بازار آریا - اقتصاد24- برخی از اقتصاددانان نهادگرا معتقدند که دلیل اصلی افزایش
قیمت ارز، ناشی از حذف نیما و توافقی شدن
قیمت دلار در مرکز مبادله آن است. این افراد که به کارکردهای نهادهایی دولتی معتقد هستند، توضیح میدهند دولت باید
تورم را کنترل کند و دست به ایجاد شوکهایی، چون حذف نیما یا آزادسازی
قیمت حاملهای
انرژی نزند.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در مقابل این افراد اقتصاددانانی که به کارکردهای بازار آزاد معتقد هستند میگویند این استدلال صحیح نیست؛ برای مثال، میثم رادپور، کارشناس
اقتصادی توضیح میدهد: نهادهایی همچون مرکز مبادله نیز کمک چندانی به
اقتصاد ما نکردند. مگر نیما نیز در ابتدای امر قرار نبود که توافقی باشد، اما در نهایت دیدیم که دولت با دخالتهای خود این بازار را به مرور زمان دستوری کرد.
او که معتقد بود دولت ابتدا سازوکار و الزامات بازارها را نابود میکند و پس از آن به شکل دستوری بازار میسازد، همچنین بیان کرده بود که این بازارها در بهترین حالت نسخه شبیهسازیشده از بازار هستند و توانایی اینکه مانند بازار اصلی کارایی داشته باشند و سازوکارهای
اقتصادی را در دل خود جای دهند، ندارند.
میثم رادپور، کارشناس
اقتصادی با تاکید بر همین موضوع معتقد است که دلیل افزایش نرخ
ارز در مدت اخیر مانند تمام سالهای اخیر از یک فرمول تبعیت کرده است و دلیل اصلی هم
رکود تورمی و همچنین مشکلات ناشی از تحریم و مختل شدن روندهای بازار است. او که معتقد است نباید افزایش نرخ
ارز را به مسائلی مانند قطعی
برق و عرضه نشدن
ارز ارتباط داد، بیان میکند: باید مسئله اصلی را بشناسیم و بدانیم که در برهههای مختلف، مشکل اصلی را از یاد نبریم. به گفته رادپور، تعطیل شدن صنایع در هفته اخیر تنها توجیه و سرپوشی برای مشکلات سالهای گذشته است.
آقای فرزین در گفتوگوی خبری روز سهشنبه خود توضیح داده بودند که به دلیل کمبود عرضه ناشی از تعطیلی بنگاههای اقتصادی،
قیمت ارز نیز افزایش یافته است و با از بین رفتن این مسئله و به کار برگشتن صنایع و واحدهای اقتصادی، مشکل افزایش
قیمت ارز هم رفع و رجوع خواهد شد. به نظر شما این گزاره تا چه اندازه نشان از واقعیت دارد؟
به نظر میرسد که مسئله
اقتصاد ما اصلاً به صرف قطعی
برق محدود نمیشود و حداقل این چیزی است که همه بر آن توافق دارند. صحبت من این است که نسبت دادن
ارز به شکل متعدد و جدی به تعطیلی درست نیست. ما با فشار
تورم مواجه هستیم. اگر عوامل جابهجایی
قیمت دلار را بررسی کنیم، دو عامل وجود دارد؛ اول، عوامل سیستماتیک و دوم، عوامل اتفاقی که افزایش
قیمت را به صورت تئوریک توضیح میدهد. کشوری با
تورم 50 درصد، مسلماً افزایش
قیمت دلار را تجربه میکند. ضریب همبستگی بین
دلار و
تورم نزدیک به یک است.
