بازار آریا
موج سنگین مهاجرت با آمار 50 درصدی بیکاری در جوانان تحصیل کرده
شنبه 20 بهمن 1403 - 11:25:49
بازار آریا - به گزارش پارسینه به نقل از رکنا، دکتر بهرام صلواتی فارغ التحصیل اقتصاد اجتماعی از دانشگاه میلان ایتالیا و مدیر و بنیانگذار رصدخانه تعطیل شده مهاجرت ایران در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا گفت: همزمان با دهه پنجم نظام حکمرانی فعلی در کشور، مهاجرت از ایران وضعیت فوق العاده و حادی به خود گرفته است. در واقع دهه اول سده 1400 شمسی، دهه حساس و سرنوشت سازی برای کشور است چراکه می‌توان آن را دهه‌ی مواجهه با پیامدها و چالش های اساسی دانست که ریشه های آنها در طول چند دهه گذشته شکل گرفته و اکنون به شکل انکارناپذیر و تاسف باری آشکار شده اند.
وی با تاکید بر اینکه یکی از مهم‌ترین چالش هائی که در این دهه خود را به‌طور محسوس نشان می‌دهد، پدیده اجتماعی مهاجرت است گفت: اگر وضعیت فعلی کشور را به‌عنوان خروجی یک سیستم 40 تا 50 ساله اقتصادی و اجتماعی در نظر بگیریم، خواهیم دید که نتیجه این وضعیت نابسامان یا به‌نوعی بروز چالش‌های بزرگ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی اثرات و تبعات مهم مهاجرتی برای سه گروه اجتماعی دارد که در ادامه توضیح خواهم داد.
اثرات اجتماعی مهاجرت در جامعه ایران از نظر سنی به سه دسته اصلی صلواتی برای تبیین ریشه ها و اثرات اجتماعی مهاجرت، ضمن طبقه بندی جامعه ایران از نظر سنی به سه دسته اصلی اینگونه می گوید:
اولین گروه، افراد زیر 25 سال هستند که به علت فقدان شدید امید و چشم انداز روشن اقتصادی و سیاسی، غالباً سودای مهاجرت در سر دارند و بنوعی بار عزیمت و مهاجرت از کشور را بسته اند. با توجه به شیوع گسترده میل و برنامه ریزی برای مهاجرت در میان افراد این دسته، من از عنوان "روندگان" برای آنها استفاده می کنم. گروه دوم را می توان افراد بین 25 تا 50 سال و گروه سوم نیز افرادی که 50 سال به بالا دارند، در نظر گرفت.
گروه سوم ( 50 ساله ها به بالا) غالباً دوره جوانی و فراگیری دانش( پایه و عالیه) و مهارت آموزی را در نظام قبلی (بطور بخشی و یا کامل) پشت سر گذاشته اند و میان سالی و کهنسالی را در نظام فعلی تجربه می کنند و کمتر تمایل به مهاجرت دارند.
چرا که این افراد دیگر از مرحله سرمایه گذاری در حوزه تحصیل و مهارت خود عبور کرده اند و در دهه های پایانی زندگی خود، به عنوان زمینه سازان و بهره برداران نظام حکمرانی فعلی با تمام کامیابی ها و ناکامی ها هستند که بطور قطع سهم مشکلات و نا کامی ها بسیار پر رنگ تر هست. من از عنوان "درجاماندگان" برای تبیین وضعیت افراد این دسته استفاده می کنم. وضعیت اقتصادی و اجتماعی آنها برای دسته های سنی پایین تر هم عبرت آموز و هم تعیین کننده است.
25 تا 50 ساله های ایران با وضعیت " آچمز " رو به رو هستند بهرام صلواتی در ادامه با اشاره به گروه افرادی که در رده سنی 25 تا 50 سال قرار دارند، اینگونه گفت: امروزه این دسته از افراد با وضعیت «آچمز» روبه‌رو هستند زیرا با آنکه سرمایه گذاری در حوزه دانش و مهارت خود را بنوعی بطور کامل در دوره حیات نظام حکمرانی فعلی انجام داده اند و علی القاعده الان باید از دستاوردهای تلاش های خود بهره‌برداری کنند، اما متاسفانه سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام داده‌اند، نتیجه لازم را به‌همراه نداشته است. این تجربه در پس زمینه اقتصادی-اجتماعی ایران در تضاد با نظریه سرمایه انسانی ("Human Capital") است که می گوید که افراد در زمینه افزایش ظرفیت و توانمندی خود اعم از تحصیلات و مهارت سرمایه‌گذاری می‌کنند با امید اینکه بر اساس شایستگی‌های خود بتوانند در بازار کار و سیستم اقتصادی و اجتماعی جذب شوند و از این افزایش سرمایه انسانی بهره‌برداری کنند.
