بازار آریا - نقش بیبدیل
صنعت نفت در تأمین مخارج و هزینههای کشور در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن، توسعه پارس جنوبی بهعنوان یکی از عوامل توسعه صنعتی کشور، تقویت توان داخلی و ایجاد روحیه اتکا به نیروی انسانی ازجمله مهمترین دستاوردهای این
صنعت در سالهای پس از انقلاب اسلامی
ایران عنوان شده است.
صنعت
نفت ایران بهعنوان یکی از پایههای
اقتصاد کشور، در طول بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. این
صنعت نهتنها در تولید و صادرات
نفت و
گاز نقش کلیدی داشته، بلکه در مسیر توسعه فناوری،
استقلال صنعتی و تأمین نیازهای
انرژی کشور نیز گامهای مؤثری برداشته است، اما در کنار این دستاوردها، چالشها و کاستیهایی نیز وجود داشته که شناسایی و بررسی آنها میتواند چراغ راه آینده این
صنعت باشد. شبکه اطلاعرسانی
نفت و
انرژی (شانا) در گفتوگو با جمعی از مدیران و متخصصان
صنعت نفت پاسخ دو پرسش را جویا شد؛
1- مهمترین دستاورد
صنعت نفت ایران در 46 سال گذشته چه بوده است؟
2- مهمترین اقدامی که در این سالها مغفول مانده، چه بوده است؟
بخش دوم گفتوگو با مدیران ارشد
صنعت نفت را در ادامه بخوانید:
جواد یارجانی، نماینده ملی
ایران در سازمان کشورهای صادرکننده
نفت (اوپک)؛ سالهای 1383 تا 1388:
صنعت نفت در 46 سال اخیر درمجموع خدمات زیادی به کشور داشته است. واقعیت آن است که اگر اعتصابات کارکنان و کارگران
صنعت نفت شکل نمیگرفت، معلوم نبود سرنوشت انقلاب اسلامی مردم
ایران به کجا بینجامد... در نتیجه تأثیر
صنعت نفت در پیروزی انقلاب را نباید فراموش کرد. از سوی دیگر،
صنعت نفت در دوران جنگ تحمیلی باز هم با وجود آسیبهایی جدی که متحمل شد، کنار مردم
ایران بود. یادم نمیرود در آن زمان چطور کارکنان
صنعت نفت - همچون مرحوم کاظمپور اردبیلی که از سال 1364 تا 1369 معاون امور بینالملل و بازرگانی وزیر
نفت بود - با چه دلاوریها و شجاعتهایی
نفت خام را صادر میکردند و
پول آن را برای تأمین مخارج کشور بازمیگرداندند.
اما بعد از جنگ نیز
صنعت نفت افزون بر هزینههای بازسازی خود، وظیفه تأمین مالی تمام خسارتهای وارده به کشور را بهعهده گرفت. همه اینها جز با عشق و علاقه کارکنان این
صنعت امکانپذیر نبود. از نظر بنده بزرگترین دستاورد
صنعت نفت در 46 سال اخیر بازسازی تأسیسات این
صنعت و تأمین هزینه سایر بازسازیهای کشور است. در مورد پایمردی و فداکاری 46 سال اخیر دستاندرکاران و کارکنان این
صنعت میشود روزها صحبت کرد... هماکنون آسان است در شرایط کنونی نشست و درباره آن زمان صحبت کرد اما یادمان نرود که مردان و زنان
صنعت نفت با گوشت، پوست و استخوان خود در شرایط بد جغرافیایی چطور برای ادامه دفاع از کیان خود، با جان و دل تکتک بشکههای
نفت را در سایههای شوم جنگ و تحریم تولید و صادر کردند.
یکی دیگر از دستاوردهای
صنعت نفت در 46 سال اخیر رسیدن به تولید 4.2 میلیون بشکه در روز با فداکاری و توانایی کارکنان
صنعت نفت بود، اما متأسفانه از یک برههای به بعد به دلایل مختلف نتوانستیم مطابق برنامههای چشمانداز 20 ساله تولید
نفت را حفظ کنیم و افزایش دهیم تا بتوانیم درآمدهای آن را برای آیندگان به ثروت تبدیل کنیم، از سوی دیگر سرمایهگذاریهای بلندمدت بهدلیل تحریمها مغفول مانده است.
