بازار آریا - محمدحسین باقی این پرسش را مطرح کرده است که آیا سوریه باثبات میتواند به قطب بزرگ
انرژی تبدیل شود؟
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای
اقتصاد ؛ سقوط بشار اسد در سوریه، «درهای فرصت» را به روی مجموعهای از کشورها گشوده است. این کشورها عمدتاً شامل کشورهای عربی بهعلاوه ترکیه هستند که در زمره بزرگترین ذینفعان از سوریه پسااسد محسوب میشوند.
اما این «درهای فرصت» چیست که باعث دامن زدن به رقابتها شده است؟ برخی آن را یک «رویای لولهای» مینامند که سقوط اسد آن را محقق کرد.
در حقیقت، سوریه فعلی با گذار از استراتژی «انکار» در دوران اسد به عصر «تعامل» در دوران پسااسد روی آورده که میتواند سرنوشت این کشور را بهگونهای دیگر رقم بزند و در صورت ثبات، این احتمال هست که خطوط لوله
انرژی از این کشور بگذرد و سوریه را به «هاب» یا «قطب»
انرژی تبدیل کند.
آمریکا هم در تلاش است تا فعالیت
اقتصادی در سوریه را «روانتر» کند. بر همین اساس، وزارت خزانهداری
آمریکا 17 دیماه اعلام کرد که این کشور مجوز عمومی برای سوریه صادر کرده که تراکنشها با نهادهای دولتی و برخی تراکنشهای شخصی و همچنین در حوزه
انرژی را مجاز میکند.
قطر دارای 25 تریلیون مترمکعب
گاز است و مدتهاست که میخواهد خط لولهای بسازد که ذخایرش را به بازار پرسود
اروپا برساند.
ایده خط لوله قطر-ترکیه در سال 2009 از سوی بشار اسد رد شد و
روسیه نیز با آن مخالفت کرد زیرا این کشور در آن زمان بر عرضه خطوط
گاز به
اروپا مسلط بود.
انحصار
روسیه در عرضه
گاز به
اروپا از سوی قطر مورد تهدید قرار گرفته بود و کرملین سخت تلاش میکرد تا از ساخت خطوط لوله اتصال جلوگیری کند.
نگه داشتن سوریه زیر نفوذ مسکو برای جلوگیری از چنین انتقالی یکی از دلایل حمایت
روسیه از اسد بود. اما اکنون همه ایرادات ژئوپولیتیک به خط لوله قطر-ترکیه از بین رفته است.
برآورد اولیه حاکی از 10 میلیارد
دلار هزینه برای ساخت یک خط لوله 1500کیلومتری از بخش قطری میدان عظیم «گنبد شمالی/پارس جنوبی» (در خلیجفارس، که با
ایران مشترک است) به ترکیه است که در آرزوی ایجاد یک «هاب گازی» همراه با تولیدکنندگان آفریقا و آسیای مرکزی و همچنین
روسیه است.
همچنین خط لوله 10 میلیارد مترمکعبی «گاز عربی» (AGP) وجود دارد که
گاز مصر را به سوریه و سایر کشورهای منطقه صادر میکند.
سرنگونی بشار اسد همچنین درخواستهایی را برای احیای خط لوله فراموششدهای که زمانی
نفت خام را از
عراق به بندری در سوریه (و به دریای مدیترانه) میبرد، به دنبال داشته است.
یکی عضو انجمن اقتصاددانان
عراق میگوید که خط لوله سوریه میتواند جایگزینی برای خط لوله کرکوک-جیهان باشد که
عراق و ترکیه را به هم متصل میکند.
الحنین میگوید: «من فکر میکنم اکنون
عراق تمایلی به جستوجوی خروجیهای جدید صادرات
نفت برای کاهش اتکا به خط لوله جیهان دارد، که مکرراً با خطرات سیاسی و امنیتی مواجه است. من خط لوله سوریه را بهترین جایگزین در این زمینه میدانم.»
«حیدر اروچ»، محقق خاورمیانهای مستقر در ترکیه، معتقد است که اهمیت سوریه در ژئوپولیتیک
انرژی بیشتر از موقعیت این کشور در امتداد کریدورهای
انرژی شرقی-غربی و شمال-جنوب ناشی میشود تا منابع آن.
در دوران حکومت بشار اسد، میادین کلیدی
نفت و
گاز سوریه خارج از کنترل دولت مرکزی بود. بنابراین دمشق برای تامین سوخت به
ایران متکی بود.
ترکیه بازی پیچیدهای را در سوریه انجام میدهد. در قلب آن مسئله کردها نهفته است. درحالیکه جمعیت کردهای سوریه کمتر از کشورهای همسایه است، کنترل آنها بر مناطق در امتداد مرز ترکیه آنها را به نگرانی جدی برای آنکارا تبدیل میکند. حتی با وجود یک سوریه باثبات، اما هنوز خطرات سیاسی بزرگی در تمام مسیرهای جایگزین از قطر به
اروپا وجود دارد.
عراق همیشه بیثبات بوده و امروز نیز بیثبات است.
مسیر
عراق همچنین از منطقه کردستان در شمال
عراق میگذرد که از ثبات کمتری برخوردار است، اما همچنین برای ترکیه که سالهاست با کردها میجنگد، مشکل بزرگی خواهد بود.
اما باید به یک روایت «محتاطانه» دیگر هم اشاره کرد. «چارلز کوپچان» و «سینان اولگن» در یادداشتی برای «پروجکت سیندیکیت» نوشتند، سقوط اسد اگرچه میتواند منافع منطقهای گستردهتری به همراه داشته باشد اما نباید احتیاط را از دست داد.
در خاورمیانه، حذف افراد قدرتمند عموماً باعث هرجومرج خشونتآمیز شده است، نه حکمرانی پایدار و فراگیر. بنابراین، نباید از نظر دور داشت که سوریه پسااسد هم ممکن است طعمه سیاست تقسیمات قومی و فرقهای شود.
سقوط اسد فرصتی برای بازسازی سیاسی و
اقتصادی یک کشور کلیدی عربی ایجاد کرده است. اما چند ماه آینده حیاتی است.
منبع:
تجارت فردا، شماره 576
https://www.bazarearya.ir/fa/News/1247033/آیا-سوریه-پسااسد-قطب-انرژی-میشود؟؛-گشایش-درهای-بسته