بازار آریا - دنیای
اقتصاد - حمید ملازاده : در دنیای امروز، تحول در ساختار
انرژی با سرعتی بیسابقه در حال جریان است. در همین میان، بحث و گفتوگو پیرامون گذار بهسوی منابع تجدیدپذیر و تحقق سناریوهای انتشار خالص صفر کربن، یکی از مهمترین مباحث در عرصه
انرژی محسوب میشود، اما این چشمانداز تا چه اندازه واقعبینانه است؟ آیا میتوان در کوتاهمدت یا حتی بلندمدت، از سوختهای فسیلی دست برداشت؟ پاسخ به این سوالات، نیازمند نگاهی دقیق به واقعیتهای اقتصادی، تکنولوژیک و ژئوپلیتیک است.
یکی از نکات برجستهای که در سخنان هیثم الغیص دبیرکل اوپک، مطرحشده نقد جدی بر سناریوهای انتشار خالص صفر بهویژه آنچه توسط آژانس بینالمللی انرژی(IEA) ارائهشده، است. طبق این سناریو، تا سال2050، تقاضای
نفت بهطور چشمگیری کاهش خواهد یافت، با اینحال دبیرکل اوپک معتقد است؛ چنین پیشبینیهایی که بیشتر بر مبنای باورهای ایدئولوژیک و اهداف زیستمحیطی بنا شده تا واقعیتهای
اقتصادی و مصرفی، دور از حقیقت هستند؛ در واقع گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر یکشبه اتفاق نمیافتد و حتی در کشورهایی که شاهد رشد سریع این حوزه هستند، سهم تجدیدپذیرها تنها چنددرصد از ترکیب کلی
انرژی را تشکیل میدهد. به بیان دقیقتر، درحالیکه انرژیهای تجدیدپذیر 3 تا 4درصد از سبد
انرژی جهانی را تشکیل میدهند،
نفت و
گاز به ترتیب سهمهای قابلتوجهی به میزان30 و 25درصد دارند. این ارقام نشان میدهد؛
نفت همچنان بهعنوان ستون اصلی تامین
انرژی در
اقتصاد جهان باقی خواهد ماند.
تداوم نقش نفت
دلایل متعددی وجود دارد که چرا طلایسیاه، بهرغم فشارهای زیستمحیطی و تحولات فناوری، همچنان بهعنوان ستون اصلی سبد
انرژی جهان مطرح است. سالها سرمایهگذاری عظیم (25تریلیون
دلار در 50 سالگذشته) در زیرساختهای حملونقل، پالایشگاهها و سیستمهای ذخیرهسازی و توزیع نفت، موجب تثبیت این
صنعت شده و نقش کلیدی در تامین
انرژی و ثبات بازار ایفا میکند. علاوهبر این، رشد جمعیت و توسعه اقتصادی، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، تقاضای روبهرشد
انرژی را ایجادکرده و
نفت بهعنوان منبعی مطمئن و در دسترس، توان تامین نیازهای فعلی و آتی را داراست، همچنین انعطافپذیری کاربرد
نفت در صنایع مختلف از جمله صنایع شیمیایی و حملونقل هوایی، بههمراه پیشرفتهای فناوری در بهرهوری استخراج و پالایش، باعث میشود این منبع
انرژی همچنان رقابتی باقیبماند. از سوی دیگر، در مسیر گذار به انرژیهای تجدیدپذیر، چالشهایی همچون هزینههای بالای سرمایهگذاری اولیه برای ایجاد زیرساختهای جدید، نوسانات تولید ناشی از وابستگی به شرایط جوی و نیاز به فناوریهای پیشرفته جهت ذخیرهسازی و مدیریت هوشمند شبکهها، موضوعات مهمی هستند که کشورها و شرکتهای
انرژی با آن مواجهند، بنابراین درحالیکه
نفت به دلیل زیرساختهای گسترده و تقاضای فزاینده همچنان نقش حیاتی خود را حفظ میکند، تلاش برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر نیز باید با درنظرگرفتن چالشهای
اقتصادی و فنی همراه باشد تا بتوان تعادلی پایدار بین استفاده از منابع سنتی و نوین
انرژی برقرار کرد.
انتظار کاهش تقاضای نفت
بر اساس برخی پیشبینیهای موجود، تقاضای
نفت ممکن است تا سال2050 بهشدت کاهش یابد، اما واقعیتهای
اقتصادی نشان میدهد؛ چنین کاهش ناگهانی و شدیدی، با چالشهای متعددی همراه خواهد بود. از یکسو، رشد
اقتصادی در بسیاری از نقاط جهان همچنان به
نفت وابسته است و از سوی دیگر، زیرساختهای عظیم نفتی که سالها در آن سرمایهگذاری شدهاست، نمیتوانند در کوتاهمدت کنار گذاشته شوند، همچنین نباید از نقش
نفت در صنایع شیمیایی و تولید مواد اولیه غافل شد. بسیاری از فرآیندهای صنعتی به
نفت بهعنوان مادهاولیه نیاز دارند و این نقش هیچگاه نمیتواند بهسرعت و به آسانی جایگزین شود، بنابراین سناریوهایی که کاهش شدید تقاضای
نفت را پیشبینی میکنند، با چالشهای فراوانی در زمینه واقعبینی
اقتصادی و عملیاتی روبهرو هستند. اگر دولتها و سیاستگذاران براساس سناریوهای انتشار خالص صفر عمل کنند، ممکن است به سیاستهایی دچار شوند که در کوتاهمدت باعث افزایش هزینهها و کاهش کارآیی سیستمهای
انرژی شوند. بهعنوان مثال، سیاستهایی که بهصورت ناگهانی و بدون درنظرگرفتن زیرساختهای موجود اجرا میشوند، میتوانند باعث نوسانات شدید قیمتی، کاهش ثبات بازار و افزایش هزینههای مصرفکنندگان شوند.