اما چیزی که در جامعه ایران بخصوص از دهه 90 تا امروز به ویژه برای افراد 25 تا 50 ساله رخ داده این است که افزایش سرمایه انسانی هیچ زمینه و امکان معقول را برای رسیدن به رفاه و تامین امکانات اولیه زندگی ایجاد فراهم نمی کند. لذا در این گروه سنی (25 تا 50 سال) یک نوع سرخوردگی ناشی از این ناکامی و در عین حال تلاش سخت و طاقت فرسا برای بازبهره مندی از سرمایه انسانی و مالی خود در خارج از محیط اقتصادی و اجتماعی ایران در قالب مهاجرت آشکار و خاموش مشاهده می شود.
این طبقه اجتماعی که در حال حاضر زمان بهره وری سرمایه های مادی و معنوی آنها در جهت رفع یا کاهش انبوه مشکلات جامعه فرا رسیده است اما افسوس که امکان بهره مندی فردی و اجتماعی از این سرمایه ها در داخل کشور بسیار ناچیز و در خارج از کشور نیز نیازمند صرف زمان و هزینه قابل توجهی است. بنابراین این دسته از افراد، در وضعیت میان "رفتن و عدم ماندن (روندگی)" و "ماندن و تحمل فشارهای شدید اقتصادی و اجتماعی (درماندگی" گیر کرده و بنوعی"آچمز" شده اند.
در جامعه امروز ایران دسترسی به رفاه حداقلی با تلاش حداکثری نیز تقریباً غیر ممکن است صلواتی با بیان اینکه این روزها دسترسی به امنیت اقتصادی و رفاه اجتماعی اولیه اعم از مسکن، خوراک و بهداشت و.. برای طبقه متوسط جامعه با در نظر گرفتن سطح عمومی حقوق و دستمزد در بازار کار و همچنین نرخ دو رقمی تورم که برای سالها تداوم دارد، بسیار سخت و تا حد زیادی غیر ممکن شده است گفت: لذا سهم موضوعات آموزش و مهارت ورزی از سبد هزینه کرد طبقه متوسط اجتماعی روز به روز کمتر و نحیف تر می شود و بنوعی سطح سرمایه انسانی طبقه متوسط جامعه که نقش مهمی در تولید و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور دارد رو به کاهش می گذارد چرا که افزایش این سرمایه انسانی برای مثال از طریق رفتن به دانشگاه منجر به خوشبختی و رفاه افراد و یا خانوارها نمی شود. بنابراین تلاش و سرمایه گذاری در جهت افزایش سطح دانش و مهارت اگر منجر به افزایش فلاکت نشود، قطعا منجر به سعادت نمی شود. 
نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده در حال حاضر بین 40 تا 50 درصد نوسان دارد در ادامه صلواتی تاکید داشت: به عنوان مثال تاییدی برای مورد بالا، نرخ بیکاری جوانان تحصیل‌کرده در حال حاضر بین 40 تا 50 درصد نوسان دارد. این آمار مایوس کننده نشان‌دهنده‌ این است که اگر افراد برای تحصیلات عالی سرمایه‌گذاری کنند، هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانند به رفاه اولیه دست یابند. این وضعیت نتیجه‌ی زیست در نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ناکارآمد و مهاجرت زده کشور است.
موج جدید مهاجرت از ایران از سال 1400 شکل گرفت مدیر رصدخانه مهاجرت ایران که در شهریور سال 1402 برای همیشه تعطیل شده است، با اعلام اینکه از سال 1400 به این سو، وارد موج جدید و سهمگینی از مهاجرت‌های گسترده اجتماعی شده‌ایم گفت: طبقات مختلف اجتماعی، به‌ویژه تحصیل‌کرده‌ها، به‌دلیل وضعیت ناامیدکننده در سیستم آموزشی و اقتصادی ایران، به سمت مهاجرت سوق پیدا کرده‌اند. این مهاجرت‌ها شامل مهاجرت‌های تحصیلی و شغلی در بخش‌های مختلف از جمله پزشکان، پرستاران، اساتید دانشگاهی، ورزشکاران، آشپزها، جوشکاران و... می‌شود.
وضعیت مهاجرت زنان از ایران چگونه است؟ بهرام صلواتی، تحلیلگر ارشد مهاجرت در ادامه پیرامون وضعیت مهاجرت زنان از ایران اینگونه گفت: مهاجرت زنان نیز تا حد زیادی تحت تأثیر روند کلی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مهاجرت در ایران قرار دارد، اما در صورتی که بخواهیم بیشتر روی وضعیت زنان تمرکز کنیم، حقایق جالب‌تری آشکار می‌شود.
