بازار آریا - دنیای
اقتصاد : شش عضو شورای همکاری خلیج فارس امیدوارند که
ترامپ بتواند صلح را در منطقه به ارمغان بیاورد، هرچند در برخی سطوح عدمقطعیت وجود دارد و این مایه نگرانی دولتهای عربی است. «جورجیو کافیرو» مدیر شرکت مشاوره ریسک ژئوپلیتیک مستقر در واشنگتن و استادیار دانشگاه جورج تاون 14 نوامبر در مرکز استیمسون نوشت: سیاستگذاران بهویژه در عربستان سعودی،
امارات متحده عربی و بحرین، در طول دولت اول
ترامپ روابط نزدیکی با ایالات متحده داشتند و شاید جزو خوشبینترینها در مورد پیروزی انتخاباتی او باشند.
دولتهای عرب خلیجفارس در بیشتر موارد، رویکرد معاملاتی و بسیار شخصی
ترامپ در سیاست خارجی را به دلیل شباهت آن به شیوههایی که مقامات شورای همکاری خلیجفارس با یکدیگر و در صحنه بینالمللی دارند، ارزشمند میدانند. میزان ارتباط نزدیک شخصیتهای بلندپایه عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی خلیجفارس با
ترامپ و حلقه نزدیک او در طول 4سال گذشته نیز میتواند نویدبخش توانایی آنها برای معامله با دولت دوم
ترامپ باشد. از سوی دیگر، رهبران شورای همکاری خلیج فارس در مورد غیرقابل پیشبینی بودن
ترامپ و اینکه آیا سیاستهای او میتواند به بیثباتی بیشتر در خاورمیانه دامن بزند، نگرانیهایی دارند. بازگشت
ترامپ به دنبال تغییرات قابلتوجه در منطقه رخ میدهد و هنوز مشخص نیست که تیم جدید
ترامپ چگونه با محیط جدید سازگار خواهند شد.
ایران
برخلاف دوره اول ترامپ، زمانی که عربستان سعودی و
امارات از
آمریکا برای حمایت از محاصره قطر، خروج از توافق هستهای
ایران و اعمال فشار حداکثری بر تهران؛ لابی کردند، کشورهای عرب خلیجفارس در چند سال گذشته به دنبال حل اختلافات از طریق دیپلماسی، گفتوگو و همکاری بودهاند. این منجر به کاهش تنشها در شورای همکاری و تنشزدایی با
ایران شده است.
اگر آنگونه که برخی پیشبینی کردهاند،
ترامپ سیاست «فشار حداکثری 2» را بر
ایران تحمیل کند و به دنبال خفه کردن صادرات بیشتر
نفت ایران باشد، عربستان سعودی و سایر کشورهای عرب خلیجفارس نگران تاثیر این موضوع بر منافع خود خواهند بود. آنها پس از خروج
ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2018، با رویکرد انتقامجویانه
ایران روبهرو شدند و نمیخواهند در آتش متقابل بین ائتلاف ایالات متحده و اسرائیل و
ایران گرفتار شوند. هنوز مشخص نیست که آیا دولت بعدی ترامپ، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس را تحت فشار قرار خواهد داد تا با برنامه سیاست خارجی تهاجمی ضدایرانی همسو شوند یا نه و اینکه دولتهای عربی خلیج فارس چه گزینههایی برای مقاومت در برابر چنین فشارهایی خواهند داشت.
اسرائیل
به جای لابی با
ترامپ برای منزوی کردن قطر یا تشدید فشار بر ایران، ریاض و ابوظبی احتمالا به دنبال متقاعد کردن دولت جدید برای استفاده از اهرمهای
آمریکا برای مهار اسرائیل و پایان دادن به جنگهای گسترده اسرائیل با حماس، حزب الله و
ایران هستند. دستکم، دستیابی به آتشبس پایدار در غزه و لبنان ضروری خواهد بود اگر
ترامپ امیدوار به تداوم دستاوردهای خاورمیانهایاش در اولین دوره ریاست جمهوری خود موسوم به توافقنامه ابراهیم باشد که بر اساس آن روابط بین اسرائیل و چهار کشور عربی عادی شد. بعید است که عربستان سعودی - جایزه واقعی برای اسرائیل - با به رسمیت شناختن اسرائیل بدون امتیاز در مورد موضوع تشکیل کشور مستقل فلسطینی موافقت کند که دولت و پارلمان کنونی اسرائیل به شدت با آن مخالفت کردهاند. دولتمردان عرب در صورت حمایت از روابط آشکار نزدیکتر با اسرائیل نگران واکنشهای داخلی و منطقهای هستند. در نتیجه قتل عام 13 ماه گذشته در غزه و گسترش جنگ به لبنان، ممکن است سالها طول بکشد تا سایر کشورهای عربی پیوستن به اردوگاه عادیسازی را بررسی کنند.