محمدحسن پیوندی، معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی؛ سالهای 1392 تا 1395:
توسعه
صنعت نفت ایران طی این سالها با وجود فرازوفرودهای بسیاری ازجمله جنگ تحمیلی و تحریمها که کشور با آنها مواجه بوده، متوقف نشده است. همت و فداکاری کارکنان
صنعت نفت در دوران جنگ تحمیلی و بازسازی مجتمعها در کنار تأمین سوخت مورد نیاز سایر بخشها بر کسی پوشیده نیست. این
صنعت حتی در شرایط سخت تحریم نیز از تلاش دست نکشید و امنیت
اقتصادی کشور را تأمین کرد. در عین حال،
صنعت پتروشیمی نیز هماکنون به بیش از 96 میلیون تن ظرفیت اسمی دست یافته است. بیشک این توسعه با درآمدی حدود سالانه 17 میلیارد
دلار بهاستثنای ارزشافزودهای که در صنایع پاییندستی ایجاد میشود، نقش انکارناپذیری در اشتغالزایی، درآمدزایی و توسعه
اقتصاد کشور دارد.
اما افسوس که تا آغاز 1404 زمان کوتاهی باقی است؛ 1404 پایان سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی
ایران است که از 1384 آغاز شد. طبق این برنامه قرار بود تا سال آینده در زمینههای مختلف ازجمله
صنعت پتروشیمی در منطقه به جایگاه نخست دست یابیم. این مهم امکانپذیر بود اگر چند اتفاق رخ نمیداد و از برنامه 20 ساله حمایت بیشتری میشد. خصوصیسازی نخستین اتفاق بود که در اوج رشد
صنعت پتروشیمی انجام و منابع لازم برای اجرایی کردن برنامه 20 ساله و دستیابی به اهداف آن از دسترس شرکت ملی صنایع پتروشیمی خارج شد. متأسفانه خصوصیسازی واقعی صورت نگرفت و اصول اجرایی ابلاغی اصل 44 قانون اساسی نیز بهدرستی انجام نشد و عمده منابع از طریق بدهی دولت و رد دیون در اختیار صندوقهای بازنشستگی قرار گرفت.
هرچند این اقدام به لحاظ ارزشی و حفظ منابع در مقابل
تورم رو به افزایش، به نفع صندوقها بود، اما صندوقها پیش از اقدامهای توسعهای، پرداختهای سنگین حقوق ماهانه جمعیت کثیری را که سالها در تولید همین ثروتها نقش اصلی را داشتهاند در اولویت دارند، بنابراین منابعی برای سرمایهگذاری در هلدینگهای صندوقها یا نمیماند یا ناچیز است. همچنین ورودی ماهانه صندوقها با خصوصیسازی بهدلیل کاهش استخدامهای جدید نیز بهتدریج کاهش مییافت و خروجی بهدلیل افزایش جمعیت بازنشسته در حال افزایش بود. به نظر بنده، حداقل خصوصیسازی باید پس از رسیدن به اهداف چشمانداز 20 ساله یعنی از 1404 به بعد آغاز میشد. مورد دیگر نیز آغاز پرداخت یارانه نقدی آن هم با اکثریت ثبتنامکننده در کشور بود. تجمیع همین منابع یارانه نقدی از زمان شروع تاکنون رقم چشمگیری است که اگر این منابع سرمایهگذاری میشد و
سهام و سود آن به اقشار کمدرآمد تعلق میگرفت، از نظر کمّی و کیفی و عدالت نقش بسزایی در کشور داشت.
در این سالها، تأثیراتی همچون جنگ تحمیلی و تحریم خارج از کنترل برنامهریزی و توانایی ما بود، اما با وجود مردم فداکار و عاشق در کنار ذخایر غنی
نفت و
گاز و پس از مهار دشمن و پشت سر گذاشتن هشت سال جنگ تحمیلی و حفظ مرزهای کشور در مقابل بهای سنگین جان بهترین جوانان و جانبازان، قابل پذیرش نیست که امروز ناترازی حاملهای
انرژی را داشته باشیم؛ خیر، غیرقابل پذیرش است. واضح است که درست عمل نکردهایم.
سیدمهدی حسینی، معاون پیشین وزیر
نفت در امور بینالملل؛ سالهای 1377 تا 1379:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمامی قراردادها از سوی شورای انقلاب لغو و حذف شد و همین موضوع، مشکلات بسیار زیادی را در ابتدا ایجاد کرد، بهطوری که در دادگاههای بینالمللی، لاهه و شرکتهای آمریکایی و اروپا، میلیاردها
دلار دعاوی علیه ما بهوجود آمد.
صنعت نفت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به دسترسی نداشتن به فناوریهای مدرن شرکتهای خارجی که بهطور مرتب بهروز میشدند، همچنین دوران جنگ تحمیلی دوره بسیار سختی را گذراند. اما در مقابل، همزمان عدهای واقعاً زحمت کشیدند و توانستند تمامی دعاوی را که علیه
صنعت نفت ایران بود با اعداد و ارقام مورد نظر ما، بدون اینکه به دادگاهها منتهی شود با مذاکره و دیپلماسی حل کنند. از این رو ما هزینهای نکردیم که با ما کنار بیایند؛ فقط پولی را که فکر کردیم باید بدهیم و به نفع ماست، پرداخت کردیم.
