بازار آریا
سه افسانه نادرست درباره پایداری و تبعات آن
پنجشنبه 11 بهمن 1403 - 00:18:05
روزنامه دنیای اقتصاد
بازار آریا - مترجم: مهدی نیکوئی مساله پایداری کسب و کارها شاید تاکنون نزد بخش قابل‌توجهی از مدیران و فعالان کسب و کار به عنوان یک استراتژی اختیاری و پرمزیت در کار تلقی می‌‌‌شد. همچنین برخی از آنها انتظار داشتند که دولت‌‌‌ها مسوولیت‌‌‌های اجتماعی و زیست‌‌‌محیطی هر کشور را بر عهده بگیرند و چنین مسائلی را مسوولیت خود نمی‌‌‌دانستند.
در نهایت برخی دیگر از نتیجه‌‌‌بخش بودن اقدامات پایداری کسب‌و‌کار برای نجات آینده‌‌‌ای سبز ناامید بودند یا به دنبال راه‌‌‌هایی کم‌‌‌هزینه می‌‌‌گشتند. شواهد نشان می‌دهد که تمام این تصورات اشتباه را باید کنار بگذاریم و یک بازنگری اساسی در طرز نگاه خود به پایداری کسب و کار داشته باشیم.
واقعیت آن است که کسب و کارهای جهان، در یک بازی بازنده گرفتار شده‌‌‌اند. بیش از سه دهه است که شرکت‌ها روی اقدامات به‌‌‌اصطلاح پایدار و مسوولانه سرمایه‌گذاری می‌کنند تا اندکی از تغییر اقلیم و ریسک‌‌‌های آن بکاهند. با این حال، افزایش روزافزون وخامت اوضاع این تردید را در ذهن ایجاد می‌کند که شاید چنین اقدامات و تلاش‌‌‌هایی نتیجه نداشته‌‌‌اند یا دست‌‌‌کم منجر به ارزش‌‌‌آفرینی تجاری نشده‌‌‌اند.
در همین زمان، دولت‌‌‌ها هم برای منسوخ کردن فعالیت‌‌‌های آسیب‌‌‌زا و ایجاد بازارهایی پررونق برای محصولات/خدمات پایدار شکست خورده‌‌‌اند. شرکت‌های سوخت فسیلی و سایر هواداران حفظ وضع موجود نیز از منابع گسترده خود برای مهار هرگونه اصلاح اجتماعی و سیاسی استفاده کرده‌‌‌اند.
در حالی که نخستین ماه سال 2025 به پایان می‌‌‌رسد، مجموع عوامل بالا شرایطی ساخته‌‌‌اند که نتوانیم چندان به آینده‌‌‌ای سبز در جهان امیدوار باشیم و تلاش‌‌‌ها برای پایداری اقتصاد و کسب‌وکارها را نقش بر آب بدانیم. این مساله به‌‌‌ویژه از آنجا احساس می‌شود که دونالد ترامپ، رئیس‌‌‌جمهور جدید ایالات متحده به طور شفاهی سیگنال‌‌‌هایی مبنی بر حمایت از سوخت‌‌‌های فسیلی و ادامه روند موجود برای تقویت موقت اقتصاد این کشور ارسال کرده است.
از منظر فضای جهانی، ویژگی‌‌‌های دوران لیبرال پس از جنگ سرد به تدریج محوتر می‌شود و فضایی پدید آمده است که سیاست‌‌‌های گسسته، عرض اندام پوپولیسم و اولویت‌‌‌های ملی به چشم می‌‌‌آید. در چنین شرایطی، بحران‌های اقلیمی اخیر از جمله آتش‌‌‌سوزی گسترده در جنگل‌‌‌های لس‌‌‌آنجلس یا سیل‌‌‌های شدید در والنسیا بیدارباشی بود که بحران‌های ناشی از تغییر اقلیم را دیگر خطراتی دور ندانیم و افزایش شتاب و هزینه‌‌‌های آنها را متوجه شویم. البته هنوز هم تغییر ممکن است؛ به‌‌‌ویژه در مناطقی مانند اتحادیه اروپا و چین که روی اصلاح نگاه اقتصادی خود سرمایه‌گذاری کرده‌‌‌اند.
