بازار آریا - مجید محمدشریفی / استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه خوارزمى مذاکرات
ایران و قدرتهای اروپایی در تاریخ 29نوامبر 2024 (9 آذر 1403) در ژنو سوئیس برگزار شد. گرچه هر دو طرف، مذاکرات را صریح و گامی رو به پیشرفت برای حل موضوعات محل اختلاف توصیف کردند، اما جزئیات این دور از مذاکرات بهطور مبسوط منتشر نشده است.
به گفته مقامات دو طرف، قرار است این مذاکرات در آینده نیز ادامه یابد. این دور از مذاکرات در حالی برگزار میشود که پیش از این سهکشور اروپایی فرانسه،
آلمان و بریتانیا با تصویب قطعنامهای در شورای حکام آژانس بینالمللی
انرژی اتمی، ضمن تکرار اتهامات و درخواست حل موضوعات محل اختلاف از سوی ایران، خواستار ارائه گزارش جامع آژانس درباره اقدامات
ایران در نشست بعدی شورای حکام شدند. در چنین شرایطی، مهمترین پرسش پیشرو این است که چه عاملی سبب تغییر الگوی رفتاری
اروپا در برابر
ایران شده است؟ چگونه کشورهای اروپایی به چنین ادراکی نائل شدهاند که برخلاف رویههای پیشین میتوانند همزمان از دو رویکرد تضادگونه تهدید (تصویب قطعنامه در شورای حکام) و مصالحه (انجام مذاکرات) پیروی کنند؟ پیش از این و در جریان مذاکرات پیشین، کشورهای اروپایی همواره سعی داشتند تا با پذیرش نقش میانجی بین
ایران و
آمریکا مانع تشدید تنشها بر سر موضوعات محل اختلاف شوند، اما این بار با خرق عادت از رویه پیشین، همنوایی بیشتری با رویکرد
آمریکا برای اعمال فشار و همزمان پیشنهاد مذاکره نشان دادهاند. سبب این تغییر نگرش را باید به تواتر کدامین اوضاع و احوال و ناشی از چه تحولاتی تبیین کرد؟ در ادامه به این پرسشها میپردازیم.
نگفته پیداست که توسعه برنامه هستهای در کنار تکرار اتهام کمک تسلیحاتی به
روسیه در جنگ اوکراین و چشمانداز فعالسازی مکانیزم ماشه و احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه
ایران مهمترین موضوعات محل بحث کشورهای اروپایی است. از رویکرد کشورهای اروپایی چنین میتوان دریافت که این کشورها با تکرار اتهامات علیه
ایران و با در نظرگرفتن تحولات منطقه خاورمیانه، جنگ اوکراین و بازگشت دونالد
ترامپ به کاخسفید بر آن هستند تا با افزایش فشارها، مقامات
ایران را به انجام توافقی جامع وادار سازند. سبب این تغییر رویکرد کشورهای اروپایی را باید در عوامل ذیل جستوجو کرد:
برداشت نادرست از تضعیف موقعیت
ایران در منطقه خاورمیانه: به نظر چنین میآید که تحولات یکسال اخیر در خاورمیانه و حملات اسرائیل علیه محور مقاومت در غزه و لبنان، رهبران اروپایی را به پذیرش این نظرگاه هدایت کرده که اکنون
ایران در مقایسه با گذشته در موضعی ضعیفتر قرار گرفته و یکی از ستونهای بنای قدرت منطقهای و بازدارندگی خود را از داده است. با تصور چنین شرایطی از جایگاه
ایران در خاورمیانه، به نظر میرسد کشورهای اروپایی بر آن هستند با تشدید فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی،
ایران را به انجام مذاکرات جامع و تحمیل محدودیتهای بیشتر علیه برنامه هستهای، موشکی و سیاستهای منطقهای وادار سازند. به بیانی رساتر، از نظرگاه رهبران اروپایی، شرایط کنونی منطقه خاورمیانه سبب شده است تا پیشنهاد مذاکره همزمان با تشدید فشارها به حصول نتایجی بیشتر منتهی شود. هرچند به نظر میرسد چنین برداشتی صحیح نباشد.