این نگرانیها توسط دبیرکل اوپک نیز بهوضوح بیان شدهاست؛ وی هشدار داده که سناریوهای ایدئولوژیک، در عمل میتوانند منجر به سیاستهای پرهزینه و ناکارآمدی شوند که در نهایت مصرفکنندگان را به پرداخت هزینههای بیشتر مجبور میکند، بنابراین از دیدگاه اوپک، یک رویکرد متعادل و واقعبینانه که هم به نیازهای زیستمحیطی و هم به الزامات
اقتصادی پاسخ دهد، امری ضروری است. برای مدیریت بهتر تحولات در ساختار
انرژی جهانی، نیاز به برنامهریزیهای بلندمدت و همگامسازی سیاستهای زیستمحیطی با واقعیتهای
اقتصادی احساس میشود. در این راستا، همکاریهای بینالمللی و تبادل دانش فنی میتواند بهعنوان یکی از ابزارهای کلیدی در رسیدن به این هدف مطرح شود، همچنین سرمایهگذاری در فناوریهای نوین ذخیرهسازی و بهبود کارآیی شبکههای
انرژی میتواند به کاهش نوسانات عرضه و تقاضا کمک کند. این سرمایهگذاریها، هرچند در کوتاهمدت هزینهبر هستند، اما در بلندمدت موجب کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش پایداری سیستمهای
انرژی خواهند شد.
تعادل میان آیندهنگری و واقعبینی
بهطور کلی، بحث گذار بهسوی انرژیهای تجدیدپذیر و تحقق سناریوهای انتشار خالص صفر، همواره موردتوجه و دغدغه سیاستگذاران و متخصصان
انرژی قرار خواهد گرفت، اما آنچه اهمیت بیشتری دارد، اتخاذ رویکردی متعادل است؛ رویکردی که هم از فرصتهای موجود برای بهبود وضعیت محیطزیست بهره ببرد و هم نیازهای
اقتصادی و زیرساختی جوامع را درنظر داشتهباشد. نقدهای واردشده بر سناریوهای انتشار خالص صفر، بهویژه از سوی مقامات معتبر مانند دبیرکل اوپک، نشان از اهمیت نگاه واقعبینانه و مبتنی بر شواهد در برنامهریزیهای
انرژی دارد. بهجای پذیرش نادرست سناریوهایی که ممکن است به سیاستهای پرهزینه و ناکارآمد منجر شوند، نیاز است که کشورها و نهادهای بینالمللی بر اساس دادههای واقعی، برنامههای جامع و چندجانبهای تدوین کنند. با وجود تمامی چالشهای زیستمحیطی و فشارهای جهانی برای کاهش استفاده، سوختهای فسیلی همچنان بهعنوان یک منبع اصلی
انرژی در جهان باقی خواهند ماند. تغییرات اساسی در ساختار
انرژی نیازمند زمان، سرمایهگذاریهای کلان و هماهنگیهای بینالمللی است و تنها با رویکردی تدریجی و متعادل میتوان به یک انتقال موفق و بدون آسیب به
اقتصاد جهانی دستیافت.
تضمین رشد اقتصادی
بنا به گفته دبیرکل اوپک، برای تضمین رشد
اقتصادی جهانی، نیاز به سرمایهگذاری تقریبی 17تریلیون دلاری در
صنعت نفت احساس میشود؛ سرمایهای که به تفکیک شامل 14تریلیون
دلار برای بخش بالادستی، 2تریلیون
دلار برای بخش پاییندستی و بیش از یکتریلیون
دلار برای بخش میانی خواهد بود. این سرمایهگذاری عظیم، علاوهبر پاسخگویی به رشد تقاضای جهانی که با افزایش جمعیت و توسعه
اقتصادی کشورهای درحالتوسعه همگام است، به پایداری بازار
نفت کمک میکند. وی خاطرنشان کرد؛ اقدامات موثر اوپکپلاس در کاهش داوطلبانه عرضه و تنظیم دقیق تولید، وضعیت بنیادی بازار را بهبود بخشیده و شرایطی مساعد برای سرمایهگذاریهای آتی ایجادکردهاست. او تاکید کرد؛
نفت همچنان با سهم قابلتوجهی در ترکیب
انرژی جهانی (30درصد
نفت و 25درصد
گاز طبیعی) باقیمیماند و نقشی کلیدی در تامین نیازهای
اقتصادی و صنعتی دارد. از سوی دیگر، اوپک از سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر نیز چشمپوشی نمیکند و کشورهای عضو در این حوزه فعالیتهای مهمی انجام میدهند؛ اما در نگاه واقعبینانه، سهم انرژیهای تجدیدپذیر هنوز تنها 3 تا 4درصد از ترکیب
انرژی را تشکیل میدهد، بنابراین تلاش برای ایجاد تعادل میان منابع
انرژی سنتی و نوین از اولویتهای استراتژیک محسوب میشود.