بنده زمانی اعلام کردم ملی شدن
صنعت نفت یعنی مالکیت
نفت متعلق به
ایران است و هیچکس ادعایی به
نفت ما ندارد، این موضوع آن سالی اتفاق افتاد که آن پروندهها را جمع کردیم وگرنه تا پیش از آنکه فقط ادعای ملی شدن وجود داشت. البته دادگاه لاهه به نفع شرکتهای آمریکایی رأی داد که به بخشی از
نفت زیرزمینی
ایران حق دارند و این حکم را نیز داشتند، اما با وجود این موضوع، مسائل را حل کردیم و این اتفاق بسیار بزرگی بود. پس از آن با دانش و تجربیات کسبشده متوجه شدیم اقدامها و کارهای بسیاری میتوان انجام داد.
توسعه
صنعت نفت و
گاز پس از این دوران محقق شد. با وجود تحریمها و فشارها، نیروهای توانمند و متخصص داخلی در کنار قراردادهای نفتی، جذب
سرمایه خارجی و فناوری رشد کردند و هماکنون شاهد حضور فعالیت شرکتهای توانمندی در
صنعت نفت کشور هستیم. ازاینرو، شرایط در ابتدا بسیار سخت بود اما بعد از آن، اقدامهای تاریخی و ارزشمندی انجام شد که اگر درباره اعداد و ارقام آن صحبت شود، خواهید دید که کارهای بزرگی در کشور انجام شده است.
مهدی جمشیدیدانا، مدیرعامل پیشین انتقال گاز؛ سالهای 1399 تا 1400:
جسارتی که مهندس زنگنه در اجرای پارس جنوبی با استفاده از قراردادهای بیع متقابل نشان داد، مهمترین تحول
صنعت نفت را در دوران پس از انقلاب رقم زد؛ تحولی که افزون بر تأمین امنیت و رفاه
انرژی مردم، سبب توسعه صنعتی کشور نیز شد. اما در این 45 سال با وجود توسعه صنعت، برای بحث بهینهسازی مصرف سوخت هیچ اقدامی انجام نشده است، بهطوری که هماکنون شاهد ناترازی
انرژی در بخشهای مختلف هستیم. راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدت در زمینه بهینهسازی مصرف سوخت در کنار افزایش تولید میتواند کمک بسزایی در رفع چالشهای کنونی داشته باشد. از سوی دیگر، مصرف بهینه
انرژی افزون بر تأمین امنیت
انرژی کشور بهویژه در فصل سرد سال، میتواند اطمینان سرمایهگذاران از تأمین خوراک مورد نیاز برای سرمایهگذاری در طرحهای توسعهای صنعتی را افزایش دهد.
عبدالحمید دلپریش، مدیر پیشین برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت؛ سالهای 1385 تا 1395:
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی،
صنعت نفت به دستاوردهای زیادی نائل شد. بزرگترین این دستاوردها توسعه میدان گازی عظیم پارس جنوبی شامل پالایشگاههای گازی و مجتمعهای بزرگ پتروشیمی بوده که تأثیر شگرفی در
اقتصاد کشور داشته و در تاریخ 110 ساله
صنعت نفت کشور ما سابقه نداشته است، اما شاید مهمترین تأثیر پیروزی انقلاب بر
صنعت نفت، تقویت توان داخلی و ایجاد روحیه اتکا به نیروی انسانی توانمند بود. نکته حائز اهمیت اینکه عمده امور مربوط به توسعه پارس جنوبی نیز توسط نیروها و متخصصان داخلی انجام شده است. باید به این نکته اشاره کنم که البته توسعه شبکه گازی و گازرسانی به تمام شهرها و روستاهای کشور نیز اقدام بسیار بزرگی بود که در هیچ کشوری حتی
آمریکا نظیر ندارد، اما از این جهت که پیشنیاز این کار نیز توانایی تولید و تأمین
گاز بود، بنابراین به نظرم توسعه پارس جنوبی اقدام برجستهتری به حساب میآید.
از سوی دیگر بزرگترین نقطهضعف
صنعت نفت در طول این مدت، ناکارآمدی مدیریت کلان کشور در زمینه بهینهسازی مصرف
انرژی بوده است، در نتیجه منابع بیکران
انرژی بدون ارزشافزوده
اقتصادی مناسب هدر میرود و به این ترتیب کشور میتوانست در
اقتصاد جهانی
انرژی شرایط بهتری داشته باشد.
https://www.bazarearya.ir/fa/News/1260312/46-سال-صنعت-نفت-از-نگاه-مدیران؛-دستاوردها،-چالشها--بخش-دوم