بازار آریا - کامران کاتوزیان، طراح پیشکسوت، دو روز پیش در 85سالگی درگذشت. میراث او در طراحی چه بود؟ امراله فرهادی گرافیست میگوید که این هنرمند فقید توانست گرافیک را با خلاقیت و نوجویی نمایان کند. فرهادی درباره زندهیاد کامران کاتوزیان گفت: کامران کاتوزیان یکی از تاثیرگذارترین طراحان گرافیک
ایران و یکی از 10 عضو افتخاری انجمن صنفی طراحان گرافیک
ایران بود که تلاشهای او در طراحی
تبلیغات برای نشریات در چند دهه، درخشانترین دوران
تبلیغات ایران را به نام خود رقم زده است.
بهرغم پرهیز و دوری کاتوزیان از تدریس، آتلیهاش مدرسه عالیای بوده که طراحان
تبلیغات موفق بسیاری در خود پرورش داده است، طراحی که برای بسیاری از طراحان
تبلیغات امروز
ایران نمونه و الگوی موفقی از خلاقیت و نوآوری برای یک کمپین
تبلیغات است، شاخهای از گرافیک که در روزگار ما کمترین خلاقیت و نوجویی را در خود نمایان میکند.
او که کتابی با عنوان «در ستایش 70سالگی کامران کاتوزیان» را با پژوهش آرش تنهایی، گردآوری کرده است، درباره نقش کاتوزیان در رشد گرافیک تبلیغاتی
ایران گفت: تاریخ نانوشته
تبلیغات در
ایران از اولین سالهای پیدایش چاپ و نشر و روزنامه تاکنون، فرازونشیبهای فراوانی داشته است. در دورههای مختلف، بودجههای تبلیغاتی ردیفی از بودجه موسسات را تشکیل میداد و درآمدهای کلان آن موضوع مناقشات و کشمکشهای ناپسند بود! تا امروز که دیگر شهر و شهرنشین و حتی روستایی و حاشیهنشین هم از هجوم
تبلیغات بیهویت، زشت و افسارگسیخته در امان نیست. اما در تاریخ این حرفه و
صنعت پررونق، دو دهه شکوفا، خلاق و خوشنام وجود دارد که بیگمان در هر دوی آنها نام کامران کاتوزیان در صدر است؛ یکی، دهه قبل از انقلاب با آثار درخشان و غیرقابل انکار با امضای «آوانگارد» که خلاقیت، نوآوری مدرن، اصالت و صداقت را در
تبلیغات ایران به ارمغان آورد و دیگری، دهه آغازین بعد از پایان جنگ تحمیلی که باز هم، خلاقیت و نوآوری، همچنان با همان صداقت و شرافت ذاتی حرفهای، رونق و امید را به زندگی جامعه بازگرداند.
فرهادی همچنین درباره وضعیت هنرهای تجسمی سالهای دهه 40 شمسی و فعالیتهای کاتوزیان توضیح داد: سالهای آغازین دهه 40، کاتوزیان به همراه تعدادی از هنرمندان، گروهی به نام «هنرمندان پلاستیک تهران» را تشکیل داد، یعنی هنرمندان هنرهای تجسمی تهران که در آن موقع به آن هنرهای پلاستیک میگفتند. هنرمندانی چون ناصر مفخم، چنگیز شهوق، احمد عالی، منصوره حسینی، منوچهر شیبانی و فریدون رحیمی با او همراه بودند. زندهیاد کاتوزیان درباره آن دوران گفته بود: «تا آن زمان در تهران نمایشگاه نقاشی آبستره چیزی غیرمعمول بود؛ تماشاچی دعوت میکردیم ولی اغلب این نمایشگاهها یک جوری به تشنج کشیده میشد؛ تماشاچیان بیشتر منتظر دیدن منظره یا چیزی مثل آن بودند و وقتی با کارهای غیرعادی مواجه میشدند، فکر میکردند به آنها توهین شده است. کار خیلی مشکلی بود. تربیت چشم عام، زمان میخواست و در طول برگزاری نمایشگاهها، اغلب کارمان توضیح آثار، برای بازدیدکنندهها بود. این کارها تنها با نیروی جوانی امکانپذیر شد، نمایشگاهی گروهی از آثار نقاشان پیشکسوت و دانشجویان ترتیب دادیم که در فضای پیادهرو - حد فاصل چهارراه ولی عصر تا چهارراه کالج و در حاشیه پارک دانشجو - برگزار شد. هر نقاش کنار تابلوی خود ایستاده بود و پیادهرو از جمعیت پیر و جوان پر شده بود. چنین رخدادی اولین بار در تهران صورت گرفت. این اتفاق عجیبوغریبی بود که خیلی هم سروصدا کرد. دوران ماجراجویانه و شیرینی بود.»