از هر دو بیکار تحصیلکرده در ایران یک نفر زن است وی در همین راستا افزود: وضعیت اقتصادی و اجتماعی زنان به مراتب سخت‌تر از مردان است. علی رغم اینکه مشارکت زنان در دانشگاه‌ها، به‌ویژه در دو دهه گذشته، افزایش قابل توجهی داشته است. امروز بیش از 60 درصد از دانشجویان دانشگاه‌ها را زنان تشکیل می‌دهند. این نشان می‌دهد که زنان در تلاش‌اند تا از نظر علمی توانمندی بیشتری پیدا کنند و جایگاه بهتری در جامعه به دست آورند، اما طبق آمار منتشر شده، متاسفانه نرخ مشارکت اقتصادی زنان هنوز به حدود 15 درصد محدود است و بیش از 50 درصد بیکاران تحصیل‌کرده زن هستند. این یعنی که از هر دو بیکار تحصیل‌کرده در ایران، حداقل یک نفر زن است و این امر نشان می‌دهد وضعیت بازار کار زنان بیکار دانشگاه‌رفته در مقایسه با زنان بیکار فاقد تحصیلات عالیه اصلاً تعریفی ندارد.
پیام مدیریت کشور برای جوانان و زنان تحصیلکرده : هر چه بیشتر تلاش کنید کمتر مورد بهره برداری قرار می گیرید! صلواتی با بیان اینکه ساختار بازار کار ایران برای استفاده از سرمایه انسانی برخوردار از دانش و مهارت عالی، ظرفیت و امادگی لازم را ندارد و مشاغل موجود در بازار کار با دانش و مهارت هائی که در دانشگاه‌ها آموزش داده می‌شوند، متناسب نیستند. بر همین اساس، شاهد عدم تناسب آموزش عالی و بازار کار در ایران هستیم. بنابراین علیرغم افزایش مشارکت زنان در دانشگاه‌ها، محدودیت‌های موجود در بازار کار به‌ویژه تبعیض‌های جنسیتی آن، فرصت کافی برای بهره‌برداری کامل از سرمایه گذاری های صورت گرفته در حوزه تحصیلات عالیه نمی‌دهد گفت: در نتیجه این پیام به جامعه جوان تحصیلکرده و به ویژه زنان تحصیلکرده، از سوی مدیریت فضای اقتصادی-اجتماعی کلان کشور و بازار کار مخابره می‌ شود که هر چه بیشتر در حوزه افزایش سرمایه انسانی به ویژه تحصیلات عالیه و مهارتهای سطح بالا تلاش کنند، از آن بهره‌برداری کمتری خواهند داشت. بالتبع این مسئله باعث افزایش نرخ مهاجرت جوانان و زنان تحصیلکرده شده است.
کاهش شکاف مهاجرتی زنان و مردان در طول یک دهه گذشته این تحلیلگر ارشد حوزه مهاجرت با تاکید بر اینکه بررسی وضعیت بلند مدت بازار کار و حوزه آموزش تحصیلات عالیه کشور در طول چند دهه گذشته حاکی از تسلط جو مردانه بر این حوزه ها بوده است به این معنا که همواره سهم حضور مردان در حوزه اشتغال و آموزش عالیه در بازه بلند مدت بیشتر از زنان بوده است. بر همین اساس طبیعتاً سهم مردان از مهاجرت و حضور در بازارهای کار به مراتب بیش از زنان بوده است. اما با تغییراتی که در بازار کار و به ویژه حوزه تحصیلات دانشگاهی حداقل در طول یک دهه گذشته صورت گرفته است، نرخ خروج و انصراف مردان از تحصیلات دانشگاهی بیشتر شده و زنان سهم بیشتری از صندلی های دانشگاهی را به خود اختصاص داده اند. اما با نمایان شدن اثرات بیکاری حاد در میان جوانان تحصیلکرده بخصوص در میان زنان، نسبت جنسیتی در صفوف مهاجرتی به خارج از کشور نیز دچار تغییرات قابل توجهی شده و شکاف جنسیتی در حوزه مهاجرتی با سرعت رو به کاهش است. به این معنا که زنان تحصیلکرده ایرانی سهم بیشتری از نیروی انسانی در حال خروج از کشور را به خود اختصاص داده اند.
