بازار آریا - دنیایاقتصاد : شهردار اسبق تهران در واکنش به تکرار چندباره طرح «انتقال پایتخت»، آن را نه «منطقی» و نه «راهحل مشکلات تهران» دانست و به جای «جابهجایی دستوری»، ایده «مهاجرت اختیاری از تهران» را راهکار درست معرفی کرد. پیروز حناچی در برابر این پرسش که «آیا تهران هنوز هم جای زندگی است؟»، پاسخ مثبت اما مشروط داد. ایده «مهاجرت اختیاری» 4مسوولیت مشخص متوجه دولت و شهرداری تهران میکند از جمله «رقیبسازی برای تهران» و «توسعه امکانات زندگی در حومههای پایتخت».
گروه
مسکن و شهری: افزایش بحرانهای شهر تهران از جمله آلودگی هوا، ترافیک لاینحل و کاهش مستمر کیفیت زندگی ساکنان این شهر طی سالهای اخیر باعث شده تا بارها مساله جابهجایی پایتخت مطرح شود؛ البته تمامی بررسیها این طرح را نادرست و غیرقابل اجرا دانستهاند. در این شرایط پیروز حناچی شهردار سابق تهران معتقد است که همچنان تهران بهترین گزینه برای پایتخت
ایران بوده و همچنان فرصت برای حل چالشهای بزرگ این کلانشهر وجود دارد. وی حل چالشهای پایتخت را منوط به طی 4 مسیر میداند. عدماجرای اقدامات درست در زمینه سیاستگذاری شهری، ساخت قطبهای رقیب توسط دولت، استفاده از پتانسیل شهرهای حومهای و تشویق مردم به زندگی در این مناطق با ایجاد جاذبههایی نظیر توسعه حملونقل عمومی سریع بین شهری توسط دولت و در نهایت توسعه حملونقل عمومی در داخل پایتخت توسط شهرداری و دولت با هدف کاهش تردد وسایل نقلیه خصوصی. این استاد دانشگاه که سابقه یک دوره مدیریت شهرداری تهران را نیز دارد با استناد به تجربه جهانی میگوید میتوان مشکلات کلانشهرها را مرتفع کرد؛ اما این کار نیاز به اقدامات کارشناسی دارد.
در این شرایط اگر سیاستگذاران شهری امکان اقدام صحیح را ندارند، از اقدام نادرست اجتناب کنند. وی در سخنان خود نامی از کسانی که تصمیمات نادرست برای شهر تهران اخذ میکنند نمیآورد؛ اما به نظر میرسد که روی تاکید او بر بخشی از تصمیمات فعلی شهرداری تهران است که طی ماههای اخیر با انتقادات گستردهای از سوی کارشناسان نیز مواجه شده است. بسیاری از کارشناسان شهری بر این باورند که طرحهای شهرداری تهران گره ترافیک شهر را پیچیدهتر کرده است. وی تاکید دارد اگر مسوولان شهری به دلیل مضیقه منابع مالی امکان توسعه مناسب زیرساخت حملونقل عمومی میان تهران و شهرهای حومه یا در داخل شهر را مطابق نیاز شهر تهران ندارند، از اخذ سیاستهای نادرست اجتناب کنند. وی در عین حال ایجاد قطبهای رقیب با تهران را لازمه کاهش جمعیت این کلانشهر میداند. طی سالهای گذشته کارشناسان بر لزوم تمرکززدایی از تهران تاکید داشتهاند؛ این تمرکززدایی باعث تشویق مردم به
مهاجرت به سایر شهرها میشود.
تهران، انتخاب درست آقا محمد خان
حناچی میگوید: حدود 250 سال قبل، آقا محمدخان قاجار تهران را به دلیل مولفهها و ویژگیهای مثبت و منحصر به فرد این شهر به عنوان پایتخت
ایران برگزید؛ ویژگیهای منحصر به فردی که برخی از آنها امروز تبدیل به تهدیدهای این شهر شدهاند.
