بازار آریا - حمید قنبری* در سالهای اخیر، دنیای رمزارزها همواره میان دو قطب پذیرش و سرکوب از سوی دولت
آمریکا در نوسان بوده است. از یکسو، بسیاری از سرمایهگذاران و متخصصان فناوری، رمزارزها را بهعنوان آینده نظام مالی جهانی معرفی کردهاند و بر مزایای آنها، از جمله کاهش وابستگی به بانکهای مرکزی، تاکید داشتهاند. از سوی دیگر، مقامات دولتی، نهادهای نظارتی و بانکهای مرکزی، رمزارزها را تهدیدی برای ثبات مالی، بستری برای پولشویی و عاملی برای دور زدن مقررات مالیاتی میدانستند. این وضعیت باعث شده که سیاستگذاری در حوزه رمزارزها در
آمریکا همواره در ابهام باقی بماند و فعالان این
صنعت در یک فضای بیثبات و نامشخص به فعالیت خود ادامه دهند. اما به نظر میرسد که این روند در حال تغییر است.
دو اتفاق مهم در روزهای اخیر نشان میدهند که سیاستهای سختگیرانهای که از زمان دولت بایدن بر حوزه رمزارزها سایه افکنده بود، در حال تغییر است. اولین اتفاق، تصمیم CME Group، بزرگترین بازار معاملات آتی آمریکا، برای لیست کردن قراردادهای آتی سولانا بود. این اقدام به معنای پذیرش گستردهتر رمزارزها در بازارهای مالی سنتی است و نشان میدهد که این داراییهای
دیجیتال دیگر در حاشیه سیستم
اقتصادی قرار ندارند. دومین تحول مهم، پسگرفتن شکایت کمیسیون
بورس و اوراق بهادار
آمریکا (SEC) علیه Coinbase، یکی از بزرگترین صرافیهای رمزارزی جهان، بود. این شکایت که از دوران دولت بایدن باقی مانده بود، بهعنوان یکی از جدیترین تلاشهای قانونی علیه رمزارزها شناخته میشد. پسگرفتن این پرونده، نشانهای از تغییر مسیر سیاستهای نظارتی دولت
آمریکا در این حوزه است.
برای درک اهمیت این تحولات، باید به پیشینه برخورد دولت
آمریکا با رمزارزها نگاهی بیندازیم. بیتکوین، که بهعنوان اولین و مشهورترین رمزارز جهان شناخته میشود، در سال 2009 معرفی شد. هدف اصلی این فناوری، ایجاد یک سیستم مالی غیرمتمرکز بود که دیگر نیازی به بانکها و دولتها نداشته باشد. در ابتدا، مقامات آمریکایی نسبت به بیتکوین و سایر رمزارزها بیتفاوت بودند، چراکه ارزش این داراییها چندان بالا نبود و استفاده از آنها در سطح گسترده مشاهده نمیشد. اما از حدود سال 2017، با افزایش ناگهانی
قیمت بیتکوین و ورود سرمایهگذاران سازمانی به بازار کریپتو، توجه نهادهای نظارتی به این حوزه جلب شد.
یکی از نقاط عطف مهم در برخورد دولت
آمریکا با رمزارزها، ورشکستگی صرافی FTX در سال 2022 بود. FTX، که یکی از بزرگترین صرافیهای رمزارزی در جهان محسوب میشد، در پی سوءمدیریت مالی و اتهامهای گستردهای از جمله سوءاستفاده از داراییهای مشتریان، سقوط کرد. این رویداد باعث شد که میلیاردها
دلار از
سرمایه کاربران از بین برود و اعتماد عمومی به بازار رمزارزها بهشدت کاهش یابد. در نتیجه، نهادهای نظارتی، بهویژهSEC، تصمیم گرفتند که کنترل بیشتری روی این حوزه اعمال کنند.
