بازار آریا
برنامه‌ریزی و تخصص‌گزینی، ضرورت توسعه صنایع انرژی
سه شنبه 16 بهمن 1403 - 18:40:06
بازار آریا -

بحران در خدمات برق و مانند اینها یک اتفاق نامتعارف نبود، رخدادی ناشی از مجموعه‌ای از اعمالی بود که به ضعف نهاد خدمت‌رسانی منجر شد، بنابراین اقتصاد تولید، توزیع و مصرف در چرخه‌ پیوندخورده با جامعه‌، خود بنا بر روال معمول دچار یک اختلال در عملکرد نشده است، این گمان بی‌شک ساده‌سازی ماجرای کنونی‌ است، بلکه یک نابسامانی بزرگ در «نحوه‌ مدیریت، توافق جمعی نظام فن‌سالار، نشناختن تطورات جمعیتی و افتادن در ورطه‌ جهان‌گریزی» خودنمایی می‌کند.
موضوع برای هر پژوهشگر بحران که در عرصه‌ انرژی جست‌وجو می‌کند این است که در حین فقدان منابع کافی چگونه می‌توانیم امکانات موجود را برای افزایش حاصل سودبخش و اقتصادی مدیریت کنیم. فرض ما در شرایطی که این کمبود اظهرمن‌الشمس است، انکار معضل نباید باشد، اما این کمبودها به مردم و دولت باید پند و اندرز مهم بدهد. این پند چیست؟ خواهیم گفت.
بگذارید در اینجا به‌عنوان یک پژوهشگر بحران که در عرصه‌ انرژی سوابقی دارد از جوانب مختلف به موضوع بنگریم.
مدیریت
فکر و عمل هر مدیریت یا حکمرانی‌ نماد آن است که جهان اندیشه سرپرستی سازمان، به تجمیع نیروی انسانی، ثروت و مواد چگونه است. یک جهان هماهنگ با بدنه‌ عمومی سازمان مدیری را تربیت می‌کند که در مسیر و معبر حرکت با تأسی به اهداف، بدن عملیاتی خود را سالم و سرزنده نگه دارد. بحران کنونی نشان می‌دهد این معادله ساده و مهم از چشم دور مانده است.
بی‌هدف شدن پندارهای مدیریتی طی این دو دهه به ندیدن سرمایه هنگفت نیروی انسانی، تهی کردن شئون کار از تخصص و مستهلک شدن ابزار کار منجر شد. مدیرانی ظهور و بروز کردند که در برابر امرکننده و بالادستی، مطیع بودند و به همین نسبت نیروی انسانی را نیز تنها امربر و اهل اطاعت بی‌چون چرا می‌پسندیدند. مدیریت اقتضائات و معضلات فوری، متأسفانه زمینه ظهور مدیران اورژانسی (مدیران کوتاه‌مدت) را فراهم آورده و از مدیریت علمی و بلندمدت خبری نیست.
تعمیم و شمول بخشیدن به مفهوم و گمان بحران‌زدگی در همه سطوح و در همه‌ زمان‌ها امکان ظهور فن‌سالاران هدف‌محور را ناممکن کرده است. با این وصف برای ظهور این نیروها که به‌طور همه‌جانبه به امکانات و تجهیزات، قابلیت‌های صاحبان تخصص و ثروت ملی فکر می‌کنند باید راهی باشد. قبل از هر اقدامی دولت مسعود پزشکیان در جهت دانشی کردن نظام مدیریت انرژی ضرورت دارد به حضور مجدد فن‌سالاران انسان‌محور بر نهادهای بزرگ انرژی تأکید کند و شیوه «مدیریت اقتضائات» را که بحران همیشه در سازمان موجود می‌بیند و در وجود این شیوه مدیریتی غلط منافعی کسب می‌کند حذف کند. این قاعده‌ای مهم و اصولی است که در وضع استثنایی یا در شرایط عمومی شدن بحران اهداف و چشم‌اندازها به تعلیق درمی‌آیند و اوضاع بحرانی همچون غولی بی‌برنامه مقصود اصلی سازمان و نهاد اقتصادی یا اجتماعی را می‌بلعد.
تطورات جمعیتی
در سال‌های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، ایران یک جمعیت شهری کوچک در برابر یک جمعیت روستایی بزرگ داشت. اکنون تناسب جمعیت به هم خورده و این یعنی نوع مطالبه و جنس خواست جمعی تغییر اساسی کرده است. بنیان صنعت ما چه در نفت و برق و آب و چه در صنایع تولیدی و تبدیلی و توزیعی همچنان در افق و چشم‌انداز روستایی به پیش می‌رود در حالی که جهان ما شهری شده است. مصرف جای تولید را گرفته، حقوق مدنی به جای تکالیف نشسته و نهاد دولت و خدمت‌رسان به جای قدرت نهایی تن به تمشیت امور سپرده است.
در این توصیف اجمالی تازه جمعیت قدیم را مدنظر دارم، در حالی که نسلی تازه در صحنه حضور دارد که به‌شدت شهری شده است و از فقدان‌ها و کمبودها تصوراتی جدید دارد. برای حل مسئله‌ها و کنار گذاشتن بحران‌ها ناچاریم شهری فکر کنیم و شناختی دقیق به احوالات اجتماعی نوین پیدا کنیم. مدیرانی که توان گفت‌وگو و مجاب‌سازی مردم و فن‌سالاران تحت سرپرستی خود را ندارند، سرعت توسعه و بهبودسازی نهاد تولیدی یا توزیعی خود را متوقف خواهند کرد. فرمان از بالا الزاماً ملازمه ندارد با اطاعت از پایین.
