بازار آریا - نشریه «فارن افرز» در مطلبی به قلم حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر مهمان در موسسه امور بینالمللی و امنیت در برلین، به بررسی شرایط جدید سوریه و نقش و موقعیت
ایران بعد از سقوط اسد پرداخته است. نویسنده در این مقاله تاکید دارد که ایالات متحده لازم است بهمنظور کمک به ثبات سوریه و پرهیز از تنشهای منطقهای با ایران، بر سر میز مذاکره بنشیند.با گذشت سیزده سال از آغاز ناآرامیهای سوریه، سقوط و فروپاشی سریع و غیرمنتظره حکومت اسد، تصور حفظ وضعیت موجود و ادامه حیات یک نظام ظاهرا باثبات را در هم شکست. هرچند حکومت بشار اسد در بخش زیادی از دههای که گذشت به حمایتهای همهجانبه
ایران و
روسیه برای ادامه حیات خود متکی بود، اما آنچه صرفا در سال 2011با قیام مردم سوریه علیه نظام حاکم آغاز شد، به یک جنگ داخلی ویرانگر منجر شد که درنهایت به یک بنبست نامتوازن میان طرفهای درگیر انجامید. در این میان و با وجود چالشهای مداوم، جایگاه حکومت اسد در کشور بهنظر غیرمتزلزل میآمد. اما تنها چند روز بعد از آغاز عملیات نظامی نیروهای شورشی، این حکومت از هم فروپاشید.
نویسنده مقاله فارن افرز معتقد است، فروپاشی نظام سوریه موجب شد
ایران نفوذ خود را پس از سالها حضور میدانی و صرف منابع مالی و انسانی در سوریه از دست بدهد. تهران سرسختترین متحد اسد در طول جنگ بود و طی سالیان متمادی،
ایران منابع و کمکهای زیادی را برای تضمین بقای او در حکومت صرف کرده بود. بااینحال، هنگام فروپاشی ارتش سوریه،
ایران به شکل چشمگیری از صحنه غایب بود.
عقبنشینی راهبردی ایران، فرصتی را برای ایالات متحده فراهم کرد تا ضمن مهار پتانسیل و احتمال ازسرگیری درگیریها در سوریه، در جهت زمینهسازی برای ایجاد ثبات موردنظر خود گام بردارد. واشنگتن با ادامه حمایت از نیروهای کرد سوریه، تشویق گفتوگو میان سهامداران کلیدی در این کشور و تشویق اسرائیل به توقف عملیات نظامی در سوریه، میتواند به شکلدهی صحنه سیاستی این کشور جنگزده و تحقق صلح و امنیت بلندمدت کمک کند. اما دستیابی به ثبات در منطقه بهاحتمال زیاد مستلزم نقشآفرینی
ایران در مذاکرات بر سر آینده سوریه نیز خواهد بود. اگر واشنگتن و تهران نتوانند با یکدیگر تعامل کنند، سوریه همچنان از این شرایط آسیب خواهد دید. نویسنده ادعا کرد،از دست دادن متحد در سوریه در رقابت با ترکیه به سود
ایران نخواهد بود. حمایت آنکارا از شورشیان سوری، توازن قوای منطقهای را مختل کرده است. در زمان اسد، حضور گسترده
ایران در سوریه به تهران این امکان را داد تا در مقابل جاهطلبیهای منطقهای ترکیه موازنه ایجاد کند. اما از زمان سقوط اسد، آنکارا که درحالحاضر حامی اصلی شورشیان سوری، بهویژه گروه تحریرالشام، محسوب میشود، جایگزین تهران و مسکو بهعنوان قدرتهای خارجی مسلط در سوریه شده و با گسترش دامنه نفوذ ترکیه، نفوذ منطقهای
ایران محدودتر شده است.
مسیریابی در تاریکی
نگرانیهای فزایندهای در
ایران وجود دارد که ترکیه که به دلیل موقعیت فعلیاش در سوریه جسور شده، اکنون میتواند به دنبال افزایش نفوذ خود در عراق، لبنان و قفقاز جنوبی باشد. در
عراق و لبنان، ترکیه ممکن است حمایت خود را از گروههای سنی علیه گروههای شیعه طرفدار
ایران تقویت کند. در قفقاز جنوبی، فشار ترکیه برای ایجاد کریدور موسوم به زنگزور - یک مسیر ترانزیتی راهبُردی که ترکیه را از طریق ارمنستان به آذربایجان متصل میکند - دسترسی زمینی
ایران به ارمنستان را که شریک راهبُردی و حیاتی برای حفظ پایگاه منطقهای و
تجارت تهران است، تهدید میکند. مسیرهای موجود در قفقاز،
ایران را از منظر
اقتصادی و ژئوپلیتیک منزوی میکند. بهرغم چالشهایی که تهران با آن مواجه است، به نظر میرسد ایران، با انجام اصلاحات تاکتیکی، در حال تطبیق راهبرد خود برای حفظ موقعیت و نفوذ در سوریه و شام است.
ایران تمایل خود را برای تعامل با گروههای کرد نشان داده است که بهرغم اینکه مستقیما حکومت اسد را به چالش نکشیدند، از بازیگران کلیدی در طول جنگ، بهویژه در میدان مبارزه با گروههای افراطی بودند و بخشهای زیادی از شمال شرق سوریه را در اختیار دارند. در روزهای منتهی به سرنگونی حکومت اسد، نیروهای مورد حمایت
ایران از مواضع کلیدی خود در شرق سوریه، بهویژه در استان دیرالزور در نزدیکی مرز عراق، عقبنشینی کردند و کنترل این مناطق را به نیروهای دموکراتیک سوریه که پرسنل و ساختار فرماندهی آن عمدتا کرد هستند، واگذار کردند. این اقدام نشاندهنده تلاش
ایران برای شناساندن خود بهعنوان شریک بالقوه کردهای سوریه بود، بهویژه با توجه به نگرانی کردها مبنی بر اینکه حمایت ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه پس از بازگشت دونالد
ترامپ به کاخ سفید، ممکن است کاهش یابد. (بسیاری از
ترامپ انتظار دارند دخالت
آمریکا در سوریه را کاهش دهد و به دنبال روابط قویتر با ترکیه باشد که نیروهای دموکراتیک سوریه را یک گروه تروریستی میداند).