وی ادامه داد: اگر امروز از هر شهروند تهرانی بخواهید که این شهر را توصیف کند؛ بعید است که در توصیف آن، ویژگیهای مثبت این شهر را بیان کند یا آن را در خاطر داشته باشد. این در حالی است که تهران در فاصله بسیار اندکی از رشته کوه البرز واقع شده و همین محل قرارگیری آن باعث شده تا ساکنان این شهر بتوانند روزانه با طی فاصله زمانی اندکی به دل طبیعت و کوهپایهها برسند. ارتفاعات البرز سالانه 240 میلیون مترمکعب آب برای این شهر تامین میکند و قناتهای شهر تهران را برای سالیان متمادی تغذیه کرده است. این ویژگیها، تهران را تبدیل به شهری بیبدیل در دنیا کرده؛ شهری که برای سالیان متمادی امنیت و رفاه را برای ساکنان خود رقم زده است. با وجود این در شرایط کنونی برخی از این ارزشهای بیبدیل شهری تبدیل به تهدیدی برای ادامه حیات شهر شده است.
وی ادامه داد: قناتهایی که برای سالیان متمادی آب را از بالادست به پاییندست شهر منتقل میکرد؛ امروز دهان باز کرده و تبدیل به مصیبت تهرانیها شده است. آب جاری شده از کوهپایههای البرز تبدیل به فاضلاب میشود و در پاییندست مسیر بلای جان ساکنان میشود.
دبیر سابق شورای عالی شهرسازی و معماری کشور در دولت روحانی که سابقه مدیریتی نیز در کارنامه خود دارد معتقد است که همچنان تهران پایتخت خوبی برای
ایران است. وی میگوید: تهران پس از طی بیش از 200 سال به نقطه کنونی رسیده و با چالشهای متعددی مواجه است که این چالشها باعث شده تا برخی این شهر را فاقد قابلیت برای پایتخت بودن بدانند؛ با این وجود وی تاکید دارد که تهران همچنان بهترین گزینه برای پایتخت
ایران است. وی میافزاید: انتخاب تهران بهعنوان پایتخت در 250 سال قبل، درست بود و حتی در شرایط کنونی نیز اگر این شهر با شیوه درست مدیریت شود میتواند همچنان پایتخت مناسبی برای
ایران باشد. البته استمرار شیوه کنونی مدیریت این شهر، قطعا به ویرانی این پایتخت 250 ساله میانجامد.
این شهردار سابق تهران به تجربههای متعدد جهانی در مدیریت بحران در کلانشهرها اشاره میکند و میگوید: تجربه جهانی نشان داده که میتوان مشکلات کلانشهرها را مرتفع کرد. وی در ادامه به سابقه شهر لندن در سال 1952 اشاره کرده و میگوید: در آن زمان، سوخت اصلی
مصرفی در
خانه و صنایع انگلستان زغالسنگ بود؛ در یک روز سرد زمستانی در این سال همزمان با بروز پدیده اینورژن و شدت گرفتن آلودگی هوا، 30هزار نفر در این شهر به کام مرگ کشیده شدند و 100هزار نفر نیز راهی بیمارستانها شدند. این فاجعه باعث شد تا ساکنان و سیاستگذاران این شهر متوجه شوند که اینگونه نمیتوان این شهر را اداره کرد و به سمت تغییر سوخت
مصرفی خود حرکت کردند، محدودیت مصرف زغالسنگ در انگلستان طی 72 سال اخیر تا جایی پیش رفت که امسال
انگلیس اعلام کرد که مصرف زغالسنگ در این کشور به صفر رسیده و انگلیسیها این روز را جشن گرفتند.