نیروی حرفه‌ای شهری شده‌ کنونی ما، ممکن است به‌اجبار کاری را انجام دهد، اما محال است آن وظیفه را به نتیجه برساند این وضع در شرایط فعلی قابل مشاهده است. به خیال من مدیریت شهری و مدنی مراقبت از اهداف و مقاصد سازمان را همراه با مراقبت از پوست و گوشت سازمان که کارکنان و اهل فن آن هستند همسویی و هم‌جهتی می‌بخشد.
آنچه در مدیریت شهری و مدنی در نهاد اداره‌کننده‌ انرژی واجد اهمیت است، تغییر تناسب بستن میان حجم کار و درآمد حاصله است. در گذشته هویت شغلی، مرتبه رفیعی داشت چون دخل و خرج با هم می‌خواند، اما حالا که دخل و خرج به هم نمی‌سازند، جای هویت شغلی را منفعت‌سنجی پر کرده است. تغییر بنیاد نیروی کار در دولت‌های قبل، از کارکنان رسمیت یافته به کارکنان پیمانکار، تزلزل در آتیه‌ شغلی ایجاد کرده و موهبت تعامل رایج قبلی با کارگزاران و متصدیان را به تضاد در منافع سوق داده است.
چنین بحرانی حتی نگاه مدیریت را نسبت به کارکنان رسمی هم تغییر داده و به نظر می‌رسد این اخلاق کلی بنگاه سالاری و پیمانکاری نسبت به همه به یکسان اجرا می‌شود. می‌توان این نگاه شهری به مدیریت را با حل‌وفصل بطئی و آرام حذف فکر پیمانکاری توأم با بازگرداندن هویت شغلی جهت بخشید. ایران کشور متفاوتی است و در این اقلیم مفهوم هویت مشترک معنوی می‌تواند سخت‌ترین بحران‌ها را به ظرفیت توسعه تبدیل کند.
توافق فن‌سالاران و کارگزاران دولت
چندصدایی ضرورتِ پیدا کردن راه‌های تازه است، اما ازدحام صداهای دور از حرفه، هر فعالیت تخصصی‌ را از دسترس خارج می‌کند. بخشی از فن‌سالاران انرژی کشور اندوخته‌های تجربی و دانشی راهگشایی دارند. اینان خبرگانی هستند که ضرورت دارد به فوریت گرد هم جمع شوند و پیامشان شنیده شود، همچنین در نسل نو نخبگانی هستند که حامل اندیشه‌های شهری و مدنی است و در گفت‌وگوی نخبگان و خبرگان می‌توان مسیر موجود را به سمت اصلاح و بهبود جهت داد. بیراهه‌ پرپیچ‌وخم تصمیمات بزرگ تنها از میدان تجمع و گفت‌وگوی خبرگان و نخبگان قابل عبور است. تشکیل یک شورای مشورتی مؤثر اقدامی کارساز و مشکل‌گشا خواهد بود تا توافق فن‌سالاران و کارگزاران دولتی جامه‌ عمل بپوشد.
جهان‌ستیزی
همه‌ ملت‌ها در حین بزرگداشت منافع ملی و مصلحت‌های اعتقادی، منافعی مشترک در مسیر هم‌زیستی دارند. جای بحث بیشتر نیست که چرا ناچاریم برای کشف منافع مشترک با جهان افکار تازه داشته باشیم.
موافق آنچه گفتیم، به‌راستی این کمبودها به دولت و مردم چه اندرزی می‌دهد؟ پند این معضلات جدا کردن غلط‌نویسی مدیریتی از همت و غیرت کارکنانی است که تلاش می‌کنند کمبود ابزار هوشمند لازم را با رنجی طاقت‌فرسا جبران کنند. صحنه‌ انرژی کشور شاهد یک کمبود گسترده در دانش فنی مدرن، عدم تناسب میان سطح نیاز و سطح تولید، نبود ابزار نوین در کار، فرسودگی ابزار قدیمی و میراث بر دو دهه مدیریت اقتضایی و هدف گریز است.
اما همین تولید فعلی نفت، گاز، پتروشیمی، برق و آب حاصل حمیت و غیرت کارکنانی است که در نهایت ایثار از مجموع محدودیت‌ها محصولی بیش از قاعده استخراج و توزیع می‌کنند. در وهله‌ نخست، مردم این تلاش جمعی کارکنان نفت و برق را ستایش کنند، زیرا آنچه خواهد ماند کوشش حرفه‌ای و بیش از طاقت این نیروهای خادم ملت است. در مرتبه‌ بعد دولت با اصلاح شیوه‌های مدیریت اقتضایی و اخذ دیدگاه‌ها و نظریات راهگشای خبرگان و نخبگان دو صنعت نفت و نیرو از یک سو و از سوی دیگر قدرشناسی از تلاش کارکنان این دو صنعت بنیادین، در بازگشت هویت شغلی این ایثارگران کمک برساند.
مرضیه جدا
محقق و پژوهشگر حوزه انرژی

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1261293/برنامه‌ریزی-و-تخصص‌گزینی،-ضرورت-توسعه-صنایع-انرژی
بستن   چاپ