برای کسب‌وکارها هم راهکار روشن است. آنها فقط می‌توانند برخیزند و تغییراتی در بازار ایجاد کنند که آینده آنها را تضمین کند و خودشان هم موقعیتی مناسب برای رقابت در بازار مدنظر داشته باشند.مساله آنجاست که ایجاد چنین بازارهای پایدار و فضای سیاسی و فرهنگی حامی آنها نیازمند تغییری بزرگ در جهان‌‌‌بینی و نگرش ماست. اکنون زمان آن رسیده است که حقایق تلخ را بپذیریم، خوش‌بینی ساده‌‌‌انگارانه را کنار بگذاریم و بر مواردی متمرکز شویم که برای پیشروی در جهان پر از بحران‌های اقلیمی ضروری هستند.
از افسانه تا اقدام
سه افسانه رایج در ذهن‌‌‌های ما ریشه دوانده است که کسب و کارها را از اقدام بجا و به‌‌‌موقع بازداشته است. افسانه و تصور نادرست نخست این است که بالاخره دولت‌‌‌ها سکان هدایت را در دست می‌‌‌گیرند و نیازی به نقش‌‌‌آفرینی فعال کسب‌وکارها در ساختن آینده‌‌‌ای سبز و پایدار نیست. دست‌‌‌کم در بسیاری از مناطق جهان، چنین انتظاری بیهوده است. چرخه‌‌‌های انتخابات، لابی کردن توسط ذی‌نفعان حفظ وضع موجود و دیدگاه‌‌‌های اقتصادی تاریخ‌‌‌گذشته جهان منجر به اقداماتی کند و گسسته شده‌‌‌اند.
دوم، تصور می‌شود که بهبودهای تدریجی در کسب و کارها کافی است. دهه‌‌‌ها اقدامات و بهبودهایی در کسب و کارهای مختلف جهان اتفاق افتاده است ولی هیچ‌گاه سرعت و مقیاس آنها به حد موردنیاز نرسیده که منجر به نتایج لازم شود. یکی از مشکلات آن است که بازارها به دنبال ارزش و فرصت‌‌‌های سودآوری می‌‌‌روند، نه اخلاقیات. تا زمانی که پایداری در قوانین بازار نهادینه نشود، پیشرفت‌‌‌ها از هم گسیخته و ناکافی خواهند بود.
تصور سوم این است که پایداری را می‌توان بی‌‌‌هزینه و بدون رنج به دست آورد. اما چنین راه بی‌‌‌هزینه‌‌‌ای به سمت آینده پایدار وجود ندارد. ما فقط با یک انتخاب واضح مواجه هستیم: یا باید هزینه‌‌‌های قابل مدیریت (حتی اگر دردناک) امروز را بپذیریم یا پیامدهای فاجعه‌‌‌بار و افسارگسیخته فردا را. کسب‌وکارها و دولت‌‌‌ها باید دست از محدودسازی جاه‌‌‌طلبی، قناعت به استراتژی‌‌‌های برد-برد و فروش توهمِ‌ گذار بی‌‌‌رنج بردارند. در عوض باید بر بده‌‌‌بستان‌‌‌های ضروری برای تاب‌‌‌آوری بلندمدت تمرکز کنند.
کسب و کارها باید ورای این سه افسانه را ببینند و به اقدامات موردنیاز دست بزنند. اقدام در زمینه اقلیم و طبیعت، دیگر مساله وجهه و اعتبار نیست و به یک مساله مرگ و زندگی تبدیل شده است. با این حال، بسیاری از کسب و کارها همچنان در خواب و این رویا به سر می‌‌‌برند که پیش از غرق شدن قادر به فرار با قایق نجات خواهند بود و خطرات ناشی از انفعال جمعی کنونی را به کل نادیده می‌‌‌گیرند. زیان‌‌‌های تقریبی 200 میلیارد دلاری آتش‌‌‌سوزی لس‌‌‌آنجلس، آخرین تماس بیدارباش بود. از اینجا به بعد، سرنوشت کسب‌وکارها به طور جداگانه و سرنوشت ما به طور کلی در گرو تصمیمات و اقداماتی است که انجام می‌‌‌دهیم.
منبع: sustainable views

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1257660/سه-افسانه-نادرست-درباره-پایداری-و-تبعات-آن
بستن   چاپ