یمن
وضعیت یمن همچنین تاثیر زیادی بر نحوه ارزیابی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از دوره دوم ریاست جمهوری
ترامپ خواهد داشت. زمانی که
ترامپ در اوایل سال 2021 کاخ سفید را ترک کرد، جنگ عربستان سعودی علیه حوثیهای یمن همچنان ادامه داشت و دولت
ترامپ فروش تسلیحات گسترده به ریاض و دیگر پایتختهای عربی را ستونی از سیاست خاورمیانهای خود قرار داد. با این حال، از آوریل 2022 بین عربستان سعودی و انصارالله، آتشبس برقرار شده است. سعودیها و اکثر کشورهای شورای همکاری خلیجفارس از پیوستن به عملیات دریایی به رهبری ایالات متحده و بریتانیا برای مقابله با هدف قرار دادن کشتیهای تجاری حوثیها خودداری کرده و بمباران اهداف حوثیها توسط
آمریکا و
انگلیس را بیثباتکننده میدانند. ریاض از ایالات متحده میخواهد که از اقداماتی که خطر حملات مجدد حوثیها علیه پادشاهی را افزایش میدهد، اجتناب کند. این کشور بر دستیابی به اهداف بلندپروازانه
اقتصادی چشمانداز 2030 خود متمرکز است.
با توجه به تمایل
ترامپ به اختلاط
تجارت و سیاست، برخی ناظران پیشبینی میکنند که تصمیمات او در خاورمیانه به بالاترین پیشنهاد داده خواهد شد. کشورهای شورای همکاری خلیج فارس بدون شک از لابیهای خود در واشنگتن و روابط شخصی با ترامپ، بستگان او و سایر اعضای تیمش برای تاثیرگذاری بر دولت بعدی ایالات متحده استفاده خواهند کرد. در غیاب اصول روشن یا چشماندازی جامع برای خاورمیانه،
ترامپ احتمالا به شیوهای خاص با منطقه برخورد خواهد کرد و احتمالا سیاستگذاران شورای همکاری خلیج فارس را به چالش میکشد تا تصمیمات او را راحت تر بپذیرند. اگر
ترامپ نتواند رهبری مورد نظر شورای همکاری را فراهم کند، بازگشت او ممکن است کشورهای عربی را به تنوع بیشتر اتحادها و ایجاد روابط عمیقتر با چین،
روسیه و حتی
ایران سوق دهد.
بازگشت
ایران به سیاست «نه جنگ نه مذاکره؟»
انتخاب مجدد دونالد
ترامپ پیامدهای بینالمللی گستردهای به همراه دارد، به ویژه برای
ایران که 4سال سیاست «فشار حداکثری» دولت
ترامپ را در دوره پیشین ریاستجمهوری وی تجربه کرد. محمد مظهری، کارشناس علوم سیاسی در اندیشکده استیمسون نوشت، در داخل ایران، واکنشها در میان چهرههای سیاسی و تحلیلگران درباره پیروزی
ترامپ به شدت متفاوت است: برخی نتیجه را یک فرصت میدانند، در حالی که برخی دیگر آن را تهدیدی برای سیاست خارجی و چشمانداز آینده مناسبات
ایران میدانند.
سوال کلیدی برای
ایران این است که آیا
ترامپ کمپین فشار حداکثری تحریمها را همانطور که برخی از همکارانش پیشنهاد کردهاند تشدید خواهد کرد یا او به دنبال توافق جدیدی با
ایران خواهد بود یا تلاش خواهد کرد هر دو را انجام دهد. اگرچه
ترامپ بارها اعلام کرده که مشکلی برای مذاکره با جمهوری اسلامی
ایران ندارد، اما هرگونه توافق جدید احتمالا مستلزم خریدهای کلان اسرائیل و عقبنشینی معنادار منطقهای از سوی تهران، از جمله کاهش حمایت از گروههای شبهنظامی ضد اسرائیلی مانند حزبالله و حماس است. بر اساس اظهارات عمومی مقامات ایرانی، به نظر میرسد در حال حاضر تمایل چندانی در تهران برای چنین مذاکراتی وجود ندارد، اما این رویکرد به عقیده برخی ممکن است تغییر کند. یکی از موانع اصلی مذاکرات، خشم
ایران از
ترامپ به دلیل دستور ترور سرشناسترین ژنرال ایران، سردار قاسم سلیمانی، در بغداد در اوایل سال 2020 است
این ترور به دنبال افزایش تنش بین شبهنظامیان عراقی مورد حمایت
ایران و آمریکاییها در
عراق پس از تصمیم
ترامپ در سال 2018 برای خروج ایالات متحده از توافق هستهای ایران، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و اعمال مجدد تحریمها صورت گرفت. این امر مقامات
ایران را بر آن داشت تا سیاست «نه جنگ، نه مذاکره» را در قبال دولت
ترامپ اتخاذ کنند. در سال 2019، آیتالله سید علی خامنهای، رهبر معظم
ایران با رد پیشنهاد
ژاپن برای میانجیگری در مذاکرات با ترامپ، این موضع را تقویت کرد و به شینزو آبه، نخستوزیر فقید گفت: «من نه پاسخی برای او دارم و نه در آینده به او پاسخ خواهم داد.»
