی در حوزههای ژئوپلیتیکی و… است؛ در بخش روابط دوجانبه، مناطق آزاد با تسهیل مبادلات تجاری به ابزاری برای تنشزدایی یا توسعه روابط همگرایانه تبدیل میشوند. برای نمونه، منطقه آزاد ارس کماکان به رغم تنشهای سیاسی بین
ایران و آذربایجان، با حجم مبادلات بالا، به عنوان کانال ارتباط
اقتصادی دو کشور عمل میکند. از سوی دیگر، چابهار با سرمایهگذاری هند، به عرصه رقابت ژئوپلیتیکی این کشور با پاکستان تبدیل شده است. در سطح تحولات منطقهای نیز مناطق آزاد
ایران در کانون رقابت قدرتهای بزرگ قرار گرفتهاند. چابهار در رقابت با بندر گوادر پاکستان، که با حمایت
چین توسعه یافته، قرار دارد و
آمریکا نیز با معافیتهای تحریمی برای این بندر، به دنبال محدود کردن نفوذ
چین در منطقه است. از طرفی، منطقه آزاد انزلی با پیوستن
ایران به سازمان همکاریهای شانگهای و اتحادیه
اقتصادی اوراسیا، میتواند به عنوان کانون همکاریهای امنیتی-اقتصادی با
روسیه و
چین و نقطه اتصال میان شانگهای، اوراسیا و بریکس عمل کند.
در رویکردی دیگر، یک مؤلفه مهم امنیت مرزی، اشتغالزایی و توسعه
اقتصادی است و میتوان گفت که ایجاد مناطق آزاد در نقاط مرزی، ورای همه مزیتها و محرومیتزداییها، در صورتی که با توسعه زیرساختها و اشتغالزایی همراه باشند، از
مهاجرت و خالیشدن مرزهای کشور از سکنه و به تبع آن، بروز ناامنی در نوار مرزی پیشگیری میکند. با نگاهی گذرا به مناطق آزاد کشور و مناطق پیرامونی، میتوان به نقش و تأثیر این مناطق در سرزمین پهناور
ایران پی برد. اگرچه سهم مناطق آزاد فعلی از مساحت کل کشور کمتر از 0.3 درصد است اما تأثیرگذاری این حجم مساحتی کم در تناسب با مساحت کل کشور، در ایجاد امنیت و افزایش رفاه در مرزها بسیار بالا است.
از سوی دیگر، مناطق آزاد تجاری- صنعتی، بهعنوان پلهای ارتباطی اقتصادی، همواره تحت تأثیر تحولات ژئوپلیتیک و بحرانهای منطقهای قرار دارند. این مناطق نهتنها کانون مبادلات تجاری هستند، بلکه بهعنوان ابزاری دیپلماتیک در مدیریت روابط بین کشورها عمل میکنند. این مناطق با کارکردهای چندبعدی خود، نه تنها به عنوان موتور محرکه اقتصادی، بلکه به عنوان ابزاری کارآمد در دیپلماسی بحران عمل مینمایند. تجربه مناطق مرزی مانند ماکو در روابط
ایران و ترکیه نشان میدهد که چگونه این مناطق میتوانند در اوج تنشهای سیاسی، کانال ارتباطی
اقتصادی را حفظ نمایند. کارکرد هوشمند مناطق آزاد در مدیریت بحرانهای منطقهای را میتوان در چند سطح تحلیل کرد:
سطح اقتصادی- امنیتی: مناطق آزاد با ایجاد پیوندهای
اقتصادی مستحکم و وابستگی متقابل بین کشورها، هزینههای درگیریهای سیاسی را افزایش میدهند. به عنوان مثال، وجود شبکهای از منافع
اقتصادی مشترک در منطقه آزاد ماکو،
ایران و ترکیه را حتی در اوج اختلافات سوریه، به حفظ حداقلی از روابط تجاری واداشته است. آمارها نشان میدهد در سالهای 2016-2018 که تنشها در سوریه به اوج خود رسیده بود، مبادلات مرزی در ماکو کاهش یافت، اما هرگز به صفر نرسید.
سطح دیپلماتیک: این مناطق به عنوان پلتفرمهای غیررسمی گفتوگو عمل میکنند. تجار و فعالان
اقتصادی در مناطق آزاد غالباً به کانالهای ارتباطی غیررسمی تبدیل میشوند که میتوانند زمینهساز مذاکرات سیاسی باشند. نمونه بارز آن نقش تجار منطقه آزاد ارس در تسهیل مذاکرات
ایران و آذربایجان در دورههای تنش بوده است. همچنین عملکرد مدیران یا فعالان
اقتصادی سازمانهای مناطق آزاد در عرصه دیپلماسی پنهان
اقتصادی نیز بر کسی پوشیده نیست.
سطح راهبردی: مناطق آزاد با ایجاد وابستگی متقابل اقتصادی، توازن جدیدی در روابط منطقهای ایجاد میکنند. کریدورهای تجاری که از این مناطق میگذرند (مانند کریدور شمال- جنوب) به ابزارهای نفوذ راهبردی تبدیل میشوند.
سطح امنیت جمعی: مناطق آزاد مرزی با ایجاد رونق
اقتصادی و اشتغالزایی، به کاهش ناامنیهای ناشی از
فقر مرزنشینان کمک میکنند. این امر به ویژه در مناطق حاشیهای مانند مرزهای شرقی کشور که با چالش قاچاق و ناامنی مواجه هستند، اهمیت مضاعفی مییابد.
بر این اساس کارکرد مناطق آزاد صرفاً به اهداف
اقتصادی محدود نیست، بلکه ابزاری راهبردی در مدیریت بحرانهای ژئوپلیتیک محسوب میشوند.
در یک جمع بندی باید گفت مناطق آزاد میتوانند در میانه طوفانهای سیاسی، به جزیرههای ثبات تبدیل شوند؛ مشروط بر آنکه کشورها به جای قطع کامل ارتباط، از این ظرفیت برای مدیریت بحرانها استفاده هوشمندانهای داشته باشند. برای تقویت نقش ژئوپلیتیکی مناطق آزاد و تبدیل آنها به ابزاری کارآمد در خدمت امنیت ملی، راهبردهایی مانند تقویت دیپلماسی اقتصادی، افزایش نظارت بر مبادلات، تنوع بخشی به شرکای تجاری و توسعه کریدورهای ترانزیتی پیشنهاد میشود.
این مناطق نه تنها موتور محرکه اقتصاد، بلکه ابزاری ژئوپلیتیکی در خدمت امنیت ملی هستند و با تقویت تجارت، تولید و ترانزیت، به دیپلماسی
اقتصادی ایران کمک میکنند. اما چالشهایی مانند قاچاق، واردات و تحریمها، انعکاس کارآمدی آنها را کمی محدود کرده است. با اتخاذ راهبردهای هوشمندانه،
ایران میتواند از مناطق آزاد به عنوان اهرمی در جهت امنیت ملی استفاده کند.
یادداشت از دکتر سعید ربیعی
کارشناس ارشد مسائل ژئوپلیتیک
کد خبر 6441675

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1297254/مناطق-آزاد-تجاری-ایران؛-ظرفیتهایی-ژئوپلیتیکی-در-تأمین-منافع-ملی