بازار آریا - به گزارش برنا، بعد از یک ادعای رسانهای که اخیرا درباره گم شدن 61 تن طلای
ایران مطرح شد، به نظر میرسد رویکرد
بانک مرکزی و سیاستهای کلان
اقتصادی ایران در زمینه تقویت پشتوانههای
اقتصادی در سیبل تخریب قرارگرفته است. در ادعاهایی که درباره این موضوع منتشر شده، چند نکته مغفول مانده است: نخست اینکه تفاوت در مسیرهای واردات و ذخیرهسازی
طلا در چنین ادعاهایی مورد توجه قرار نمیگیرد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در زمینه ورود
طلا به کشور بخشهای مختلفی فعال هستند که فراخور نیاز یا سرمایهگذاری و رفع تعهدات ارزی خود اقدام میکنند. بخشی از طلای وارد شده توسط صادرکنندگان برای رفع تعهدات ارزی و تجاری به کشور آورده شده که در آمار رسمی
بانک مرکزی لحاظ نشده است. همچنین بسیاری از مسافران بهصورت قانونی اقدام به واردات
طلا میکنند که این مقدار نیز در حسابهای
بانک مرکزی ثبت نمیشود. این موضوع را باید در نظر داشت که بخشی از طلای وارد شده به عنوان ذخایر ارزی و بینالمللی
بانک مرکزی نگهداری میشود و هیچگاه به بازار عرضه نمیشود. در کنار این مسائل، برآوردها نشان میدهد که حدود 300 تن
طلا به صورت
سکه و جواهرآلات در اختیار مردم است که بخشی از آن ناشی از واردات رسمی
طلا است. با توجه به این نکات، اختلاف بین میزان طلای ثبت شده در گمرک و طلای عرضه شده توسط
بانک مرکزی امری طبیعی است و دلیلی بر “گم شدن”
طلا محسوب نمیشود. *رویکرد سیاستگذار در قبال فشارهای تحریمی
با این وجود طرح چنین ادعاهایی در شرایط فعلی
اقتصاد ایران بازی بدون توپ در زمین فشارهای
اقتصادی است، چرا که دلایل توجه بسیاری از کشورها از جمله
ایران به ذخیرهسازی
طلا و هدایت نقدینگی به این سمت، بیش از اینکه صرفا
اقتصادی باشد به رفتارهای کاملا سیاسی قدرتهای جهانی در یک رقابت استراتژیک بازمیگردد. استاندارد
طلا تا پیش از دهه 1970 یک رویه جهانی بود که بر اساس آن، کشورها با تعیین نرخ مبادله ثابت بین
پول ملی و مقدار مشخصی از طلا، ارزش
پول کاغذی را به پشتوانه
طلا حمایت میکردند. با این شیوه، هر واحدی از ارزهای جهانی دارای ارزش متناظری بر پایه
طلا بود و افراد میتوانستند
پول کاغذی خود را بر اساس این نرخ با
طلا مبادله کنند. با وجود منسوخ شدن استاندارد طلا، بانکهای مرکزی کشورهای جهان همچنان به ذخیره
طلا ادامه میدهند، چرا که همبستگی منفی
طلا به
دلار در شرایطی که ایالات متحده و شرکای غربی تلاش میکنند تسلط
ارز خارجی را به عنوان یک ابزار کنترلی در
اقتصاد جهانی به کار ببرند از جذابیت بیشتری برخوردار شده است.
