بازار آریا
چرا انسان‏‏‌ها بر ادامه مسیرهای بی‏‏‌ثمر، پافشاری می‌کنند؟
از «اسب مرده» پیاده شوید
شنبه 13 بهمن 1403 - 00:18:32
روزنامه دنیای اقتصاد
بازار آریا - شعیب حسنی * در قسمت قبل (که شنبه 6 بهمن در همین صفحه به چاپ رسید)، گفتیم پدیده‌‌‌ای که طی آن انسان‌‌‌ها با وجود آگاهی از بی‌‌‌نتیجه بودن تلاش‌‌‌هایشان همچنان بر ادامه مسیر اصرار دارند و در آخر هم به جایی نمی‌‌‌رسند، در قالب دو مفهوم قابل توضیح است: «اثر انتظار» و «تئوری اسب مرده». اثر انتظار را به تفصیل بررسی کردیم و گفتیم افراد به دلایلی مثل عدم‌تمایل به گیر افتادن در تله هزینه‌‌‌های از دست رفته، تعهد به ادامه مسیر انتخابی، دشواری در پذیرش شکست، امید به موفقیت در آینده و فشارهای اجتماعی یا گروهی، گرفتار این پدیده می‌‌‌شوند. همچنین راهکارهایی را برای مقابله با اثر انتظار و ادامه ندادن تلاش‌‌‌های بی‌‌‌ثمر ارائه دادیم. در این بخش به توضیح مفهوم دوم، یعنی «تئوری اسب مرده» می‌‌‌پردازیم.
فرار از واقعیت
سرخپوستان داکوتا ضرب‌‌‌المثلی دارند که می‌‌‌گوید: «وقتی متوجه می‌‌‌شوید که سوار بر اسب مرده‌‌‌ای هستید، بهترین استراتژی پیاده شدن از اسب است.»
این ضرب‌‌‌المثل به‌‌‌ظاهر ساده و بدیهی، یک حقیقت عمیق مدیریتی را در دل خود جای داده است: وقتی با مشکلی روبه‌‌‌رو می‌‌‌شویم که به‌‌‌وضوح بی‌‌‌نتیجه است، بهترین کار این است که از آن دست برداریم و به‌‌‌جای تلاش‌‌‌های بی‌‌‌فایده، رویکردی نو را امتحان کنیم.
این نگرش در شرایطی که سازمان‌ها، تیم‌‌‌ها یا حتی دولت‌‌‌ها با مشکلاتی پیچیده روبه‌‌‌رو می‌‌‌شوند، اغلب نادیده گرفته می‌شود.
به‌‌‌جای کنار گذاشتن راه‌‌‌حل‌‌‌های ناکارآمد، بسیاری از سازمان‌ها و دولت‌‌‌ها تمایل دارند به روش‌هایی پیچیده و گاه بی‌‌‌فایده ادامه دهند، تنها به این امید که ممکن است از راه‌‌‌های مختلف به نتیجه‌‌‌ای برسند. استراتژی‌‌‌های پیچیده‌‌‌ و پیشرفته‌‌‌تری که ممکن است آنها در این شرایط به آن روی آورند، عبارتند از:
خرید شلاق قوی‌‌‌تر؛ تغییر سوارکار؛ تهدید به فسخ همکاری؛ تعیین کمیته برای مطالعه شرایط اسب مرده؛ هماهنگی برای بازدید از کشورهای دیگر برای دیدن نحوه سوار شدن دیگران بر اسب‌‌‌های مرده؛ پایین آوردن استانداردها به طوری که اسب‌‌‌های مرده نیز در آن گنجانده شوند؛طبقه‌‌‌بندی مجدد اسب مرده به‌‌‌عنوان «ناتوان زنده»؛ استخدام پیمانکاران خارجی برای سوار شدن بر اسب مرده ؛ مهار چند اسب مرده با هم برای افزایش سرعت؛ ارائه بودجه اضافی و/یا آموزش برای افزایش عملکرد اسب مرده؛ انجام یک مطالعه بهره‌‌‌وری برای دیدن اینکه آیا سوارکاران سبک‌‌‌تر عملکرد اسب مرده را بهبود می‌‌‌بخشند یا خیر؛ اعلام اینکه از آنجا که اسب مرده نیازی به تغذیه ندارد، هزینه سربار کمتری دارد و بنابراین، به طور قابل‌توجهی بیشتر از سایر اسب‌‌‌ها صرفه اقتصادی دارد؛ بازنویسی الزامات عملکرد مورد انتظار برای همه اسب‌‌‌ها؛ ارتقای اسب مرده برای سرپرستی و استخدام اسب‌‌‌های دیگر.
دلایل بروز تئوری اسب مرده
در دنیای کسب و کار و سیاست، تئوری اسب مرده به‌‌‌شدت به دلایل مختلفی به‌‌‌ویژه در سیستم‌های پیچیده و ساختارهای مدیریتی ناکارآمد به وقوع می‌‌‌پیوندد. از جمله مهم‌ترین دلایل این پدیده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- نگرانی از پذیرش شکست: در بسیاری از سازمان‌ها و نهادها، تصمیم‌گیرندگان نمی‌‌‌خواهند بپذیرند که یک رویکرد یا پروژه به بن‌‌‌بست رسیده است. این مقاومت در برابر شکست باعث می‌شود به‌‌‌جای تجزیه و تحلیل واقع‌‌‌بینانه، به راه‌‌‌حل‌‌‌های بی‌‌‌فایده و پیچیده روی آورند.