اگرچه
ایران تا زمان روی کار آمدن جو بایدن در سال 2021 توانست از کمپین تحریمهای
آمریکا جان سالم به در برد، اما در دوره دولت بایدن تغییر معناداری در ساختار تحریمهای
آمریکا ایجاد نشد. با این حال، منتقدان آمریکایی بایدن او را متهم کردند که اجرای تحریمها را کاهش داده و با نشان دادن چراغ سبز به صادرات
نفت ایران - در درجه اول به
چین - اجازه میدهد تا این کشور بتواند اقتصادش را سرپا نگه دارد. در همان زمان، برخی نمایندگان
مجلس ایران لایحهای تحت عنوان «برنامه اقدام راهبردی برای رفع تحریمها و حفظ منافع ملت ایران» تصویب کردند. این قانون نیز به نوعی در مسیر احیای مذاکرات هستهای در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی اثرگذار بود. به ادعای استیمسون، این تنش بین عملگرایان و رادیکالها به مساله گروگانگیری پس از انقلاب اسلامی 1979 بازمیگردد.
بعد از آن نیز شاهد برخی اتفاقات در سفارتخانههای خارجی در
ایران بودیم، از جمله در سال 2011، سفارت بریتانیا در تهران مورد حمله قرار گرفت که منجر به تعطیلی موقت این سفارت شد. در سال 2016، نیز معترضان در سفارت عربستان سعودی در تهران تجمع کردند تا اعدام یک روحانی برجسته شیعه سعودی، شیخ نمر النمر را محکوم کنند. برخی از آنها نیز وارد محوطه شدند که این مساله ریاض را بر آن داشت تا روابط دیپلماتیک خود را با
ایران قطع کند؛ این مناسبات در سال 2023 با واسطهگری
چین برقرار شد. در نظام سیاسی ایران، رئیس جمهور هر چهار سال یک بار انتخاب میشود، اما تصمیمهای مهم و کلان در اختیار عالیترین مقام سیاسی کشور است. همچنین طی این سالها دولتهایی که عمدتا آنها را دارای دیدگاههای غربگرا معرفی میکنند، با بحرانهای جدی سیاست خارجی مواجه شدهاند.
با انتخاب
ترامپ برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده
آمریکا و حتی در موقعیتی بهتر از سال 2016 و با پیروزی قاطعتر در انتخابات به صورتی که اکثریت جمهوریخواهان در سنا هستند و کنترل احتمالی
مجلس نمایندگان را برعهده خواهند گرفت، سلسله مراتب تصمیمگیری در طرف ایرانی همچنان باقی است. هنوز مشخص نیست که دولت مسعود پزشکیان چگونه به سمت مذاکره با غرب و به خصوص
آمریکا گام خواهد برداشت و آیا اجازه مذاکره به وی داده خواهد شد؟
در جریان انتخابات 2024، یکی از نامزدها فاش کرد که در سال 2016، یک سال پس از اجرای برجام، سعید جلیلی، مذاکرهکننده سابق هستهای، با تصویب FATF مخالفت کرده است؛ FATF سازمان فرادولتی است که سیاستها و استانداردهای مبارزه با جرایم مالی را طراحی و ترویج میکند. رعایت قوانین FATF پیش نیاز بانکهای ایرانی برای اجازه
تجارت با موسسات مالی خارجی بوده و هست. به گفته مصطفی پورمحمدی، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری 1403 و وزیر سابق دادگستری، جلیلی از اجرای توصیههای FATF برای تضعیف دولت روحانی که بر سر برجام مذاکره کرده بود، خودداری کرد. هرگونه اقدام پزشکیان برای مذاکره با
آمریکا میتواند به راحتی به سلاحی سیاسی برای رقبای او تبدیل شود که ممکن است از برخی اقدامات
ترامپ به عنوان دلیلی برای خنثی کردن تنشزدایی با رئیسجمهوری که دستور قتل ژنرال را صادر کرد، استفاده کنند.
در گذشته و تحت فشار شدید،
ایران با دشمنان خود، از جمله صدام حسین، دیکتاتور عراق، که جنگ 8ساله علیه
ایران را از سال 1980 تا 1988 فرماندهی کرد مذاکره کرده است. با این حال، این مساله خیلی به این بستگی دارد که کدام دولت مذاکرات را رهبری می کند، چه کسی
ایران را نمایندگی میکند، چقدر
ایران میتواند فشار را تحمل کند، و اینکه آیا تایید کامل از سوی حاکمیت وجود دارد یا خیر.
--> اخبار مرتبط بحران غیرضروری درخواست کمک ریاض از واشنگتن بازدارندگی ناتمام بایدن در مقابل
ایران تغییر لحن دولت بایدن بازدارندگی
آمریکا در وضعیت ابهام