بازار آریا
آیا «اقتصاد اسلامی» مدعی طرح پارادایمی جدید است؟
دوشنبه 15 بهمن 1403 - 07:52:26
بازار آریا - هیچ‌چیز مانع از آن نیست که در آینده پارادایم اقتصاد اسلامی به پارادایم غالب تبدیل شود، بدون آنکه بطور مستقیم ادعای جایگزینی داشته باشد. - آریا بازار -
علم اقتصاد، به‌عنوان دانش تخصیص منابع، با بیش از 250 سال قدمت از زمان انتشار کتاب «ثروت ملل» آدام اسمیت، یکی از گسترده‌ترین و پیچیده‌ترین و فنی‌ترین حوزه‌های علمی در تاریخ بشر است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
این علم شامل مجموعه‌ای از اطلاعات و ادبیات در زمینه‌های مختلف مانند تاریخ و تکامل اندیشه‌های اقتصادی، تحلیل رفتارهای خرد انسان و بنگاه‌های اقتصادی، تعادل بازارها و توسعه جوامع، برنامه‌ریزی اقتصادی و ارزیابی عملکرد عوامل اقتصادی است. اساس این علم بر مبنای پارادایم «نظام قیمت» استوار است که در آن، تحلیل‌های تجربی درباره کارکرد اقتصادهای پیشرفته سرمایه‌داری مطرح می‌شود.
از همین پرونده بیشتر بخوانید
+ آیا «اقتصاد اسلامی» جزئی از کل اقتصاد است؟ + آیا «اقتصاد اسلامی» علم اقتصاد را نادیده می‏‌گیرد؟ علم اقتصاد، ابتدا در جوامع غربی پایه‌گذاری شد و سپس به‌واسطه افراد آموزش‌دیده از کشورهای مختلف در آسیا، آفریقا و دیگر قاره‌ها، به دانشگاه‌های جهان منتقل گردید. این علم که در ابتدا برای تحلیل و تبیین واقعیت‌های اقتصادی جوامع سرمایه‌داری توسعه یافت، به‌عنوان یک ابزار جهانی برای درک رفتار انسان‌ها و تحلیل کارکردهای کلان اقتصادی جوامع غیرسرمایه‌داری معرفی و ترویج شد. مشابه با شمولیت آموزش‌های علوم پایه مانند فیزیک و زیست‌شناسی، علم اقتصاد نیز با وجود تفاوت‌هایش، به‌عنوان دانشی قابل تعمیم در سرتاسر جهان پذیرفته شد. دکتر حسن سبحانی، استاد گرانقدر اقتصاد دانشگاه تهران در کتاب ارجمند «ابهام‌زدایی از اقتصاد اسلامی» می‌نویسد:
علم اقتصاد و شاخه‌‏ها و متعلقات آن که در واقع حاکی و مبیّن نوعی سبک زندگی اقتصادی بود و کردار و رفتار اقتصادی مردمی با دیدگاه‏‌ها و بینش‌‏‏های متمایز را حکایت می‏‌کرد، تبیینی کافی و کارآمد برای توضیح رفتار اقتصادی تمام مردم در همه جهان دانسته شد و صرف‌‏نظر از تفاوت‌‏های خاستگاهی رفتارها و کردارهای مردم در اجتماعات گوناگون، به‌‏عنوان علمی جهان شمول و پذیرفته‌شده تلقی، و در واقعیت امر به نحوی ظریف برکارکردهای اقتصادی مردمانی هم که منشأ رفتارشان، کردارهای اقتصادی دیگری را ایجاب می‌‏نمود تحمیل گردید (ص 132).
مطالعات اقتصاد اسلامی بر این باورند که برخی از اصول و ضوابط سبک زندگی اقتصادی مبتنی بر سرمایه‌داری با آموزه‌های دین اسلام مغایرت دارد و به همین دلیل نمی‌توان آن را به‌عنوان سبک زندگی اقتصادی مسلمانان پذیرفت. در این رویکرد، بر اساس تعالیم اسلامی، اصولی مانند اصالت فرد و خودخواهی‌های اقتصادی در سرمایه‌داری، که بر فردگرایی تأکید دارند، با دیدگاه‌های اسلام در تضاد هستند. علاوه بر این، مسئله بهره خاص (ربا) در سیستم اقتصادی سرمایه‌داری نیز با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است. این تفاوت‌ها موجب شده تا مطالعات متعددی در زمینه طراحی سبک زندگی اقتصادی مطابق با اصول اسلامی در دستور کار قرار گیرد، که به تحلیل و بررسی شیوه‌های تخصیص منابع و مدیریت اقتصادی از منظر اسلام پرداخته و نتایج متفاوتی با اقتصاد سرمایه‌داری ارائه می‌دهند. این رویکرد به‌ویژه توجه تعدادی از اندیشمندان را جلب کرده و در حال پیشرفت است.