در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، گری گنسلر، رئیس SEC، تلاش کرد تا از طریق مقررات سختگیرانه و اقدامهای قانونی، شرکتهای فعال در حوزه رمزارز را تحت فشار قرار دهد. یکی از مهمترین اقدامات او، شکایت علیه Coinbase بود که این صرافی را متهم به فروش اوراق بهادار غیرقانونی در قالب رمزارز کرده بود. هدف از این اقدام، تحت کنترل درآوردن صرافیهای رمزارزی و جلوگیری از فعالیتهای آنها بدون دریافت مجوزهای لازم بود. اما این سیاستها بهجای شفافسازی وضعیت، باعث شد که بسیاری از شرکتهای رمزارزی از
آمریکا خارج شوند و فعالیتهای خود را به کشورهای دیگری مانند امارات، سنگاپور و سوئیس منتقل کنند.
اکنون، با تغییر دولت در آمریکا، این سیاستها در حال دگرگونی هستند. تصمیم CME Group برای پذیرش سولانا بهعنوان یک دارایی رسمی در بازار قراردادهای آتی، نشان میدهد که فضای نظارتی در حال تغییر است. تاکنون، این بازار فقط قراردادهای آتی برای بیتکوین و اتریوم ارائه میکرد، اما حالا، این اقدام نشان میدهد که رمزارزهای بیشتری در حال ورود به بازارهای رسمی هستند. این تغییر میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد، از جمله افزایش اعتبار رمزارزها نزد سرمایهگذاران سنتی، پذیرش بیشتر داراییهای
دیجیتال در سیستم مالی جهانی و گسترش پروژههای مبتنی بر بلاکچین در
اقتصاد سنتی.
از سوی دیگر، پسگرفتن شکایت SEC علیه Coinbase نیز پیامدهای مهمی دارد. این اقدام میتواند نشاندهنده این باشد که نهادهای نظارتی به این نتیجه رسیدهاند که مقابله حقوقی با شرکتهای رمزارزی در دادگاهها چندان موفقیتآمیز نخواهد بود. از طرف دیگر، برخی کارشناسان معتقدند که این اقدام نشاندهنده تغییر مسیر دولت
آمریکا در مواجهه با رمزارزهاست. در واقع، ممکن است دولت جدید قصد داشته باشد بهجای سرکوب، یک چارچوب قانونی شفاف برای رمزارزها تدوین کند.
در ماههای آینده، باید دید که این تغییرات به چه سمتی حرکت خواهند کرد. در حال حاضر، چند سناریوی ممکن برای آینده رمزارزها در
آمریکا مطرح است. در سناریوی اول، ممکن است دولت جدید تصمیم بگیرد که از طریق وضع قوانین مشخص و شفاف، رمزارزها را بهعنوان بخشی از نظام مالی رسمی بپذیرد. در این صورت، شرکتهای بیشتری به فعالیت در این حوزه ترغیب خواهند شد و سرمایهگذاران نیز اطمینان بیشتری به این بازار پیدا خواهند کرد. در سناریوی دوم، ممکن است دولت سیاستهای دوگانهای را دنبال کند، یعنی از یکسو، برخی از جنبههای این حوزه را به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر، همچنان محدودیتهایی برای برخی از پروژههای رمزارزی اعمال کند.
با این حال، اگر دولت به سیاستهای پراکنده و نامشخص خود ادامه دهد، وضعیت بیثباتی در این
صنعت ادامه خواهد داشت و احتمال دارد که بسیاری از شرکتهای فعال در حوزه بلاکچین، تصمیم بگیرند که از
آمریکا خارج شوند. در هر صورت، آنچه مشخص است، این است که دوران جنگ تمامعیار میان دولت
آمریکا و رمزارزها به پایان رسیده است و ما در حال ورود به یک مرحله جدید از تعامل میان رمزارزها و بازارهای مالی سنتی هستیم.
اکنون، پرسش کلیدی این است که آیا این تعامل در نهایت به نفع سرمایهگذاران خواهد بود یا خیر؟ آیا رمزارزها سرانجام به بخشی رسمی از سیستم
اقتصادی تبدیل خواهند شد یا همچنان در یک فضای خاکستری قانونی باقی خواهند ماند؟ پاسخ به این سوالات، در ماههای آینده مشخص خواهد شد.
* پژوهشگر