بازار آریا
در هفته نامه تجارت فردا مطرح شد؛
آیا ترامپ فرصت است؟
جمعه 28 دی 1403 - 12:45:29 PM
روزنامه دنیای اقتصاد
بازار آریا - پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات 2024 موجب شده تا ایالات‌متحده و ایران در سال 2025 ناگزیر از رویارویی مجدد با یکدیگر باشند، اما این رویارویی در شرایطی بسیار متفاوت نسبت به سال 2015 یا حتی 2018 رخ می‌دهد.
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ از بحران سفارت آمریکا تا ماجرای ایران-کنترا، از عذرخواهی مادلین آلبرایت بابت کودتای 28 مرداد و خودداری سیدمحمد خاتمی از دیدار با بیل کلینتون در اجلاس سازمان ملل تا گنجاندن ایران در محور شرارت توسط جورج بوش پسر و از گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی با باراک اوباما تا عدم صدور مجوز دیدار جواد ظریف با دونالد ترامپ در اجلاس جی 7 در بیاریتز فرانسه، روابط ایالات‌متحده و ایران تصویری آشفته‌ از فرازوفرودهای تاریخی بسیار در رابطه متقابل دو کشور را به نمایش می‌گذارد، روابطی که هیچ‌گاه نتوانسته از بن‌بست خارج شود. طی دهه اخیر، اوج نزدیکی دو کشور در توافق برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 و اوج خصومت متقابل نیز در زمان فروپاشی این توافق با خروج یک‌طرفه دونالد ترامپ از آن در سال 2018 رقم خورد؛ خروجی که کمپین «فشار حداکثری» را در واشنگتن و راهبرد «مقاومت حداکثری» را در تهران کلید زد. 
پیروزی مجدد دونالد ترامپ در انتخابات 2024 موجب شده تا ایالات‌متحده و ایران در سال 2025 ناگزیر از رویارویی مجدد با یکدیگر باشند، اما این رویارویی در شرایطی بسیار متفاوت نسبت به سال 2015 یا حتی 2018 رخ می‌دهد.
طی فاصله سال‌های 2024-2018 ایران توانایی‌های هسته‌ای خود را گسترش داده به‌گونه‌ای که اکنون به صورت دوفاکتو در آستانه هسته‌ای شدن قرار دارد. این بدان معناست که دونالد ترامپ در دولت دوم خود باید لاجرم یا با استفاده همه‌جانبه از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی، تهدید را خنثی کند یا آنکه دستور حمله نظامی به ایران را صادر کند. این البته وضعیتی است که دونالد ترامپ، خودش برای خود به ارمغان آورده است: تصمیم او در سال 2018 برای کنار گذاشتن توافق هسته‌ای دوران اوباما به نفع کمپین «فشار حداکثری»، تهران را بر آن داشت تا برنامه هسته‌ای خود را تسریع کند.
البته ایران نیز اکنون زیر فشارهای فزاینده اقتصادی قرار دارد و طی فعل و انفعالات منطقه‌ای از 7 اکتبر به این سو، برخی کارت‌های خود را از دست داده اما علاوه بر برخورداری از بزرگ‌ترین ذخایر موشکی در منطقه، برنامه هسته‌ای خود را نیز پیش برده است. 
ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور ایالات‌متحده، در زمان سفر تاریخی خود به چین در سال 1972 یادداشت‌های دست‌نویسی می‌نوشت که شامل دو عنوان «آنچه آنها می‌خواهند» و «آنچه ما می‌خواهیم» بود. این می‌تواند نشان دهد که چرا و چگونه ریچارد نیکسون و مشاور امنیت ملی او، هنری کیسینجر، توانستند تاریخ‌ساز شوند و گشایش روابط با چین، کشوری که برای دهه‌ها از ایالات‌متحده فاصله گرفته بود، را کلید بزنند. البته نیکسون از یک مزیت دیگر نیز برخوردار بود که او را برای رهبری این ابتکار دیپلماتیک جسورانه از نظر سیاسی قابل دفاع می‌کرد. او در تمام دوره شغلی خود، به‌ویژه در دوران حضور در کنگره و تصدی مقام معاون رئیس‌جمهور، به مخالفت با نفوذ کمونیسم شهره بود: «تنها نیکسون می‌توانست به چین برود.» 
همچون نیکسون، دونالد ترامپ نیز در مورد خصومت با ایران تا اندازه کافی اعتبار دارد که بتواند در روندی تاریخ‌ساز مشارکت کند. ترامپ همچنین به‌عنوان سیاستمداری غیرلیبرال و تاجرمسلک شناخته می‌شود که محور کنش‌هایش نه حول دفاع از ارزش‌های غربی بلکه بر منطق منفعت می‌چرخد. اقتصاد ایران به‌دلیل دهه‌ها تحریم بین‌المللی با مشکل کمبود سرمایه‌، فرسودگی زیرساخت‌ها و عقب‌ماندگی در زمینه فناوری دست به گریبان است. این بدان معنی است که ظرفیت‌های اقتصادی بالقوه می‌تواند یکی از کارت‌های ایران باشد. بازار ایران یک بازار 85 میلیونی و تشنه کالاهای روزآمد است که چشم‌انداز جذابی را به طرف‌های خارجی ارائه می‌کند. 
همه این موارد نشان می‌دهد که می‌توان سال 2025 را به «سال فرصت» تبدیل کرد به شرط آنکه همانند فهرست «آنچه آنها می‌خواهند»، اقتصاد نیز جایی در بالای فهرست «آنچه ما می‌خواهیم» داشته باشد. در زبان انگلیسی اصطلاحی وجود دارد که می‌گوید برای پیشبرد رفتار همکارانه باید «پوست افراد در بازی باشد.» نقش محوری قایل شدن برای اقتصاد این مزیت را دارد که می‌تواند با درگیر کردن بنگاه‌ها و سرمایه‌گذاران خارجی و لابی‌های اقتصادی به گروه‌های به‌اندازه کافی بزرگ از افراد متمایل به همکاری در هر دو کشور شکل دهد و منفعت متقابل را جایگزین نگاه‌های هویتی کند.
اعتماد اساس همکاری نیست بلکه برای ثبات همکاری لازم است آینده سایه‌ای بلند داشته باشد. اینکه کشورها به یکدیگر اعتماد دارند یا نه، در بلندمدت اهمیت کمتری دارد تا اینکه شرایط برای ایجاد یک الگوی پایدار همکاری با یکدیگر فراهم باشد. اقتصاد این ظرفیت را دارد که بتواند مبنای یک الگوی همکاری پایدار و بلندمدت قرار گیرد.
نوید رئیسی/ مشاور علمی هفته‌نامه تجارت‌فردا

https://www.bazarearya.ir/fa/News/1249219/آیا-ترامپ-فرصت-است؟
بستن   چاپ