شواهدی قوی وجود دارد که «پارادایم اقتصاد اسلامی» به‌عنوان یک رویکرد متمایز و مجزا از پارادایم اقتصاد بازار که در سیستم سرمایه‌داری رواج دارد، در حال شکل‌گیری است. این پارادایم زمینه‌های تکامل خود را طی کرده و احتمالاً در آینده با توجه به تحولات علمی و تحقیقاتی، مورد پذیرش گسترده‌تری قرار خواهد گرفت و حتی ممکن است به‌عنوان پارادایم غالب شناخته شود. در این زمینه نکات زیر قابل اعتناست:
الف) اقتصاد اسلامی به‌عنوان مجموعه‌ای از مطالعات درباره سبک زندگی اقتصادی مسلمانان، هدف اصلی خود را سازمان‌دهی تلاش‌های علمی جهت کشف و تحلیل ابعاد مختلف این سبک زندگی قرار داده است. این رویکرد علمی و منطقی، تلاش می‌کند تا به نتایج معتبر و قابل دفاع در جهت ساماندهی حقیقت اقتصادی دست یابد. اقتصاد اسلامی در پی آن نیست که اقتصاد سرمایه‌داری را کنار بزند و خود جایگزین آن شود، و البته بطور منطقی از نظام اقتصادی سرمایه‌داری نیز انتظار نمی‌رود که نتایج پژوهش‌ها و دستاوردهای خود را به‌عنوان تبیینی انحصاری برای سبک زندگی اقتصادی مسلمانان تحمیل کند.
ب) اگر تحقیقات و پژوهش‌ها در زمینه شیوه‌های تخصیص منابع و مدیریت اقتصادی، به‌ویژه در حوزه اقتصاد اسلامی، مورد پذیرش گسترده‌تری از سوی دانشمندان اقتصادی و جامعه‌شناسان قرار گیرد، به‌گونه‌ای که این رویکرد جایگزین پارادایم موجود در اقتصاد بازار و نظام سرمایه‌داری شود، آنگاه پارادایم غالب، اقتصاد اسلامی خواهد بود. اما باید توجه داشت که تغییر پارادایم علمی نه از سوی نهادها یا افراد با قدرت، بلکه از طریق آگاهی و تصمیمات مبتنی بر ادراکات علمی و یقین دانشمندان صورت می‌گیرد. بنابراین، تا زمانی که این رویکرد مورد پذیرش کامل و علمی قرار نگیرد، نمی‌توان آن را به‌عنوان یک مدعی غالب در نظر گرفت. دکتر سبحانی در این زمینه می‌نویسد:
مدعی بودن در این وادی موجب به سخره گرفته شدن می‌‏شود که
دلائــــل قـــوی بــــــایــد و مــعـنوی
نه رگ‏‌های گردن به حجت قوی
بدیهی است چنانچه پارادایمی مقبول واقع شد خود به خود پذیرفته شده است و اصولاً نیازی به ادعا برای غالب کردن خویش و جایگزین شدن با پارادایم قدیمی نیست زیرا ب‏طور اجتناب‌ناپذیر انتقال پارادایمی ... محقق شده است (همان ص 134).
+ کل پرونده «اقتصاد اسلامی» در تسنیم {اینجا} در دسترس است.
جمع‌بندی
اقتصاد اسلامی به‌عنوان پارادایمی نوین، ظرفیت آن را دارد که در آینده با تحقیقات و تبیین‌های علمی بیشتر، جایگاه خود را در عرصه جهانی پیدا کند. این پارادایم نه به‌دنبال جایگزینی پارادایم‌های موجود است، بلکه بر تنوع دیدگاه‌ها و سبک‌های مختلف زندگی اقتصادی تأکید دارد و به‌دنبال یافتن پارادایم‌های متناسب با هر سبک است. با این حال، هیچ‌چیز مانع از آن نیست که در آینده پارادایم اقتصاد اسلامی به پارادایم غالب تبدیل شود، بدون آنکه بطور مستقیم ادعای جایگزینی داشته باشد. این تحول می‌تواند به‌دلیل تغییرات جدید در رفتارهای اقتصادی عاملان اقتصادی باشد که بطور طبیعی با اصول اقتصاد اسلامی هم‌راستا می‌شوند.
انتهای پیام/

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1259980/آیا-«اقتصاد-اسلامی»-مدعی-طرح-پارادایمی-جدید-است؟
بستن   چاپ