بازار آریا - امیر شاملویی/ پژوهشگر
اقتصادی و فارغالتحصیل موسسه نیاوران چند سال پیش از رشد و سپس افت چشمگیر اواخر دهه 90 بازار سهام، خریدن عرضه اولیهها یکی از توصیههایی بود که فعالان بازار به افراد نوپا و تازهوارد
بورس میکردند. در آن سالها خرید و نگهداری عرضههای اولیه یا در پیش گرفتن استراتژی بخر و نگهدار (Buy and Hold) به عنوان روشی ساده و نسبتا کمریسک با سودی قابلتوجه در نظر گرفته میشد. اما این روند در سالهای اخیر تغییر کرده است. با افت بازار
سهام و شرایط خاص سالهای بعد، کمکم شرایط عرضه اولیه نیز دچار تغییراتی شد؛ تا جایی که پیشفرض سودآوری محض عرضههای اولیه پیش فعالان بازار و سرمایهگذاران عادی کمرنگ شد و مشارکت در آن نیز پایین آمد. البته این موضوع دلایل زیادی دارد، اما پسلرزههای آن به شرکتهایی که بهتازگی قصد ورود به بازار
سهام را داشتند، رسید و تاثیراتی روی آنها گذاشت.
عرضه اولیه و تامین مالی شرکتها : عرضه اولیه یکی از راههای خوبی است که شرکتها با استفاده از آن اقدام به تامین مالی وجوه مورد نظر خود میکنند. این کار به شرکت امکان میدهد تا در مقابل واگذاری بخشی از
سهام خود، منابع مالی لازم را کسب کنند.
مزایا و معایب عرضه اولیه برای شرکتها: تامین مالی از طریق عرضه اولیه چند مزیت برای شرکت دارد. یکی از مهمترین موارد این است که شرکت بدون آنکه لازم باشد منابع مالی موردنیاز خود را به نوعی وام بگیرد و نگران بازپرداخت بدهی و سود آن باشد، این منابع را تامین میکند؛ در غیراینصورت، شرکت باید منابعش را از طریق دیگری مانند انتشار اوراق بدهی تامین کند. با این حال، دو عیب مهم برای تامین مالی شرکت از طریق عرضه اولیه وجود دارد. اولین مورد آن است که روند عرضه اولیه و مراحل آن ممکن است به هر دلیلی طول بکشد و این زمانبر شدن، برای شرکتها کمی دشوار باشد. دومین مورد این است که در برخی موارد ممکن است با انجام شدن فرآیند عرضه اولیه و ادامه آن، کنترل کسبوکار به دست عده دیگری از خارج شرکت بیفتد و در روند آینده ترسیمشده شرکت تغییراتی ایجاد کند.
قحطی عرضههای اولیه در سال 1403: در سالهای اخیر، روند عرضههای اولیه بهخصوص در
بورس تغییراتی را شاهد بوده است. براساس اطلاعات مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی بورس، تعداد عرضههای اولیه در
بورس که در سال 1397 به 5شرکت میرسید، در سالهای 98 و 99 که دوران خوب بازار بود، دوبرابر شد. با این حال، در فاصله سالهای 1400 تا 1402 شرایط مشابه سال 97 شد. در سال 1403 این شرایط تغییراتی داشته و تا پایان مهرماه عرضههای اولیه در
بورس و فرابورس به نوعی دچار قحطی شده است.
عرضه اولیه؛ راهکار برونرفت از شرایط یا معلول رشد بازار؟: افزایش تعداد عرضههای اولیه را نمیتوان دلیلی برای رشد بازار در نظر گرفت. بیشترین تعداد استقبال از عرضههای اولیه به سال 1399 و دوران اوج بازار برمیگردد. بیش از چهارسال پیش که بازار رشد قابلتوجهی کرده بود و افراد برای ورود به بازار
سهام و سود بردن از شرایط موجود مشتاق بودند، تعداد شرکتکنندگان عرضه اولیه در برخی از نمادها به 5.5میلیون نفر نیز رسید. تعداد شرکتکنندگان آخرین عرضههای اولیه به کمتر از یکمیلیون نفر میرسید. البته باید تغییر نحوه عرضههای اولیه به حالت ترکیبی و ورود صندوقهای سرمایهگذاری به خرید
سهام را نیز در این مورد موثر دانست.
الزامات بهبود
بورس و عرضه اولیه از نگاه سرمایهگذار: اتفاقات سالهای اخیر
بورس باعث شد تا نگاه به کلیت بازار
سهام و حتی عرضههای اولیه تغییر کند. اگر قرار باشد به طور کل نگاه به بازار
سهام و به طور خاص به عرضه اولیه تغییر کند و عرضههای اولیه تنها به عنوان یک گزینه سرمایهگذاری بسیار کوتاهمدت لحاظ نشوند، باید چند موضوع تغییر کند.