ایران همچنین ممکن است امکان تعامل با گروه تحریرالشام را بررسی کند و از احساسات ضداسرائیلی و مدافع فلسطینیان در صفوف شورشیان، بهرهبرداری کند. اگرچه رهبران گروه تحریرالشام بیمیلی خود را برای شروع درگیری با اسرائیل ابراز کردهاند، حملات مداوم اسرائیل به خاک سوریه و اشغال اراضی این کشور میتواند موجب شود این گروه در موضع خود تجدیدنظر کند. در این میان، تهران ممکن است در ازای دریافت برخی امتیازات راهبردی، از جمله دسترسی مجدد نیروهای حزبالله لبنان به خاک سوریه با هدف تامین تسلیحاتی، با گروه تحریرالشام تماسهایش را برقرار سازد.از سوی دیگر،
ایران میتواند روابط جدیدی با اقلیتهای شیعه و علوی در غرب سوریه که از تبعیض و سرکوب در سایه حکومت افراطگرایان بیم دارند، ایجاد کند. با همسویی با این گروهها،
ایران میتواند شبکهای از نیروهای وفادار و نیروهای نیابتی برای حفظ نفوذ خود در سوریه، حتی در غیاب یک رژیم حاکم منعطف، تشکیل دهد.
ایران حتی ممکن است صدها سرباز رژیم اسد را که پیش از سقوط حکومت به
عراق رفتهاند، در چارچوب یک نیروی انقلابی سازماندهی کند تا بتواند به طور بالقوه جای پای خود را در سوریه تحکیم کند.
لزوم مذاکره با ایران
سقوط اسد و تحلیل جایگاه و نقش
ایران در سوریه، فرصتها و چالشهای عظیم و متفاوتی را به همراه دارد که پاسخگویی به آنها، نیازمند نقشآفرینی فعالانه ایالات متحده است. اولا، حمایت مستمر ایالات متحده از کردهای سوریه بسیار ضروری است. نیروهای دموکراتیک سوریه به رهبری کردها همواره یک متحد کلیدی در مبارزه با گروه تروریستی داعش و یک نیروی ثباتآفرین در شمال شرق سوریه بودهاند. اما درگیریهای اخیر با گروههای شورشی مورد حمایت ترکیه، نیروهای دموکراتیک سوریه را مجبور به توقف عملیات خود علیه داعش کرده است. حمایت مستمر ایالات متحده، از جمله کمکهای مالی، سیاسی و دیپلماتیک، کردها را در برابر چنین تهدیداتی تقویت میکند و درعینحال
ایران را از استفاده از خلأ قدرت در حال ظهور بازمیدارد.ضروری است واشنگتن همزمان اسرائیل را وادار کند تا عملیات خود در خاک سوریه و اشغال بخشهای بیشتری از خاک این کشور را متوقف کند. هرگونه اشغال طولانیمدت خاک سوریه از ناحیه اسرائیل، خطر نفرتآفرینی بیشتر در میان سوریها و فراهمکردن زمینهای برای نقشآفرینی
ایران در قالب اجرای طرحهای ضداسرائیلی را در سوریه فراهم میکند.
ایالات متحده همچنین باید با متحدان خود در خاورمیانه و
اروپا همکاری کند تا گفتوگویهای سیاسی فراگیر را در میان همه جناحهای سوریه ترویج دهد. خلأ قدرت برجامانده از خروج اسد، خطر تشدید رقابت میان جناحهای مختلف و میان بسیاری از اقلیتهای قومی و مذهبی کشور را به دنبال خواهد داشت. حمایت از گفتوگوی جامع به ایجاد دولتی فراگیر کمک میکند و موجب میشود تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و از حقوق اقلیتها محافظت شود و درعینحال احتمال سوءاستفاده سایر بازیگران خارجی از گروههای اقلیت برای افزایش نفوذ در این کشور کاهش یابد. بااینحال، هرچند تضمین امنیت سوریه ضروری است، تلاشهای دیپلماتیک برای جلوگیری از بروز بیثباتی بیشتر ضروری است.
نویسنده مدعی است احساس تهدید تهران از کارزار فشار حداکثری دولت
ترامپ به دنبال سقوط حکومت اسد، ممکن است تهران را به تشدید فعالیتهایی از جمله تقویت بیشتر گروههای شبهنظامی متحد در
عراق و یمن یا تقویت پیوندها و کانالهای ارتباطی خود در سوریه سوق دهد. در واقع، ایالات متحده لازم است در جریان مذاکرات منطقهای درباره آینده سوریه، ضمن توجه به نگرانیهای امنیتی تهران و درعینحال نقش موثر این کشور در کاهش تنش در جبهههای دیگر، به
ایران پیشنهاد دهد که بر سر میز مذاکره بنشیند. این راهبرد میتواند نفوذ
ایران در سوریه و خاورمیانه را کاهش دهد و حتی احتمالا زمینهای فراهم کند تا تهران و واشنگتن برای گفتوگوهای دیپلماتیک جامعتر پای میز مذاکره بنشینند.