2- ترس از تغییر: تغییرات عمده در سازمان‌ها می‌تواند به سردرگمی و بی‌‌‌ثباتی منجر شود. بسیاری از رهبران سازمان ترجیح می‌دهند به مشکلات ادامه دهند تا اینکه برای تغییر دست به ریسک زده و به‌‌‌طور کلی استراتژی‌‌‌های جدیدی را پیاده‌سازی کنند.
3- محدودیت‌های منابع: در برخی مواقع، به دلیل محدودیت منابع مالی، زمانی و انسانی، سازمان‌ها از تغییرات اساسی می‌‌‌ترسند. این باعث می‌شود که راه‌‌‌حل‌‌‌های قدیمی، حتی اگر ناکارآمد باشند، ادامه یابند.
4- انتظارات ذی‌نفعان: فشارهای ناشی از انتظارات ذی‌نفعان (مانند سهامداران، مقامات دولتی یا مشتریان) ممکن است سازمان‌ها را به ادامه دادن روش‌های ناکارآمد و نامناسب سوق دهد.
5- مدیریت سنتی و ذهنیت‌‌‌های قدیمی: بسیاری از ساختارهای مدیریتی و تصمیم‌گیری به‌‌‌طور سنتی به استراتژی‌‌‌های قدیمی و آزموده‌‌‌شده پایبند هستند و نمی‌‌‌خواهند تغییرات رادیکال را امتحان کنند.
راهکارهای مقابله با اسب مرده
1- شجاعت پذیرش شکست و تغییر استراتژی: مهم‌ترین گام در مواجهه با اسب مرده این است که شجاعت پذیرش شکست را داشته باشیم. این به آن معناست که باید به جای ادامه دادن به یک مسیر ناکارآمد، به سرعت از آن فاصله بگیریم و به راه‌‌‌حل‌‌‌های جدید فکر کنیم.
2- استفاده از داده‌‌‌ها و تحلیل‌‌‌های واقع‌‌‌بینانه: یکی از دلایل اصلی ادامه دادن مسیرهای بی‌‌‌نتیجه، نداشتن تصویر واضح از وضعیت است. استفاده از داده‌‌‌ها و تحلیل‌‌‌های دقیق به تصمیم‌گیرندگان کمک می‌کند واقعیت‌‌‌ها را درک کرده و تصمیمات آگاهانه‌‌‌تری بگیرند.
3- آموزش و فرهنگ‌‌‌سازی در سازمان: ایجاد فرهنگی که در آن پذیرش تغییر و نوآوری تشویق شود، یکی از راه‌‌‌حل‌‌‌های کلیدی است. کارکنان و مدیران باید این باور را درک کنند که تغییر همیشه به معنای شکست نیست بلکه فرصتی برای رشد و بهبود است.
4- تمرکز بر کارآمدی منابع: سازمان‌ها باید منابع خود را به سمت پروژه‌‌‌ها و ابتکاراتی هدایت کنند که پتانسیل واقعی برای موفقیت دارند. تخصیص منابع به اسب‌‌‌های مرده باعث اتلاف منابع می‌شود.
5- تعیین اولویت‌‌‌ها و تدوین نقشه‌‌‌راه واضح: بسیاری از مشکلات به این دلیل رخ می‌دهند که اولویت‌‌‌ها به‌‌‌درستی مشخص نشده‌‌‌اند. داشتن نقشه‌‌‌راه دقیق و مشخص به سازمان‌ها کمک می‌کند از سردرگمی و اتلاف منابع جلوگیری کنند.
نتیجه‌‌‌گیری
تئوری اسب مرده صرفا یک استعاره هوشمندانه نیست، بلکه یادآور این است که باید از تلاش برای بازسازی چیزی که دیگر کار نمی‌‌‌کند دست برداریم و به جای آن به دنبال فرصت‌‌‌ها و راه‌‌‌حل‌‌‌های جدید باشیم.
در دنیای پیچیده امروز، تغییرات در محیط‌‌‌های کسب و کار و دولتی اجتناب‌‌‌ناپذیر است و تصمیم‌گیرندگان باید شجاعت پذیرش شکست و استفاده از داده‌‌‌ها و تحلیل‌‌‌های واقع‌‌‌بینانه را داشته باشند. این امر نه‌تنها به‌‌‌صرفه‌‌‌تر است، بلکه سازمان‌ها را به سمت موفقیت‌‌‌های پایدارتر هدایت می‌کند. وقتی اسبی مرده است، سوار شدن بر آن نه‌تنها بی‌‌‌فایده است، بلکه زمان و منابع را بیشتر از آنچه فکر می‌‌‌کنیم تلف می‌کند.
* کارشناس منابع انسانی

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1258665/از-«اسب-مرده»-پیاده-شوید
بستن   چاپ