بازار آریا - مریم شکرانی در گفتوگو با عدنان مزارعی، اقتصاددان و مشاور
اقتصادی سازمان ملل در بخش خاورمیانه، ریشههای
اقتصادی سقوط دمشق و نابودی حکومت بشار اسد را بررسی کرده است.
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ حکومت اسد پس از نیمقرن تنها در 12 روز فروپاشید. اتفاقی عجیب و نهچندان قابل انتظار که حیرانی تحلیلگران و رسانههای جهان را به دنبال داشت.
بشار اسد پس از جنگ داخلی سال 2011 و بازگشت به قدرت فرصت داشت که همهچیز را بازسازی کند اما غفلت کرد و نتوانست کشور را یکپارچه نگه دارد و بهطور مشخص،
اقتصاد را از تلاطمهای بیشمار دور نگه دارد.
جنگ داخلی
اقتصاد سوریه را بهشدت زمینگیر کرد. خوب است در این زمینه کمی به آمارها توجه کنیم. قبل از شروع جنگ داخلی در سوریه، صادرات
نفت این کشور روزانه 400 هزار بشکه بود اما در حال حاضر آمار صادرات
نفت به روزی حدود 40 هزار بشکه رسیده است.
هرچند که آمار در این زمینه چندان دقیق و شفاف نیست اما با این احتساب صادرات
نفت سوریه به حدود یکدهم سقوط کرده است.
فرار
سرمایه در سوریه شدت گرفته بود و این مسئله فشار زیادی به ذخایر ارزی وارد میکرد.
بنابراین دولت مجبور بود
پول چاپ کند و
تورم صعودی شده بود. در این میان شمار قابلتوجهی از سوریها سرمایههای خود را در بانکهای لبنان سپردهگذاری کرده بودند اما با بحران
اقتصادی سال 2019 لبنان،
سرمایه سوریها هم آسیب دید.
در طول جنگ داخلی سوریه، هر
دلار آمریکا معادل 45 لیره سوری بود اما هفته پیش هر
دلار آمریکا به معادل حدود 14 تا 15 هزار لیره سوری رسید که حاکی از سقوط سنگین ارزش
پول ملی این کشور است.
رشد
اقتصاد سوریه در سال 2023 منفی 1.2 درصد بود و صادرات این کشور که در سال 2010 حدود هشت میلیارد
دلار بوده در سال 2023 به کمتر از یک میلیارد
دلار رسیده است.
واردات این کشور که در سال 2010 حدود 17.5 میلیارد
دلار بود به 3.2 میلیارد
دلار در سال 2023 کاهش داشته است. همچنین نرخ
تورم در این سال به 115 درصد رسید.
سقوط اسد بدون شک ابعاد سیاسی،
اقتصادی و نظامی داشته است اما این مسائل یکشبه جمع نشده و طی مدتی طولانی انباشته شده است.
میشود گفت که اتفاقات سوریه حتی قبل از سال 2011 و بهار عربی شروع شده اما از زمان شروع جنگ داخلی، مجموعهای از بهانههای
اقتصادی ایجاد شد که وضعیت سوریه را وخیمتر کرد.
تخریب
سرمایه و زیربناهای
اقتصادی و
مهاجرت گسترده نیروهای انسانی چه درونمرزی و چه برونمرزی امکان مدیریت کشور را برای اسد دشوار کرد.
گذشته از این، در سالهای گذشته سوریه به گروههای مختلف تقسیم شده و به صورت ملوکالطوایفی اداره میشد و کشورهای خارجی هم در این کشور مداخلات گسترده داشتند و در نتیجه دولت مرکزی قدرت مهار شرایط را از دست داد.
ضمن اینکه باید اشاره کرد که سقوط
تجارت خارجی و تحریم هم باعث شد که دولت مرکزی، بخش قابلتوجهی از منابع درآمدی خود را از دست بدهد و دستش برای مهار شرایط بستهتر شود.
ضمن اینکه وضعیت وخیم
اقتصادی باعث نارضایتی مردم سوریه شد. از آنسو حجم فساد در دولت اسد افسانهای بود و نزدیکان مقامات دسترسیهای عجیب به قراردادها و منابع داشتند. اطلاعات درباره شبکه حامیان اسد و فساد
اقتصادی آنها تکاندهنده است.
متاسفانه باید گفت که افغانستان،
عراق و سوریه به دلیل جولان گروههای افراطی و تکهوپاره شدن کشور به دست گروههای مختلف، فرسنگها از توسعه دورتر شدهاند و این مسئله میتواند بحرانهای
اقتصادی مثل
فقر و نابرابری و بنیادگرایی را تشدید کند.
اقتصاد خاورمیانه به دلیل اینکه پایگاه صادرات
نفت و
گاز شناخته میشود، هنوز بسیار مهم است. هرچند کشورهای جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت میکنند اما خاورمیانه همچنان به دلیل
نفت و
گاز و تنگههای تجاری و کریدورهای ترانزیتی مهم است.
متاسفانه در این منطقه بحران بهموقع حل نشد و شیوه غلط حکمرانی و تشدید فساد در کشورهای منطقه، مشکل اساسی است. این مسئله در مصر حل نشده است. در
عراق لاینحل باقی مانده، در لیبی رها شده و در لبنان، فاجعه تا جایی پیش رفته که از سال 2019 تاکنون امکان تشکیل دولت وجود ندارد و منطقه به سمت بینظمی و آنارشی پیش رفته است.
ترکیه میتواند برنده بزرگ این ماجرا باشد و نقش اساسی در بازسازی سوریه و تغییر معادلات منطقه به سود خود داشته باشد. ضمن اینکه طراحی کریدورهای ترانزیتی منطقه به سمتوسویی است که این کشور میتواند نقش مهمی برای ترانزیت
کالا و
انرژی در این منطقه ایفا کند.
منبع:
تجارت فردا، شماره 573