پدیده زنانه شدن مهاجرت به سرعت در حال گسترش است بهرام صلواتی در ادامه درباره افزایش سهم مشارکت زنان در مهاجرت و کاهش شکاف مهاجرتی بین زنان و مردان ایرانی اینگونه گفت: در واقع جامعه زنان در یک دهه با افزایش سطح تحصیلات و توانمندی‌های خود، امکان مشارکت خود را همگام با مردان در پیوستن به صفوف مهاجرتی به خارج از کشور و بازارهای کار جهانی افزایش چشمگیری داده اند. بی شک حوادث و اعتراضات جنبش زنان در پاییز 1401 نیز در تسریع این روند نقش بسزایی داشته است. به‌عنوان مثال، بر اساس آمار سالنامه مهاجرتی منطقه OECD در سال 2023 میلادی، 50 درصد از مهاجران ایرانی جدید الورود به کشور ترکیه را زنان تشکیل داده اند. برای نخستین بار، این آمار به‌طور دقیق نشان می‌دهد که زنان نیز سهم قابل توجهی در مهاجرت خروجی از ایران دارند. در همان سال، 50 درصد از اقامت‌های دائمی که به ایرانیان در کانادا اعطا شده، مربوط به زنان است. در واقع تغییرات اجتماعی-اقتصادی و فقدان فرصت‌های برابر در ایران باعث شده است که زنان برای توسعه فردی و ارتقائ جایگاه اجتماعی خود و دست‌یابی به فرصت‌های تحصیلی و شغلی، بیشتر به خارج از مرزهای کشور رجوع کنند.
برای نخستین بار، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور به بیش از 100 هزار نفر رسیده است وی با اعلام این خبر تاسف برانگیز که روند کلی مهاجرت در ایران، به‌ویژه در نسل جوان و تحصیل‌کرده، با سرعت رو به افزایش است گفت: برای نخستین بار، جمعیت دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور به رقمی بالغ بر 120 هزار نفر رسیده است. این میزان دانشجوی ایرانی خارج از کشور در مقایسه با جمعیت 3.2 میلیون‌نفری دانشجویان مشغول به تحصیل در داخل کشور، حدود 4 درصد است که نسبت و سهم بسیار بالا و قابل توجهی است که بی شک با تداوم وضع فعلی کشور، این نسبت نیز افزایش خواهد یافت. این روند دو علت اساسی دارد: اولین دلیل، مربوط به افزایش شدید و مداوم میل به مهاجرت در ایران بخصوص در میان جوانان است و دومین دلیل، مربوط به کاهش مدوام جمعیت دانشجویان در داخل کشور است.
شاهد شکل گیری یک ایران فراسرزمینی توسط فرزندان تحصیلکرده و ماهر ایران زمین هستیم بهرام صلواتی گفت: وقتی زنان و مردان ماهر و تحصیل‌کرده ایرانی به دلیل مشکلات اقتصادی-اجتماعی و سیاسی از کشور با یاس و ناامیدی خارج می‌شوند، ناگزیر آن‌ها تلاش می‌کنند تا در خارج ایران از دانش و توانمندی‌های خود بهره‌برداری کنند. این روند نشان‌دهنده تشکیل یک ایران فراسرزمینی متشکل از بهترین سرمایه های فکری و مادی ایرانیان در خارج از مرزهای جغرافیائی کشور است که بی شک درد و خسران بزرگی برای یک کشور درگیر مشکلات بنیادین و اساسی است.
مهاجرت ها قبلا ً کمابیش رفت و برگشتی بود، اما اکنون غالباً یک طرفه وبی بازگشت شده است صلواتی در پایان با ابراز تاسف از اینکه مهاجرت به یک فرهنگ و یک نوع چشم انداز مطمین و آینده روشن در خارج از مرزهای ایران تبدیل شده است گفت: خانواده‌ها در حال تربیت و آموزش فرزندان خود به‌گونه‌ای هستند که بتوانند در بازارهای جهانی آموزش ببینند و شغل پیدا کنند و از این مسیر آینده خود و خانواده را تضمین کنند. گفتنی است،مهاجرت در گذشته تا حدی رفت و برگشتی بود، برای مثال یک نفر از اعضای خانواده به دلایل مختلفی مانند تحصیل، کار یا سایر مسائل از ایران می‌رفت و چون سایر اعضای خانواده در ایران ماندگار بودند، این مهاجرت به صورت رفت و برگشت های متعدد به داخل و گاهی اوقات حتی به بازگشت کامل فرد به وطن ختم می‌شد. اما امروزه مهاجرتها به طور عمده حالت یک طرفه و بدون بازگشت به خود گرفته است. چرا که اکنون عضوی از خانواده به خارج مهاجرت می‌کند تا بلکه شرایط مهاجرت دیگر اعضای خانواده را هم فراهم کند و در نهایت تمام و یا بخش عمده ای از اعضا خانواده مهاجرت می‌کنند. این روند نشانی از مهاجرت یک طرفه است که در آن، بازگشت به وطن به نظر بیشتر یک رویا و عدم بازگشت شاید غم‌انگیزترین جنبه آن است.

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1263371/موج-سنگین-مهاجرت-با-آمار-50-درصدی-بیکاری-در-جوانان-تحصیل-کرده
بستن   چاپ