وی ادامه داد: تجربه تغییر رویکرد مدیریتی در اداره شهرها طی سالهای اخیر نیز حاکی از آن است که رفع چالش کلانشهرها امکانپذیر است در این زمینه میتوان به تجربه شهر پکن پایتخت
چین اشاره کرد. تا 2 دهه قبل، پکن یکی از آلودهترین شهرهای جهان بود؛ اگر با هواپیما به پکن سفر میکردید، این شهر از آسمان قابل رویت نبود و از روی زمین نیز آسمان آبی دیده نمیشد؛ بنابراین از این شهر بهعنوان یکی از سیاهچالههای آلودگی و ترافیک در دنیا یاد میشد. اما روند مناسب مدیریت شهری در پکن باعث شد تا امروز از پکن بهعنوان یک پدیده نوظهور جهانی یاد شود که به خوبی از پس کاهش آلودگی هوا برآمده است. در این شهر هیچ اتوبوس و وسیله حملونقل عمومی با سوخت فسیلی حرکت نمیکند. تمامی دوچرخهها و موتورها برقی هستند و در کنار آن یک
کارخانه عظیم ذوبآهن که در نزدیکی این شهر بود نیز بهرغم تحمل تبعات
اقتصادی تعطیل شد تا چالش آلودگی هوای این کلانشهر مرتفع شود. به این ترتیب مجموع اقدامات یاد شده باعث شده تا امروز پکن به یک پدیده در کنترل مشکلات کلانشهرها تبدیل شود. پیروز حناچی مجدد تاکید کرد معتقد است که اصلاح شهر تهران میسر است. البته اصلاح وضعیت تهران نیازمند ایجاد قطبهای رقیب در کشور است به نحوی که بخشی از ساکنان این شهر به شکل کاملا داوطلبانه از آن
مهاجرت کنند. وی ادامه داد: کوچاندن اجباری مردم از یک شهر منطقی نبوده و تجربه نیز نشان داده که چنین اتفاقی عملیاتی نیست. اما اگر نحوه مدیریت شهری به نحوی پیش برود که مردم به این
مهاجرت علاقهمند شوند، اتفاقی میمون و خوشایند رقم خواهد خورد.
وی تاکید کرد: استفاده از ظرفیت مناطق و شهرهای کوچک حاشیه کلانشهرها برای حل چالش شهرهای بزرگ در دنیا رویهای مرسوم است؛ البته زمانی مردم به سراغ سکونت در شهرهای حاشیهای میروند که دسترسی به این مناطق با وسایل حمل ونقل عمومی پرسرعت فراهم شده باشد. این رویه در بسیاری از پایتختهای بزرگ دنیا تجربه شده است. اگر تهران نیز با حملونقل عمومی گسترده و پرسرعت به شهرهای حاشیهای متصل میشد، قطعا بخشی از مردم زندگی در خانههای بزرگ را به زندگی در آپارتمانهای کوچک و گران شهری ترجیح میدادند. درواقع جذابیت فعلی شهرهای حاشیهای برای
مهاجرت مردم از پایتخت کافی نیست، اما با اقداماتی نظیر توسعه حملونقل عمومی سریع و ارزان میتوان این جذابیت را افزایش داد.
حناچی در ادامه با استناد به این ابیات از حافظ شیرازی گفت:
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم / جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است/ کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
وی افزود: توسعه زیرساخت حملونقل عمومی در کشور نیاز به صرف هزینه گزاف دارد و شاید در شرایط کنونی کشور این ظرفیتسازی با سرعت مدنظر رقم نخورد؛ اما حداقل میتوان از مدیران شهری انتظار داشت که در این شرایط اقدام نادرستی نکنند. در شرایط کنونی کیفیت زندگی در شهر تهران به شدت کاهش یافته و هر تصمیمی که برای این شهر اخذ میشود باید در راستای بهبود کیفیت زندگی در این شهر باشد.
وی تاکید کرد: از سال 1960 به بعد، تغییر عامدانه پایتختها در جهان متوقف شده و اگر تغییری نیز رقم خورده است؛ عمدتا با دلایل سیاسی و لاجرم بوده است. تغییر پایتخت سیاستی غیرعقلانی و پرهزینه است که امیدواریم مدیران و سیاستگذاران کشور، از خیر اجرای آن بگذرند و به سمت حل چالشهای کلان شهرها از مسیر درست حرکت کنند.