*مقابله با تاثیر دلار
روند ذخایر طلای دنیا بعد از شکلگیری هژمونی کاهش سلطه
دلار در
اقتصاد از همین جا نشئت گرفته است. آخرین دادههای جهانی نشان میدهد اغلب کشورهای مخالف سلطه
دلار یا حداقل آنهایی که در یک دهه گذشته به دلیل وابستگی به
دلار دچار کاهش ارزش
پول ملی شدهاند در اقدام مشابهی ذخایر طلای خود را افزایش دادهاند. روسیه، ترکیه و
ایران نیز در سالهای گذشته همین رویکرد را داشتهاند. از سوی دیگر صرفنظر از دیدگاه مخالف ایالات متحده، یک اصل مهم در همه کشورها رعایت میشود که با افزایش ریسکهای سیاسی و نظامی در دنیا تمایل به
طلا افزایش مییابد، چرا که رشد
قیمت طلا در دورههای بحران
اقتصادی و ژئوپلیتیکی میتواند به بانکهای مرکزی در مقابله با
تورم و افت ارزش
پول ملی کمک کند؛ بنابراین رویکرد
بانک مرکزی
ایران نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
*افزایش واردات
طلا در ایران
بعد از فشارهای شدید تحریمی و تلاش غرب در زمینه کاهش ارزش
پول ملی و ایجاد اختلال در روند طبیعی
اقتصاد کشور افزایش واردات
طلا در دستور کار قرار گرفته و تشویق صادرکنندگان به رفع تعهدات ارزی خود با واردات
طلا در همین جهت رشد یافته است. بر اساس گزارش اداره گمرک ایران، تا پایان دی ماه، حداقل 81 تُن شمش
طلا وارد شده است. این میزان از نظر ارزش بیش از 300 درصد و از نظر وزن 234 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایش داشته است. اخیرا، رئیس گمرک اعلام کرد که واردات طلایی که از محل صادرات
کالا به دست آمده، از 100 تن فراتر رفته است. این رقم نشاندهنده افزایش بیش از سهبرابری در مقایسه با 30 تن واردات سال گذشته است. محمدرضا فرزین، رئیس کل
بانک مرکزی ایران، در همین زمینه گفته بود، 20 درصد از ذخایر ارزی کشور به
طلا تبدیل شده است و این که
ایران یکی از بالاترین نسبتهای
طلا به ذخایر ارزی را در جهان دارد. محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سازمان توسعه
تجارت ایران، ماه گذشته اعلام کرد که تراز تجاری کشور امسال نیز منفی است، اما بخش عمدهای از این عدم تعادل به دلیل افزایش واردات
طلا بوده است.
*تلاش رسانهای برای برهم زدن تعادل بازار
گذشته از ابعاد
اقتصادی موضوع، رویکرد متخاصم در زمینه ارزش
پول ملی
ایران در هفتههای گذشته نشان میدهد که ابزارهای فشارحداکثری بر
اقتصاد ایران زیر سایه سیاستهای پولی اتخاذ شده، آنگونه که باید عمل نکردهاند و عملکرد رسانهای اسرائیل و
آمریکا برای برهم زدن تعادل عرضه و تقاضای
دلار و
طلا شکل جدیدتری به خود گرفته است.
اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ایالات متحده اخیرا گفته: «اگر ایرانی بودم پولهایم را از ریال به
ارز دیگری تبدیل میکردم.» او در عین حال اینگونه ادعا میکند که تحریمهای دونالد
ترامپ علیه
ایران با هدف تعطیل کردن
صنعت نفت این کشور و «فروپاشی اقتصادی» طراحی شده است. بسنت در جریان سخنرانی در «باشگاه
اقتصادی نیویورک» گفت که ایالات متحده تحریمهایی تهاجمی علیه
ایران اعمال میکند تا یک «تاثیر حداکثری فوری» داشته باشند. وزیر خزانهداری
آمریکا که پیش از رسیدن به این مقام یک مدیر در بخش سرمایهگذاری جهانی بوده، همچنین گفت: «شکستن دوباره ایران، آغاز سیاست تحریمی جدید ما خواهد بود.»
البته توییت اخیر نتانیاهو نخستوریر رژیم صهیونیستی نیز در همین راستا مطرح شده است. نتانیاهو با هدف تحریک بازارهای
ایران و ایجاد فشاربر تعادل عرضه و تقاضای
ارز و
طلا در
ایران نوشته است: «کسی که
پول کلان داره باید به
ارز و
طلا تبدیل کنه، چون ریال جمهوری اسلامی ساعت به ساعت بیارزشتر میشه. اما نه یکدفعه حمله کنن به صرافی، طلافروشی و صف و صف بازی.»
این جنگ روانی اسرائیل و
آمریکا نشان میدهد رویکرد سیاستگذار پولی در کشور موجب کند شدن روند فشارهای حداکثری شده و در اهداف سیاسی آنها اختلال جدی ایجاد کرده است.
انتهای پیام/
+
آخرین اخبار ورزشی را در جامعه ورزشی آفتاب نو بخوانید.
مارمولکبازی ساسی؛ تهدیدی خاموش برای نسل جوان بحران سرقت در ایران: ناامیدی شهروندان از عملکرد قانون بحران سرقت در ایران: ناامیدی شهروندان از عملکرد قانون آخوند بلاگر؛ حراج دین برای لایک و کامنت بیشتر! نستله و معمای سرمایهگذاری خارجی؛ فرصت یا تهدید برای
اقتصاد ملی؟
https://www.bazarearya.ir/fa/News/1280834/تحلیل-برنا-از-ادعای-گم-شدن-61-تن-طلا-و-جنگ-روانی-علیه-اقتصاد-ایران