بیشتر بخوانید:
قیمت دلار توافقی از 62 هزار تومان عبور کرد
با وجود چنین
تورمی انتظار داریم که
قیمت دلار به اندازه
تورم افزایش یابد و این اتفاق میافتد. عوامل تصادفی هم بر افزایش
قیمت اثر میگذارد. این عوامل طبیعی، سیستماتیک و دائمی نیستند، مانند تنشهایی که بهطور بیسابقهای در منطقه شدت گرفته است. کشور ما رسماً در وضعیت تنش قرار دارد. وقتی مرحوم رئیسی رئیسجمهور شد،
دلار 23 هزار تومان بود، ایشان اگر زنده بود الان 3 سال از دورهاش میگذشت و
دلار همینقدر بود. من پیشبینی کردم اگر ابراهیم رئیسی زنده بود، با
تورم 50 درصد
دلار در پایان 8 ساله ایشان 600 هزار تومان میشد.
اینکه بگوییم هفته دیگر
ارز حاصل از فعالیت کسبوکارها وارد سامانه میشود و به همین دلیل هم مشکلات ارزی در کشور حل خواهد شد، یک شوخی بسیار سادهانگارانه است چراکه ما میدانیم
اقتصادی که با
تورم بیش از 50 درصدی دست و پنجه نرم میکند، هزاران دلیل برای افزایش
قیمت ارز در دل خود دارد و چنگ زدن به چنین دستاویزهایی تنها نشانه استیصال رئیس
بانک مرکزی است. ما در ادوار گذشته هم شاهد آن بودیم که رؤسای قبلی برای افزایش
قیمت ارز بهانههای واهی میآوردند یا از همه خندهدارتر اینکه ما به خاطر میآوریم روزگاری رئیسجمهور این ممکلت برای از بین رفتن آلودگی هوا، با هواپیما در آسمان آبپاشی کرد.
پس با همین تفاسیر به نظر شما، تنشهای اخیر منطقهای تاثیری در افزایش
قیمت دلار نداشت؟
البته ماجرای شدت گرفتن تنشها موضوع مهمی است و این تنشها به نظر نمیرسد با هزینه کم پیش برود. کشور ما همینطور هم با تحریمها، نمیتواند دسترسی آسانی به
ارز داشته باشد، با وجود تنش بیشتر، مسلماً
قیمت بیشتر خواهد شد.
با این وجود، نقش
بانک مرکزی در افزایش
قیمت دلار چیست؟
بانک مرکزی مدتهاست که کارکرد خود را از دست داده است. چنانچه مانند گذشته،
بانک مرکزی درآمدهای نفتی را در اختیار بگیرد و هرجور میخواهد خرج کند، کنترلهایی در بازار داشته باشد.
بانک مرکزی رسماً هیچ کاری در بازار
ارز نمیتواند انجام دهد.
بانک مرکزی تنها توزیعکننده
ارز با همکاری وزارت صمت است.
بانک مرکزی ما حتی نمیتواند یک
دلار در نظام بینالمللی بانکی جابهجا کند. چنین مجموعهای چگونه میتواند
قیمت ارز را کنترل کند؟
تجارت خارجی ما کلاً بر مبنای پولشویی پیش میرود، چون ناچار به پنهان کردن منشأ آن هستیم. اگر بخواهیم پولشویی را از بین ببریم
اقتصاد ما نیز به مسئله برمیخورد.
اگر ممکن است بیشتر در این باره توضیح دهید.
مشکلات و مسائل بازار
ارز ما متعدد هستند و درباره این ادعا که
ارز گران شده، چون که صنایع تعطیل بودند، باید توضیح داد که دو طرف باید سفارشها را تعطیل کنند نه اینکه یک طرف به مشکل بخورد و طرف دیگری هیچ مشکلی نداشته باشد و تقاضا را در بازار افزایش دهد. بعد هم رئیس
بانک مرکزی توضیح دهد که عامل افزایش
قیمت دلار این مسئله است.
وقتی که
بانک مرکزی نمیتواند هیچ پولی در جهان جابهجا کند، تولید کاهش یافته است، زیرا تحریمها، باعث کاهش
ارز میشود. برخی سیاستها دولت
ایران را بیاعتبار کرده است. صاحبان کسبوکارها به دولت و قول و قرارهایش به چشم تردید نگاه میکنند و مطمئن نیستند که دولت
ایران حتماً پای تعهداتی که به آنها داده است میماند. نگاه کشورهای خارجی و شرکتهای خارجی به فعالان
اقتصادی نیز همین است. زیرا فعالان
اقتصادی در دنیا نمیدانند که حتی اگر فعال
اقتصادی در
ایران بخواهد به تعهدات خود عمل کند هم آیا سازوکاری برای اینکه بتواند بر سر عهد خود با آنها بماند وجود دارد یا اینکه نه.
