بزرگنمايي:
بازار آریا - اقتصاد24- پس از تنشهای پیاپی که ایران در سال گذشته تجربه کرد و به دنبال آن افزایش ریسک و انتظارات تورمی که قیمت دلار، طلا و سکه را به قله رساند، سال 1404 از نظر اقتصادی و سیاسی برای ایران متفاوت شروع شد. به دنبال آغاز مذاکرات میان ایران و آمریکا که روند آن تاکنون از سوی طرفین مثبت ارزیابی شده است، کورسوی امیدی برای بازگشت شرایط نرمال، روشن شده است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
بازار طلا، سکه و ارز کاهشی شده و بازار سهام نیز رونق گرفته است. از سوی دیگر خوشبینی نسبت به نتایج مثبت مذاکرات ایجاد شده و صحبتهایی از رفع تحریمها و ورود سرمایهگذار خارجی به میان آمده است. بدین منظور اقتصاد 24 با محمود جامساز، اقتصاددان درباره شرایط اقتصادی ایران در فردای پس از توافق به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
*آقای جامساز! همزمان با اخبار مثبتی که از مذاکرات به گوش میرسد، بحث سرمایهگذاری آمریکاییها در ایران داغ شده است. به نظر شما چه قدر این امر امکان دارد؟
- جذب سرمایههای مستقیم خارجی (FDI) به دلیل وجود موانع ساختاری یکی از مهمترین چالشهای پیش روی نظام است. چنانچه با تحریمهای اقتصادی هم رو به رو نبودیم، باز هم به دلیل ساختار اقتصادی-سیاسی و نهادهای فشل محاط در ساختار معیوب و ناکارآمد و بی ثباتی اقتصادی، جذب سرمایه خارجی با چالش مواجه میشد؛ چندان که متاسفانه طی سالهای متمادی منابع با ارزش ثروت ملی را هدر دادیم و به جای تخصیص آنها به سرمایه گذاری در زیر ساختهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و دیگر حوزه ها، در امور غیر اقتصادی هزینه کردیم که تبعات آن در بروز انواع کمبودها، تقریبا در تمام بخشها نمود یافته است.
بنابراین از آنجایی که جذب سرمایههای مستقیم خارجی به کشور مستلزم وجود زیرساختهای مناسب و فضای شفاف کسب و کار و تجارت عاری از فساد اقتصادی و مالی است، لذا علیرغم وجود جاذبههای سرمایه گذاری در این کشور پهناور و بالقوه ثروتمند، احتمال عملیاتی شدن ورود سرمایههای خارجی به کشور امیدوارانه نیست چراکه علاوه بر نبود زیر ساختها، بسیاری از گروههای تندرو و کاسبان تحریم اصولا مخالف توافق هستند و این توافق احتمالا به جذب سرمایهگذاری ختم نمیشود. گرچه در توافق برجام در سال 2015 هیاتهای تجاری در ملازمت با نمایندگان دیپلماتیک وارد ایران شدند و تفاهمنامههایی هم به امضا رسید یا در شرف انجام بود، اما برجام با خروج ترامپ از توافقنامه دوامی نیاورد و معلوم نبود که با موج مخالفت تندروها و در شرایط عدم عضویت ایران در CFT، FATF، پالرمو و دیگر کنوانسیونهای مرتبط بین المللی چه سرنوشتی را رقم میزد.

*در واقع از نظر شما درصورت رسیدن به توافق امکان
سرمایه گذاری هیچ کشوری اعم از کشورهای همسایه یا اروپایی امکانپذیر نیست؟
- در حقیقت اگر هم توافق شود، مسئله ما موانع ایدئولوژیک است. سالیان سال برای دشمنستیزی با غرب،
آمریکا و اسرائیل هزینههای زیادی را صرف کردهایم و حال غیر محتمل به نظر میرسد که جمهوری اسلامی از تمام مواضع ایدئولوژیک خود بازگردد. مگر اینکه تغییر اساسی در ساختارهای سیاسی و تغییرات پارادایمی در اندیشه سیاستگذاران صورت گیرد که در ذات حکومتهای تئوکراسی بازگشت از مواضع ایدئولوژیک چالشهای خاص خود را به همراه دارد؛ بهویژه از آنجایی که تقابل با
آمریکا و اسراییل از مبانی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی بوده احتمال
سرمایه گذاری آمریکا در
ایران بدون بروز چالشهای ایدئولوژیک دور از ذهن است.