بازگشت دونالد
ترامپ به کاخسفید: در کنار برداشت از تغییر موضع
ایران در خاورمیانه، بازگشت
ترامپ به کاخسفید بر برداشتهای رهبران اروپایی اثری انکارناپذیر داشته است. در این بین نحوه برخورد دولت
ترامپ با بحران اوکراین و رویکرد
آمریکا به خاورمیانه و
ایران سبب شده است تا کشورهای اروپایی با تامل در پیامدهای هر یک از این دو رویکرد، در استراتژی خود در تعامل با
ایران تجدیدنظر کنند. کشورهای اروپایی نگران عدمتداوم حمایتهای تسلیحاتی و مالی
آمریکا از اوکراین و امکان مصالحه
ترامپ با پوتین هستند. در صورتی که
ترامپ بخواهد به وعده انتخاباتی خود برای پایان دادن به جنگ اوکراین جامه عمل بپوشاند، کشورهای اروپایی یا ناچار به پذیرش شرایط
آمریکا برای مصالحه با
روسیه هستند یا باید خود بهتنهایی مسوولیت حمایت از اوکراین را بر عهده بگیرند. از آنجا که اروپا، نه توان و نه اراده حمایت مستقل از اوکراین را دارد، به نظر میرسد گزینه حمایت از اوکراین چندان محلی از اعتبار ندارد. در صورتی که
اروپا ناچار به پذیرش مصالحه با
روسیه شود، میتواند از این امکان بهعنوان فرصتی برای اعمال فشار بیشتر علیه
ایران استفاده کند. به بیان دیگر،
اروپا میتواند امتیاز فشار بیشتر علیه
ایران در تحمیل محدودیتها علیه برنامه هستهای، موشکی و سیاستهای منطقهای را در ازای مصالحه با
روسیه در جنگ اوکراین دریافت کند. کشورهای اروپایی بهخوبی میدانند که برخورداری
روسیه از تسلیحات هستهای و تهدید نظامی علیه
اروپا بهناچار سبب خواهد شد تا
اروپا بار دیگر همزیستی با
روسیه را پذیرا شود، اما میتواند از این امکان همزیستی بهعنوان فرصتی برای فشار بیشتر به
ایران استفاده کند و
آمریکا و
روسیه را نیز با خود همراه سازد؟
از سوی دیگر، پیشبینی سیاست فشار حداکثری علیه
ایران در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، سبب شده است تا کشورهای اروپایی با التفات به پیامدهای این سیاست و اینکه اجرای آن همزمان با تحمیل محدودیتهای مالی و دیپلماتیک میتواند سبب تشدید تنشها و تغییر رفتارهای
ایران در برنامه هستهای و موشکی شود، بر آن شدهاند تا باب مذاکرات را گشوده و بر سر امکان رسیدن به توافق جدید گفتوگو کنند. کشورهای اروپایی بر آن هستند تا از بازگشت
ترامپ به کاخسفید در مقام یک فرصت برای پیشبرد سیاست خود علیه
ایران استفاده کنند. بیتردید کشورهای اروپایی در جریان مذاکرات با مقامات
ایران ضمن هشدار نسبت به پیامدهای سیاست فشار حداکثری
ترامپ از امکان فعالشدن مکانیزم ماشه و بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه
ایران به عنوان یک اهرم فشار استفاده خواهند کرد.
اروپا با بهرهگیری از تهدید
ترامپ و دورنمای فعالسازی مکانیزم ماشه در هماهنگی با این سیاست، پیش از آغاز مذاکرات، قطعنامهای را علیه
ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی
انرژی اتمی تصویب میکند تا نشان دهد میتواند اینبار در همراهی با دولت ترامپ، فشار بیشتری را علیه
ایران اعمال کند. همزمانی بازگشت
ترامپ به کاخسفید و سیاست فشار حداکثری با نزدیکشدن به زمان امکان فعالسازی مکانیزم ماشه از نظرگاه رهبران اروپایی میتواند فرصتی برای تحمیل محدودیتهای بیشتر علیه
ایران تفسیر شود.
به نظر میرسد جمیع تحولات در خاورمیانه و انتخاب مجدد
ترامپ در مقام رئیسجمهور جدید آمریکا، به این برداشت منتهی شده است که همزمان با امکان تشدید تنشها، مقدمات انجام توافق جامع با
ایران نیز فراهم شده است و به همین سبب میتوان همزمان با تهدید و تصویب قطعنامه، شرایط مذاکره را نیز مهیا کرد.