به همین دلیل هم ترجیح میدهد به جای همکاری با ایران، با کشوری همکاری کند که این همه مشکل نداشته باشد؛ بنابراین به همین دلیل است که میگوییم تنها مجموعهای از مشکلات
رکود تورمی باعث شده که وضعیت
اقتصادی کشور اکنون با حالت نااطمینانی مواجه شود؛ بنابراین در ارزیابی
قیمت ارز هیچ چیز مهمتر از
تورم 50 درصدی نیست. این 50 درصد
تورم که شاهد آن هستیم، فرایندی از همه رخدادهای سیاسی و واکنش
ایران به این رخدادهاست.
بیشتر بخوانید: تعطیلات ناشی از کمبود
گاز و
برق چگونه
قیمت دلار را افزایش داد؟/ حذف
ارز نیمایی تنها 30 درصد در افزایش
قیمت دلار نقش داشته است
هیچ چیز مهمتر از
تورم 50 درصدی نیست و
قیمت ارز در یک دوره مشخص زمانی افزایش مییابد. در
اقتصاد ایران مسائل سیاسی، نمیتوانند خطرناکتر از
تورم باشند و ریسک فعالیت
اقتصادی را بیش از میزان
تورم موجود در کشور افزایش دهند؛ بنابراین زمانی که با جهش ارزی مواجه میشویم نمیتوانیم توضیح دهیم که دقیقاً علت افزایش نرخ ارز،
تورم بوده یا چنین نیست.
به نظر شما مرکز مبادله و تالار تا چه اندازه میتوانند در این مسیر اثرگذار باشند؟
به نظر من دولت در ابتدا بازارهای عادی را با سیاستهای نادرست خود کاملاً از بین میبرد و بعد که متوجه میشود در نبود این بازارها، همه چیز به هم میریزد تازه تصمیم میگیرد که جایگزینی مصنوعی برای بازارها بیابد. این در حالی است که اگر از ابتدا دست به چنین اقدامی زده بود اصلاً نیاز نبود با هزینههای هنگفت مجبور به ساخت بازار مصنوعی شود.
اینکه نهادگرایان معتقدند دلیل افزایش
قیمت دلار حذف سامانه نیما است درست است؟
به نظر من نهادگرایان کاملاً در اشتباه هستند چراکه آنها دقیقاً به کارکردی بودن نهادهایی مانند مرکز مبادله، و نهادهای دیگر کنترلکننده معتقد هستند. این در حالی است که اگر این اقدامات مثمرثمر بود که در تمام این سالها دیگر دولت مجبور به انجام این همه اقدامات نبود. به نظر من یک مسئله وجود دارد و آن هم اینکه
بانک مرکزی ترجیح میدهد با چنین اقدامات نابهنجاری در بازار اختلال ایجاد کند تا مردم بگویند
بانک مرکزی دست به اقداماتی زد، اما نتوانست بازار را کنترل کند.
این در حالی است که من میتوانم شهادت بدهم اگر اصلاً
بانک مرکزی وجود نداشت اوضاع کشور بسیار بهتر بود. مسئله ارز، بدون دخالت دولت و نهادهای مربوط به آن هم قابلیت حل شدن دارد، اما
بانک مرکزی ترجیح میدهد با دخالت و انجام اقدامات نادرست اختلال در بازار ایجاد کند تا کسی اعتراض نکند که
بانک مرکزی در چنین شرایطی دست بر روی دست گذاشت و اقدامی انجام نداد.
منبع: هم میهن
https://www.bazarearya.ir/fa/News/1231078/بانک-مرکزی-در-بازار-ارز-اختلال-ایجاد-میکند--افزایش-قیمت-دلار-ارتباطی-با-قطعی-برق-ندارد