بازار آریا
خودکشی در زاگرس نشین‌ها، از واقعیت تا سیاه نمایی
يکشنبه 31 فروردين 1404 - 10:02:08
بازار آریا - به گزارش خبرنگار کرمانشاه خبرگزاری موج
، ، یک خشونت فرد علیه خود، نشان‌دهنده رنج‌های مزمن و عمیق‌تری است که جامعه را درگیر کرده است. آمارها حاکی از آن است که استان‌های ایلام، کرمانشاه، لرستان و همدان، در مقایسه با میانگین کشوری، نرخ بالاتری از خودکشی را تجربه می‌کنند.
این وضعیت نیازمند بررسی دقیق برای شناسایی عوامل زمینه‌ساز و ارائه راه‌حل‌های مناسب است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در داخل این استان‌ها نیز، توزیع خودکشی یکنواخت نیست. شهرستان‌های هرسین، صحنه، کنگاور و کرمانشاه در شرق و مرکز استان کرمانشاه، بالاترین آمار را دارند، در حالی که منطقه اورامانات از این حیث در وضعیت بهتری قرار دارد. این تفاوت‌ها، بر اهمیت بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در هر منطقه تأکید می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که فرایند "یکجانشینی تأخیری" در زاگرس میانی پس از شهریور 1320 تا اواخر دهه 1340، نقش مهمی در تحولات اجتماعی و افزایش خودکشی داشته است. این فرایند، موجب شد تا سنت‌های ایلی، مانند درون‌همسری و "هُمالی"(نوعی نظام افتخار و آبرو در میان عشایر)، همچنان به عنوان الگوهای رفتاری حفظ شوند. همزمان، مدرنیزاسیون با مظاهر متعدد در این مناطق مستقر شد و جامعه‌پذیری فرزندان بر اساس آموزش نوین و رسانه‌های جمعی، در تضاد با سنت‌های کوچ‌نشینی قرار گرفت.
در دهه‌های 1320، 1330 و اواسط 1340، جوانان، به ویژه زنان و دختران، تمایل داشتند سبک زندگی فردگرایانه و برون‌همسری را تجربه کنند که با مخالفت سنت‌های ایلی قدرتمند روبرو شد. ناتوانی آن‌ها در تحقق این خواسته‌ها، زمینه را برای خودکشی "نابهنجار-تقدیرگرایان" فراهم کرد. به تدریج با تغییر شرایط زندگی از میزان خودکشی زنان کاسته شد و نرخ خودکشی مردان پیشی گرفت. افرادی که تا قبل از دهه 1320 وضعیت زندگی تقریباً برابری داشتند، به مرور نابرابری و بیکاری را تجربه کردند. همزمان با این روند، مصرف‌گرایی نیز تشدید شد. هم سنت‌های ایلی و هم الگوهای نوین، مصرف‌گرایی و رقابت را تشویق می‌کردند. نبود ساختاری انتظام‌بخش در کنترل تمایلات و ناتوانی جامعه در کنترل نابرابری، مردان را به سمت ناامیدی سوق داد، زیرا آن‌ها متولی امور اقتصادی بودند. وضعیت اقتصادی نابرابر آن‌ها با خصیصه "هُمالی" مورد سرزنش قرار گرفت و شرایط را برای خودکشی "نابهنجار-خودخواهانه" فراهم کرد.
عوامل مؤثر بر خودکشی را باید شناخت الف) عوامل اجتماعی و اقتصادی: فقر، بیکاری، نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی، و حاشیه‌نشینی، از جمله عوامل اصلی هستند که در افزایش آمار خودکشی در این مناطق نقش دارند. این عوامل، احساس ناامیدی و بی‌ارزشی را در افراد تشدید کرده و آن‌ها را به سمت رفتارهای خودآسیب‌رسان سوق می‌دهند.
ب) عوامل فرهنگی: سنت‌های ایلی، از جمله درون‌همسری و "هُمالی"، می‌توانند در بروز خودکشی نقش داشته باشند. این سنت‌ها، در صورت عدم تطابق با شرایط مدرن و ایجاد تضادهای فرهنگی، می‌توانند منجر به احساس انزوا، بی‌هویتی و در نهایت، خودکشی شوند.
ج) تأثیر فضای مجازی: شبکه‌های اجتماعی، با ارائه تصاویری آرمانی و اغراق‌آمیز از زندگی، می‌توانند حس نابرابری را در افراد تشدید کنند. مقایسه خود با دیگران، به ویژه در شرایطی که فرد احساس می‌کند از فرصت‌های زندگی محروم است، می‌تواند به افزایش استرس، افسردگی و در نهایت، خودکشی منجر شود.