بازگشت اعتماد و اطمینان: در سالهای اخیر اعتماد به بازار
سهام از سوی عموم تا حد نسبتا زیادی مخدوش شده است. این بازار باید دوباره جایگاه خود را بازیابی و نقش تامین مالی را بهخوبی ایفا کند؛ در غیراین صورت، ممکن است به ابزاری برای نوسانگیران تبدیل شود و همین مساله نگاه بلندمدت به سرمایهگذاری در
بورس را تضعیف کند. بازنده این شرایط در طولانیمدت شرکتهایی خواهند بود که برای تداوم و توسعه فعالیتشان به تامین مالی مناسب و نسبتا ارزان نیاز دارند. عوامل زیادی در این زمینه نقش دارند، اما سیاستگذاریهای مناسب در این خصوص که نزد عموم فعالان قابل مشاهده باشد، موجب تقویت بازار و بهتبع آن استقبال بیشتر از عرضههای اولیه خواهد شد.
مساله نرخ بالای سود بدون ریسک: در حال حاضر نرخ سود گزینههایی که از نظر سرمایهگذاران کمریسک یا بدون ریسک تلقی میشوند، قابلتوجه است. نرخ سود نزدیک به 30درصد سالانه یا حتی بالاتر از آن در اوراق یا صندوقهای درآمد ثابت رقیب مهمی برای بازار است. مشخصا چنین سودی که
تورم فعلی را تا حدود معقولی پوشش میدهد، انگیزه برای ورود به بازاری با ریسکهای فعلی را کمرنگ میکند.
بهبود محیط کلی
اقتصاد کلان و انواع ریسکها: یکی از مهمترین موضوعاتی که در حال حاضر باید مورد توجه قرار گیرد، انتظارات است. طبیعتا وقتی چشمانداز بازار
سهام ریسکهای قابلتوجهی داشته باشد، انگیزه برای سرمایهگذاری بلندمدت در شرکتها تحتالشعاع قرار میگیرد. در یکسال اخیر ریسکهای زیادی در خصوص محیط کلی
اقتصاد کلان در سطح کشور و حتی منازعات منطقهای وجود داشته است. کاهش ریسکهای مرتبط با این موضوعات میتواند موتور بازار
سهام را گرم کند.
بازدهی بازارهای موازی: یکی دیگر از مواردی که موجب میشود تمرکز روی بازار در میان فعالان بازار و برخی از اقشار مردم کمرنگ باشد، بازدهی بازارهای مختلف در یکسال اخیر است. صعود
طلا در یکسال اخیر و چشمانداز آن، برخی سرمایهها را به سوی خود جلب کرده است. ریسکهای بازار
سهام نیز باعث کاهش چشمانداز بازدهی آن و رشد بازارهایی مانند
طلا شده است. بهبود روزهای اخیر میتواند مقدمهای برای بهبود بازار و جذب بخشی از سرمایهها به سوی آن باشد؛ البته به شرطی که شرایط کاهش ریسکهای اصلی بازار ادامه یابد.
انتخاب شرکتهای مناسب برای عرضه اولیه: اگر بازار
سهام شرایط فعلی خود را ادامه دهد و قرار بر عرضه اولیه شرکتهای بیشتری به بازار باشد، دستکم در آغاز راه باید شرکتهایی باکیفیت به بازار معرفی شوند که مراحل ارزشگذاری آنها بهخوبی طی شده باشد و ارزش قابل قبولی داشته باشند. این موضوع میتواند روی استقبال از بازار اثرگذار باشد.
جمعبندی: برای بهبود وضعیت بازار، تشدید عرضههای اولیه به خودی خود نمیتواند موجب بهبود بازار شود، چرا که بازار باید به جایی برسد که از نظر فعالان بازار برای فعالیت، معقول باشد. اگر وضعیت بازار
سهام خوب نباشد، ورود عرضههای اولیه نیز نمیتواند راهگشا باشد. بنابراین، اگر قرار بر عرضه اولیه شرکتها در بازار
سهام باشد، بهتر است ابتدا گزینههایی با کیفیت مناسب و ارزشگذاری معقول انتخاب شوند، اما پیش از آن باید ریسکهای بازار افت کرده باشد و بازار
سهام تا حدودی اعتمادها را مجددا جلب کند.
--> اخبار مرتبط کنترل کیفی ترازنامه بانکها در سازمان
بورس چه میگذرد؟ ورود به بانکهای ناتراز جدیتر شد چشمانداز
اقتصاد سوئیس جدال جهانی با هیولای
تورم