* اگر
ایران همین الان موضوع پیوستن به FATF را تصویب کند، با توجه به شرایط بینالمللی کنونی، خارج شدن از لیست سیاه به راحتی امکانپذیر است؟
- اگر
ایران FATF را بپذیرد ممکن است از لیست سیاه این سازمان خارج شود، اما مسئله مهمتر بحث تحریمهاست. مگر اینکه توافق کلی درمورد رفع تحریمها صورت گیرد که آن مستلزم رسیدن توافق میان
ایران و
آمریکا در این مذاکرات است. البته سناریوهای مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ یکی توافق با رضایت اسرائیل، دیگری توافق بدون رضایت اسراییل و در نهایت عدم توافق است. حال اینکه کدام یک به حقیقت میپیوندد بحث دیگری است ولی اگر توافقی صورت گیرد، احتمالا همه خواستههای اسراییل در آن ملحوظ نیست چرا که اسراییل غنیسازی را تهدید بالقوه برای بقای خود میداند و خواهان برچیدن پروژه هستهای جمهوری اسلامی است.
بیشتر بخوانید: گره زدن تصویب کنوانسیونهای FATF به نتیجه مذاکرات اشتباه بود/ باید تابوی مناسبات
اقتصادی ایران و
آمریکا شکسته شود
با این تفاصیل چنانچه مذاکرات به حصول توافقی در حد برجام یا کمی محکمتر هم منجر شود، رضایت کامل اسراییل حاصل نخواهد شد و اسرائیل احتمالا شروع به عملیات و حملات نقطهای ازجمله ضربه زدن به سایتهای هستهای و پدافند هوایی ایران، حمله سایبری با دسترسی به فیبرهای نوری پدافند هوایی و ترور شخصیتهای نظامی و سیاسی خواهد کرد که با واکنش جمهوری اسلامی تبعات دستاوردهای توافق
ایران را تضعیف میکند.
*به نظر میآید شما به رسیدن توافق میان
ایران و
آمریکا چندان خوشبین نیستید؟
-
ایران در موقعیتی نیست که خواستههای خود را به
آمریکا تحمیل کند. چنانچه توافقی صورت گیرد با تحمیل مواضع
ترامپ خواهد بود و منافع
آمریکا را بیش از
ایران تأمین خواهد کرد که در باطن مورد رضایت
ایران نخواهد بود. به این دلیل که
ترامپ حتی در فرایند مذاکره به ادامه تجهیز نظامی در منطقه پرداخته و دستور افزایش نیرو را صادر کرده که این به معنای ادامه مذاکره در سایه تهدید نظامی
ایران است.

*فردای بعد توافق را در نظر بگیریم؛ چه تصوری از وضعیت
اقتصاد ایران میتوان داشت؟
- اگر توافق در هر سطحی صورت گیرد، یکی از کلیدیترین خواستههای
ایران آزادسازی منابع بلوکه شده خواهد بود که نمیتوان انتظار آزادسازی سریع و یکباره آنها را، آنگونه که در دوره ریاست جمهوری اوباما اتفاق افتاد داشت. بدین معنا که از آنجایی که
ترامپ در پی توافقی بیش از برجام است، حتی اگر به غنی سازی 3/67 درصد هم رضایت دهد قطعا زمان پایداری توافق بسیار بیش از برجام یعنی حدود 30 - 40 سال خواهد بود و آزادسازی منابع بلوکه شده
ایران بر اساس نتایج مرحلهای راستیآزمایی که علاوه بر سازمان
انرژی اتمی، نهاهای آمریکایی و غربی هم در آن مشارکت میکنند، ممکن است سالها به درازا کشیده شود.
در این مدت
ایران تحت تاثیر افزایش بحرانهای برهمافزا و ترکیبی داخلی مانند ناترازی بودجه، کمبود برق، ورشکستگی آبی، مشکلات معیشتی و زیست محیطی، دارویی و نارضایتیها و تنشهای مردمی، چالشهای سنگینتری را تجربه خواهد کرد که مهار آنها در همان شروع مستلزم جذب فوری 300 تا 400 میلیارد
دلار است. از این رو حتی آزادسازی یکجا و قریبالوقوع منابع مسدود شده هم پاسخگو نخواهد بود؛ بنابراین نمیتوان انتظار داشت که پس از توافق احتمالی همه چیز نرمال شود. پیامدهای
اقتصادی و اجتماعی گسترش بحرانها از مخاطرات حمله نظامی نیز خطرناکتر است.