د) اختلالات روانی: افسردگی، اضطراب، اختلالات دوقطبی و سایر اختلالات روانی، نقش مهمی در افزایش خطر خودکشی دارند. این اختلالات، اغلب در افراد با زمینه اجتماعی نامناسب، تشدید می‌شوند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که الگوهای خودکشی در زاگرس، از نظر جنسیت متفاوت است. در حالی که در دهه‌های گذشته، خودکشی زنان بیشتر بود، امروزه آمار خودکشی مردان افزایش یافته است.
این تغییر، می‌تواند ناشی از تغییرات در نقش‌های جنسیتی، افزایش بیکاری و نابرابری‌های اقتصادی، و همچنین، فشارهای اجتماعی بر مردان باشد.
پدیده خودکشی در ایلام در بستر گذار از کوچ‌نشینی به یکجانشینی بیشتر بوده است. تضادهای فرهنگی طوایف و کنترل ناشی از مردسالاری، زنان را منزوی و مستعد خودکشی کرده است.
پیشگیری و مداخله اجتماعی مهم است برای کاهش آمار خودکشی در زاگرس، باید رویکردی جامع و چندبعدی اتخاذ شود که شامل موارد زیر باشد:
الف) پیشگیری اولیه:
تقویت تاب‌آوری: توسعه برنامه‌های آموزشی برای افزایش تاب‌آوری روانی و اجتماعی در جوانان و نوجوانان.
توانمندسازی اقتصادی: ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار، حمایت از کارآفرینی و توسعه اقتصادی در مناطق محروم.
ارتقای آگاهی: برگزاری کارگاه‌های آموزشی و کمپین‌های اطلاع‌رسانی برای افزایش آگاهی عمومی در مورد علائم و نشانه‌های خودکشی و راه‌های کمک‌رسانی.
ب) پیشگیری ثانویه:
شناسایی افراد در معرض خطر: ایجاد سامانه‌های ارجاع و شناسایی افراد در معرض خطر خودکشی، از طریق همکاری با مدارس، مراکز بهداشتی، و سازمان‌های مردم‌نهاد.
ارائه خدمات مشاوره و روان‌درمانی: افزایش دسترسی به خدمات مشاوره و روان‌درمانی با کیفیت بالا، به ویژه در مناطق محروم.
حمایت از خانواده‌ها: ارائه خدمات حمایتی به خانواده‌های افراد در معرض خطر خودکشی یا بازماندگان خودکشی.
ج) پیشگیری ثالثیه:
مراقبت‌های پس از اقدام به خودکشی: ارائه مراقبت‌های فوری و حمایتی به افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند.
کاهش انگ اجتماعی: تلاش برای کاهش انگ اجتماعی مرتبط با خودکشی و بیماری‌های روانی.
د) نقش دولت و سازمان‌های مردم‌نهاد:
تدوین برنامه‌های ملی: تدوین و اجرای یک برنامه ملی برای پیشگیری از خودکشی، با مشارکت دستگاه‌های مختلف دولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد.
تخصیص منابع مالی: تخصیص منابع مالی کافی برای اجرای برنامه‌های پیشگیری و مداخله.
نظارت و ارزیابی: پایش و ارزیابی مستمر برنامه‌های پیشگیری و مداخله، برای اطمینان از اثربخشی آن‌ها.
خودکشی در زاگرس میانی، یک معضل پیچیده است که ریشه‌های عمیقی در ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دارد. 
برای مقابله با این معضل، نیازمند یک رویکرد جامع و چندبعدی هستیم که شامل شناسایی عوامل خطر، پیشگیری اولیه، ثانویه و ثالثیه، و همچنین، همکاری بین دستگاه‌های مختلف دولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد باشد. درک عمیق‌تر ریشه‌های این پدیده و اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر شواهد، می‌تواند گامی مؤثر در جهت کاهش آمار خودکشی در این مناطق و حرکت به سمت جامعه‌ای سالم‌تر و امیدبخش‌تر باشد. استفاده از یافته‌های پژوهش‌ها و تلفیق آن‌ها با اطلاعات میدانی و آماری، می‌تواند نقش مهمی در طراحی و اجرای برنامه‌های مؤثر ایفا کند.

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1296637/خودکشی-در-زاگرس-نشین‌ها،-از-واقعیت-تا-سیاه-نمایی
بستن   چاپ