بازار آریا - دنیای
اقتصاد : بسیاری از منتقدان فیلم «گاو» ساخته داریوش مهرجویی را نقطهعطفی در تاریخ سینمای
ایران میدانند؛ فیلمی که بر اساس داستانی از غلامحسین ساعدی خلق شده و از زمان ساخت تا کنون علاوه بر جوایز جهانی، نظرهای اقشار مختلف را به خود جلب کرده است. اخیرا محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال آلاحمد، نامهای رسمی از این کارگردان فقید خطاب به مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر کشور بین سالهای 1343 تا 1357، را بازنشر کرده که حاوی نکات شایان توجهی است. یک بخش جالب نامه گفتههای مستخدم اداره درباره این فیلم است که نظر تحسینآمیز مهرجویی را در پی داشت.
این نامه جالب را با همان املای اصل نامه، میخوانید:
جناب آقای پهلبد ، محترما معروض میدارد
طبق فرمایش حضرت عالی، در جلسهای فیلم گاو در حضور آقای علاقبند و عدهای تماشاچی گوناگون- نویسنده، شاعر، کارمند اداره، دانشجو و مردم عادی، به معرض نمایش گذاشته شد. فیلم به طور کلی، برای طبقه انتلکتوئل قابل بحث و برای دیگران جالب و درخور ستایش بود. دو سه تن از جوانان (دانشجو و کارمند) شدیدا تحتتاثیر قرار گرفته بودند و تبریک میگفتند. برای مردم عادی فیلم جالب و سرگرمکننده جلوه نمود و در بعضی قسمتها شدیدا موثر و درخور چندین بار دیدن. از میان جمع انتلکتوئل آقای منوچهر انور معتقد بودند که فیلم از نظر بصری بسیار درخشان و قابل ستایش است، اما در مورد داستان گفتند «قلب آن کاذب است»، دیالگها «پوک و پَرتاند» و حادثه آنطور که باید و شاید، «واقعی» جلوه نمیکند.
از نظر آقای جلال آلاحمد فیلم «مهمی» است و نباید آن را یکبار دید. ایشان پیشنهاد کردند یکبار دیگر فیلم دیده شود و ایشان و دیگران دقیقا فیلم را مشاهده نموده، یادداشت بردارند. به نظر ایشان، فیلم میتواند Perfectتر از این باشد و ایشان خود را مسوول و موظف میدانستند که در Perfect کردن آن سهیم باشند. بنده با نظر ایشان موافق نبودم. به نظر من، Perfection ایدآلی است غیرممکن، چرا که خاصیت مطلق دارد و برای هر شخص نسبت به خصوصیات شخصی و عقلانیاش، معنی خاص دارد. از این رو، این کوشش، بهخصوص از ناحیه کسانی که در ساختن فیلم دستی نداشتهاند، عبث میباشد
نظر دیگر آقای آلاحمد این بود که فضای «شوم و تیره» کتاب در فیلم نیست، همه چیز تمیز و واکسخورده است و این یکی از نقایص کلی فیلم میباشد. از نظر آقای دکتر رضا براهنی (شاعر و منتقد ادبی) فیلم «فوقالعاده» است. ایشان چندبار این کلمه را تکرار کردند و معتقد بودند که من «دستی به فیلم نزنم». از نظر خانم سیمین دانشور (همسر آقای آلاحمد) فیلم بر خلاف نمایش آن، روی شخص مشدحسن زیاد تکیه نمیکند و از این رو، نسبت به تآتر آن «ناموفقتر» است. از نظر آقای بهمن فرسی (نویسنده و نمایشنامهنویس) فیلمی نیست که بشود بلافاصله روی آن نظر داد.
ایشان معتقد بودند که فیلم را باید دوباره دید و با فکر و اندیشه روی آن صحبت کرد. از نظر آقای طیاب کاراکترها به یک اندازه شناخته نمیشوند. مشدحسن، اسلامدیوانه و پسر مشدصفر، به تماشاچی نزدیکترند، ولی بقیه گنگ و ناشناخته میمانند. از نظر آقای طلایی (مستخدم) فیلم برای طبقه سوم بسیار جالب خواهد بود، چون فیلم خوبی است. دو نکته به نظر ایشان رسید که معرف دقت و علاقه ایشان بهنگام دیدن فیلم بود. یکی اینکه در صحنه شب «چرا در استخر صدای قورباغهای شنیده نمیشود.» و دیگر اینکه در طویله که پر از سوسک و حشره است، باید صدای آنها را شنید. به طور کلی، کسی کلمه «بد» یا «مزخرف» را بکار نبرد. واژهها معمولا روی «خوب، بسیار خوب، فوقالعاده و درخشان» دور میزد و هنگامی هم که نقایص فیلم شمرده میشد، هماهنگی در نظریات بسیار کم بود، فیالمثل صحنهای که برای آقای X طولانی مینمود، برای خانم Y کوتاه و زودگذر جلوه میکرد و بالعکس.
من به طور کلی، با نظریهای جامع و عمومی که در مورد همگان صدق کند، برخورد نکردم. برای عدهای قسمت اول فیلم خوب و کافی بود، ولی قسمت دوم (از بازگشت مشدحسن به دِه) کُندتر و کشدارتر مینمود، و برای عدهای دیگر خلاف این عقیده صادق بود، ولی مجموعا همه معتقد بودند که فیلم جای بحث و گفتگو بسیار دارد و نمیتوان آن را سهل گرفت. در خاتمه گفته آقای انور را ذکر میکنم. ایشان گفتند «ما تا کنون تصور میکردیم که سینمای فارسی در حال جنبش و حرکت است، ولی این توهمی بیش نبوده است. با این فیلم، جنبش سینمای فارسی حقیقتا به چشم میخورد و در آن شکی نیست. و من از صمیم قلب به سازندگان آن تبریک میگویم.»
با تقدیم احترام
داریوش مهرجویی
--> اخبار مرتبط کوتاه از فرهنگو هنر - 1401/12/16 حیف شد که مهرجویی نیست بزرگداشت مهرجویی در
فرانسه سیمای متفاوت سینما در سهشنبهها آخرین نما در قطعه 88