حناچی در خصوص انتخاب تهران به عنوان پایتخت
ایران میگوید: حدود 250 سال قبل، آقا محمدخان قاجار حکومت زندیه را ساقط کرد و حاکم
ایران شد. وی با نگاهی به تجربههای جنگ در دوران افشاریه و صفویه به دنبال انتخاب گزینهای مناسب برای پایتخت خود بود؛ تبریز در سالهای قبل و در حمله عثمانیها چند مرتبه به تصرف دشمن درآمده بود، قزوین فاقد ظرفیتهای لازم برای توسعه بود؛ اصفهان تجربه سقوط دوران صفوی و تصرف توسط محمود افغان را با خود داشت و به این ترتیب انتخاب هیچ یک از اینها به عنوان پایتخت سلسلهای جدید مناسب نبود. اما آقا محمدخان قاجار به دنبال شهری بود که مولفههایی نظیر امنیت، امکان توسعه و دسترسی به آب و
کشاورزی مناسب را یکجا در اختیار داشته باشد و تهران شهری بود که میتوانست تمامی این مولفهها را به شکل یکجا تامین کند. تهران از شمال به رشته کوه البرز منتهی بود و همین رشتهکوهها میتوانستند امنیت جبهه شمالی شهر را تضمین کنند؛ این شهر ظرفیت توسعه را داشت؛ دشتهای حاصلخیز در جنوب و آب فراوان جاری شده از ارتفاعات البرز فرصت استثنایی را برای این شهر رقم زده بود.
درحالی در دوره قاجار تهران پایتخت
ایران شد که پیش از آن این شهر در عرصه سیاست چندان مطرح نبود؛ نام تهران در متون گذشتگان اولین مرتبه در قرن سوم هجری و در فارسنامه ذکر شده و در آن از تهران بهعنوان شهری با
کشاورزی مناسب یاد شده است. این در حالی است که در متون گذشتگان نام ری بهعنوان شهری بزرگ و پررونق مطرح بود، شهری که در زمان حمله مغول ویران شد و دیگر به دوران اوج خود بازنگشت.
تهرانی که آقا محمد خان قاجار بهعنوان پایتخت برگزید محصور به حصاری بود که در دوره صفوی برای این شهر ساخته شده بود و از آن با عنوان حصار طهماسبی در تاریخ یاد میشود. شهر تهران در آن دوره شامل محلههای عودلاجان، بازار، چاله میدان و سنگلج بود. وسعت شهر پاسخگوی توسعه ابتدایی مدنظر دولت قاجار بود و به این ترتیب این شهر پایتخت سلسله قاجار شد. این مدرس دانشگاه افزود: با گذشت زمان توسعه جمعیت تهران در دوره ناصرالدین شاه از 15هزار نفر فراتر رفت و به این ترتیب حصار طهماسبی کفاف جمعیت شهر را نداد و به این ترتیب مساله توسعه حصار تهران مطرح شد.
حصار طهماسبی به نیت 5 تن دارای 5 دروازه بود و ناصرالدین شاه دستور ساخت حصاری جدید با عنوان حصار ناصری را داد که این حصار به نیت 12 امام، 12 دروازه داشت. برای سالیان متمادی حصار ناصری مرز شهر تهران بود، اما با افزایش جمعیت، این شهر به بیرون حصار ناصری گسترش یافت. در حال حاضر منطقه حصار ناصری بخش تاریخی و مرکزی شهر تهران است. حناچی میگوید: آنچه از تهران قدیم میدانیم، از توصیفاتی است که در متون وقایعنویسان آمده است؛ اما از اواخر دوره قاجر و سالهای ابتدایی پهلوی با ظهور پدیده عکاسی در ایران، این توصیفها به ثبت نیز رسید و به این ترتیب اطلاعات دقیقتری از شهر تهران در 100 سال اخیر در اختیار است.
در حالی در اواخر دوره قاجار دوربین عکاسی به
ایران رسید که یک دهه قبل، دوربین عکاسی اختراع شده بود. والتر میتل هولستر خلبان و عکاس سوئیسی بود که با هوایپمای خود کل اروپا، آفریقا و
ایران را درنوردید و عکسهای هوایی کمنظیری از این مناطق گرفت. گفته میشود که وی 2هزار قطعه عکس شیشهای از
ایران ثبت کرد که بخش قابلتوجهی از آنها به نوه او به ارث رسید و امروز این عکسها بهترین خاطرات اسناد از تاریخ
ایران و پایتخت را ارائه میکند.